زندگي با رفاه و سعادت را هر زن و شوهري طالب است و هركس در اين باره مقالهئي مينويسد يا مقالي ميسرايد، بگمان خود همين هدف را دارد. در مقام طرح و نقشه ريزي چنين زندگي،قرآن كريم را ديديم كه پيشنهادي جامع و مفيد داشت، اكنون براي پياده كردن اين نقشه و عملي ساختن اين برنامه هم دستورات اين مكتب را بررسي ميكنيم: 1. ازدواج از نظر اسلام عملي است مقدس و خدا پسند، زن و شوهر مسلمان با چنين ديد و بينشي بآن مينگرند. و در عين اينكه با يكديگر آميزش دارند و از جنبههاي جسماني خويش متمتع و متلذذ ميشوند،رضايت و خشنودي خدا را در عمل خود مشاهده ميكنند، و ميان دستور آسماني و خواهش جمساني هم آهنگي و تعادل ميبينند. چنين بينشي امتياز بسياري دارد با بينشي كه براي مسيحيان قرون وسطي بود. راسل گويد: «پولس معتقد است كه مناسبات جنسي حتي در محدوده زندگي زناشوئي. مانعي در راه وصول به رستگاري است»[29] و باز گويد كليساي اوليه در مورد نظريات پولس راه افراط در پيش گرفت، آنقدر كه تجرد مفهوم تقدس بخود گرفت. مردها سر به بيابان نهادند...»[30] و باز گويد: «هر چند عمل جنسي پس از انجام شرايط و تشريفاتي بلامانع است؛ ولي در اساس متضمن عنصر پليد و ناپاكي است[31]» و باز گويد: «سن ژرم كه آخر سلسه اولياء الله بود،هميشه به لحني مؤكد ميگفت: «درخت ازدواج را با تبر تجرد از بن بر كنيم[32]». ليكن ازدواج از نظر اسلام چنين معرفي شده است: الف ـ علي (ع) فرمود: ازدواج كنيد كه ازدواج سنت پيغمبر (ص) است و خودش فرموده است: هر كه خواهد از سنت من پيروي كند، سنت من ازدواج است، از ازدواج خود جوياي فرزند باشيد[33].... ب ـ امام صادق (ع) فرمود: كسيكه از ترس فقر ازدواج نكند، به خدا بدگمان شدهاست[34]. ج ـ پيغمبر (ص) فرمود: «بيشتر اهل دوزخ مجردين هستند[35]» چقدر مناسب دارد اين حديث با آنچه دكتر جهانستان گويد: «چنانكه آمار جنايات و خودكشيها نشان ميدهد، اغلب اين اعمال از طرف جوانان مجرد انجام مي شود و كمتر يكمرد يا زن متأهل، اقدام به جنايت، جنحه،خودكشي و ساير شرارتها ميكند[36]». 2- اسلام ازدواج را طبق فطرت پسر و دختر از ابتداي بلوغ جايز ميداند يعني بآنها اختيار ميدهد كه در صورت وجود شرايط و مقتضيات اجتماعي و صلاحديد طرفين همسر يكديگر شوند. اسلام ازدواج را قبل از بلوغ جايز نميداند تا به افضاء و مفارقت نينجامد و عملي كودكانه را تصويب نكرده باشد و براي دختر و پسر بالغ، مانعتراشي نميكند تا از فطرت عقب نماند و گرسنه را از تناول ميوه رسيده ـ اگر چه يك در هزار باشد ـ جلوگيري نكرده باشد دخترانيكه در يازده سالگي زائيدهاند همگامي اسلام و فطرت را ثابت كردهاند. از طرفي ديگر خود پيغمبر اسلام و ائمه هدي (دوازده پيشواي شيعه )هر كدام چند سال پس از بلوغ ازدواج كرده و دختران و خواهران خويش را (بجز حضرت فاطمه) چند سال پس از بلوغ بشوهر دادهاند تا آزادي و اختيار مردم و رعايت جهات اجتماعي را در امر ازدواج امضا فرمايند. 3- اسلام فكر منفور بودن و ملعون بودن زن را كه مسيحيت و جاهليت آورده و با زور و بر خلاف فطرت، بر جامعه بشريت تحميل كرده بود، از سر مردها خارج كرد و ارزش واقعي زن را بآنها معرفي نمود. راسل گويد: نوشتههاي روحانيون مملو از سخنان تلخ و زننده نسبت به زنانست: «زن بصورت دروازه جهنم و ام الفساد جلوه كرد، و بايد از فكر زن بودن خويش شرمنده باشد، زيرا يادگار سقوط اوست، علي الخصوص از زيبائي خويش شرمنده باشد، زيرا قويترين ابزار شيطانست»[37] و اما اسلام او را چنين معرفي ميكند: الف ـ پيغمبر (ص) فرمود: خدا بر زنان رقت و ترحم بيشتري دارد تا مردان [38]. ب ـ و باز فرمود: هر كه از سه دختر يا سه خواهر خود تكفل كند، بهشت بر او واجب شود[39]. ج ـ امام صادق (ع) فرمايد: مردي نزد پيغمبر (ص) آمد و عرض كرد: كه را احترام كنم؟ پيغمبر (ص) سه بار در باره مادرش سفارش فرمود و بار چهارم پدرش را ياد كرد[40]. د ـ و باز فرمود: هر مردي كه زنان را بيشتر دوست دارد، درجه ايمانش بيشتر است [41]. هـ ـ حضرت ابوالحسن (ع) فرمود: خدا بچيزي غضب نكند چنانكه بستمگر زنان و كودكان غضب كند[42]. و ـ امام صادق (ع) فرمود: بيشتر مستضعفين اهل بهشت زنانند، خدا چون ضعف ايشان دانست بر آنها ترحم كرد[43].(به پنج روايت ديگر كه در ص 44 ذكر شده مراجعه شود).