ارزش وقت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ارزش وقت - نسخه متنی

حسن فخرالشریعه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

9ـ لَوْ صَحَّ الْعَقْلُ لَاغْتَنَمَ كُلُّ امْرِءٍ مَهَلَهُ.[19]

اگر عقل کسي کامل باشد، مهلت خود را غنيمت مي‌شمارد.

10ـاِنَّمَا الدُّنْيٰا ثَلٰاثَةُ اَيّٰامٍ: يَوْمٌ مَضٰى بِمٰا فيهِ فَلَيْسَ بِعٰائِدٍ وَ يَوْمٌ اَنْتَ فيهِ فَحَقٌّ عَلَيْكَ اغْتِنٰامُهُ وَ يَوْمٌ لاتَدْري اَنْتَ مِنْ اَهْلِهِ وَ لَعَلَّكَ راحِلٌ فيهِ، اَمَّا الْيَوْمُ الْماضى فَحَكيمٌ مُؤَدِّبٌ وَ اَمَّا الْيَوْمُ الَّذى اَنْتَ فيهِ فَصَديقٌ مُوَدِّعٌ وَ اَمّا غَداً فَاِنَّما فى يَدِكَ مِنْهُ الْاَمَلُ...[20]

دنيا سه روز است، روزي که با هر چه در آن بود گذشت و باز نخواهد گشت، و روزي که در آن هستي و سزاوار است که آن را غنيمت داني، و روزي که نمي‌داني از آن که خواهد بود، و چه بسا تو در آن رخت به سراي ديگر کشي. روز گذشته حکيمي ادب کننده است، و روزي که در آن هستي، دوستي در حال وداع است، و اما از فردا، تنها اميدي به آمدنش داري، پس امروز توشه برگير و از آن به شايستگي جدا شو، فقط به کاري که کرده‌اي اطمينان داشته باش و از دل بستن و فريفته شدن به‌ آرزو و اَمَل بپرهيز، غم فردا را امروز به خود راه مده که غم امروز، تو را بس است، و فردا با کار و گرفتاري خود بر تو وارد خواهد شد. اگر غم فردا را بر امروز خود بار کني بر اندوه و رنج خويش افزوده‌اي، و بارِ چيزهايي که بايد در چند روز بکشي در يک روز کشيده‌اي، و بدين گونه اندوه خود را بزرگ، و گرفتاري خود را فراوان، و رنج خود را زياد کرده‌اي و با دل بستن به اميد و آرزو از اقدام و کوشش بازمانده‌اي، در حالي که اگر دل خويش از آرزو تهي ساخته بودي به کوششي بيش برمي‌خاستي.

آيا نمي‌بيني که دنيا ساعتي ميان دو ساعت است؟ ساعت گذشته و ساعت باقيمانده و ساعتي که در آني. تو اکنون از آسايش ساعت گذشته و ساعت آينده لذّتي نمي‌يابي و از سختي آنها دردي احساس نمي‌کني، پس ساعت گذشته و ساعتي را که اکنون در آني همچون دو مهمان بدان که بر تو وارد شده‌اند، آنکه پيش از تو رفته تو را نکوهش مي‌کند و آنکه بر تو وارد شده تجربه‌اي از گذشته برايت آورده است.[21]

در بخش روايات، اين حديث نبوي را حسن ختام قرار مي‌دهيم:

11ـ اِنَّهُ يُفْتَحُ لِلْعَبْدِ يَوْمَ الْقِيٰامَةِ عَلٰى كُلِّ يَوْمٍ مِنْ اَيّامِ عُمْرِهِ اَرْبَعَهٌ وَ عِشْرُونَ خزانَةً ـ عَدَد سٰاعٰاتِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ ـ فَخزانَةٌ يَجِدُها مَمْلُوءَةً نُوراً وَ سًرُوراً فَيَنالُهُ عِنْدَ مُشاهَدَتِها مَنَ الْفَرَحِ وَ السُّرُورِ ما لَوْ وُزِّعَ عَلٰى اَهْلِ النّارِ لَأدْهَشَهُمْ عَنِ الْاِحْساسِ بِاَلَمِ النّارِ، وَ هِىَ السّاعَةُ الَّتى اَطٰاعَ فيهٰا رَبَّهُ... .[22]

براي آدمي در مقابل هر روز از روزهاي عمرش، بيست و چهار نهانخانه ـ به تعداد ساعتهاي شب و روز ـ در قيامت گشوده خواهد شد. نهانخانه‌اي را پر از نور و سرور مي‌يابد و با مشاهد?‌ آن، چنان به وجد مي‌آيد که اگر آن شادماني را بر اهل دوزخ تقسيم کنند، از فرط سرور، درد آتش را احساس نکنند، و آن ساعتي است که در آن پروردگارش را اطاعت کرده است. آنگاه نهانخان? ديگري به رويش گشوده مي‌شود که از ظلمت معصيت، سياه و تاريک و موحش گشته، و تعفّن او را فرا گرفته است و در اين وقت چندان خوف و بيم و درد به او رسد که اگر آن را بر اهل بهشت تقسيم کنند نعمتهاي بهشت بر ايشان ناگوار شود و آن ساعتي است که پروردگارش را نافرماني کرده است. سپس نهانخان? ديگري برايش باز شود که آن را خالي بيند، نه خيري در آن باشد که موجب شادمانيش گردد و نه شرّي که گريبانش گيرد و آن ساعتي است که در آن خوابيده بوده يا مشغول به کار مباحي از مباحات دنيا شده که به خاطر از دست دادن آن لحظات، مغبون و متاسّف شود و حسرت خورد که چرا با داشتن تمکّن و توانايي، در آن ساعت کارهاي نيک نکرده است و تسمي? روز قيامت به«يَوم التَّغابن» نيز، از اين روست .

/ 11