عزاداري ؛ سنت يا بدعت ؟ - عزاداری، سنت یا بدعت؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عزاداری، سنت یا بدعت؟ - نسخه متنی

رضا بابایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آينه پژوهش ـ شماره‌77و78 ، آذر-دي و بهمن -اسفند 1381

عزاداري ؛ سنت يا بدعت ؟

رضا بابايي

در اين نوشتار مي‌كوشيم، سنت عزاداري براي امام حسين (ع) را از تهمت بدعت، مبّرا كنيم. پيش‌تر ،مقدمه‌اي درباره زمينه‌هاي قيام حسيني براساس روايات حسيني مي‌آوريم. اين مقدمه گرچه،قدري طولاني مي‌شود، اما راه براي تحليل‌هاي مربوط به موضوع مقاله هموار مي‌كند. در بررسي زمينه‌ها و چرايي قيام حسيني ، كوشش كرده‌ايم كه از دايره روايات و سخنان آن گرامي امام (ع) پاي را بيرون نگذاريم ؛ زيرا برآنيم كه اين مقدار اندك از سخنان حضرت(ع) كه باقي مانده‌است، توان پاسخگويي به هر پرسشي را دارد.ك

و اصبح كتاب الله بفقدك مهجوراً[1]

حادثه كربلا به رغم اينكه حجم اندكي از زمان و مكان را به خود اختصاص داده‌است، قرنهاست كه در كانون توجه مسلمانان عموما و تحليل‌گران تاريخ اسلام خصوصا واقع شده‌است. اين حادثه بزرگ كه از آن ، گاه به انقلاب و نهضت،‌و گاه به شورش و گاه به فاجعه ياد مي‌شود، به دليل اهميت و پيچيدگي‌هاي خاصي كه دارد، هماره موضوع تحقيقات دانشمندان مسلمان و غير‌مسلمان بوده‌است. بيش‌ترين سخن در اين باره، حول دو محور است:

1. عوامل و زمينه‌هاي حادثه؛

2. نتايج و پيامدهاي آن.

برخي از پرسشهايي كه نهضت مقدس سيد‌آلشهدا را هدف خود قرار داده‌اند، به اين شرح‌اند:

يك. هدف امام از قيام عاشورا چه بود؟

دو. آيا امام (ع) به قصد تشكيل حكومت اسلامي و برانداختن نظام اموي، قيام كرد؟

سه. آيا نهضت امام (ع) براي افشاي فجايع و مفاسد امويان بود؟

چهار. آيا قيام و شهادت حضرت و يارانش ،هدفي جز «شهادت» داشته‌است؟

پنج. چرا امام حسين(ع) مانند برادر مهتر خود، امام حسن‌محتبي(ع) صلح يا بيعت نكرد؟

شش. نقش و ميزان دعوت كوفيان، در حركت امام از مدينه به مكه و از آن جا به كوفه و امتناع از بيعت، چه اندازه است؟

هفت. آيا سيد‌‌الشهدا(ع) چاره‌اي جز قيام نداشت؟

هشت. نهضت كربلا، ماهيت آغازگرانه داشت يا عكس‌العمل و واكنش به حساب مي‌آمد؟

نه. تفاوت نهضت امام حسين(ع) با شورش كساني مانند عبدالله‌بن‌زبير چيست؟

ده. حضرت امام حسين(ع) چه خصوصيتي از يزيد ديدند كه آغاز زمامداري او را، براي قيام خود مناسب تلقي فرمودند؟

يازده. چرا يزيد، برخلاف معاويه، خواستار بيعت امام حسين(ع) در نخستين روزهاي خلافتش شد؟

دوازده. چرا امام حسين(ع) به رغم آگاهي از وضع كوفه و روحيات مردم آن، به نامه‌هاي آنان، ترتيب اثر داد و به سوي آنان شتافت ؟

سيزده. آيا امام حسين(ع) براي قيام خود، دستور خصوصي از جانب خدا داشت؟

چهارده. اگر امام (ع) قصد قيام عليه امويان را داشت، چرا از سالهاي قبل، به تهيه عِدّه و عُدّّه اهتمام نورزيد و سپاهي را فراهم نياورد؟

پانزده. چرا جانشينان و امامان معصوم، پس از سيدالشهدا، تجربه حسيني را تكرار نكردند و هيچ يك روي خوش به قيام مسلحانه نشان ندادند؟

از اين گونه پرسشهاي عقيدتي و تاريخي، بسيار است و عاشورا پژوهان شيعي و سني، تاكنون، تأليفات و تحقيقات بسياري را به اين موضوع اختصاص داده‌اند. از همه شگفت‌تر اين‌كه، همه كساني كه به اين عرصه تاخته‌اند و اثري درباره اين موضوع آفريده‌اند، نتوانسته‌اند كه به همه سوالات بالا و نظاير آن، پاسخ‌هاي قطعي دهند. از ياد نبريم كه بسياري از اين گروه ، بزرگان علوم ديني و دانشمندان طراز اول مذهب‌اند. آنچه روشن و بي‌ابهام است، نتايج فراوان و فوايد بسياري است كه بر نهضت حسيني مترتب است و اكنون نيز پس از طي قرنهاي متوالي، احيا و ياد‌آوري آن ، از ضروريات حيات ديني است.

در اين مقدمه، مجال آن نيست كه به تفصيل درباره پرسش‌هاي ياد شده سخن گوييم و با بررسي مدارك و منابع، يك بار ديگر اين اتفاق عظيم و شگفت را بكاويم. آنچه از اين قلم، در اينجا، بر مي‌آيد نظر به سخنان امام گرامي و سيره مقدس ايشان است؛ تا از اين رهگذر، به قدر وُسع خود پرتوي بر موضوع پررمز و راز عاشورا و ماجراي عزاداري برآن حضرت(ع) بيفكنيم.

هم از سخنان امام (ع) و هم گزارشهاي مجمل و مفصل تاريخ، چنين برمي‌آيد كه حداقل، سه عامل را مي‌توان براي قيام عاشورا برشمرد. اين عوامل، براي نهضت عاشورا بستري آماده ساخت و هر راهي جز اين را، بر روي امام (ع) بست؛ يعني لحاظ اين عوامل سه گانه، عمل امام حسين(ع) را كاملاً توجيه الهي مي‌كند. بدين ترتيب ماهيت‌هاي چندگانه‌اي را نيز به نهضت مي‌دهند، كه همگي در جاي خود، صواب و صحيح است. آن عوامل بدين قرارند:

1. درخواست شديد بيعت از امام حسين(ع) ؛

2. دعوت‌هاي فراوان و بيرون از شمار، از امام (ع) براي ورود به كوفه و تشكيل حكومت جديد؛

3. ضرورت برائت از يزيد و سر رسيدن وقت افشاگري.

همانطور كه پيش‌تر نيز گفتيم، غير از اين عوامل، عاملهاي ديگري را نيز مي‌توان شمرد؛ اما به نظر مي‌رسد كه عمده‌ترين عوامل سياسي و غير سياسي در قيام امام حسين(ع) بيرون از آنچه گفتيم نيست و ساير عوامل را مي‌توان به نحوي، به عوامل فوق ربط داد. اكنون هر از يك عاملهاي سه گانه را جداگانه برمي‌رسيم:

/ 13