11- توقف و تعبد در موارد مجمل و مجهول - حدیث و حدیث شناسی روش فهم احادیث اعتقادی در آثار علامه شعرانی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حدیث و حدیث شناسی روش فهم احادیث اعتقادی در آثار علامه شعرانی - نسخه متنی

سعید رحیمیان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

11- توقف و تعبد در موارد مجمل و مجهول

در بررسي روايات هنگامي‌که به روايتي مجمل برخورد کنيم و نتوانيم معنايي محصل و صحيح به نحوي که با ظاهر آن منطبق و سازگار باشد، بيابيم از حيث ديني و فقهي وظيفه ما چيست؟ يعني از آن جهت که رد يا قبول، عملي جوانحي و مربوط به قلب و عقيده است آيا وظيفه ما چه مي‌باشد؟

جواب آن است که اگر اين روايت درباره مسائل فروع دين باشد، بواسطه اجمال آن از حجيت ساقط مي­گردد و نه عمل بدان لازم است و نه اعتقاد به محتوا و مضمون آن و توقف نيز در اينجا بلامانع است، چون توقف عين عمل نکردن بدانست و اما اگر اين روايت در مورد مسائل اصول دين بود - با صرفنظر از جنبه سند - در صورت عدم فهم محتوا بايد آن را تعبداً پذيرفت، زيرا چه بسا اين فرمايش معصوم معنايي دقيق داشته که فعلاً بدان دست نيافته­ايم، و چه بسا انکار ما مستلزم انکار يکي از ضروريات دين باشد (ولو ناخودآگاه) و توقف که در اينجا همين عدم طرد و انکار است لازم مي‌باشد.

مرحوم شعراني در ذيل حديث هشتم از باب النهي عن القول بغير علم، از امام صادق (ع) که فرمود: «خداي تعالي بندگانش را به دو آيه از کتابش اختصاص داده که نگويند جز آنچه مي­دانند و آنچه را هم که نمي­دانند رد نکنند» چنانکه فرمودند: «بل کذبوا بما لم يحيطوا بعلمه و لما يأتيهم تأويله» (يونس/39) بلکه به آنچه احاطه علمي‌بدان نداشتند تکذيب نمودند و تأويل آن نيز به مضمون بر ايشان نيامده بود». ايشان در توضيح بخش اخير حديث مي­فرمايد: «اين مذمت درباره رد نادانسته­ها مخصوص به اعتقاديات است نه در مورد فروع عمليه، چرا که توقف و رد نسبت به اعمال متساويند، به عنوان مثال اگر روايتي در وجوب غسل جمعه وارد شود که صحت آن را ندانيم، معناي توقف در آن عمل نکردن به آن است و معناي رد آن نيز همينطور اما نسبت به اعتقاديات رد حديث مبهم يا مجمل، چه بسا مستلزم کفر باشد اما توقف و اظهار جهل نسبت به آن چنين نيست. مثلاً اگر حديثي وارد شده در اينکه هوا بر مصلوب (بدار کشيده شده) فشار مي­آورد (به عنوان فشار قبر)، همانطور که قبر ميت مدفون، يا مثلاً وارد شده که امام صادق(ع) کوثر و رودهاي بهشت را در مدينه به ابا بصير که نابينا بوده نشان دادند، در صورتي که معنايش را ندانستيم نبايد آن را تکذيب کنيم. به اين بهانه که مثلاً کوثر و رودهاي بهشت هنوز خلق نشده­اند، وانگهي در مدينه نبودند تا اينکه کسي آنها را ببيند و امثال اينها... بلکه حق اين است که در صورت نفهميدن توقف نموده به مفاد آن تسليم شويم و براي فهم آن به اهلش رجوع نماييم. چنانکه قاعده در حل هر شبهه­اي چنين است.» (ج 2، ص 152).

قابل ذکر است که خود آن مرحوم در رابطه با روايتي که مضمون آن امکان نسخ بعضي احاديث توسط برخي ديگر است فرموده است: «آن را نمي­فهمم، اما به مفاد آن متعبد هستم». (ج 2، ص 395).

/ 11