بعد از ازدواج - نگاهی گذرا به پیوند زناشویی در اسلام نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

نگاهی گذرا به پیوند زناشویی در اسلام - نسخه متنی

ج. ابراهیمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بعد از ازدواج

پس از پيمان زناشويى، شخصيت فردى انسان تبديل به يك شخصيت اجتماعى مى‏شود و خود را شديداً مسؤول حفظ همسر و آبروى خانواده و تأمين وسايل زندگى فرزندان آينده مى‏بيند. به همين دليل تمام هوش و ابتكار و استعداد خود را در اين راه به كار مى‏گيرد. در تشكيل خانواده، لذت و رشدى است كه هيچ چيز ديگرى جايگزين آن نمى‏شود.

استاد شهيد مطهرى ـ رضوان اللّه عليه ـ مى‏نويسد:

«يك خصايص اخلاقى هست كه انسان جز در مكتب تشكيل خانواده نمى‏تواند آن‏ها را كسب كند. تشكيل خانواده؛ يعنى يك نوع علاقه‏مند شدن به سرنوشت ديگران. اخلاقيون و رياضت‏كش‏ها كه اين دوران را نگذرانده‏اند تا آخر عمر يك نوع "خامى" و يك نوع "بچگى" در آن‏ها وجود داشته است. يكى از علل اين كه در اسلام ازدواج يك امر مقدس و يك عبادت تلقى شده همين است. ازدواج اولين مرحله خروج از خود طبيعى فردى، و توسعه پيدا كردن شخصيت انسان است.»[3]

هم‏چنين درباره نقش تربيتى ازدواج مى‏نويسد:

«يك پختگى هست كه اين پختگى جز در پرتو ازدواج و تشكيل خانواده پيدا نمى‏شود، در مدرسه پيدا نمى‏شود؛ در جهاد با نفس پيدا نمى‏شود؛ در نماز شب پيدا نمى‏شود؛ با ارادت به نيكان هم پيدا نمى‏شود؛ اين را فقط در همين ازدواج و تشكيل خانواده بايد به دست آورد.»

ازدواج بالا برنده ارزش اعمال انسان

حضرت امام جعفر صادق ـ عليه‏السلام ـ مى‏فرمايد:

«رَكْعَتانِ يُصَلّيها الْمُتَزَوِّجُ اَفْضَلُ مِنْ سَبْعينَ رَكْعَةً يُصَلّيهَا الْعَزَبُ.»[4]

«دو ركعت نماز كه انسان متأهل بخواند، از هفتاد ركعت نماز كه انسان مجرد بخواند، برتر است.»

زن و مرد مكمل يكديگرند

قرآن، زن و مرد را لباس همديگر مى‏داند:

«هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ اَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ»[5]

«زنان لباس شما مردانند و شما مردان لباس زن‏هاييد.»

يعنى شما زنان و مردان مكمّل، حافظ، آبروبخش و رازپوش همديگريد و هر كدام به ديگرى نيازمنديد.

ازدواج، سنت رسول خداست

ازدواج، ضرورت زندگى انسان است؛ گويى مرد به تنهايى، نيمى از يك پيكر تمام است، و زن هم به تنهايى نيمى ديگر از اين پيكر است و با ازدواج اين دو ناتمام، تمام مى‏شوند.

خداى متعال، مرد را نيازمند محبت، صفا و لطافتِ روح زن نموده و زن را نيز محتاج قدرت، صلابت، شجاعت و وفاى مرد قرار داده است. از اين رو معاشرت و مؤانست اين دو با يكديگر، موجب آرامش و آسايش جسم و جان و تعالى روح و روان آنان مى‏گردد.

دين اسلام ـ برخلاف برخى مكاتب منحرف ـ ازدواج را فضيلتى مقدس مى‏شمرد و آن را آيه‏اى از آيات خدا و سنت محبوب و لازمى از سنن رسول خدا معرفى مى‏كند.

زنى نزد حضرت امام محمدباقر ـ عليه‏السلام ـ آمد و گفت:

خدا شما را هماره از شايستگان بدارد، من زنى تارك دنيا هستم.

امام پرسيد: منظورت از تارك دنيا چيست؟

زن گفت: مى‏خواهم هرگز ازدواج نكنم.

امام فرمود: براى چه؟

زن گفت: اين را براى خود فضيلتى مى‏دانم.

امام فرمود: از اين تصميم بازگرد، اگر در اين كار فضيلتى بود، فاطمه دختر پيامبر عليهاالسلام بر كسب آن از تو سزاوارتر بود، كه هيچ كس در فضيلت‏ها از او برتر و پيشتر نبوده و نيست.[6]

دين مبين اسلام بر ازدواج تأكيد ورزيده و پرهيز از ازدواج را ـ از بيم فقر و تهى‏دستى ـ بدگمانى به خداى متعال مى‏شمرد و تا آن جا بر اين سنت مقدس تأكيد مى‏كند كه رسول خدا ـ صلى‏الله عليه وآله وسلم ـ بهترين آحاد امت را كسانى معرفى مى‏كند كه همسر اختيار كرده‏اند.

تأكيد بر ازدواج، منحصراً در مورد ازدواجِ نخستين نيست؛ هر چند كه ازدواج نخستين از اهميت ويژه‏اى برخوردار است. ازدواج، ضرورت زندگى است و بايد كه به اين ضرورت پرداخت. احساس بى‏كسى و تنهايى، رنج‏آورترين احساس‏هاست و زن و مرد پيش از ازدواج هر دو از اين احساس جان‏فرسا رنج مى‏برند. اما خداى متعال در وجودشان جذبه و كشش نسبت به يكديگر را قرار داده است تا با هم شوند و از اين تنهايى فرساينده و اين رنج سوزنده و كدورت فزاينده به درآيند و با آرامش و صفا و سلامت در كنار هم زندگى كنند.

يكديگر را از نظر روحى و عاطفى و جسمى يارى دهند و كامل نمايند؛ فرزند بياورند و به مشاهده گريستن و خنديدن، نشستن و برخاستن و راه رفتن و سخن گفتن او بپردازند و شگفتى قدرت خداى متعال را در خلق يك انسان ـ كه پيامد وجود آن‏هاست ـ لمس نمايند.

معناى واقعى محبت را بيابند و با شوق و عشق به يكديگر و به فرزند دلبند، به سعى و خدمت بپردازند و به سوى هدف بلند زندگى كه وصول به كمال مطلق و لقاى پروردگار متعال است، پرنشاط و شتابان حركت كنند. بايد به اين ضرورت پرداخت و جوان‏ها را براى دستيابى به همسرى شايسته و موافق يارى نمود و از تنهايى نجات داد.

/ 8