ابوحمزه ثمالي لقمان روزگار
نويسنده: عبدلكريم پاك نياچنانكه قبلاً يادآور شديم ابوحمزه ثمالي همنشين ائمه معصومين عليهمالسلام بود. روزي در يك مسافرتي ابوحمزه با امام باقر عليهالسلام همكجاوه بود. آنها براي استراحت از كجاوه پياده شدند و بارشترها را برزمين گذاردند. امام باقر عليهالسلام بعد از اندكي قدم زدن، نزد ابوحمزه آمد و با او دست داد. ابوحمزه گفت: «فدايت شوم! من الآن در كجاوه همراه شما بودم، چه طور دوباره با من دست ميدهيد؟»
امام فرمود:«مگر نميداني كه چون مؤمن گردشي كند و سپس با برادرش دست دهد، خداوند توجه خود را به سوي آنها ميافكند و پيوسته به آنها رو ميكند و به گناهانشان خطاب ميكند: از آنها فرو ريزيد! اي ابوحمزه! بعد از اين فرمان، گناهانِ هردو مانند برگ درختان فرو ميريزند و آنها خالي از گناه از همديگر جدا ميشوند.»(1)
همراه امام صادق عليهالسلام
ابوحمزه مورد عنايت ومحبت پيشواي ششم بود. روزي ابوحمزه در قبرستان بقيع بود كه شخصي آمد و گفت: اي ابوحمزه! مولاي خودت را اجابت كن! ابوحمزه با شنيدن اين فرمان، بدون هيچ معطلي به دنبال آن شخص راه افتاد و به محضر امام رسيد. او متوجه شد كه امام صادق عليهالسلام منتظر اوست. امام به ابوحمزه فرمود: «اي اباحمزه! ما وقتي تو را ميبينيم، آرامش مييابيم.»(2)ابوبصير، يار ديرين و صميمي ابوحمزه نقل ميكند: روزي به محضر امام صادق عليهالسلام مشرف شدم. امام عليهالسلام در ضمن گفت و گو از من سؤال كرد:ـ ابوحمزه ثمالي چه طور است، چه كار ميكند؟
ـ ابوحمزه را وقتي ترك كردم، مريض و بدحال بود.ـ موقعي كه به پيش او رفتي، سلام مرا به وي برسان و بگو: در فلان ماه و فلان روز مرگ تو فرا ميرسد و زندگاني را به درود خواهي گفت.ـ فدايت شوم! به خدا سوگند! او يكي از دوستان و شيعيان خالص شماست و ما به او انس گرفتهايم.ـ راست ميگويي! اما آن موقعيّت و منزلتي كه او در نزد خداوند و پيش ما دارد، برايش بهتر است.ـ اي فرزند رسول خدا! آيا شيعه شما در روز قيامت با شما خواهد بود؟
ـ بلي؛ اگر از نافرماني خداوند بترسد، مراقب دستورهاي پيامبرش باشد و از ارتكاب گناهان خودداري ورزد، حتماً در درجات بهشت با ما خواهد بود.(3)
كلام امام رضا عليهالسلام
امام رضا عليهالسلام در مورد ابوحمزه ثمالي ميفرمايد: «ابوحمزه ثمالي در روزگار خود مانند لقمان حكيم بود. او به چهار نفر از ما (ائمّه عليهمالسلام ) خدمت كرده است؛ عليبن الحسين، محمدبنعلي، جعفربن محمد عليهمالسلام و اندكي هم در عصر امامت امام موسي بن جعفر عليهالسلام .يونس بن عبدالرحمن هم سلمان روزگار است.»(4)در بعضي از عبارات از ابوحمزه به عنوان «سلمان عصر» تعبير شده است.
درآينه اهل نظر
1 ـ شيخ صدوق قدسسره ، بزرگترين محدث شيعه مينويسد: «ابوحمزه ثابت بن دينار ثمالي شخصي مورد اعتماد و عادل است. او با چهار امام معصوم عليهمالسلام رفت و آمد داشت. وي در سال 150 هجري از دنيا رفت.»(5)2 ـ ابوالعباس نجاشي، رجال شناس معروف قرن پنجم ميگويد: «ابوحمزه ثمالي كوفي فرزند ابيصفيّه و شخصي مورد اعتماد است. او مورد حمايت طايفه آل مهلّب بود. فرزندان وي: نوح، منصور و حمزه همراه زيدبن علي عليهالسلام به شهادت رسيدند. او با چهار امام درعصر خويش رابطه داشته و روايات آنان را نقل كرده است.ابوحمزه از برجستهترين، شايستهترين و مطمئنترين اصحاب ما درحديث و روايت ميباشد. اهل سنّت از وي روايت هائي نقل
امام رضا عليهالسلام :ابوحمزه ثمالي در روزگار خود مانند لقمان حكيم بود. كردهاند. كتابهاي تفسير قرآن، نوادر و رساله حقوق امام سجاد عليهالسلام از وي به يادگار مانده است. او در سال 150 هجري درگذشت.»(6)
3 ـ شيخ طوسي دركتاب فهرست ميگويد: ثابت بن دينار ـ كه كنيه او ابوحمزه ثمالي ميباشد.ـ يكي از محدثين مورد اعتماد ماست و كتاب حديث دارد و كتاب نوادر و كتاب زهد هم از آثار اوست. شيخ طوسي همچنين در رجال خويش ضمن شمردن نام وي در رديف اصحاب امام چهارم، پنجم، ششم و هفتم عليهمالسلام ميگويد: در اين كه آيا ابوحمزه زمان امامت امام كاظم عليهالسلام را درك كرد، يانه؟ اختلاف است ولي از سه امام قبلي روايت نقل كرده است.»(7)
4 ـ محمدبن اسحاق نديم در كتاب ارزشمند «الفهرست» در مورد ابوحمزه ثمالي مينويسد: «كتاب تفسير تأليف ابوحمزه ثمالي ميباشد. وي از پيروان علي عليهالسلام و از شخصيتهاي نجيب و مطمئن روزگار خويش بود. او با ابوجعفر عليهالسلام رابطه نزديك داشت.»(8)
در منظر اهل سنّت
1 ـ محمد بن اسماعيل بخاري (194ـ256 ه·· .ق) در كتاب «التاريخ الكبير»، در شرح حال ابوحمزه ثمالي ميگويد: «ثابت ابن ابيصفيه، ابوحمزه ثمالي از اهالي كوفه و تحت حمايت مهلّب بود. وي از ذاذان، عكرمه و ابيجعفر الباقر حديث نقل كرده است. ابونعيم و وكيع از شاگردان وي ميباشند كه از او حديث شنيدهاند.»(9)2 ـ ابن حجرعسقلاني مصري شافعي (773ـ852 ه·· .ق) بعد از ذكر سخنان فوق، از قول ابن سعد نقل ميكند: ابوحمزه در زمان خلافت ابوجعفر منصور دوانيقي ـ دومين خليفه عباسي ـ از دنيا رفت. ابن حجر نظر علماي اهل تسنّن در باره ابوحمزه و احاديث، اساتيد و شاگردان وي را مفصّل نقل ميكند و او را به علت اين كه از شيعيان تندرو ميباشد، مورد بيمهري قرار ميدهد. ابن حجر احاديث ابوحمزه را به خاطر سخنان او عليه خلفا غير متين دانسته و ازقول دانشمندان غير شيعي وي را تضعيف ميكند و مورد اعتماد و اطمينان نميداند.(10)
البته آنان هيچ گونه نقض و ايراد منطقي و استدلالي كه با آن بتوان بر احاديث و شخصيت ابوحمزه خدشه كرد، در كتب خود نقل نكردهاند. عاملي كه سبب آشفتگي و بيمهري شديد آنان نسبت به شخصيت والاي اين فقيه شيعي شده است و آن را دليل بر تضعيف ابوحمزه و ترديد در صداقت و ايمان وي شمردهاند، استقامت در تشيّع و پيروي مخلصانه از مولاي متقيان، امامعلي عليهالسلام ميباشد.(11)
با اين حال آنها در كتابهاي متعدد خويش از كلمات و احاديث ابوحمزه ثمالي سود جسته و بهره بردهاند. ما براي آشنايي بيشتر خوانندگان عزيز، با عظمت ابوحمزه و اطلاع از شخصيت فراگير اين دانشمند برجسته جهان حديث و تفسير، نگاهي كوتاه و گذرا به احاديث ابوحمزه در منابع غير شيعي مياندازيم.قندوزي حنفي در «ينابيع الموّده»، ابن ماجه در «سنن»، طبراني در «معجم كبير»، ابن هيثمي در «مجمع الزوايد» و ساير محدثين و دانشمندان اهل سنت روايتهاي ابوحمزه را نقل كردهاند. ما به عنوان نمونه فقط يك مورد از احاديث وي را در رابطه با فضيلت امام علي عليهالسلام و غيبت حضرت مهدي(عجل اللّه تعالي فرجه) از آن منابع نقل ميكنيم:ابوحمزه ثمالي از سعيدبن جبير و او از ابن
عباس چنين نقل ميكند: «پيامبر بزرگوار اسلام فرمود: علي بعد از من، امام امّت است و قائم منتظر از نسل علي است؛ همان كسي كه زمين را پراز عدل و داد خواهد كرد، بعد از آن كه از ظلم و جور پرخواهد شد. قسم به آن كسي كه مرا به حق مبعوث فرمود ـ تا مردم را بشارت داده و از عذاب خدا بترسانم.ـ آنان كه در امامت وي در زمان غيبت ثابت و استوار خواهند بود از «كبريت احمر» كميابتر هستند.جابرابن عبداللّه انصاري در اين هنگام به پا خاست وعرض كرد: يارسول اللّه! مگر فرزند
ابوحمزه پنج پسر صالح داشت. سه نفر از فرزندان او: نوح، منصور و حمزه همراه زيد بن علي بن الحسين عليهالسلام قيام كردند و عليه حكومت جبّار امويان در كوفه دست به شورش زدند.قائم تو غيبت خواهد داشت؟! پيامبر صلياللهعليهوآله فرمود: بلي. قسم به پروردگارم! مطمئنَّاً خداوند اهل ايمان را آزمايش خواهد كرد و در اين آزمايش كفّار هلاك خواهند شد. اي جابر! اين غيبت طولاني يكي از اسرار الهي است و از نظر بندگان خداوند، آن سرّ مخفي است. مبادا در اين امر شك كني؛ زيرا شك و ترديد در كارها و افعال پنهان و آشكار خداوند متعال، مساوي با كفر است.»(12)
پدر سه شهيد
ابوحمزه پنج پسر صالح داشت. سه نفر از فرزندان او: نوح، منصور و حمزه همراه زيد بن علي بن الحسين عليهالسلام قيام كردند و عليه حكومت جبّار امويان در كوفه دست به شورش زدند. در اين قيام شيعيان كوفه با زيد بيعت كردند.سه فرزند ابوحمزه از شاخصترين چهرههاي آن قيام شمرده ميشدند. آنها دركنار فرزند دلير امام سجاد عليهالسلام عليه ظلم مبارزه كردند. هنگامي كه جنگ به اوج خود رسيد و ياران زيد بن علي عليهالسلام احساس ضعف و شكست كردند، بسياري از آنان بيعت را شكسته و فرار كردند. فقط عدّه اندكي در اطراف زيد باقي ماندند، كه از جمله آنان نوح، منصور و حمزه؛ فرزندان ابوحمزه ثمالي بودند. آنان تا آخرين لحظه مقاومت كردند و تاپاي جان ايستادند و در كنار پسرشجاع و غيرتمند پيشواي چهارم عليهالسلام بعد از فداكاريهاي بسيار، به درجه رفيع شهادت نائل شدند.دو فرزند ديگر ابوحمزه: علي و حسين در زمان امام كاظم عليهالسلام زنده بودند. آن دو در رديف محدّثين و فقهاي شيعه قرار دارند و از امام ابوالحسن موسي الكاظم عليهالسلام و ساير ائمه عليهمالسلام احاديث و رواياتي نقل كردهاند.(13)تأليفات و آثار
اين محدّث بلند پايه و فقيه نام آور شيعه در طول عمر با بركت خويش، آثار متعددي را به عرصه فرهنگ و دوستداران معارف شيعي عرضه كردهاند.او احاديث بسياري در موضوعات فقهي، تفسيري و عرفاني و در زمينههاي آداب معاشرت، حقوق، اقتصاد اسلامي، حجّ، اصول دين و... را از ائمه عليهمالسلام نقل كرده است.شاخصترين آثار وي عبارت است از:1 ـ «تفسير قرآن كريم»: ابن نديم در فهرست خويش از آن ياد كرده است. اخيراً اين كتاب به شكلي زيبا، توسط يكي از محققين محترم به زيور طبع آراسته گشته است.2 ـ كتاب «نوادر»: موضوع آن حديث است و حسن بن محبوب آن را از ابوحمزه نقل كرده است.3 ـ كتاب «زهد»4 ـ رساله «حقوق امام زين العابدين عليهالسلام » كه در كتابهاي امالي و من لايحضره الفقيه آمده است.5 ـ «دعاي ابوحمزه ثمالي» كه داراي عبارتهاي عرفاني و ملكوتي و مورد توجه اهل نظر بوده و شرحهاي متعددي بر آن نوشته شده است.6 ـ ساير ادعيه و زيارات كه زينت بخش صفحات كتب ادعيه ميباشد.آثار زرّين ابوحمزه در كتابها و منابع مهم شيعه و سنّي، در موضوعات گوناگون ديده ميشود.(14)
اساتيد و شاگردان
ابوحمزه ثمالي علاوه بر اين كه از مكتب پرفيض امام زين العابدين، امام باقر و امام صادق عليهمالسلام استفاده برد؛ از محضر بزرگان صحابه و دانشمندان نامي عصر خويش نيز بهرهمند شد كه از جمله آنها ميتوان از جابرابن عبداللّه انصاري، عبداللّه بن حسن عليهالسلام ، سعيدبن جبير و ابوبصير نام برد. وي از آنان حديث و تفسير آموخته است.او همچنين معارف اهلبيت عليهمالسلام را به شمار فراواني از فقيهان و ساير شيعيان دانش طلب و علم دوست آموخته است. نويسنده معجم رجال الحديث بيش از چهل نفر را نام ميبرد كه در زمزه شاگردان ابوحمزه محسوب ميشوند.حسن بن محبوب، محمدبن مسلم، معاوية بن عمار، صفوان جمّال، حسن بن حمزه، هشام بن سالم، داودرقّي ابوايّوب، ابان بن عثمان، ابوسعيد المكاري، ابن مسكان و حمادبن ابيطلحه بياع السابري از شاگردان ابوحمزه هستند. بعضي از شاگردان او از اركان شيعه و از ياران نزديك ائمه اطهار عليهمالسلام محسوب ميشوند.افول ستاره
ابوحمزه ثمالي بعد از عمري ترويج مكتب والاي تشيع، در سال 150 ه·· .ق درشهر كوفه رخ در نقاب خاك كشيد و جان به جان آفرين تسليم كرد.روزي رخش بينم و تسليم وي كنم ابن جان عاريت كه به حافظ سپرد دوستبنابه گفته شيخ طوسي و نجاشي، ابوحمزه بعد از شهادت امام صادق عليهالسلام (148 ه·· .ق) و در زمان خلافت منصورعباسي، درسال 150 ه·· .ق از دنيا رفت. اما از آنجا كه ابن محبوب (متولد 149 ه·· .ق) از وي احاديث زيادي رابلاواسطه نقل كرده است، به نظر ميرسد ابوحمزه تا آخرين سالهاي خلافت منصور (158ه·· .ق) زنده بود؛ تا امكان داشته باشد كه ابن محبوب بتواند در ده سالگي از او حديث شنيده باشد. در هر صورت، در تاريخ وفات وي اختلاف است.(15)
حسن ختام اين مقاله چند حديث نوراني است كه ابوحمزه ثمالي راوي آنهاست.
بهترين مردم
امام زين العابدين عليهالسلام فرمود:«مَنْ عَمِلَ بِما افْتَرَضَ اللّهُ عَليهِ َفهُوَ مِنْ خَيرِالنّاس»(16)هركس به واجبات الهي عمل كند، از بهترين مردم است.پاداش شهيد
امام صادق عليهالسلام فرمود: «مَن ابْتَلي مِنَ «المُؤمِنينَ بِبَلاءٍ فَصَبَرَ عَلَيْهِ كانَ لَهُ مِثْلُ اَجْرِ اَلْفَ شَهيد»(17)
هركس از مؤمنين به بلائي گرفتار شود و برآن صبر كند، معادل پاداش هزار شهيد را خواهد داشت.
زكات
حضرت محمد صلياللهعليهوآله فرمود: «اِذا مُنِعَتِ الزَّكاةُ مَنَعَتِ الاَرْضُ بَرَكاتِها»(18)اگر مردم از دادن زكات خودداري كنند، زمين هم بركات خود را از آنان منع خواهد كرد.تبعيض نژادي ممنوع!امام زين العابدين عليهالسلام فرمود: «لاحَسَبَ لِقُرَشيٍّ وَ لا عَرَبيّ اِلاّ بِتَواضُعٍ، وَ لا كَرَمَ اِلاّ بِتَقّْوي، وَ لا عَمَلَ اِلاّ بنيّةٍ»(19)؛
قرشي بودن و عربي بودن مايه افتخار نيست، مگر اين كه شخص متواضع باشد. نيكوكاري و سخاوتمندي ارزش ندارد، مگر اين كه بر اساس تقوا باشد. هيچ عملي مورد قبول درگاه الهي نيست؛ جز اين كه نيّت خير و خدايي همراه آن باشد.
ولايت
ابوحمزه ثمالي ميگويد: «روزي امام سجّاد عليهالسلام به ما فرمود: كدام سرزمين بهتر است؟گفتيم: خدا، پيامبر و فرزند رسول اللّه بهتر ميداند. امام فرمود: بهترين مكان، بين ركن و مقام است. اگر مردي عمرِ حضرت نوح عليهالسلام را داشته باشد؛ و (حداقلّ) 950 سال عمر كند و روزها را روزه بگيرد و شبها را در چنين مكان باعظمت نماز بخواند و به عبادت بپردازد، سپس در روز قيامت خداوند را ملاقات كند در حالي كه به ولايت ما معتقد نباشد؛ اين همه تلاش و زحمت و عبادت طاقت فرسا هيچ سودي برايش نخواهد داشت.»(20)
1 ـ اصول كافي، ج 2، ص 180.2 ـ سفينةالبحار، ج 2، ص 440 و قاموس الرجال، ج2، ص 447.3 ـ معجم الرجال الحديث، ج 4، ص 294 و سفينة البحار، مادّه حمز.4 ـ رجال كشي، ص 33 و اعيان الشيعه، ج 4، ص 9.5 ـ معجم الرجال الحديث، ج 4، ص 292.6 ـ رجال نجاشي، ص 83.7 ـ الفهرست، شيخ طوسي، ص 90 و رجال شيخ طوسي، ص 110، 129، 174، 333.8 ـ الفهرست، ابن نديم، ص 59.9 ـ التاريخ الكبير، ج 2، ص 165.10 - التهذيب التهذيب، ج 2، ص 7.11 ـ الامام الصادق، اسدحيدر، ج 3، ص 517.12 ـ ينابيع الموّده، ج 3، ص 397.13 ـ اعيان الشيعه، ج 4، ص 10 و نامه دانشوران، ج1، ص 50.14 ـ من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 459 و قاموس الرجال، ج 2، ص 444.15 ـ اعيان الشيعه، ج 4، ص 9.16 ـ الكافي، ج 2، ص 81.17 ـ همان، ص 92.18 ـ وسايل الشيعه، ج 9، ص 26.19 ـ همان، ج 1، ص 47.20 ـ همان، ص 122.