کلمات عليّه مکتبي شيرازي - کلمات علیه مکتبی شیرازی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کلمات علیه مکتبی شیرازی - نسخه متنی

محمود عابدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آينه ميراث ـ شماره 7و8 ، زمستان 78وبهار 79

نقد ومعرفي كتاب

کلمات عليّه مکتبي شيرازي

محمود عابدي




  • از دم من شکفته شد به نُوي
    گل صد برگ باغ مرتضوي[1]



  • گل صد برگ باغ مرتضوي[1]
    گل صد برگ باغ مرتضوي[1]



مکتبي شيرازي از معاصران بابافغاني (م:925) واهلي شيرازي (م: 942) است. مانند آنان مدتي را در شيراز گذراند و آن گاه که شيراز، در سالهاي پس از 895، امنيت مطلوب را از دست داد، راهي خراسان شد. با اين که بيشتر ايام حيات او دور از فارس و شيراز گذشت، ظاهراً در سالهاي پاياني عمر، به آن شهر بازگشت و در همانجا در گذشت.[2]

اطلاعات ما درباره سوانح زندگي و احوال مکتبي، بسيار محدود و اندک است. رفتن به هند، پيش از سال 895، بازگشت از طريق دريا، اقامت چند روزه‌اش در ناحيه‌اي از شبه جزيره عربستان، انديشه ساختن خمسه و شاگردي جلال الدّين دواني (م:908)، مانند ارتباط وي با امير قاسم بيک پرناک‌تر کمان[3]، از ليلي و مجنون اوست[4]؛ چنانکه حضورش در خراسان و رابطه‌اش با ملک علي[5]، يکي از اميران ايالتهاي جنوبي هند و از معتقدان اميرمؤمنان علي (ع)، از کلمات علّيه غرّاي او بر مي‌آيد.

بيرون از حوزه ليلي و مجنون و کلمات عليّه ، بيشترين مطلب درباره مکتبي را بايد در ترجمه ‌مجالس النفائس خواند. حکيم شاه محمد قزويني (م: 966) که مجالس النفّائس امير علي شير نوايي (م:906) را به فارسي ترجمه کرده است، در پايان ترجمه خود، شماري از معاصران سلطان سليم عثماني (م:926) را که غالباً در آن سالها در حيات بوده‌اند، به اصل کتاب افزوده است[6] و مکتبي شيرازي هم از آنهاست. به گفته حکيم محمد قزويني که مدتي را هم در شيراز و در خدمت و صحبت جلال الدين دواني گذرانده، و احتمالاً مکتبي را هم ديده است؛ مکتبي شيرازي شخصي است جامع فنون فضايل و کمالات که در موسيقي دست توانا دارد، سازي مثل قانون تصنيف کرده است، ليلي و مجنون را در غايت زيبايي ساخته و اين ابيات از يکي از مثنويهاي خمسه اوست:




  • بحر زمين آمد و کهسار موج
    کاين همه مردم که بر او مي‌روند
    عاقبة الامر فرو مي‌روند[7]



  • آه از اين قلزم بسيار موج
    عاقبة الامر فرو مي‌روند[7]
    عاقبة الامر فرو مي‌روند[7]



سام ميرزا صفوي (مقتول: 983) هر چند بنابر شيوه کار خود درباره مکتبي هم آگاهي چنداني به دست نمي‌دهد، اما ابيات زيرين را که از وي آورده است، مانند شاه محمد قزويني، وجود مثنوي ديگري جز ليلي و مجنون و بر وزن مخزن الاسرار نظامي را براي شاعر تأييد مي‌کند:

/ 9