بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
يكي از مهمترين دلايلي كه پارهاي از «مرجئه» را به رويارويي با امويان واميداشت، علاوه بر افراط امويان در سبّ علي (ع) ، تلقي ايشان از تعريف مسلمانان بود. در شرايطي كه امويان بخاطر كاهش درآمدهاي مالياتي ناشي از فرار روستاييان به شهرها و معاف گشتن نومسلمانان از پرداخت جزيه، به بهانههاي گوناگون مسلماني آنان را زير سئوال برده از اخذ جزيه از ايشان مبادرت ميكردند (طبري، 3/592 و 4/29)، «مرجئه» به حمايت و تأييد هر كس كه به هر دليل حتّي به ظاهر اسلام ميآورد، مبادرت ميكردند و خواهان استفاده ايشان از حقوق يك فرد مسلمان و از جمله معافيت از جزيه بودند. شيوخ و مؤمنين «مرجئه» كه ايمان را اقرار به خدا و رسول او، و كفر را منحصر در خداشناسي و به عبادت را به ايمان ومعرفت خدا، محدود ساخته و حتي برخي از ايشان نماز را عبادت تلقي نمي كردند، و بالاتر از آن ميگفتند هرگاه آدمي به معرفت خدا رسد و بعداً با زبان به انكار او پردازد كافر نشود (اشعري، 78-69) ، چگونه ميتوانستند شاهد برخورد خشن و سركوبگرانه امويان با نومسلماناني باشندكه ظاهراً بدليل مختون نبودن امّا در واقع بواسطه بيم از كاهش درآمد بيتالمال در جرگه مسلماني پذيرفته نميشدند (طبري، 3/592). حضور برخي «مرجئه» در كنار «ابناشعث» و در برابر «حجاج» علاوه بر مخالفت با وي در سبّ علي (ع) در راستاي مقابله با سياستهاي غيرانساني «حجاج با موالي و نومسلمانان قابل توجيه است. به روايت طبري شمار كثيري از ذميان تازه مسلمان در بصره كه از رنج و محنت «حجاج» به تنگ آمده و به دستور وي مجبور به ترك خانه و كاشانه خود در شهرها و بازگشت به روستاهاي خود و پرداخت مجدد جزيه و خراج شده بودند و نميدانستند به كجا پناه برند، در شهر تجمع كرده به گريه و زاري پرداخته و نداي «وامحمدا» سر داده بودند، كه «ابن اشعث» از راه رسيد و نو مسلمانان به اتفاق «قاريان» و ساير مردم با وي بيعت كردند با اين شرط كه با حجاج نبرد كند (طبري، 3/503) . اطلاع داريم كه برخي از اين قاريان كه به نفع نومسلمانان قيام كردند از «مرجئه» بودهاند (ابن سعد، 6/293). موضوع ديگري كه «مرجئه» را در مخالفت با حجاج سرسختتر كرد، دشمني ويژه او با علي (ع و خصوصاً سب و لعن وي بود كه اين با ديدگاه رسمي «مرجئه» پيرامون «علي(ع)» و «عثمان» در تضاد بود. هرچند حضور « مرجئه» در اين قيام به تصادم عمل و انديشه بعضي از آنان انجاميد كه «قيام بالسيف را نفي ميكردند» (مكدر موت، 310؛ شريف، 2/115) تا آنجا كه حتّي به كنارهگيري برخي از ايشان از اين گروه منجر شد (اصفهاني، 9/139)، سرانجام نيز به ظهور جناحي از «مرجئه» انجاميد كه در طول حكومت اموي در كنار نومسلمانان و در جهت احقاق حقوق ايشان و تشويق اهل ذمه به مسلماني، حتي به رويارويي با بنياميه پرداختند.