نگاهي به «مصابيح القلوب» - نگاهی به مصابیح القلوب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگاهی به مصابیح القلوب - نسخه متنی

محمود نظری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيينه ميراث ـ شماره4 ـ 3 ،زمستان 77 ـ بهار78

نگاهي به «مصابيح القلوب»

محمود نظري

سرچشم? معارف و علوم اسلامي بدون ترديد قرآن مجيد و سنّت معصومان (ع) است که در اين راستا ارزش سنّت يعني گفتار، کردار و تقرير معصومان (ع) همسنگ قرآن کريم ميباشد؛ چرا که هر دو ريشه در وحي الهي دارند و با توجه به احاديث فراواني که در اين زمينه وجود دارد، مي­توان اين مدعا را اثبات کرد از جمله حديث متواتر ميان شيعه و سني يعني حديث ثقلين: «اني تارک فيکم الثقلين کتاب الله و عترتي ما ان تمسکتم بهما لم تضلّو ابدا» . پس حديث جايگاهي بس مهم در دين­شناسي و علوم اسلامي داشته و دارد و علما به ويژه شيعيان از آغاز تا کنون گامهاي مثبتي را در جهت حفظ­، کتابت ، تدوين، شرح احاديث متحمل شده­اند. در جهت آشنايي جامع? بشريت به خصوص نسل جوان و آگاه با معارف و علوم اسلامي، ترجمه و شرح احاديث گهربار معصومين (ع) امري ضروري و مهم به شمار مي­رود.

دفتر نشر ميراث مکتوب که به احياي متون ارزشمند و گرانسنگ علماي گذشته همت گمارده، دست به انتشار کتاب و زين مصابيح­القلوب زده که شرح فارسي پنجاه و سه حديث از احاديث نوراني پيامبر اکرم(ص) در مواعظ، امثال و حکم مي­باشد و سرشار از آيات قرآن و روايات معصومان (ع) و حکايتهاي نغز و خواندني با نثري زيبا و روان است.

مؤلف اين کتاب ابوسعيد (ابوعلي) حسن­بن­حسين­واعظ بيهقي (زنده در 757 ﻫ ) است که در کتابهايش خود را حسن شيعي سبزواري مي­خواند. وي چند کتاب به زبان فارسي دارد که به جز مصابيح­القلوب، همه در شرح حال و فضايل و معجزات حضرات معصومان (ع) است. مانند راحة­الارواح ( منتشر شده از سوي دفتر نشر ميراث مکتوب) و بهجة­المباهج و ترجم? کشف الغمه­اربلي، غاية­المرام، ... .

مؤلف انگيز? خويش را در نگارش اين کتاب چنين آورده است:

«چون مؤلف اين کتاب، العبدالراجي الي رحمة ربّه الباري، الحسن الشيعي السبزواري را به حکم « و ذکّر فان­الذکري تنفع المؤمنين» (ذاريات/55) رغبت وعظ و تذکير بود، خواست که از براي مبتديان اين فن در اين نوع کتابي جمع کند، پس از بخشند? جسم و جان و بخشنايند? انس و جان، مدد خواست و اين کتاب تأليف کرد بي تکلّفي ...» اين کتاب در 53 فصل نگاشته شده که در هر فصلي به شرح يک حديث از احاديث گهربار رسول اکرم (ص) پرداخته است.

سبک اين کتاب بدين صورت است که هر فصل با ذکر روايتي که سلسله سند آن حذف شده آغاز مي­شود . در بعضي از فصلها، پس از آوردن متن حديث مناجاتي نيز به چشم مي­خورد سپس با ذکر برخي از اوصاف پيامبر (ص) به ترجمه و شرح حديث مي­پردازد.

مصابيح­القلوب نسخه­هاي متعددي دارد که اختلافات فراواني در آنها به چشم مي­خورد و مصحح محترم آن آقاي سپهري از ميان نسخه­ها، چهار نسخه را انتخاب و با يکديگر مقابله نموده و اختلاف آنها را در پاورقي ذکر کرده است. هرچند که مقابل? صفحه اول کتاب با تصوير چهار نسخه خطي که در ابتداي کتاب آمده نشان مي­دهد که مقابل? دقيقي انجام نشده است.

اعراب بعضي از کلمان غلط ضبط شده و احياناً اغلاط مطبعي نيز در کتاب يافت مي­شود. مانند ص 38، سطر 5: ساکت بجاي ساکن صحيح است.

ص 54، سطر 5: نعت بجاي نعمت صحيح است.

ص 100، سطر 6: به بجاي بقه صحيح مي­باشد.

ص 204 ، سطر 4 : بدکاري بجاي به کاري صحيح است.

علاوه بر اينکه مأخذ و منبع بعضي از احاديث و حکايات تاريخي ذکر نشده است. به اميد آنکه در چاپهاي بعدي اين نواقص برطرف گردد.

در پايان به عنوان حسن ختام دو نمونه از مناجاتهاي زيباي اين کتاب را نقل مي­کنيم:

اي گشايند? ابواب مرادات! و اي نمايند? اسباب سعادات! اي مواهب کرمت نامحدود! و اي رواتب نعمتت نامعدود! به حق عاشقان راهت و به حرمت نيازمندان درگاهت که در آن ساعت که آفتاب عمر ما به کسوف اجل مکدّر شود و ماه حيات ما در محاق حمايت ممات افتد، نور معرفت خود را بدرق? راه ما گردان، کارهاي ناساخت? ما را به کرم خود ساخته گردان، دلهاي سوخت? ما را به آتش هجران و نار حرمان سوخته مگردان، هر چند عاصي­ايم از فضل خود ما را معاصي مگردان، هر چند جاني­ايم به شفاعت مصطفي (ع) و اهل بيت او به درجات جنانمان برسان يا اله­العالمين! و يا خيرالناصرين! (ص 53).

اي داناي ملک ادوار! و اي داناي مدارک افکار! اي قادر پيشواي قصور! و اي باعث بي­نفخ? صور! و اي صانع بي­اعتراض! و اي دايم بي­انقراض! و اي عالم بي­رؤيت! و اي فاعل بي­تأنيث و تذکير! بيت:

اي آنکه دواي دردمنــــــدان داني درمان علاج مستمندان داني

هرچ از دل ريش خويش گويم با تو ناگفته تو صد هزار چندان داني

پادشاها! به سر مويي طاعت نداريم و نه روي آنکه از درگاهت روي بگردانيم، اما چشم آن داريم که [بدين آيت که فرموده­اي؛ و لاتقنطوا من رحمة­الله (زمر/53) با کار کني و] نداي بشارت: «الا تخافوا و لاتحزنوا و ابشروا بالجنة (فصلت/39) به گوش ما برساني، کريما بر تهي دستي ما رحم کن و از ما بر دست مگير و در معصيت ما منگر.

رحيما! اگرچه ارکان مسلماني برپاي نداشتيم و پاي نيز از حدّ خود فراتر نهاديم، امّا محبت رسول و اهل بيت (ع) را وسيل? خود ساختيم، دست در آيت «ان­الله يغفر الذنوب ­جميعاً» (زمر/53) زديم.

پادشاها: به جان محمّد و آل محمّد که ما را از رحمت و مغفرت خود بي­نصيب مگردان . يا اله العالمين و يا خير الناصرين! (ص239) .

اِلهي انتَ ذُو مَنٍّ و فَضلٍ و اِنّي ذُو الخَطايا فَاعفُ عَنّي

وَ ظَنّي فِيکَ يا رَبِّ جميل فَحَقِّق يا اِلهي حُسنَ ظَنّي

/ 1