وجه تلقيب معلم اوّل و شيخ طايفه به «مفيد» - وجه تلقیب معلم اول و شیخ طایفه به مفید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وجه تلقیب معلم اول و شیخ طایفه به مفید - نسخه متنی

جبریل شادان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حوزه اصفهان ـ شماره 1 ،بهار79

وجه تلقيب معلم اوّل و شيخ طايفه به «مفيد»

بنابر گزارش خواجوئى و ديگران

جبريل شادان

شيخ عظيم الشّأن محمّد بن محمّد بن نعمان، ملقّب به مفيد، - عليه رحمةاللَّه الملك المجيد-[1]، تنديسِ تابناكِ علم و عملِ شيعى و فريادِ جاودانه حقّانيّتِ خاندانِ وحى - عليهم الصّلاة و السّلام - است كه در گوشِ روزگاران پيچيده. مفيد تجلّىِ باور به حياتى است كه عقيدت است و جهاد.[2]

پدر شيخِ مفيد معروف بود به «معلّم»؛ از اين رو، شيخِ مفيد را «ابن المعلّم» نيز مى‏گفتند؛ و او خود، معلّم امّت بود، بزرگ معلّمان بود، و معلّم بزرگان.[3]

«عُكبَرى» شهركى است در شمالِ بغداد، در ده فرسنگى، و بر مشرقِ دجله؛ جايى آبادان كه معلِّمِ امّت در يازدهم ذيقعده 336 يا 338 ه . ق . در آن بزاد، و مردمانش به خردمندى نامبردارند.[4]

غرورآفتاب، گستردگى دشت،لطافت نسيمها،صفاى رودها،زلال مهتاب شبهاى صاف عُكبَرا و خروش دامن گستر دجله، همه و همه، در جان او جارى گشت،[5] و به آن جا رسيد كه مشعلِ بزرگِ هدايت، قلبِ پر تپشِ تشيّع،[6]و پيشواىِ پيروانِ اهلِ‏بيتِ نبوّت - عليهم‏السّلام - شد.

علاّمه سيّد هبةالدّين شهرستانى، درباره مفيد مى‏گويد: «او حد مشترك ميان امام و امّت بود،نه تنها در پايان سده چهارم، بلكه تا هم امروز»[7]و مصلح و متكلّم كبير، شرف‏الدّين عاملى، چنين نظر مى‏دهد كه: «اگر مقام عصمت، براى غير پيامبران و جانشينان آنان روا مى‏بود، شيخِ مفيد - پس از آنان - نخستين معصوم بود.»[8]

از پُرسمانهاى مربوط به حياتِ اين متكلِّمِ برجسته و فقيهِ بزرگ كه موردِ بحثِ پيشينيانِ مابوده، وجهِ تلقيب او به «مفيد» است.

چند تن از پيشينيان بدين موضوع پرداخته‏اند و از جمله مرحومِ ملاّاسماعيل خواجوئى هم در رساله‏اى به نام «وجه تسمية المفيد بالمفيد» متعرض آن گرديده.

ملااسماعيل خواجوئى كه او را مكرّر «خاجويى» هم نوشته‏اند و به سبب توطّن در محلّه خواجوى اصفهان چنين آوازه‏اى بهمرسانده - از حكما و متكلّمان و فقهاى بزرگِ شيعه و مفاخر حوزه علمىِ اصفهان در سده دوازدهمِ هجرى است.

او نام و مشخصاتِ خود را در پايانِ نسخه‏اى از رساله پيشگفته - يعنى «وجه تسمية المفيد بالمفيد»[9] كه به خطِّ شريفش موجودست، چُنين آورده:

«محمد بن‏الحسين المشهور باسمعيل المازندرانى»: و اين كه برخى، از جمله علاّمه صاحبِ روضات - أعلى اللَّه مقامَه نامَ وى را «اسماعيل بن‏محمّد حسين» ضبط كرده‏اند، محلِّ تأمّل است.

بارى، اين نابغه روزگار و فريدِ عصر و وحيدِ دهر كه او را پيش از يكصد و پنجاه كتاب و رساله است در فنونِ گوناگونِ فقه و اصول و كلام و فلسفه و رجال، به يازدهم شعبان سالِ 1173 ه.ق. در گذشته و در گورستانِ تخت فولاد نزديكِ قبرِ فاضلِ هندى، صاحبِ كشف اللّثام و مقابلِ‏تكيه علاّمه ميرزا ابوالمعالى كلباسى، به خاك سپرده شده و تاريخِ وفاتش به حساب جمل موافق است با «نور اللَّه الجليل مقامه» و «رفع اللَّه فى الجنان منزلته» بر لوحِ مرقدش - كه منشأ كرامات هم گفته شده - اين ابيات رقم خورده




  • حيف كز گردش سپهر دو رنگ
    آه كز دور چرخ دوران را
    عالِمى رخت بست از عالَم
    فاضلى رفت از جهان كه چو او
    گشت يعنى نهان ز چشم جهان
    كرد ملاّمحمّد اسماعيل
    آن كه‏در بزم معرفت همه كس
    سال تاريخ او دبير نوشت
    خانه علم منهدم گرديد (1173)[10]



  • صبح عيش جهان به شام رسيد
    گشت چون شب، سياه، روز سفيد
    كه چو او ديده زمانه نديد
    در جهان كس نديد و كس نشنيد
    فلك اجتهاد را خورشيد
    از جهان جا به جنّت جاويد
    مى عرفان زجام او نوشيد
    خانه علم منهدم گرديد (1173)[10]
    خانه علم منهدم گرديد (1173)[10]



دستنوشتِ اصلِ رساله وجه تسمية المفيد بالمفيد ملاّاسماعيل خواجوئى در كتابخانه آيةاللَّه مير سيّد احمد روضاتى است و ايشان متنِ آن را بر بنيادِ همين دستنوشت با مقدمّه و حواشى و به انضمامِ رساله‏اى قرآنى از شيخ بهائى به چاپ رسانيده‏اند.[11]

ويراستِ ديگرِ اين اثرِ خواجوئى، با عنوانِ «رسالة فى توجيه مناظرة الشيخ المفيد» در دفترِ يكمِ‏مجموعه «الرسائل الاعتقادية» فاضلِ خواجوئى چاپ شده است.[12] دستنوشتى شش‏صفحه‏اى از اين رساله در كتابخانه آيةاللَّه العظمى نجفى مرعشى در قم موجودست كه در فهرستِ كتابخانه به عنوان «توجيه مناظرة المفيد» شناسانيده شده؛[13] و همين دستنوشت مبناىِ ويرايشِ رساله و نشرِ آن در الرسائل الاعتقادية بوده.

/ 5