طرح تدوين جامع كبير حديث - طرح تدوین جامع کبیر حدیث نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

طرح تدوین جامع کبیر حدیث - نسخه متنی

ضیاءالدین محمودی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‏پژوهش و حوزه ـ شماره 8

طرح تدوين جامع كبير حديث

ضيا ء الدين محمودى

از عصر ائمه معصومين(ع) نوشتن جوامع حديثى بين اصحاب رواج يافت. آنان احاديثى كه به يك باب مربوط مى‏شد در يك كتاب تدوين مى‏كردند. اين امر گسترش پيدا كرد تا به صورت جوامع كبير حديثى، در ابواب و موضوعات مختلف با نظمى خاص تجلّى نمود؛ مثلاً كتب اربعه، جوامع كبير حديثى بود كه بيشتر جنبه فقهى و فتوايى داشت و احاديث مختلف و متنوع در آن‏ها جمع‏آورى شده بود.

شيخ طوسى(ره) در تهذيب، سعى در استقصاى احاديث فقهى داشت؛ به طورى كه همه آن‏ها را از كتاب هاى ديگر استخراج كند و چيزى را وانگذارد، و در اين راه بسيار موفق بود. امروزه حركت علمى شيعه در حديث پس از هزار سال هنوز به حركت علمى شيخ طوسى(ره) نرسيده، در دوره صفويه تلاش‏هاى علمى خوبى شد، اما به دليل عقب‏ماندگى فراوان علمى در حديث باز هم نتوانست فى المجموع گامى جلوتر از حركت علمى شيخ بردارد. گرچه علوم اسلامى از لحاظ صورى پيشرفت‏هاى فراوانى داشته اما پيشرفت‏هاى اساسى و زيربنايى نداشته و اگر داشت نظريه انسداد باب علم بين علما ايجاد نمى‏شد.

براى ايجاد يك حركت جديد علمى در علوم دينى بايد حركت تحقيق و مطالعه و تأليف در علم حديث را در جامعه زنده نمود كه زيربنا و اساس كار علوم دينى است.

تحقيق و مطالعه در علم حديث تنها وظيفه گذشتگان نبوده، و اين چنين نيست كه شيخ طوسى تمام برداشت‏ها و تحقيقات علم حديث را انجام داده باشد، بلكه ايشان به فراخور عصر و توان خود در زمينه‏هاى خاصى كه براى وى قابل تحقيق بود تلاش نمود، ولى در عصرهاى بعد از شيخ به فراخور نيازهاى جديد و كمبودهايى كه احساس مى‏شد مى‏بايست يك حركت‏هاى جديدى صورت مى‏گرفت كه تأمين كننده اين نيازها باشد، اما به خاطر اين كه افراد توانمندى كه تشنه و عاشق علم بودند در حوزه‏ها كم شدند و بعضى كوتاهى‏ها و اوضاع سياسى و معيشتىِ نامناسب و عدم وجود امكانات، اين كار صورت نگرفت، به طورى كه هر چه ما از آن عصر فاصله گرفتيم دورى و بى‏خبرى ما از علم حديث بيشتر شد، و باعث يك سرى انحرافات علمى و به تبع آن اعتراضات و ابحاث علمى تندى در حوزه‏هاى علوم دينى شد. بى‏خبرى نسبت به احوال و اخبار، و آثار وارده از اهل‏بيت(ع) آن چنان بود كه بزرگانى امثال وحيد بهبهانى(ره) با آن اطلاعات فراوان و عظمت علمى با وجود مخالفت شديد اخباريين قائل به نظريه انسداد باب علم مى‏شود. گرچه اين نظريه از سوى جمهور متأخرين رد شد، اما فى الواقع نسبت به حال كثيرى از دانش‏پژوهان حوزوى اين نظريه صادق بود و تشخيص اين مجتهد بزرگ صحيح بود و فعليت داشت، كه حكايت از فاجعه عميقى مى‏كند. عمده علماى متأخرين گرچه در اين مسئله هم‏صدا با اخباريون شدند و مفهوما حكم به عدم انسداد باب علم دادند، اما به لحاظ مصداق همان سخن استاد وحيد بهبهانى در حق عمده آن‏ها صادق است؛ يعنى به خاطر دورى و عدم انس آن‏ها اخبار و مسائل آن، باب علم در بعضى از مسائل بر آن‏ها بسته است.

پس از شيخ طوسى نوشتن جوامع كبير و گسترده به دلايل مختلفى متوقف شد، تا در دوره صفويه به خاطر رونق علوم، از جمله علم حديث، و احترام به علم و علما مجددا آغاز شد، كه كتاب «وسائل الشيعه» و «بحارالأنوار» حاصل اين دوره است. اين دو كتاب با اين كه در عصر خود و تا امروز بى‏نظير بوده اما با همه اين‏ها، پاسخ‏گوى نيازهاى علمى و اجتماعى جامعه ما ـ على رغم انتظارات ـ نيستند.

پس از آن دوره بعضى از بزرگان در صدد برآمدند كتاب وسائل را تكميل و برخى از كمبودهاى آن را جبران كنند كه كار آن‏ها هم باارزش بود و نشانه عظمت تتبّع و نبوغ فكرى و علمى صاحبان آن‏ها بود. اما كارشان براى نيازهاى علمى و اجتماعى ما مؤثر نبود و نتوانست تحولى در حركت علوم دينى ايجاد كند.

عالمان واقعى كسانى هستند كه با آثار وارده از اهل‏بيت(ع) آشنا بوده و بى‏واسطه، قدرت و توانايى سير در علوم و آثار وارده از اهل‏بيت(ع) را به صورت محققانه‏اى داشته باشند. براى اين كه يك تحرّك جديد و تكامل علمى در عرصه علوم اسلامى ايجاد شود بايد دانش‏پژوهان علوم اسلامى در اخبار و احوال آن تحقيق و تأمّل همه‏جانبه‏اى داشته باشند و يك دوره مسائل علم حديث را مطالعه كنند كه بصيرت در علم حديث، شرط اوّل بصيرت و پيشرفت در علوم دينى است. بايد به اين حقيقت اذعان كرد كه استخراج و تنقيح مسائل اصول اخبار و احكام بر اساس استدلال‏هاى عقلى و منطقى به صورت يك قانون قطعى كه جامع و مانع باشد امرى مشكل بوده، خصوصا كه افراد، اطلاعات كامل از كل مسائل و جوانب موجود در آن‏ها را ندارند، و نتوانسته‏اند تمام آن‏ها را تأمّل كنند و يا به دست آن‏ها نرسيده و يا اگر تأمّل كرده‏اند ممكن است خيلى از جهات بر آن‏ها مخفى مانده باشد و با مرور گذرا متوجّه آن‏ها نشوند چون مسائل نامحدود و قدرت توجّه و وقت انسان محدود است لذا در اين گونه مسائل اگر به صورت مصداقى برخورد شود خيلى بهتر واز اشتباه دورتر است، تا اين كه در پى تعيين و استخراج مفهوم باشيم.

آن چه امروز مورد نياز شديد جامعه علمى ما است يك كتاب جامع در اخبار است كه نيازهاى علمى و دينى و اجتماعى جامعه را برآورده كند و جواب‏گوىِ آرا و نظريه‏هاى فكرى باشد كه معمولاً به خاطر ضعف اطلاعاتِ عميق دينى، و آزادى افكار و ايجاد شبهه‏ها به وجود مى‏آيد.

يكى از مشكلات اساسى كتاب‏هاى حديث نداشتن ترتيب مناسب بر اساس معيارهاى علمى و فنى متناسب با اين علم است كه علامه مجلسى(ره) در مقدمه بحارالانوار به آن اشاره مى‏كند و آن را از عواملى كه باعث ترك مراجعه به كتب اخبار مى‏شود برشمرده است. حجم بسيار زياد كتب اخبار و اطلاعات بسيار فراوان و مختلف آن‏ها و عدم دسترسى آسان به همه آن‏ها و جداسازى اخبار فقهى از اخبار ديگر و تنظيم نسبتا مناسب اخبار فقهى در كتب اربعه همه از عواملى بودند كه علاقه‏مندان را از مراجعه به كتاب‏هاى اخبار كه ترتيبى نداشتند و اخبار مختلف در آن‏ها با يك ديگر ممزوج بودند بى‏نياز كرد.

/ 4