نقد افسانه عبد الله بن سبا - تاریخ کلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ کلام - نسخه متنی

اکبر ترابی قمشه ای، علی ربانی گلپایگانی، محمدجواد مشکور، علی ابوالحسنی(منذر)، قاسم جوادی، داود الهامی، حمید ملک مکان، سید ابراهیم سید علوی، سید علی موسوی نژاد، سید محمدحسین طباطبایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نقد افسانه عبد الله بن سبا

كتاب: فرق و مذاهب كلامى، ص 39

نويسنده: على ربانى گلپايگانى

تفكر شيعى از دوران رسالت آغاز شده و در نخستين روزهاى پس از رحلت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله درباره مسئله خلافت و امامت، به صورت يك مذهب خاص اعتقادى در جهان اسلام ظاهر گرديد. ولى در برخى از كتب تاريخ و ملل و نحل، تاريخ و پيدايش مذهب شيعه، در زمان خلافت عثمان بن عفان دانسته شده، و پديدآورنده آن، عبد الله بن سبا به شمار آمده است.

اساس اين نظريه به فردى به نام سيف بن عمر در قرن دوم هجرى باز مى گردد، و پس از وى برخى از متاخرين از نويسندگان اهل سنت و مستشرقين آن را ترويج كرده اند و حاصل آن اين است: از تشيع در زمان رسول خدا صلى الله عليه و آله و خلافت شيخين نشان و اثرى نبود، تا آنكه در زمان خليفه سوم فردى به نام عبد الله بن سبا كه در آغاز يهودى بود و سپس اظهار اسلام نمود، مسلمانان را به بيعت با على بن ابى طالب عليه السلام دعوت كرد، و شايسته تر بودن او را به امر خلافت مطرح ساخت، و عده اى از مسلمانان نيز از او پيروى كردند و به نام «شيعه على » ناميده شدند. (1)

نقد و بررسى

اين نظريه از سوى عده اى از محققان شيعه و اهل سنت و نيز برخى از مستشرقين مورد نقد قرار گرفته است كه چند نمونه را يادآور مى شويم:

علامه امينى

وى در نقد اين نظريه مى گويد: لازم است در اين باره راه حزم و احتياط را برگزينيم، و مقام مسلمانان صدر اسلام را بالاتر از اين بدانيم كه فردى يهودى از صنعا كه به دروغ اظهار اسلام كرده، آنان را بفريبد، به گونه اى كه مردم و سياستمداران و متصديان امر حكومت همگى تسليم مكر و نيرنگ او شوند و او به گونه اى كه خود مى پسندد عقايد مسلمانان را به بازى بگيرد، اينها نه مورد قبول عقل است و نه ارزش تاريخى دارد. (2)

طه حسين

طه حسين پس از تحليل و بررسى داستان مربوط به عبد الله بن سبا او را فردى خيالى و حكايت وى را ساخته و پرداخته دشمنان شيعه دانسته است. دلايل وى بر اين مدعا چنين است:

1- همه مورخان معتبر اسلامى داستان او را نقل نكرده اند.

2- اساس اين داستان از سيف بن عمر است كه در دروغ پردازى و حديث سازى او شكى نيست.

3- كارهايى كه به عبد الله بن سبا نسبت داده شده، از قبيل معجزه است، و از يك فرد عادى ساخته نيست.

3- كارهايى كه به عبد الله بن سبا نسبت داده شده، از قبيل معجزه است، و از يك فرد عادى ساخته نيست، مگر آنكه مسلمانان را در نهايت بلاهت و ساده لوحى بدانيم.

4- با قبول چنين داستانى، سكوت خليفه (عثمان) و كارگزاران او در برابر آن قابل توجيه نخواهد بود، در حالى كه او با كسانى چون محمد بن ابى حذيفه و محمد بن ابى بكر و عمار و ديگران با شدت برخورد مى كرد.

5- از فردى به نام عبد الله بن سبا در جنگ صفين و جمل اثر و نشانى يافت نمى شود. (3)

برنارد لوئيس

عده اى از مستشرقين نيز نظريه مزبور را بى اساس دانسته اند. برنارد لوئيس (4) ضمن بى پايه دانستن آن، ديدگاه «ولهوزن » (5) و «فريد ليندر» (6) را در اين باره ياد آور شده كه پس از نقد و بررسى مصادر به اين نتيجه رسيده اند كه داستان عبد الله بن سبا ساخته و پرداخته متاخرين است. (7)

كاشف الغطاء

آية الله شيخ محمد حسين كاشف الغطاء در رد داستان عبد الله بن سبا مى گويد:«كتب شيعه به اتفاق، عبد الله بن سبا را لعن كرده و از او تبرى جسته اند و عادى ترين تعبير آنان درباره او اين است كه وى پليدتر از آن است كه از او ياد شود. (8)

علامه عسكرى

علامه سيد مرتضى عسكرى در اين باره دست به تحقيق گسترده و عميقى زده و ثابت كرده است كه مدرك داستان ياد شده، تاريخ طبرى، و راوى آن سيف بن عمر است كه به گواهى علماى رجال متهم به جعل حديث، و زندقه است. و طبعا نمى توان به روايت وى در اين باره استناد نمود. (9)

سخن پايانى

در كتب ملل و نحل از سبئيه (بر وزن نظريه) به عنوان يكى از فرقه هاى غلات ياد شده است. چنانكه بغدادى نخستين فرقه از فرقه هايى را كه منتسب به اسلام اند ولى در حقيقت از فرقه هاى اسلامى نيستند، فرقه سبئيه دانسته و درباره آن گفته است: «سبئيه پيروان عبد الله بن سبا هستند كه در حق على عليه السلام غلو كردند، نخست او را پيامبر و سپس خدا خواندند. و جمعى از مردم كوفه دعوت او را پذيرفتند، و هنگامى كه خبر آنها به على عليه السلام داده شد، دستور داد آنان را بسوزانند، ولى چون سوزاندن همه آنها را صلاح ندانست، ابن سبا را به ساباط مداين تبعيد كرد، و پس از آنكه امام به شهادت رسيد، وى شهادت آن حضرت را انكار كرد و گفت او به سان عيسى بن مريم عليه السلام به آسمان بالا رفته است و بار ديگر به زمين باز خواهد گشت و از دشمنان خود انتقام خواهد گرفت » . (10) پس بر فرض كه عبد الله بن سبا وجود خارجى داشته است، نقش او در حد تاسيس يكى از فرقه هاى غلات بوده، و هيچ گونه ارتباطى با مذهب شيعه ندارد. در اين صورت قبول سبئيه به عنوان يكى از فرقه هايى كه در جهان اسلام پديد آمده است، با انكار وجود شخصى به نام عبد الله بن سبا و آنچه درباره وى در زمان خلافت عثمان در مورد پايه گذارى مذهب تشيع از سوى محققان نقل گرديد، هيچ گونه منافاتى ندارد.

1- المذاهب الاسلامية، ابو زهرة، ص 46، نشاة الفكر الفلسفى فى الاسلام، دكتر على سامى النشار، ص 18، السنة و الشيعة، رشيد رضا، ص 4- 6.

2- الغدير، ج 9، ص 220.

3- على و بنوه، ص 98- 100، فصل ابن سبا.

4 -Bernard Lewis.

5 -Wellhausen.

6 -Fried lander.

7- نشاة التشيع، ص 57- 58.

8- اصل الشيعة و اصولها، ص 106.

9- ر. ك: عبد الله بن سبا. تاليف علامه عسكرى. اسد حيدر، نويسنده كتاب «الامام الصادق و المذاهب الاربعة » نيز در جلد سوم كتاب خود تحقيق جامعى در اين باره دارد. (ص 456- 493) .

10- الفرق بين الفرق، ص 223- 224.

/ 46