از جمله اساتيد وي، آيهالله علامه آقا سيدحسن حسيني كوه كمري (رضوانالله تعالي عليه) بوده است، و علامه محقق حاج آقا بزرگ تهراني در كتاب «نقباء البشر فيالقرن الرابع عشر»(3) يادآور شده كه مرحوم ميرحبيبالله خوئي نزد ميرزا حبيبالله رشتي و نيز ميرزاي شيرازي تتلمذ مينمود.
مؤلفات و آثار علمي او
به نظر ميرسد مهمترين اثر علمي ميرحبيبالله خوئي همين كتاب:
1- منهاجالبراعه في شرح نهجالبلاغه:
اوست. و ساير آثارش عبارتند از:
2- شرحالعوامل فيالنحو:
كتاب مزبور در چهار صد و دوازده صفحه نگاشته شد، و آنرا قبل از تشرف به نجف اشرف در جواني به رشته تحرير درآورد، و در شب سهشنبه اول رمضان 1283 ه .ق، آنرا به پايان برد.
3- تعليقه علي فرائدالاصول للشيخ الانصاري:
اين كتاب عبارت از تقريرات درس استادش آيهالله سيد حسين حسيني كوه كمري است كه از مبحث قطع «فرائد الاصول» آغاز شده و به آخر مبحث حجيت ظن ميرسد. مرحوم خوئي اين كتاب را روز يكشنبه هجدهم ربيعلآخر 1287 ه .ق، آغاز كرده و در روز جمعه چهاردهم صفر 1289 ه .ق، آنرا به انجام رسانيد: و در خاتمه آن يادآور شد به دنبال مبحث «حجيت ظن» سخن از ] اصل [ «برائت» به ميان خواهد آمد.
4- رسالههاي متفرقه در فقه و اصول فقه:
اين رسائل و نامهها به خط خوئي؛ لكن بدون نام و تاريخ است، و همگي آنها بحثها و تقريرات درس اساتيد وي ميباشد.
5- تحفهالصائمين في شرح أدعيهالثلاثين:
كتاب ياد شده - كه به يكصد و پنجاه صفحه ميرسد - در شرح ادعيه هر روزه ماه مبارك رمضان است، و در اوائل مراجعت از نجف اشرف آنرا در شهر خوي به رشته تحرير آورده و در شب نوزدهم ربيعالاول 1291 ه .ق، تأليف آنرا به پايان برده است.
6- رساله في ردالصوفيه:
محتواي اين كتاب از لابلاي كتاب «منهاج البراعه» - به مناسبت شرح خطبه 208 نهجالبلاغه - گزين و استخراج شده، و مؤلف -به خاطر اهميت بحث و تفضيل و اطاله سخن در رد صوفيه- آنرا به صورت كتاب مستقلي درآورده است، اين كار در ماه شعبان 1321 ه .ق، در خوي انجام گرفت.
مروري بر روش مير حبيبالله خوئي در تأليف منهاجالبراعه
· مقدمتاً يادآور ميشويم: مرحوم خوئي اين كتاب را در هفت مجلد تا خطبه 228 تحرير كرد كه براي طبع آنها از خوي عازم تهران شد، و مقداري از آنها را به چاپ رسانده؛ لكن عمرش براي چاپ اين مجموعه وفا نكرد؛ لذا طبع بخشهاي باقيمانده را فرزندش سيدابوالقاسم، ملقب به «امينالاسلام» و فرزند ديگرش به عهده گرفتند كه در سال 1351 ه .ق، به انجام رسيد. · كتاب «منهاجالبراعه» نخست با خطبهاي شيوا و رسا، و تعابيري برخوردار از جزالت و فخامت، و بهرهمند از مزاياي عذوبت، و متشكل از جملههاي بديع و مسجع و آهنگين افتتاح ميشود؛ آنگاه ديباچه آن بهسان چراغي روشن و روشنگر، راه را فراسوي مطالعهكنندگان آن به گونهاي ميگشايد كه به درستي درمييابد وارد چه عرصه و جولانگاهي از مطالب خواهند شد. · ديباچه مذكور- كه بخش عمدهاي از مجلد اول چاپ اخير را در اختيار گرفته است(4) - با سيمائي از بيان درباره اهميت و ارزش علمالحديث چهره ميگشايد، علم به حديثي كه از پيامبر اكرم (صليالله عليه و آله و سلم) و ائمه معصومين (عليهمالسلام) براي ما بازگو و روايت شده است. · آنگاه بهترين و مهمترين و والاترين احاديث، و درخشانترين بيانات، يعني رهآورده و ارمغان كوششهاي سيد رضي (رضوانالله تعالي عليه)- كه عبارت از همان «نهج البلاغه» است - مورد بحث و بررسي و تحقيق قرار ميگيرد. · مرحوم خوئي يادآور ميشود: بايد سخنان اميرالمؤمنين علي (عليهالسلام) در «نهجالبلاغه» را عاليترين و سودمندترين سخنان برشمرد كه ميتواند راهگشا و گشايشگر و درمانكننده هرگونه مشكلات و دردها باشد.