دوران تكوين تشيع دوازده امامى: حديث به مثابه گفت‏وگوى بين بغداد و قم - دوران تکوین تشیع دوازده امامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دوران تکوین تشیع دوازده امامی - نسخه متنی

نادر خبازی دولت آباد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كتاب ماه دين ـ شماره66-67

دوران تكوين تشيع دوازده امامى: حديث به مثابه گفت‏وگوى بين بغداد و قم

نادر خبازى دولت آباد

the formative period ofTwelver Shi''''''''ism Hadth as discourse

between Qum and

Baqhdad

Anderw J.Newman

2000 ,curzen

دوران تكوينى تشيع دوازده امامى: حديث به مثابه گفت‏وگوى بين بغداد و قم

تأليف: آندره، جى، نيومن

انتشارات: كرزن، سال 2000، 261 ص، قيمت (با جلد گالينگور) 45 پوند

دانش حديث پس از قرآن كريم از معتبرترين و مقدس‏ترين منابع مسلمانان به شمار مى‏رود. شيعيان از همان آغاز پايه‏گذار و مروج دانش‏هاى اسلامى و به خصوص علم الحديث بوده‏اند و مهم‏ترين دليل براى گرايش و تمسك مسلمانان و به ويژه شيعيان به قرآن و سنت و سيره ائمه معصومين(ع)، حديث مشهور «ثقلين» از رسول الله (ص) بوده است كه در آن پيامبر از اهل بيت خود به عنوان يكى از دو امانت مهم خويش نزد مسلمانان ياد مى‏كند. لذا بعد از رحلت رسول الله، شيعيان در حفظ و انتقال احاديث آن حضرت و اهل بيت ايشان تلاش كردند. با اندكى تأمل در مى‏يابيم كه ايرانيان پايه‏گذاران علم‏الحديث بوده‏اند و در ترويج آن نيز نقش به‏سزايى داشته‏اند. وجود محدثان بزرگ شيعى و سنى ايرانى چون شيخ صدوق، شيخ كلينى و ابوعبدالله محمد بن اسماعيل بخارى شاهد اين مدعاست. محققان جديد نيز در دهه‏هاى گذشته علم حديث را عرصه پژوهش و تحقيق خود قرارداده‏اند، و به خصوص پس از پيروزى انقلاب اسلامى در ايران و با رونق گرفتن مطالعات شيعى، تحقيق و پژوهش در زمينه حديث نيز به صورت منسجم درآمد.

از مهم‏ترين آثار تازه غربيان در زمينه مطالعات شيعى، مى‏توان به كتاب جانشينى حضرت محمد(ص)[1] اثر ويلفرد مادلونگ در سال 1996 و
كتاب راهنماى الهى در تشيع اوليه[2] اثر امير معزى در سال 1994 اشاره كرد كه شكل‏گيرى اوليه اجتماع شيعى و ماهيت تعاليم آن را به بحث و بررسى گذاشته‏اند.

كتاب آندره نيومن براى نخستين بار به مقايسه توصيفى سه متن اصلى مجموعه احاديث قرون سوم و چهارم پرداخته است. اين سه متن عبارت است از: المحاسن احمد بن محمد البرقى (متوفى 274 يا 280 ق)؛ بصائر الدرجات محمدبن حسن الصفار قمى (متوفى 290 ق)؛ و الكافى فى علم‏الدين محمدبن يعقوب كلينى (متوفى 329 ق).

مطالعه اثر نيومن خواننده را با تاريخ اجتماعى جامعه نوپاى شيعه دوازده امامى آشنا مى‏سازد. اين كتاب، نخستين مطالعه جدى چند مجموعه حديث شيعى، حداقل به صورت تك نگارانه آن، است و اثر اخير سيد وحيد اختر درباره متفكران متقدم شيعى بإ؛ ن؛ وجود اينكه از لحاظ زمانى بر نوشته نيومن مقدم است، با ساختار تاريخى اثر نيومن برابرى نمى‏كند.

فصل اول و دوم كتاب با عناوين مشابه «نظرى بر بغداد»، اوضاع تشيع در قرن سوم را به طوركلى بررسى مى‏كند. اساس كار نيومن در اين دو فصل، تمايز بين بغداد و قم است و وى سعى دارد شرايط سياسى، اجتماعى و مذهبى بغداد و شهرهاى ايران، به ويژه رى و قم را كه محل سكونت شيعيان بوده، بررسى كند. در آن زمان بغداد مركز رقابت عقايد و فرقه‏هاى گوناگون براى كسب قدرت و موقعيت در دستگاه خلافت بود. اما قرن سوم شاهد چندين بار غارت و ويرانى بغداد، تأسيس شهر سامرا و انتقال مركز قدرت به آن، سلطه سپاهيان ترك و تجزيه سياسى قلمرو عباسيان بوده است. نويسنده، قرن سوم را «قرن شيعى» مى‏نامد. در اين زمان در بغداد شيعيان دوازده امامى در اقليت بودند و بعضاً آزار و اذيت نيز مى‏شدند و رهبران آنان ناگزير به تقيه بودند. ولى شهر قم، شهرى تقريباً مستقل و دورافتاده از مركز خلافت، مركز تشيع و دفاع از آن بود و مشتاقانه در انتظار ظهور امام زمان (عج) كه مدتى پيش غيبت كرده بود، به سر مى‏برد.

بغداد در اوايل به خصوص در اواخر قرن سوم شاهد بروز تضاد و رويارويى دستگاه خلافت و فرق شيعى و همچنين شخصيت‏هاى مشهور اصولى‏گرا[3] بود. احياى تشيع و بروز اغتشاشات اجتماعى و بحران‏هاى اقتصادى و علاوه بر آن تجزيه سياسى قلمرو عباسيان همگى به ظهور اخبارگرى سنى با حمايت محافل تجارى و نظامى انجاميد. در اين ميان نويسنده به نقش خاندان نوبختى اشاره مى‏كند و اظهار مى‏دارد كه در آستانه قرن چهارم، اتحاد بين معتزله و خلافت، با شيعيان عمدتاً به برخى از شخصيت‏هاى مؤثر از جمله برخى از صاحب‏نامان نوبختيان بستگى داشت كه براى سازماندهى اجتماع شيعى و توافق و كنار آمدن با قدرت سياسى حاكم و پاسدارى از منافع و آينده اجتماع شيعى بعد از غيبت امام دوازدهم، تلاش مى‏كردند.

فصل سوم با عنوان «كانون‏هاى مؤمنان»، موقعيت اسلام و به خصوص تشيع را در ايران، با تأكيد بر شهرهاى رى و قم، شرح مى‏دهد. در قرن سوم عرب‏هاى ساكن ايران تا دورترين نقطه شرقى، حنفى مذهب بودند. نويسنده ادعا مى‏كند كه حديث‏گرايى حنابله در ايران نتوانست با مذهب حنفى رقابت كند ولى مكتب شافعى با جذابيتى كه در بين صوفيان كرامى و غيره داشت توانست رقيب جدى مذهب حنفى شود؛ هرچند نبايد وجود خوارج را ناديده گرفت. سازماندهى و رواج تشيع در بين ايرانيان از زمان قيام مختار ثقفى به علل گوناگون بوده كه اهم آنها بدين قرار است: مهاجرت‏هاى سادات حسنى و حسينى به ايران در پى شكست شورش‏هاى گوناگون عليه امويان و عباسيان؛ نقش داعيان اسماعيلى در گسترش تشيع؛ و سكونت امام على بن موسى الرضا(ع) امام هشتم شيعيان در خراسان.

در اين زمان رى كه زادگاه كلينى بود، ميان قدرت‏هاى سياسى دست به دست مى‏شد كه خود از اهميت منطقه حكايت دارد. بسيارى از ياران امام هفتم و هشتم عنوان «رازى» داشتند. رى در اين زمان در مقايسه با قم با اهميت‏تر مى‏نمود. در زمانى كه رى مركز تاخت و تاز قدرت‏هاى سياسى بود قم بهشت تشيع شناخته مى‏شد. جغرافيدانان و مورخان در قرن چهارم از شيعى و عرب بودن قم خبر داده‏اند. عربها و به خصوص قبيله اشعرى بعد از شكست عبدالرحمان بن اشعث و حاكميت حجاج بن يوسف به قم مهاجرت كردند. همراه با اين عربها، موالى آنها نيز وارد قم شدند كه برخى از آنان بعدها از محدثان بزرگ شدند. به نظر نويسنده سكونت مسلمانان عرب در قم باعث احيا و رونق مادى و معنوى قم بوده است. گرايش قمى‏ها به تشيع امامى و ظهور رهبران سياسى و دينى از اين شهر، قم «بهشت تشيع» امامى در قرن سوم را در مقايسه با ساير شهرها پرآوازه‏تر ساخت. حكومت عباسيان نيز براى كنترل شهر و جمع‏آورى خراج از ساكنان آن، به دليل سرپيچى قمى‏ها با مشكلات فراوانى روبه‏رو بود.

فصل چهارم با عنوان «البرقى و سرچشمه‏هاى پيوند قمى اشعرى با حديث» به طور خلاصه و در چند صفحه به زندگانى و شخصيت و بررسى آثار ابوجعفر احمدبن محمد بن خالد البرقى مى‏پردازد. جد اعلاى البرقى، محمدبن على، از طرفداران زيدبن على بود كه پس از قتل زيد به دست يوسف بن عمر ثقفى، زندانى و سپس كشته شد. بعد از آن خانواده وى به روستاى برق الرود - احتمالاً منطقه‏اى بين قم و اصفهان - گريختند. ابوجعفر را كه مشهورترين فرد اين خاندان بود، از اصحاب امام جواد و امام هادى عليهماالسلام شمرده‏اند.

مشهورترين اثر وى، المحاسن، مجموعه‏اى از احاديث در موضوعات مختلف است. گستردگى و تنوع اين موضوعات از قرآن، حديث و فقه گرفته تا تاريخ و حكمت و اخلاق، نشانه رويكرد دايرةالمعارفى او در اين اثر است. بخش‏هاى باقى مانده از المحاسن از علاقه مؤلف به تداوم ايمان و عمل، از زمان حضور امام در جامعه، حكايت دارد. كتاب بر موقعيت خاص امامان و پيروان آنان و نيز بر اهميت احاديث امامان به عنوان منابع اصلى مراجعه در مسائل و مشكلات اعتقادى و عملى تأكيد مى‏ورزد. منابع احاديث المحاسن بر پايه اسناد آن از لحاظ جغرافيايى متنوع است. البرقى تقريباً 28درصد از احاديث خود را از پدرش نقل مى‏كند و بخش اعظمى از احاديث المحاسن از افراد كوفى و بصرى نقل مى‏شود كه نسب‏شان به كانون‏هاى پراكنده مؤمنان در ايران و عراق مى‏رسد. شايد فقط المحاسن كه مجموعه بزرگ و مفصلى از احاديث امامى بود مى‏توانست يك جامعه محصور را براى حفظ ايمان و تلاش براى بقا تا زمان رجعت امام غائب، تشويق و ترغيب كند. به اعتقاد نويسنده، البرقى و احتمالاً رؤساى اشعرى وى، در مواجهه با تقسيمات گوناگون در بين شيعيان و دشمنى مركز خلافت با آنان، وظيفه داشتند نكات اصلى اعتقادى و عملى را بدان سان شرح دهند كه امامان در زمان حضور خود در جامعه اسلامى تصريح مى‏كردند. (ص 60)

فصل پنجم، «بصائر الدرجات الصفار»، به شرح زندگانى و مضمون احاديث و شرايط سياسى و اجتماعى شهر قم مى‏پردازد. كمتر از يك نسل بعد از البرقى، محمدبن حسن بن فروخ قمى، معروف به الصفار (متوفى 290 ق)، بصائر الدرجات خود را كه مجموعه‏اى از 1881 حديث درباره شيعه دوازده امامى بود تأليف كرد. الصفار يكى از ياران امام يازدهم و همانند البرقى از موالى قبيله اشعرى بود. عنوان اصلى تأليف وى بصائر الدرجات فى فضايل آل محمد است. احاديث بصائر امامان را به صورت مالكان علم وقدرت خارق‏العاده مجسم مى‏سازد. پيداست كه قمى‏ها و مخصوصاً اشعرى‏ها، دست كم در آن دوره، صحت اين احاديث را قبول داشتند، هرچند كه بعدها برخى از اين احاديث جعلى و خالى از اعتبار دانسته شده است. به گفته نويسنده اگرچه بصائر در شرايط بى‏ثباتى سياسى و معنوى قم، اين شهرشيعى، تأليف يافته، در توصيف ضروت ايمان بسيار مفيد بوده است در واقع در زمانى كه قم با تهديدهاى شديد بغداد و مراكز سياسى ديگر منطقه و همچنين با چالش‏هاى معنوى ساير گروه‏هاى شيعى از جمله اسماعيليان و زيديان روبه‏رو بود، تأكيد احاديث بصائر بر علم خارق‏العاده و توانايى‏هاى شگفت‏انگيز امامان مى‏توانست به قمى‏ها در لحظات سختى و ناتوانى قوت قلب ببخشد. الصفار درصد بيشترى از احاديث خود را از قمى‏ها و به خصوص اشعريان نقل مى‏كند كه در مقايسه با اثر البرقى بسيار بيشتر است.

سه فصل پايانى كتاب نشان مى‏دهد كه الكافى آشكارا مجموعه‏اى قمى بوده كه براى اجتماع امامى بغداد گردآورى شده بوده است. اسناد الكافى نشان مى‏دهد كه اين تأليف بيش از دو اثر قبلى و تقريباً يكپارچه قمى بوده است. الكافى شامل 16199 حديث است كه تعداد 3783 از اين احاديث در دو مجلد به نام الاصول، و حدود 597 حديث در هشت كتاب با عنوان الروضه گردآورى شده است كه مجموعاً 27 درصد كل احاديث را شامل مى‏شود. مى‏توان گفت احاديث الاصول و الروضه همانند بصائر به قدرت خارق‏العاده و نفوذ امامان كه منابع علم‏اند اختصاص دارد. تقريباً سه چهارم باقى مانده احاديث الكافى درباره موضوعات فردى و اجتماعى و اعمال و رفتار مؤمنان، در چهار مجلد با عنوان فروع كافى در دسترس است. به گفته نويسنده، عقل در احاديث كلينى نخستين آفريده خداوند است كه با تلاش بشرى حاصل نمى‏شود. عقل عطيه الهى است كه از طريق علمى كه ائمه تعليم مى‏دهند انتقال مى‏يابد. اين علم مى‏تواند بشر را به دانش راستين درباره شناخت برساند. بنابراين عقل و علم براى مؤمن ضرورتاً قرين يكديگرند. عقل بدون علم امامان كافى نيست و بدون عقل نيز علم حاصل نمى‏آيد (ص 120). مبحث عقل و علم از مباحث محورى الكافى است در حالى كه در المحاسن به ارتباط عقل و علم توجهى نشده است. احاديث كافى نشان مى‏دهد كه اين محدث قمى فقط به منابع وحيانى علم، به گونه‏اى كه در احاديث تجسم يافته است، تكيه مى‏كند. در مقايسه امام‏شناسى و امامت در البصائر و الكافى، نظر نويسنده بر اين است كه احاديثى كه در كتاب الصفار درباره علم و توانايى‏هاى خارق‏العاده ائمه آمده در شهرى تأليف يافته كه از يك سو در محاصره معاندين ضدشيعى بوده و از سويى در مقابل قدرت مركزى قرار داشته است. از اين رو اين اثر براى تشويق و تحريض مؤمنان گردآورى شده است. ولى در بغداد به دليل گسترش شورش‏هاى زنج و قرمطيان و چالش‏هايى كه تشيع با آنها روبه‏رو بود كلينى و شلمغانى و امثال آنان نمى‏توانستند بر روى احاديثى كه الصفار نقل كرده بود تأكيد كنند. نويسنده در مقايسه‏اى درباره احاديث الصفار و كلينى درباره آگاهى امام از مسائلى چون قضا و قدر، اطلاع از زمان شهادت خويش و وجود كتب و مصحف‏هاى خاص نزد امامان و جز اينها، تعداد اين‏گونه احاديث كلينى را بسيار كمتر از الصفار مى‏داند و آن را ناشى از محيط زندگانى و جو سياسى حاكم بر محافل نگارش اثر مى‏داند.

كلينى به گرايش‏هاى اخبارى‏گرايان قم و به خصوص الصفار انتقاد مى‏كند كه در جامعه‏اى كه زير فشارهاى نظامى و سياسى و مذهبى قرار داشته است، نبايد بر ماهيت خارق‏العاده علم و شخصيت امامان تأكيد داشته باشد. تأكيد بر ماهيت عملى اجتماع شيعى يكى از بحث‏هاى مهم احاديث الاصول است. نيومن بر اين عقيده است كه نگارنده كتاب قصد داشته است براساس احاديث امامان درباره اعمال مؤمنان، ماهيتى خاص بر اجتماع شيعى و اعمال و رفتار فردى و اجتماعى آنان ببخشد كه مؤمنان خود را از گروه‏هاى شيعى ديگر و اكثريت سنى بازشناسند (ص 148). از اين روست كه نويسنده احاديثى را درباره جمع‏آورى خمس، گردآورى صدقات و نحوه توزيع آن و همچنين الزام شركت در عبادات گروهى و به خصوص نماز جمعه، امر و نهى و مقابله با ظالمان مى‏آورد.

به طور كلى بحث نيومن بر روى علم و توانايى خارق‏العاده امامان قابل تأمل است. پرسش اين است كه آيا تأكيد محدثان اوليه بر روى دانش خارق‏العاده امامان و امامت، به معناى ضداصولى و غيرعقلانى بودن آنهاست؟ در حقيقت يكى از ويژگى‏هاى اغلب نوشته‏هاى متقدم شيعى تأكيد بر روى قدرت و دانش خارق‏العاده امامان است و برخلاف آنچه كه نيومن معتقد است به آثار تأليف يافته در قم منحصر نيست و آثار ديگرى كه همزمان با اين سه مجموعه حديث نگاشته شده‏اند نيز چنين ويژگى‏هايى دارند. به علاوه، تأكيد بر روى قدرت خارق‏العاده امامان شايد به شدتى كه نيومن با بزرگنمايى توصيف مى‏كند نباشد. چنانچه خود وى نيز بيان مى‏دارد كه برخى از بزرگان قم كه هم عصر صفار قمى بودند وى را به دليل نقل احاديث افراطى و مشكوك از شهر اخراج كردند كه نشانه توانايى آنان در تمييز حقايق و مجعولات از يكديگر است.[4]

[1]- Succession to Muhammad

[2]-The Divine guide in Early Shiism

[3] Rationalism-

[4] - در تهيه اين مطلب از معرفى همين كتاب در مجله journal of Islamic studies سال 2002 استفاده شده است.

/ 1