حكومت هاى ز يديه - تاریخ کلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ کلام - نسخه متنی

اکبر ترابی قمشه ای، علی ربانی گلپایگانی، محمدجواد مشکور، علی ابوالحسنی(منذر)، قاسم جوادی، داود الهامی، حمید ملک مکان، سید ابراهیم سید علوی، سید علی موسوی نژاد، سید محمدحسین طباطبایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حكومت هاى ز يديه

كتاب: فرق و مذاهب كلامى، ص 132

نويسنده: على ربانى گلپايگانى

برخى از مجاهدان زيديه توانستند در برخى از مناطق سرزمين اسلامى حكومتهايى را تشكيل دهند، اين حكومتها عبارتند از:

1- حكومت زيديه در مغرب

عبد الله بن حسن مثنى شش فرزند پسر داشت: محمد، ابراهيم، عيسى، يحيى، ادريس، و سليمان. محمد (نفس زكيه) در حجاز قيام كرد و به شهادت رسيد. ابراهيم نيز در بصره قيام كرد و كشته شد. يحيى به ديلم گريخت و سرانجام در زندان هارون در گذشت. ادريس به مغرب گريخت و برادرش سليمان نيز به او پيوست.

هنگامى كه ادريس رهسپار مغرب بود، واضح بن منصور، والى مصر، او را پناه داد و با عده اى وى را به مغرب فرستاد و در شهر «ولبله » اقامت گزيد. اسحاق بن عبد الله، والى مغرب، وى را اكرام كرد. (172 ه) .

ادريس دعوت خود را اعلان كرد، بربرها دعوت او را اجابت كردند و او بر مغرب دور (مراكش) تسلط يافت.

هنگامى كه اين خبر به هارون رسيد، چون دورى مسافت مانع از اين بود كه با او بجنگد، فردى را به نام شماخ به سوى مغرب فرستاد تا خود را از اصحاب او معرفى كرده و با ادريس رابطه دوستى برقرار كند. وى چنين كرد و سرانجام ادريس را مسموم ساخت (175 ه) . پس از او تاج حكومت را بر سر يكى از كنيزان ادريس كه باردار بود گذاشتند. او پسرى به دنيا آورد كه او را ادريس ناميدند. در دوران كودكى وى، راشد كه از مواليان ادريس اول بود، امور حكومت را اداره مى كرد، و فوق العاده مورد احترام قبايل بربر در مراكش بود. آنگاه كه ادريس ثانى به حد بلوغ رسيد، زمام حكومت زيديه را عهده دار شد. تا اين كه به سال 213 هجرى به وسيله زهر مسموم شد.

وى دوازده فرزند پسر بر جاى گذاشت. بزرگترين آنها كه محمد نام داشت، جانشين پدر شد، و منطقه تحت حكومت خود را بين برادران تقسيم كرد. طولى نكشيد كه ميان آنها اختلاف بروز كرد، و سبب فروپاشى دولت ادريسيان شد. و سرانجام در سال 323هجرى توسط خوارج به رهبرى عبد الرزاق خارجى صفرى منقرض گرديد. (1)

2- دولت زيديه در يمن

دولت زيديه در يمن توسط يحيى بن الحسين ملقب به «الهادى الى الحق » در سال 288 هجرى تاسيس شد. وى در سال 245 هجرى در مدينه متولد شد. نخست در حجاز به عنوان يكى از رهبران زيديه با وى بيعت شد، و به كوشش فرماندار صنعا- كه از طرف عباسيان ولايت داشت- وارد صنعا گرديد، ولى مردم صنعا از يارى او امتناع ورزيدند، زيرا او با انجام منكرات سخت مخالفت ورزيد، و آنان را به پرداخت زكات ملزم كرد. وى بار ديگر به حجاز بازگشت، تا اينكه در سال 288 با همكارى قبايل يمنى وارد صنعا شد، و به عنوان رهبر زيديه براى او خطبه خوانده شد. او عاملان خود را به نواحى مختلف اعزام مى كرد، ولى برخى از قبايل يمنى بر ضد او شوريدند و از طرف ديگر ميان او و فرزندانش و اقوام يمن درگيريهاى سختى رخ داد، و او در يكى از اين جنگها مجروح شد، و در سال 298 با زهر مسموم گرديد.

از وى به عنوان بزرگترين شخصيت زيدى- پس از زيد بن على- ياد مى شود. او نه تنها مرد جهاد و مبارزه بود، در علم و دانش نيز موقعيتى ممتاز داشت. از اين روى مذهب زيدى در يمن به نام وى معروف شده و «هادويه » خوانده مى شود. وى در عين اينكه امامت علم و جهاد در مذهب زيدى، را دارا، و از نظر سياسى قدرتمند بود، با مساكين و بيچارگان با مهربانى و فروتنى برخورد مى كرد و زندگى زاهدانه و دور از تجمل و دنياگرايى داشت.

او خلافت ابو بكر را مردود مى دانست، و درباره فدك او را تخطئه مى كرد و مى گفت: فدك را پيامبر صلى الله عليه و آله به فاطمه عليها السلام بخشيده بود. از نظر او على عليه السلام وصى و جانشين پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بود. (2)

مؤلف عمدة الطالب درباره او گفته است: «يحيى بن الحسين مكنى به ابو الحسن، از ائمه زيديه، فردى جليل القدر، شجاع، پرهيزگار، مصنف و شاعر بود. در يمن ظهور كرد و به «الهادى الى الحق » ملقب گرديد. خود فرماندهى جهاد را بر عهده مى گرفت و لباس پشمينه مى پوشيد. در فقه كتابهاى بزرگى تصنيف كرده و به فقه ابو حنيفه نزديك است. ظهور وى در يمن در زمان حكومت معتضد عباسى در سال 280 بود، و در سال 298 در هشتاد سالگى در گذشت. فرزندان او ائمه زيديه و فرمانروايان يمن بودند» . (3)

امامت و حكومت بر زيديه در يمن، تا سال 1382، كه نهضت جمهورى خواهى عربى در يمن بر پا گرديد، در فرزندان و نوادگان «الهادى الى الحق » ادامه داشت.

3- دولت زيديه در طبرستان

مؤسس دولت زيديه در طبرستان، ابو محمد، حسن بن على از نوادگان امام زين العابدين عليه السلام است. او در سال 230 متولد شد، و در سال 284 قيام كرد و به الناصر الدين الله ملقب گرديد و به «الناصر للحق » شهرت يافت. از اين روى دعوت زيديه در طبرستان، «ناصريه » ناميده شدند. وى را ناصر اطروش نيز ناميده اند. (4)

مؤلف عمدة الطالب درباره او چنين گفته است: «ابو محمد الحسن، الناصر الكبير الاطروش، امام زيديه است و زيديه ناصريه به او منسوبند. وى چهارده سال در سرزمين ديلم مردم را به اسلام دعوت مى كرد و در سال 301 وارد طبرستان شد، و سه سال بر آن حكومت كرد، و در سال 304 و در 99 سالگى در آمل وفات كرد (5) پس از وى دامادش حسن بن قاسم علوى عهده دار امر حكومت شد، تا اينكه در سال 316 به شهادت رسيد، و به اين صورت دولت علويين پس از 67 سال، در سرزمين ديلم پايان يافت. (6)

شايان ذكر است كه سرزمين ديلم در عهد خليفه دوم فتح شد. ولى مردم آنجا همچنان بر ديانت مجوس بودند. و در عهد منصور و مامون نيز بار ديگر فتح گرديد، ولى اكثريت مردم آن ديار بر آيين مجوس باقى ماندند، زيرا روش بنى عباس به گونه اى نبود كه مردم را به اسلام تشويق كند. آنان تنها به گرفتن خراج از مردم اهتمام داشتند، ولى توسط ناصر اطروش به آيين اسلام گرويدند و خود از داعيان به عدل و توحيد گرديدند، و پس از آن دانشمندان و متفكران بزرگى از اين سرزمين در جهان اسلام ظهور كرد.

نكته قابل ذكر ديگر اين است كه ناصر اطروش با «الهادى الى الحق » معاصر بود، و با يكديگر مكاتباتى نيز داشته اند. در اينجا مشكل دو امام در يك زمان مطرح مى شود، ولى از نظر زيديه وجود دو امام در يك زمان، در دو منطقه دور از هم، جايز است، و سرزمين ديلم و يمن نيز كاملا از هم دور بودند.


1- الزيديه، ص 113- 110، الشيعة و التشيع، ص 143- 137.

2- الزيديه، ص 140- 139، 181- 180.

3- عمدة الطالب، ص 177.

4- الزيديه، ص 190.

5- عمدة الطالب، ص 308.

6- الشيعة و التشيع، ص 147.

/ 46