نمونههايى از اخلاق خوب و بد:
الف ـ خوشزبانى و بدزبانى؛بدزبانى، زبان درازى، نيش زدن، بىادبانه و بىپروا سخن گفتن از نمونههاى برجسته «بداخلاقى» و خوشزبانى، نرمخويى در سخن و مؤدبانه سخن گفتن از نشانههاى بارز «خوش اخلاقى» است. حقيقت اين است كه «زبان» بيانگر احوال درون است، از اين رو گفتهاند: از كوزه همان برون تراود كه در اوست. ب ـ بزرگوارى و حسادت؛ ج ـ خوش خُلقى و كج خُلقى؛ د ـ حق پذيرى و لجاجت؛ ح ـ تواضع عاقلانه و تكبر و غرور احمقانه؛ ل ـ راستگويى و دروغگويى؛ ر ـ وقار و متانت و سَبُكى و هرزگى؛ ز ـ بُردبارى و كم ظرفيتى و بىتابى؛ خ ـ حُسن ظن و سوء ظن؛ پ ـ با محبت و عاطفه بودن و بىمحبتى و بىعاطفگى؛ چ ـ گذشت و كينهتوزى؛ ن ـ شجاعت و ترس؛ ذ ـ نرمخويى و خشونت؛ م ـ وفادارى و بىوفايى؛ س ـ سخاوت و بُخل؛ ى ـ قناعت و حرص و طمع ... . 3ـ شرافت خانوادگى منظور از شرافت خانوادگى، شهرت، ثروت و موقعيت اجتماعى نيست. بلكه نجابت و پاكى و تدين و تقواست. پيامبر اسلام ـ صلىالله عليه وآله وسلم ـ در اين باره مىفرمايد: «تَزَوَّجُوا في الْحِجْرِ الصّالِحِ، فَاِنَّ الْعِرْقَ دَسّاسٌ.»[9] «از خانواده شايسته همسر اختيار كنيد؛ زيرا عِرق (نطفه و ژنها) تأثيرگذار است.»