حکمت 293 - شرح نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح نهج البلاغه - نسخه متنی

ابن ابی الحدید

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


حکمت 293

رسولك ترجمان عقلك و كتابك ابلغ ما ينطق عنك.

[كلينى (ره) آن را ضمن وصيتى از آن حضرت بر امام حسن عليه السلام در بخش رسائل كافى آورده است. م.
]

«فرستاده ى تو مفسر عقل توست و نامه ات رساتر چيزى است كه از سوى تو سخن مى گويد.»

حکمت 294

ما المبتلى الذى قد اشتد به البلاء، باحوج الى الدعاء من المعافى الذى لا يامن البلاء.

[شيخ صدوق (ره) در امالى، صفحه ى 159 با ذكر سلسله سند اين سخن را با اندك تفاوتى آورده است. م.
]

«آن كس كه به بلايى سخت گرفتار است، نيازمندتر به دعا نيست از بى بلايى كه از آن در امان نيست.»

اين سخن ترغيب در دعاست و چيزى كه آن حضرت فرموده حق است، زيرا كسى كه به ظاهر آسوده و بى بلاست در معنى مبتلاست. تا هنگامى كه آدمى در قيد زندگانى است به حقيقت از اهل بلاست وانگهى از بلاهاى محسوس هم در امان نيست، بدين سبب واجب است كه به پيشگاه خدا تضرع كند كه او را از بلاهاى معنوى و محسوس به همه ى احوال نجات دهد.

و ترديد نيست كه دعاها موثر است و براى آن اوقات اجابت معينى است و در اين مساله هيچ يك از ارباب ملل و حكيمان اختلافى ندارند.

حکمت 295

الناس ابناء الدنيا و لا يلام الرجل على حب امه.

[ابومنصور ثعالبى در كتاب التمثيل و المحاضره، صفحه ى 25 و راغب در محاضرات الادباء، جلد دوم، صفحه ى 169 و ميدانى در مجمع الامثال، جلد دوم، صفحه ى 454 اين كلمه را با اندك تغيير آورده اند. به العقد الفريد، جلد سوم، صفحه ى 176 هم مراجعه فرماييد كه همين معنى را از شعر شاعرى عرضه داشته است. م. «مردم فرزندان دنيايند و كسى را به دوستى مادرش سرزنش نمى كنند.»
]

ابن ابى الحديد مى گويد: على عليه السلام در جاى ديگر فرموده است: «مردم به روزگار خويش شبيه ترند تا به پدران خويش.»

و شاعر سروده است: «ما فرزندان دنياييم و با شير آن پرورده شده ايم و از هر چه سرچشمه گرفته باشى آن چيز دوست داشتنى است.»

حکمت 296

ان المسكين، رسول الله، فمن منعه فقد منع الله و من اعطاه فقد اعطى الله.

[پيش از سيدرضى (ره) اين سخن را ابوحنيفه نعمان مغربى در دعائم الاسلام، جلد اول، صفحه ى 243 آورده است. م.
]

«مسكين، رسول و فرستاده خداوند است، هر كس او را محروم كند، خدا را محروم كرده است و هر كس به او ببخشد، خدا را سپاس داشته است.»

اين سخن تشويق به پرداخت صدقه است و پيش از اين به تفصيل درباره اش سخن گفتيم. در حديث مرفوع آمده است: «از آتش بترسيد هر چند به صدقه دادن به نيم خرمايى و اگر نداشتيد، سخن پسنديده گوييد.»

و پيامبر فرموده است: «اگر گدايى را نوميد برگردانند، فرشتگان تا هفت روز بر آن خانه آمد و شد ندارند.» رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم دو كار خويش را به كسى وانمى گذاشت يكى فراهم ساختن آب براى وضوى نيم شب خويش كه روى ظرف را هم مى پوشاند و ديگرى پرداخت صدقه به مسكين كه به دست خود انجام مى داد.

حکمت 297

ما زنى غيور قط.

[ميدانى در مجمع الامثال، جلد دوم، صفحه ى 290 به صورت «ما فجر غيور قط» آورده است. م.
]

«غيرتمند هرگز زنا نكند.»

حکمت 298

كفى بالاجل حارسا.

[پيش از سيدرضى (ره) شيخ صدوق در التوحيد، صفحه ى 264 آن را نقل فرموده است. م.
]

«بسنده است به اجل نگهبانى.»

در اين مورد پيش از اين سخن گفته شد و على عليه السلام مى فرموده است: بر من از خداوند سپرى است استوار كه چون روزگارم سرآيد، آن سپر مرا تسليم مى كند و در آن هنگام تير خطا نمى كند و زخم بهبود نمى يابد.

حکمت 299

ينام الرجل على الثكل و لا ينام على الحرب.

[مبرد در الكامل، جلد اول، صفحه ى 49 و ميدانى در مجمع الامثال، جلد دوم، صفحه ى 454 آورده اند. م.
]

«فرزند مرده مى خوابد و مال ربوده نمى تواند بخوابد.»

سيدرضى گويد: معنى اين كلمه اين است كه آدمى بر كشته شدن فرزندانش شكيبايى مى كند ولى در تاراج بردن مالش شكيبايى نمى كند.

حکمت 300

موده الاباء قرابه بين الابناء و القرابه احوج الى الموده من الموده الى القرابه.

[ابن طلحه شافعى در مطالب السوول، جلد اول، صفحه ى 162 آن را آورده است. م.
]

«دوستى پدران سبب خويشاوندى ميان پسران است و خويشاوندى به دوستى نيازمندتر است تا دوستى به خويشاوندى.»

از ديرباز گفته شده است كه دوستى و دشمنى به ارث مى رسد.

در خويشاوندى بدون دوستى خيرى نيست، به كسى گفتند: آيا برادرت يا دوستت را بيشتر دوست مى دارى؟ گفت: بدون ترديد برادرم را هنگامى كه دوست من هم باشد. خويشاوندى نيازمند دوستى است و دوستى از خويشاوندى بى نياز است.

حکمت 301

اتقوا ظنون المومنين، فان الله تعالى جعل الحق على السنتهم.

[در غررالحكم، صفحه ى 68 و در ربيع الابرار زمخشرى، برگ 222 آمده است. م.
]

«از گمانهاى مردم مومن بترسيد كه خداوند حق را بر زبانهاى ايشان قرار داده است.»

حکمت 302

لا يصدق ايمان عبد حتى يكون بما فى يدالله سبحانه اوثق منه بما فى يده.

[اين سخن ماخوذ و مقتبس از سخن رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم است كه در معانى الاخبار صدوق، صفحه ى 196 آمده است و اين سخن را مسعودى در مروج الذهب، جلد چهارم، صفحه ى 434 از قول اميرالمومنين عليه السلام نقل كرده است. م.
]

«ايمان بنده راست نباشد تا آنكه اعتمادش به آنچه در دست خداوند سبحان است بيش از اعتقاد او به آنچه در دست اوست، بود.»

اين سخن درباره ى توكل است و در اين باره سخن گفته شد.

يكى از عالمان گفته است: روزى ضمانت شده است تو را از عملى كه بر تو واجب است بازندارد كه كار آخرت تو تباه گردد و از دنيا هم جز به آنچه خداوند براى تو نوشته است، نخواهى رسيد.

ديگرى گفته است: هرگاه به اينكه خدا وكيل تو باشد خشنود شوى به هر خير راه يافته اى.

/ 314