مرحوم خوئي به منظور تسهيل امر براي علاقهمندان به «نهجالبلاغه» و شرح آن، ارقام و شمارههاي خطب را ضبط نموده تا احاله و ارجاعات و دسترسي به هدف هموار و آسان گردد؛ زيرا در اين شرح گاهي ضمن گزارش سخني از اميرالمؤمنين علي (عليهالسلام) آياتي از قرآنكريم و يا روايات و تحقيقاتي عميق و نكاتي جالب بازگو شده است كه سختي ديگر از آن حضرت حامل اين آيات و روايات و تحقيقات بوده و ناگزير ميبايد آن آيات و روايات و تحقيقات دوباره گزارش و تكرار ميشد؛ اما براي سهولت كار به سخن پيشين اميرالمؤمنين علي (عليهالسلام) و شرحي كه ضمن آن بازگو شده است- از طريق راهنمائي شماره خطبهها- ارجاع شده تا نيازي به تكرار شرح نباشد. علاوه بر اين گاهي پارهاي از سخنان اميرالمؤمنين علي (عليهالسلام) مفسر و بيانكننده سخن ديگري از آنحضرت ميباشد، و يا اينكه دو سخن از آنحضرت در برگيرنده يك محتوي است و ناگزير ميبايد يكي از آندو را به سخن قبلي ارجاع كرد، و يا آنكه به سخني كه بعداً ذكر خواهد شد حوالت داد؛ و اين رقمها و شمارههاي خطبهها است كه به ما در رسيدن به چنين هدفي مدد ميرساند.
2- تقطيع شرح خطبهها به فصلها و ذيلها و تنبيهها:
خطبههاي مفصل و مبسوط تحت عناوين: فصل، ذيل، و تنبيه بر حسب نياز- به طور گستردهاي شرح شده است. هدف شارح از اين تقطيع و ابتكار عناوين ياد شده در جهت گزارش و شرح خطبهها اين است كه مطالعهكنندگان به جوانب و ابعاد شرحي كه بيان شده است دست يافته، و به علت طولاني شدن شرح از مسير بحث منحرف نشده و نسبت به مضامين خطبه احساس بيگانگي و گسستگي مطالب آن از يكديگر نكنند.
3- تفكيك بحثهاي مربوط به لغات و معاني جملهها و اعراب (دستور زبان عربي):
مرحوم خوئي - در گزارش خطبهها- لغات و واژهها و مفاهيم و معاني جملهها، و نيز اعراب آنها را جداگانه مورد بررسي قرار داده است؛ و لذا آنها را به هم نياميخته است. و در بحثهاي لغوي به مواد و ريشههاي آن راه برده تا مباني كلمات «نهجالبلاغه» كاملاً روشن گردد؛ و طي بين دستور زبان (اعراب)، نكات عربي و لطائف ادبي را آورده، و براي بيان معني و مفهوم و تفسير جملههاي هر بندي از خطبهها آيات و روايات و آثاري را كه متناسب و يا همگون با سخنان اميرالمؤمنين علي (عليهالسلام) به نظر ميرسد -در جهت استفاده و يا استدلال، و يا به داعيه تناسب با سخنان آنحضرت-ياد كرده است؛ چرا كه سخن خدا و رسول او (صليالله عليه و آله و سلم) و ائمه (عليهمالسلام) همگون با يكديگر بوده و سخنان هر يك از آنها مؤيد و مصدق و مفسر و بيانگر سخنان امامي ديگر است.