نگاهى به ترجمه ديگري از نهج‏البلاغه - نگاهی به ترجمه دیگری از نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگاهی به ترجمه دیگری از نهج البلاغه - نسخه متنی

رسول اسماعیل زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كتاب ماه دين ـ شماره 51-52،دي و بهمن1380

نگاهى به ترجمه ديگري از نهج‏البلاغه

رسول اسماعيل زاده

در ميان اهل ادب اين نكته مشهور است كه ترجمه هرچند با دقت و استحكام انجام يابد به استحكامى و زيبائى متن اصلى نخواهد بود. گرچه اين سخن را تا حدودى مى‏توان قبول كرد، ولى با كمى تأمل و دقت مى‏بينيم كه عكس اين قضيه نيز صادق است. يعنى ترجمه‏هايى هم وجود دارد كه از جهات مختلف زيباتر و مستحكمتر از متن اصلى مى‏باشند. برخى مترجمان زبردست با ترجمه زيبا و ادبى خودشان به متون اصلى جان مى‏بخشند و يا حداقل زيبايى‏هايش را دوچندان مى‏كنند. به هرحال، در ارزيابى و تبيين نكات قوت و ضعف ترجمه‏ها و متون اگر بين علماى فن اختلاف نظر وجود داشته باشد، حداقل در اين مورد اختلاف وجود ندارد كه ترجمه‏هاى قرآن و نهج‏البلاغه ولو آن كه با تمام قدرت و زيبايى و استحكام انجام پذيرد با متن اصلى از هر حيث فاصله زيادى دارد. مترجم كتاب خدا و دفتر امام (ع) هرچند تمام ظرائف و دقائق ادبى و لغوى را رعايت كرده باشد و ترجمه‏اش را با استحكام و شيوايى و زيبايى معنوى و لفظى ارائه دهد توانسته است از آن منظر عظيم زيبايى و درياى شگرف، تنها گوشه‏اى را به تصوير كشد و عكس سياه - سفيدى ارائه نمايد. ولى تمام زيبائى‏ها، دقائق، ظرائف و صنايع لفظى و معنوى را نخواهد توانست در ترجمه منعكس نمايد. بيش از اين هم از مترجم انتظار نمى‏رود. زيرا ترجمه كتابى چون قرآن كه كلام خداست و دفترى چون نهج‏البلاغه كه از آن امير كلام مى‏باشد، چندان هم آسان نيست. دقيقاً بخاطر همين نكته دقيق برخى از علما ترجمه كتاب خدا را به مصلحت نديده‏اند، زيرا به نظر آنان مترجم بايد به تمام ابعاد معنا، و مقصود در زبان اصلى وفادار باشد و ترجمه‏اش نكات و دقائق سخن را كه به نحوى با اصل مقصود پيوند دارد، همچون كنايه، استعاره و حروف داراى معانىِ تأسف و تحسّر را دربرگيرد. از اين رو مترجم به خوبى بايد چنين شايستگى را دارا بوده و احاطه كامل بر ويژگى‏هاى كلامى دو لغت داشته باشد و به اسرار بلاغى دو زبان آگاه باشد. علاوه بر اين، نقطه‏نظرهاى صاحب اثر را درك كرده با مهارت كامل در قالب ديگرى بدون كم و كاست درآورد. با در نظر گرفتن جوانب امر معلوم است كه كمتر نويسنده و صاحب قلمى قدرت آن را دارد و چه بسيار گامهايى كه در اين ميدان لغزيده است.»

گرچه سخن اين عده از صاحب‏نظران درست است ولى با در نظر گرفتن برخى ملاحظات و شرائط خاص، ترجمه قرآن و نهج‏البلاغه ضرورت داشته و ما ناچاريم كه به ترجمه آن مبادرت ورزيم. با توجه به اين ضرورت چه تدبيرى مى‏توان انديشيد كه ترجمه متونى چون نهج‏البلاغه را بتوان به نحو احسن ارائه كرد.

/ 7