حجاب از دیدگاه فقهای متأخر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حجاب از دیدگاه فقهای متأخر - نسخه متنی

نرجس السادات نعمتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حجاب از ديدگاه فقهاى متاخر

نرجس السادات نعمتى

پيشگفتار

از آنجا كه حجاب امرى ضرورى است وبهترين زينت زن بشمار مى‏رود رشد و تهاجم‏فرهنگى سرسختانه سعى در عرضه زن‏چون كالايى به جهان دارد. سعى كرديم كه‏اين موضوع را در سه بخش از ديدگاه فقهاى‏متاخر و مذاهب مختلف بررسى كنيم. دراين بخش بعنوان مقدمه، حجاب را از ديدگاه‏قرآن مورد بررسى قرار مى‏دهيم.

«و قل للمومنات يغضضن من ابصارهن ويحفظن فروجهن و لا يبدين زينتهن الا ما ظهرمنها و ليضربن بخمرهن على جيوبهن ولايبدين زينتهن الا لبعولتهن او ابائهن او ...»

حجاب يك امر فطرى است و هر گاه‏انسان بر اساس فطرت خويش حركت نموده‏و اعمال و آداب خود را بر آن اساس بنا كرده‏باشد، بى شك از سلامت روحى بيشتر واطمينان و آرامش افزونترى برخوردار گشته‏و در طريق تكامل انسانى، موفقتر خواهدبود. حجاب امرى است فطرى كه از نهاد وسرشت انسان بر مى‏خيزد، به اين معنى كه‏هر موجود زنده‏اى مايل است، آنچه دارد درحريم خود حفظ كند و در مقابل مهاجمين ومتجاوزين به دفاع و مقابله برخيزد.

حجاب سنگرى است كه در پناه آن،انسانيت انسان و ارزشهاى عرفى و مذهبى اومحترم و محفوظ مى‏ماند. اين مطالب درمورد زن قطعا بيشتر صدق مى‏كند زيرادستگاه آفرينش او را موجودى زيبا، جاذب‏و جالب جنس مخالف قرار داده است.

از طرفى حتى در حيوانات، حيوان نربطور غريزى از جفت‏خود مراقبت كرده وبيگانه را از دسترسى به او باز مى‏دارد و اين‏غريزه در انسان «غيرت‏» نام دارد. هر مرد باغيرت و حميت از ناموسش محافظت نموده‏و او را از چشم ناپاكان دور مى‏كند. و دليل‏ديگر ما بر فطرى بودن حجاب اين است كه‏پوشيدگى و حفظ زيباييهاى زن در طول‏تاريخ با نمودهاى مختلفى بطور بارز وجودداشته است. ويل دورانت راجع به قوم يهودو قانون قلمرو مى‏نويسد:

اگر زنى به نقض قانون يهودمى‏پرداخت، چنانكه بى‏آنكه چيزى بر سرداشته‏باشد به ميان مردم مى‏رفت و يا درخيابان عمومى نخ مى‏ريسيد و يا صدايش‏بلند بود كه از در خانه‏اش بيرون مى‏رفت، درآن صورت مرد حق داشت‏بدون‏مهريه زنش را طلاق دهد.

آيه‏اى كه از نظرتان گذشت داراى‏نكات بسيارى از جمله وظايف زن ومرد،در معاشرت با يكديگراست كه‏عبارت‏است از:

1- هر مسلمانى بايد ازچشم‏چرانى و نظر بازى اجتناب كند.

2- مسلمان بايد پوشش داشته‏باشد و عورت خود را از ديگران‏بپوشاند.

3- زنان بايد پوشش داشته باشندو آرايش و زيور خود را بر ديگران‏آشكار نسازند و در صدد تحريك وجلب توجه مردان برنيايند.

4- استثنائى كه براى لزوم پوشش‏زن ذكر شده يكى جمله «و لا يبدين‏زينتهن الا ما ظهر منها» كه سبت‏به‏عموم مردان است و ديگرى «و لايبدين زينتهن الا لبعولتهن‏» است وخود داراى نكات ذيل است:

1- در آيه مورد بحث، چون‏عنايت‏به كار چشم يعنى عمل ديدن‏است كلمه ابصار بكار رفته است نه‏عيون.

2- غض و غمض دو كلمه است كه‏درباره چشم به كار مى‏رود. غمض به‏معناى برهم گذاردن پلكهاست كه باكلمه عين همراه مى‏شود. (غمض عين‏كن كنايه از صرف‏نظر كردن است.)ولى در مورد كلمه غض مى‏گويند:«غض بصر يا غض نظر به معناى‏كاهش دادن نگاه است كه منظور پرهيزاز تند نگاه كردن است‏يعنى اينكه‏خيره نشود و به اصطلاح علماى اصول‏نظرشان آلى باشد نه استقلالى.»

3- زينت‏يعنى چه؟ زينت درعربى از كلمه زيور فارسى اعم است‏زيرا زيور به زينتهايى گفته مى‏شود كه‏از بدن جدا مى‏باشد مانند طلا آلات وجواهرات ولى كلمه زينت هم به اين‏دسته گفته مى‏شود و هم به آرايشهايى‏كه به بدن متصل است مانند سرمه وخضاب.

راغب مى‏گويد: «سه گونه زينت‏داريم: زينت نفسانى مثل علم واعتقادات نيك، زينت‏بدنى مثل قوت‏و بلندى قامت، زينت‏خارجى مثل مال‏و جاه.»

با بررسى آيات قرآن در موارداستعمال اين ماده نتيجه مى‏گيريم‏زينت چيزى است كه مايه زيبايى‏مى‏گردد. خواه اين زيبايى حقيقى‏باشد يا ظاهرى، ذاتى باشد يا صفاتى،طبيعى باشد يا مصنوعى.

زينت انسان چيزى است كه مايه‏زيبايى انسان گردد چه زيبايى هنرى‏مانند ايمان و چه زيبايى جسمى مانندچهره و بدن و چه زيبايى خارجى مثل‏آرايش لباس و زيورآلات.

زينتهاى انسان (زن) دو نوع است:يك نوع زينتى كه آشكار است و نوع‏ديگر مخفى مگر اينكه زن عمدابخواهد آن را آشكار كند.

حالا بايد ببينيم زينت پنهان وآشكار كدام است و ملاك آن دوچيست؟

اگر عرف زمان نزول آيه را ملاك‏قرار دهيم، خيلى چيزها آشكار بوده‏است، مو، گلو، سينه و... و اگر عرف راعرف زمان بگيريم، اين عرف، دائمادر حال تغيير و تحول بوده است.گاهى صورت پنهان مى‏شده و گاهى‏آشكار. اصوليون مى‏گويند: اگرمخصص متصل باشد، اجمال آن درعام سرايت مى‏كند و عام را از حجيت‏مى‏اندازد و لذا باز مشكل در جاى‏خود باقى است.

ولى مفسران قرآن كريم، مصاديق‏زينت آشكار را تعيين نموده‏اند. مارواياتى را به اجمال مى‏آوريم. امام‏صادق‏«عليه السلام‏»مى‏فرمايند: «زينت‏ظاهرى سرمه و انگشتر است.» (1) و امام‏باقر«عليه السلام‏» فرموده‏اند: «زينت‏سه‏قسم است: زينتى براى عموم، زينتى‏براى محرم و زينتى براى شوهر.»

زينت‏براى عموم لباس، سرمه،انگشتر، رنگ دست و النگو مى‏باشد وزينت‏براى محرم، محل گردنبند به بالاو محل خلخال به پايين است و زينت‏براى شوهر اعضاى بدن زن مى‏باشد.

در تفسير مجمع البيان درباره زينت‏آشكار و نهان آمده است:

«درباره استثناء «الا ما ظهر منها»سه قول است: 1- مراد از زينت‏آشكار، جامه‏هاى رو است و مراد اززينت پنهان، پاى برنجن و گوشواره ودستبند است كه اين قول از مسعودنقل شده است. 2- مراد از زينت‏ظاهره سرمه و انگشتر و خضاب‏دست است‏يعنى زينتهايى كه درچهره و دو دست تا مچ واقع مى‏شود.اين قول ابن عباس است. مراد از زينت‏آشكار، خود چهره و دو دست تا مچ‏است، اين قول ضحاك و عطاست.»

زمخشرى درتفسيركشاف‏مى‏گويد:

«زينت عبارت است از چيزهايى‏كه زن خود را به آنها مى‏آرايد از قبيل:طلا آلات، سرمه، خضاب.»

زينتهاى آشكار از قبيل انگشتر،حلقه و سرمه و خضاب كه مانعى‏نيست، آشكار بشود. اما زينتهاى پنهان‏از قبيل دست‏برنجن و پاى برنجن،گردنبند، تاج، كمربند و گوشواره، بايدپوشانيده شود مگر از عده‏اى كه درخود آيه استثناء شده‏اند و سپس‏مى‏گويد: «در آيه پوشانيدن خودزينتهاى باطنه مطرح شده نه محلهاى‏آنها از بدن و اين به خاطر مبالغه درلزوم پوشانيدن آن قسمتها از بدن است‏از قبيل ذراع، ساق پا، بازو، گردن، سرو سينه و گوش. »

و در فلسفه استثناى زينتهاى‏ظاهر، و مواضع آنها از قبيل چهره و دودست مى‏گويد: «پوشانيدن اينها حرج‏است و زن چاره‏اى ندارد كه با دودستش اشياء را بردارد يا بگيرد وچهره‏اش را بگشايد خصوصا در مقام‏شهادت و در محاكمات و در ازدواج، وچاره‏اى ندارد از اينكه در كوچه‏ها راه‏برود خواه ناخواه از ساق به پايين يعنى‏قدمهايش معلوم مى‏شود خصوصازنان فقير كه جوراب و احيانا كفش‏ندارند.» فخر رازى پس از اينكه بحثى‏مى‏كند درباره اينكه آيا لغت زينت تنهابه زيباييهاى مصنوعى گفته مى‏شود يازيباييهاى طبيعى را هم شامل مى‏شودو خودراى دوم را انتخاب مى‏كند،مى‏گويد: «قفال و كسانى كه زينت را به‏زيباييهاى طبيعى مى‏گويند، عقيده‏دارند كه زينت آشكار چهره و دودست تا مچ در زنها و چهره و دودست و پا است در مردها، چون‏ضرورت معاشرت ايجاب كرده كه‏چهره و دو دست تا مچ باز باشد وشريعت اسلام شريعت‏سهل و آسان‏است و پوشانيدن اين دو واجب نشده‏است‏». اما كسانى كه زينت را به امورمصنوعى حمل كرده‏اند مى‏گويند:«مقصود از زينت ظاهر، زينت چهره ودست است از قبيل وسمه، گلگونه،خضاب، انگشتر. علت اين استثناء اين‏است كه پوشانيدن اينها براى زن‏دشوار است و زن ناچار است كه بادستهاى خود اشياء را بردارد... .»

× از آنچه بيان شد، در مى‏يابيم كه‏براى زن، پوشانيدن چهره و دستها تامچ واجب نيست‏حتى آشكار كردن‏آرايشهاى عادى و معمولى كه در اين‏قسمتها وجود دارد، نظير سرمه وخضاب مانعى ندارد.

ستر در نماز

زن بايد در موقع نماز تمام بدن‏حتى سر و موى خود را بپوشاند، ولى‏پوشاندن صورت به مقدارى كه دروضو شسته مى‏شود و دستها تا مچ وپاها تا مچ، لازم نيست اما براى آنكه‏يقين كند كه مقدار واجب را پوشانده‏است، بايد مقدارى از اطراف صورت‏و قدرى پايين‏تر از مچ را هم بپوشاند. (2)

بر زن واجب است ، گردن و زيرچانه خود را حتى بنابر احتياط واجب‏مقدارى از زيرچانه را كه بعد از بستن‏روسرى ديده مى‏شود، بپوشاند. (3)

- كنيز و دختر بچه - در پوشش نماز- مانند زن حر و بالغ مى‏باشند. جزآنكه پوشاندن سر و مو و گردن بر اين‏دو واجب نيست. (4)

- هر گاه انسان در بين نماز بفهمدكه قسمتى را كه بايد بپوشاند،پيداست، بايد فورا آن را بپوشاند به‏شرط اينكه كارى كه صورت نماز را برهم مى‏زند، بجا نياورد و چنانچه‏پوشاندن آن زياد طول بكشد، احتياطواجب آن است كه خود را بپوشاند ونماز را تمام كرده و دوباره بخواند. (5)

- هرگاه بعد از نماز بفهمد كه مقدارواجب را در حال نماز نپوشانده،نمازش صحيح است. (6)

بنابر آنچه گفته شد، در مى‏يابيم كه‏زن در غير حال نماز، هنگامى كه درمعرض ديد نامحرم قرار گيرد، لازم‏است تمام بدنش را بپوشاند بجز دومورد: يكى دستها تا مچ و ديگرصورت به اندازه‏اى كه در وضو،شستن آن واجب است (7) ، در حال نمازنيز اگر در معرض ديد نامحرم قرارگرفت، همين حكم را دارد و اگر جايى‏نماز مى‏خواند كه در معرض ديدنامحرم نيست، بايستى تمام بدن خودرا بپوشاند بجز سه مورد كه اگرنپوشاند، نمازش صحيح است:

الف :صورت به اندازه‏اى كه دروضو، شستن آن واجب است.

ب : دستها تا مچ

ج : كف و روى پاها تا قوزك پا

نپوشاندن عضو در موارد ياد شده‏نيز تا زمانى جايز است كه با قصدريبه (8) و تلذذ به آن ننگرند وگرنه براى‏پرهيز از گناه، پوشيدن آن موضع نيزلازم است و همچنين آن عضو داراى‏زينت نباشد و الا پوشش آن مقدار هم‏لازم است. (9)

خوب است‏با هم نگاهى برنظرات مذاهب پنجگانه بيفكنيم:

مذاهب اتفاق دارند (10) كه هر زن ومردى بايد خود را در حال نمازبپوشاند، همانطور كه از بيگانه در غيرنماز مى‏پوشاند، ولى اختلاف دارند درآنچه بيش از آن زن بايد بپوشاندصورت و دو دست‏يا چيزى از آن راكه در حال نماز واجب است و در غيرآن واجب نيست و نيز آنچه بر مردبيش از بين ناف و زانو بايد بپوشاند درحالى‏كه آن در غير حال نماز، واجب‏نيست.

حنفيه:

بر زن است كه روى دودست و كف پا را بپوشاند و بر مرداست كه زانو را علاوه بر بين زانو وناف بپوشاند.

شافعيه و مالكيه:

در حال نماز برزن واجب است كه صورت و روى وپشت دو دست را بپوشاند.

حنابله:

جز كشف صورت براى اوجايز نيست.

اماميه:

آنچه بر هر زن و مرد درحال نماز واجب است، در غير نمازهم واجب است هر چند ناظر بيگانه‏باشد، بر زن جايز است صورت خودرا در حال نماز به مقدار شستن وضو ونيز دو دست را تا مچ و دو پا را تا ساق‏باز بگذارد و نيز بايد عورتين خود رابپوشاند و افضل بين ناف تا زانو است.

پرسش و پاسخ

سوال 1: مگر خداوند به زنهانامحرم است كه زن گر چه در اتاق‏هفتم و در بسته و تاريك نماز بخواند،بايستى خود را بپوشاند؟

جواب: اولا فلسفه همه احكام‏الهى براى ما روشن نيست.

ثانيا: شايد حكمت دستور الهى‏اين باشد كه اين بهترين حالت نزدخداوند است و با بهترين وضع نزد اوحاضر شود و به عبادت بپردازد و يااينكه خود، بهترين تمرين براى‏حجاب به شمار مى‏رود. (11) سوال 2: آيا پوشش زن در نمازبايد طورى باشد كه از هيچ طرف، بدن‏او ديده نشود؟

ج : از تمام اطراف بايد پوشش‏داشته باشد مگر جاهايى كه از قسمت‏پايين قابل ديدن باشد. فرضا اگر زن‏بدون روسرى و يا مقنعه نماز بخواند وطورى چادرش را روى صورتش‏بياورد كه زير گلويش ديده نشود - اگرچه در هنگام ركوع ممكن است از زيرقابل ديدن باشد - اشكال ندارد و ياهنگامى كه بر سطح يا پنجره‏اى‏ايستاده باشد به طورى كه عورتش رانبيند،اگر در آنجا ناظرى باشد، اقوى‏واحتياط واجب پوشاندن آن از تحت‏است. (12)

سوال 3: چنانچه زن هنگام نماز ياپس از آن در يابد برخى از اندامش كه‏پوشيدن آن لازم بوده، عريان مانده‏است، تكليفش چيست؟

ج: نمازش صحيح است و اگر درميان نماز است، بايستى براى ادامه‏نماز آن را بپوشاند. (13) اگر چه احتياطواجب اعاده نماز است‏بعد از اتمام،مخصوصا اگر پوشانيدن محل، به زمان‏زيادى نياز داشته باشد.

سوال 4: چنانچه مدتى با پوششى‏نماز خوانده است و بعد دريافته كه‏كافى نبوده (جهل به حكم است)،تكليف چيست؟

ج: اگر احتمال بطلان نمى‏داده تااينكه تحقيق كند، قضا ندارد. (14)

ستر مرد

مردان بايد عورتين خود را ازمردان ديگر و ايضا از محارم خودبپوشانند بجز از همسران خود وپوشانيدن بقيه بدن ا ز آنها واجب‏نيست (15) ، لذا دكتر بودن از مستثنيات‏نيست و مردان بايد عورتين خود را ازدكترها نيز بپوشانند مگر در مقام‏اضطرار.

- مردان بنابر احتياط مستحب بايدمواضعى را كه بطور معتاد مردان‏مى‏پوشانند، از نامحرم بپوشانندخصوصا اگر بدانند نامحرمى به قصدلذت و ريبه به آنها نگاه مى‏كند كه‏پوشاندن آنها واجب مى‏باشد. (16)

- مرد بايد بالاتر از مچ و سينه وپاهاى خود را و مواضعى را كه‏معمولا مردان مى‏پوشانند، از نامحرم‏كه ناظربرآنهاست‏بپوشاند و پوشاندن‏مواضع ديگر مثل سر، صورت ودست لازم نيست.

- نپوشاندن هر جاى بدن به قصد به‏حرام انداختن نامحرم حرام است. (17) - برهنه كردن بدن به قصد لذت وريبه در مقابل محارم و ديگران حرام‏است. (18)

- لذا اگر مردى بازو و سينه و يابدن خود را به قصد آنكه نامحرمى به‏او نگاه بكند، باز بگذارد و يا پيراهن‏نازك بدن نما بپوشد به قصد آنكه‏نامحرم به او نگاه كند، حرام است وبايد از آن اجتناب نمايد، لذا اگر لباس‏آستين كوتاه بپوشد نه به قصد حرام‏انداختن ديگرى اگر چه علم داشته‏باشد ديگرى به حرام مى‏افتد بنابراحتياط مستحب، نبايد چنين لباسى‏بپوشد.

اما در مورد بچه ها، بچه ها يامميزند يا غير مميز:

- اگر بچه ها مميز نيستند چه پسر وچه دختر پوشش از آنها واجب نيست‏حتى عورتين.

- اگر بچه ها مميز هستند، مرد بايدعورتين خود را از آنها مطلقا بپوشاند. (19)

پرسش و پاسخ

سوال 1 : آيا خانمهاى نامحرم‏مى‏توانند براى مردان آمپول بزنند و يافشار خون گرفته و يا عكسبردارى‏كنند؟

ج: اگر مستلزم لمس و يا نگاه به‏بدن مرد باشد، جايز نيست مگر درمقام اضطرار. (20)

سوال 2 : آيا پوشيدن مايو يالباسهاى زير كه حجم عورتين پيدااست لكن پوست‏بدن پيدا نيست،براى پوشش در مقابل ديگران كافى‏است؟

ج: اگر مفسده‏اى بر آن مترتب‏نباشد، اشكالى ندارد. (21)

سوال 3 : پوشيدن پيراهنى كه‏آستين آن بالاى آرنج مى‏باشد براى‏مردان چه صورتى دارد؟

ج : بر مردها پوشاندن بدن خود ازديدن زن نامحرم واجب نيست ولى اگربداند كه در معرض ديد نامحرم قرارمى‏گيرد و نگاه مى‏كنند جهت تحرز ازمعاونت‏بر اثم بايد دستها تا مچ رابپوشاند. (22)

ستر زن از نامحرم

- پوشيدن بدن از نامحرم بالغ،سواى صورت و دستها، واجب است‏و صورت و دستها را نيز اگر دريابد كه‏با قصد لذت و ريبه نگاه مى‏كنند،پوشيدن آن واجب است. (23)

- خانمها نمى‏توانند آستين خود رابراى آمپول زدن و يا فشار خون و يانبض گرفتن و غيره در مقابل نامحرم‏بالا بزنند، مگر در مقام اضطرار. (24)

سترزن از بچه

- بچه‏ها يا به سن تمييز رسيده‏اند يانرسيده‏اند:

اگر به سن تميز نرسيده باشد،پوشيدن بدن حتى عورتين از او واجب‏نيست.

و اگر به سن تمييز رسيده باشد يادختر است‏يا پسر:

اگر دختر باشد، خانمها بايدعورتين خود را بپوشانند. و اگر پسرباشد(محرم‏يانامحرم) در صورتى كه‏مميز محرم باشد، پوشيدن عورتين‏براى خانمها لازم است و اگر نامحرم‏باشد، علاوه بر اينكه بر خانمها واجب‏است عورتين خود را از آنها بپوشانند،بنا بر احتياط واجب بايد تمام بدن‏خود، به استثناى وجه و كفين را از آنهابپوشانند. (25)

پوشيدن بدن از نامحرم غير بالغ،مميز بجز قرص صورت و دستها تا مچ- بخصوص پسر بچه‏اى كه نزديك‏بلوغ است - واجب است. لذا درحمامهاى عمومى در برخى ازروستاها كه زنها پسر بچه‏هاى مميزخود را همراه مى‏آورند، بايستى از اين‏كار جلوگيرى شده و پوشش را رعايت‏كرد. (26)

پرسش و پاسخ

س‏1: گفته شد كه بايد زن ازپسربچه مميز خود را بپوشاند،بفرماييد مميز بودن پسر بچه از چه راه‏و يا راههايى شناخته مى‏شود؟

ج: مطالبى كه بزرگترها مى‏فهمند واطفال آنها را درك نمى‏كنند اگرچه به‏حدى برسد كه آن مطالب را تشخيص‏بدهد، او را مميز مى‏گويند. (27)

س‏2 : آيا شوهر خواهر و برادرشوهر همچون باقى نامحرمند و حكم‏خود پوشى از آنان نيز مانند ديگران‏است؟

ج : آنها مانند باقى نامحرمانند و درحكم، با آنها تفاوتى ندارند وهمانگونه كه زن از ديگر نامحرمان‏خود را حفظ مى‏كند، از آنان نيز خودرا بايد حفظ كند; فرضا نمى‏تواند باپاى بدون جوراب عبور كند. (28)

س‏3 : چنانچه نپوشاندن وجه وكفين، فسادى را براى زن در جامعه به‏بار آورد،آيا پوشاندن آن دو، واجب‏مى‏شود يا نه ؟

ج : در فرض سؤال واجب است. (29)

س‏4 : كسى كه از روى احتياط كه‏مبادا نپوشيدن وجه و كفين فسادى راباعث مى‏شود، آن را بپوشاند، آيا امرمستحبى را به جا آورده است‏يا نه؟

ج : احتياط خوبى انجام داده‏است. (30)

س‏5 : آرايشگرى كه زنها را آرايش‏مى‏كند و مى‏داند زن، خود را به‏نامحرم نشان مى‏دهد، چه حكمى‏دارد ؟

ج : اگر به قصد نشان دادن به‏نامحرم او را آرايش مى‏كند، اعانت‏براثم است و حرام ولى اگر علم دارد وبدون قصد، عيبى ندارد. (31)

س‏6 : آيا براى زن در عده رجعيه،حفظ حجاب از شوهر واجب است ؟

ج : ستر واجب نيست‏بلكه درروايات امر شده به خضاب و اكتحال وتزيين و اظهار زينت و تشويق زوج به‏رجوع. (32)

س‏7 : آيا پوشيدن مانتو و شلوارى‏كه حجم بدن و يا برجستگى هاى آن رادر مقابل نامحرم آشكار مى‏كند، جايزاست ؟

ج : از جهت‏حجاب و ستر، كافى‏است ولى چنانچه پيدا بودن حجم يابرجستگيهاى بدن باعث ريبه و مفسده‏باشد، بايد بپوشاند. (33) (آيات عظام: امام،آيت‏الله گلپايگانى )

س‏8 : آيا خانمها مى‏توانند بدون‏تحقيق كردن از وجود دكتر زن، نزددكتر مرد بروند؟

ج : جايز نيست.(آيات عظام:امام،اراكى،گلپايگانى)

س‏9 : در شهر ما، هم دكتر زن‏هست و هم دكتر مرد، لكن دكتر مردحاذقتر است ; آيا خانمها مى‏توانندنزد دكتر مرد بروند؟

ج : در صورتى كه دكتر زن نتواندمداوا كند، اشكالى ندارد.(آيات‏عظام:امام،اراكى، گلپايگانى)

س‏10 : آيا نمايان بودن كف پا،روى پا، قوزك پا و يا پاشنه پا از مردان‏نامحرم جايز است؟

ج : جايز نيست. (استفتاء از آيات‏عظام:امام،اراكى، گلپايگانى)

لذا خانمها نمى‏توانند با پاى‏بدون جوراب در مقابل نامحرم رفت وآمد كنند و يا با اين وضع براى خريدچيزى به مغازه نزديك بروند و يا اگرنامحرم در خانه است، بدون جوراب،در مقابل او ظاهر شوند; اگر چه‏نامحرم برادر شوهر، شوهر خواهر ويا فرد ديگرى باشد.

س‏11 : اگر شخصى از دخترى ازبستگان خود خواستگارى كند و دخترقبول نكند ولى پس از آن هم يكديگررا ملاقات كنند، در صورتى كه آن پسرهنوز مجرد باشد، آيا دختر بايد بيشتراز حد واجب، حجاب را رعايت كند؟

ج : از هر كارى كه موجب مفسده وگناه مى‏شود، بايد پرهيز كرد.(آيات‏عظام:امام،اراكى، گلپايگانى)

به عنوان نتيجه مى‏توان گفت:نمايان بودن زير چانه، گردن، گوش،سينه، دستها تا بازو براى خانمها جايزنيست و بايد اين مواضع را از نامحرم‏بپوشانند. خانمها در منزل و يا اماكنى‏كه نامحرم است، هنگام برداشتن‏چيزى از بلندى يا گرفتن چيزى ازدست نامحرم و يا تعارف كردن ميوه وغيره به نامحرم و يا غذا خوردن درمقابل او و يا در هنگام خريد اجناس ازمغازه‏ها و يا هنگام حمل بار بايد كاملامراقب باشند زيرا احتمال عقب رفتن‏آستين و كنار رفتن پوشش دست، پا وديگر اعضا زياد است.

انواع لباسهاى زينتى

الف : زنان

در حجاب اسلامى، نوع لباس ورنگ آن تفاوت نمى‏كند بلكه پوشاندن‏تمام بدن غير از صورت و دستها تا مچ‏است. پوشيدن لباسهاى زينتى هرچندبدن آشكار نباشد، جايز نيست ; لذابراى زنان، پوشانيدن موهاى مصنوعى‏و زينتهاى مصنوعى مثل دستبند،گردنبند نيز لازم است. البته در غير حال نماز، در مقابل نامحرم; ولى درحال نماز پوشاندن آنها لازم نيست.

پرسش و پاسخ

س‏1 : آيا براى زنان پوشيدن كفش‏صدادار، به طورى كه موقع راه رفتن،صداى آن را نامحرم بشنود، اشكال‏دارد؟

ج : در صورتى كه مفسده‏اى بر آن‏مترتب شود، اجتناب از آن لازم‏است. (34)

س‏2 : اگر خانمى بداند نامحرمى باقصد لذت و ريبه به دست و صورت اونگاه مى‏كند - اگرچه وجه و كفين اوزينت نداشته باشد - آيا پوشاندن آنهالازم است؟

ج : بله، بايد اين دو موضع را ازنامحرم بپوشاند.

لذا رفتن به مكانى كه زن مى‏داندنامحرم به قصد لذت به او نگاه‏مى‏كند، جايز نيست. (35)

س‏3 : مراد از زينت چيست؟

ج : هر چيزى كه عرفا زينت‏محسوب گردد، به آن زينت گويند. (36)

س‏4 : آرايش كردن خانمها دربيرون از خانه و يا محل كار يا درس چه‏صورتى دارد؟

ج : آيت‏الله اراكى: بر زن واجب‏است، زينت‏خود را از نامحرم‏بپوشاند.

- آيت‏الله گلپايگانى: جايز نيست.

- آيت‏الله خامنه‏اى: اصل آرايش‏اشكال ندارد ولى واجب است دربرابر نامحرم بپوشاند. (37)

س‏5 : اگر بانوان سرمه را نه براى‏زينت‏بلكه به خاطر فوايدى كه از نظرطبى در آن وجود دارد، بزنند آيا درمقابل نامحرم در اين صورت بايدبپوشانند؟

ج : اگر عرفا زينت محسوب شودبايد بپوشاند، قصد زينت داشته باشديا نداشته باشد. (38) (استفتاء آيات عظام: امام،اراكى، گلپايگانى)

س‏6 : آيا شرعا زنى كه مشخص‏است ابروانش را برداشته، براى‏رعايت اصول حجاب كامل، حتما بايدآن را بپوشاند يا مى‏تواند آن را نمايان‏كند.

ج : بايد بپوشاند. (39)

س‏7 : آيا بند انداختن صورت‏براى خانمها زينت محسوب مى‏شود؟

ج : امام و آيت‏الله گلپايگانى: بله!زينت است و بايد از نامحرم بپوشاند. (40)

- آيت‏الله اراكى: در صورتى كه عرفازينت‏باشد، پوشيدن آن از نامحرم‏واجب است.

لذا خانمها مى‏توانند همان‏قسمتى از صورت يا دست را كه زينت‏كرده‏اند، بپوشانند و پوشاندن بقيه‏صورت واجب نيست، البته بنا به نظرآيت‏الله گلپايگانى، بنا بر احتياط واجب،وجه و كفين بايد از نامحرم پوشيده‏شود چه زينت داشته باشد، چه‏نداشته باشد. پس داشتن النگو،دستبند، انگشتر، بلند كردن ناخن،لاك زدن، حنا گرفتن و بعضى‏ساعتهاى مچى كه براى زينت استفاده‏مى‏شود، پوشيدن بعضى دستكشهاى‏تورى براى زينت، همگى از زينتهاى‏دست‏به شمار مى‏آيد و بايد آنها را ازنامحرم بپوشاند كه در مساله پوشش‏فرقى بين نامحرمها نيست; چه فاميل‏نزديك و چه غريبه، خانمها بايد درمجالس و ميهمانيهاى فاميل و يا غيرآن وجه و كفين خود را بپوشانند و يا اززينت كردن آن پرهيز كنند.

س‏8 : خانمى هستم كه حلقه‏ازدواج خود را نه براى زينت‏بلكه‏براى يادگارى و وفادارى به شوهرم‏دست كرده‏ام آيا پوشاندن آن ازنامحرم واجب است؟

ج : به دست كردن هرگونه حلقه‏اى‏زينت محسوب مى‏شود و پوشاندن آن‏از نامحرم واجب است. (41) (استفتاء از آيات‏عظام: امام، اراكى، گلپايگانى)

س‏9 : آيا فرقى بين آرايش كردن‏هست؟ و اگر كسى بسيار بد زينت‏كرد، بايد از نامحرم پوشيده شود؟

ج : زينت كردن به زشتى و زيبايى‏نيست هر چه كه عرفا به آن زينت‏گويند، بايد از نامحرم پوشاند. (42) (استفتاءاز آيات عظام: امام، اراكى، گلپايگانى)

س‏10 : آيا عطر زدن و يا خوشبوكردن به وسيله مواد و مايعات ديگر،براى آقايان و خانمها در صورتى كه‏بوى آن به مشام نامحرم برسد، اشكال‏دارد؟

ج : عطر زدن اشكالى ندارد ولى‏اگر عطر زدن بانوان موجب مفسده وتحريك باشد، جايز نيست (43) . - البته بنابه نظر آيت‏الله گلپايگانى اگر به قصدجلب توجه نامحرم باشد، اشكال‏دارد.

س‏11 : آرايش كردن زن براى غيرهمسر در بعضى مجالس زنانه مثل‏عروسى چه حكمى دارد؟

ج : در صورتى كه نامحرم او رانبيند، اشكالى ندارد. (44) (استفتاء از آيات‏عظام: امام، اراكى، گلپايگانى)

س‏12 : پوشاندن زينت و زيورهاى‏صورت و دست در نماز در جايى كه‏نامحرم نيست، آيا لازم است؟

ج : واجب نيست.

س‏13 : در جايى كه نامحرم به‏قصد ريبه و تلذذ به زن نگاه كند و ياصورت و دستهايش زينت دارد، اگرصورت و دستها را نپوشيده با همان‏حال نماز بخواند چه حكمى دارد؟

ج : اگر چه كار حرامى انجام داده‏ولى نمازش صحيح است. (45)

ب : مردان

1- طلا

2- حرير

3- ابريشم

1- طلا

پوشيدن لباس طلا بافت‏براى مردحرام است و نماز با آن باطل است‏ولى براى زن در هر حال اشكالى‏ندارد لذا به دست كردن حلقه طلا يا به‏گردن انداختن آن و يا ساعت و دگمه،عينك طلا و يا هر چيز زينتى ديگر كه‏طلا باشد، جايز نيست. (46)

- طلاى سفيد حكم طلاى زرد راندارد، پوشيدن آن براى مرد اشكالى‏ندارد مگر آنكه همان طلاى زرد باشدكه رنگ آن تغيير كرده باشد. (47)

- مساله زينت كردن به مطلا، درصورتى كه صدق طلا بر آن نشود،اشكال ندارد. (48)

- اگر چيزى ممزوج از طلاى زرد وفلز ديگرى باشد، اگر طلاى زرد در آن‏حل شده باشد به طورى كه طلاى زردبر آن صدق نكند، حكم طلاى زرد راندارد. (49)

- اگر مردى شك كند كه چيزى ازجنس طلاست‏يا نه، استفاده كردن ازآن براى او اشكال ندارد. (50)

- اگر مردى نداند كه انگشتر يالباسش از طلاست و با آن نمازبخواند، نمازش صحيح است اما اگرفراموش كند اين مساله را و با آن نمازبخواند، بنابر احتياط واجب نمازش‏باطل است. (51)

- محكم كردن دندانها با طلا و پركردن با طلا بلكه روكش طلا به آنهانمودن و يا از طلا دندان مصنوعى‏گذاشتن در نماز بلكه در غير نماز هم‏اشكال ندارد اما در مورد دندانهايى‏مثل ثنايا كه پيدا هستند اگر قصد تزيين‏و زيبايى شود، خالى از اشكال نيست‏و بنا بر احتياط واجب بايد از آن‏اجتناب شود و همچنين قاب ساعت رااز طلا قرار دادن و همراه داشتن آن درنماز، اشكالى ندارد ولى اگر زنجيرساعت از طلا باشد و آن را به گردن ويا به لباس بياويزد، نماز خواندن با آن‏مشكل است‏بر خلاف آنكه آويزان‏نباشد اگر چه همراه نمازگزار درجيبش باشد، كه اشكالى ندارد. (52)

س‏1 : انگشتر طلا در نماز دردست مرد چه صورتى دارد؟

ج : حرام است ولى حرام نيست‏همراه داشتن طلا در نماز چه سكه دارباشد يا نباشد. (53)

2- حرير

س 2: اگر لباس نمازگزار حريرباشد چه صورتى دارد؟

ج : از براى مردان، حرام و مبطل‏نماز است در صورتى كه پهناى آن ازچهار انگشت زياده باشد و اما براى‏زنان مباح و جايز است چه در نماز وچه در غير نماز. (54)

- چيزى كه نماز در آن تمام‏نمى‏شود مانند بند شلوار و عرقچين‏بنابراحتياط واجب نبايد از حريرخالص باشد. (55)

3- ابريشم

- لباس مردان، ابريشم خالص‏نباشد. حتى پوشيدن آن براى آنان درغير نماز هم جايز نيست اگرچه‏بنابراحتياط واجب، به تنهايى با آن‏نشود نماز خواند، مثل بند شلوار وكلاه و مقصود از ابريشم آن است كه‏شامل پيله هم مى‏شود و براى زنان‏حتى در نماز و براى مردان درضرورت و در جنگ جايز است. (56)

- اگر تمامى يا نيمى از آستر لباس‏از ابريشم خالص باشد، پوشيدن آن‏براى مرد جايز نيست. (57)

- آنچه بر مردان حرام است،خصوص پوشيدن ابريشم است، فرش‏كردن و روى آن سوار شدن و خود رابه آن پيچيدن يعنى در وقت‏خواب،زير آن رفتن مانعى ندارد و دكمه لباس‏و نشانه‏هاى آن و نخها و قيطانهايى كه‏در لباس قرار داده مى‏شود، از ابريشم‏باشد، اشكال ندارد كما اينكه دستمال‏روى جراحات و دمل گونه‏ها وپارچه‏اى كه مسلوس البول است (ازآن جهت نگهدارى بول استفاده‏مى‏كنند) از ابريشم باشد، اشكالى‏ندارد، بلكه وصله زدن لباس و حاشيه‏دوزى آن با ابريشم در صورتى كه آن‏قدر زياد باشد كه پوشيدن حرير به آن‏صدق كند، اشكال ندارد، اگرچه درحاشيه دوزى احتياط اين است كه ازاين مقدار بيشتر نباشد. (58)

- آنچه حرام است، پوشيدن‏ابريشم محض است، لذا پوشيدن‏ابريشمى كه با چيزى مخلوط است،اشكال ندارد و معيار آن است كه عرفاممزوج بودن صدق كند كه از خالص‏بودن به در آيد اگر چه آن چيز يك‏درهم باشد (59) و آن غير ابريشم بايدچيزى‏باشد كه نماز در آن صحيح‏است‏بنابراين كفايت‏نمى‏كند كه با پشم‏و كرك حيوان حرام گوشت، مخلوطباشد; اگرچه مخلوطبودن با اينها براى‏رفع حرمت پوشيدن،كفايت‏مى‏كند،البته پوشيدن لباسى كه از تابيده‏ابريشم و طلا بافته شده،حرام‏است‏همانگونه كه نماز در آن صحيح نيست.

- اگر شك كند كه چيزى ابريشم‏است‏يا غير ابريشم، پوشيدن و نماز باآن جايز است و چيزى به نام شعرى براى كسى كه حقيقت آن را نمى‏داند ازقبيل آن است كه در ابريشم بودن شك‏دارد پس نماز با آن جايز است وهمچنين است اگر شك كند كه ابريشم‏خالص است‏يا با چيزى مخلوط است،مى‏تواند با آن نماز بخواند هر چنداحتياط آن است كه از آن اجتناب‏نمايد. (60)

- پوشيدن ابريشم براى بچه،اشكال ندارد، لذا اگر ولى به بچه‏ابريشم پوشاند حرام نيست و بعيدنيست كه نماز بچه در لباس ابريشمى‏صحيح باشد. (61)

- اگر دستمال ابريشمى و مانند آن‏در جيب مرد باشد حرام نيست و نمازرا باطل نمى‏كند. (62)

- در حال اضطرار و ناچارى،پوشيدن لباس ابريشمى خالص و طلابافت و لباس غصبى و يا لباسى كه ازمردار است، مانعى ندارد و مى‏تواند باآن نماز بخواند. (63)

مذاهب اتفاق نظر دارند كه‏پوشيدن ابريشم و طلا براى مردان‏حرام و براى زنان جايز است زيراپيامبر اكرم‏«صلى الله عليه وآله‏» فرمودند: لباس طلاو حرير براى مردان امتم حرام و براى‏زنان آنها حلال است.

اماميه: خواندن نماز با ابريشم‏خالص يا لباس طلادار مانند كمربند،كلاه، جوراب و انگشتر طلا براى‏مردان صحيح نيست ولى در حال‏جنگ يا در حال بيمارى اگر با آن نمازبخوانند، جايز است.

شافعيه: اگر مردى با لباس حرير ياروى فرش حرير نماز گذارد، حرام‏است ولى نمازش صحيح است. (64)

1) در بعضى نسخه‏ها زينت ظاهرى از نظرامام انگشتر و النگو و در بعضى ديگر صورت ودستها ذكر شده است.

2) كتاب توضيح المسائل، حضرت آيت‏الله اراكى،مسئله 783، باب ستر بدن در نماز/ توضيح‏المسائل، حضرت امام خمينى، م‏789، باب ستر درنماز/ توضيح‏المسائل، حضرت آيت‏الله مكارم‏شيرازى، باب ستر در نماز

3) مسئله 4 تحريرالوسيله، ج‏1

4) مسئله 5، تحريرالوسيله، ج‏1

5) رساله توضيح المسائل آيت‏الله مكارم شيرازى،باب ستر در نماز

6) همان مدرك

7) اگرچه احتياط مستحب آن است كه دو موضع‏را نيز بپوشاند. عروة‏الوثقى، ج 1، فى‏الستر والساتر،ص‏550 / احكام بانوان، محمد وحيدى ، ص 15

8) ريبه: دودل شدن، شك و ترديد، در اينجايعنى ترس از فتنه وقوع در حرام و خوشگوارى وخوشخواهى

9) عروة‏الوثقى، ج 1، ص 559 ، فى‏الستر والساتر، مسئله 5

10) محمد جواد مفيد ، فقه تطبيقى، باب سترصلاتى از ديدگاه مذهب خمسه

11) رك به: «مسئله حجاب‏»، شهيدمرتضى مطهرى- «پوشش دراسلام‏»، محمد محمدى اشتهاردى -«احكام بانوان‏»، محمد وحيدى

12) عروة‏الوثقى، ج 1 فى الستر، صفحه 553،مسئله 13/ تحرير، ج 1 ، ص‏143، مسئله 6، فى‏الستر و الساتر

13) عروة‏الوثقى، ج 2، ص 5، فى‏الخلل، مسئله 8/ ج 1 ، ص 553، فى‏الستر ، مسئله 11و 12

14) استفتاء حضرت آيت‏الله خمينى(قدس سره)

15) عروة‏الوثقى ، ج 1، فى الستر و الساتر،ص‏549، حضرت امام و آيت‏الله اراكى

16) همان مدرك، و امام : عروة‏الوثقى، نكاح،مسئله 51

حضرت آيت‏الله گلپايگانى: «احتياط واجب اين است‏كه مرد مواضعى را كه معمولا پوشيدن آن در بين‏مردان متعارف است در صورتى‏كه بداند زن اجنبيه‏به او نگاه مى‏كند، بپوشاند.» مجمع المسائل، ص‏644، ج 2

17) كتاب استفتاء امام‏خمينى، گلپايگانى، اراكى

18) همان مدرك

19) عروة‏الوثقى. ج‏1. فى‏السترو الساترص 550

20) امام، توضيح‏المسائل، مساله 2433 و عروة،باب نكاح، م‏19، استفتاء.

گلپايگانى، توضيح‏المسائل، م 2442 و مجمع‏المسائل ج‏2، س 644 و استفتاء

اراكى، توضيح‏المسائل، م 2437 و استفتاء

21) همان مدرك و كتاب استفتاءات امام،گلپايگانى

22) استفتاء آيت‏الله خامنه‏اى

23) همچنين اگر وجه و كفين زينت داشته باشد.گلپايگانى: بنابراحتياط واجب بايد وجه و كفين‏را هم از نامحرم بپوشاند. (عروة الوثقى، ج 1،فى‏الستروالساتر، ص 550)

24) امام، گلپايگانى، اراكى، عروة‏الوثقى، ستروساتر، ص 550; گلپايگانى، اراكى، استفتاء

25) همان مدرك

26) توضيح‏المسائل، آيت‏الله خويى، م 2444;آيت‏الله خويى: زن بايد بدن و موى خود را از مردنامحرم بپوشاند و بهتر آن است كه بدن و موى‏خود را از پسرى كه بالغ نشده ولى خوب و بد رامى‏فهمد، بپوشاند.

27) كتاب استفتاءات حضرت امام(ره)

28) همان مدرك

29) استفتاءات حضرت امام(ره)

30) همان مدرك

31) توضيح‏المسائل حضرت آيت‏الله اراكى، بخش‏استفتاءات، ص 524

32) همان مدرك، ص 512

33) امام، آيت‏الله گلپايگانى: جوراب در صورتى كه‏موجب جلب توجه اجنبى باشد جايز نيست.

34) امام خمينى، استفتاء از كتاب احكام ازدواج‏ص 194; كتاب احكام، روابط زن و مرد، ص 75.

35) عروة الوثقى، فى الستر و الساتر، ص 551، م‏4 ; احكام روابط زن و مرد، م 129، ص 88

36) استفتاء امام، گلپايگانى، اراكى

37) احكام روابط زن و مرد، ص 75

38) احكام روابط زن و مرد، م 118، ص 83

39) احكام روابط زن و مرد، م 119، ص 84

40) استفتاء از كتاب احكام ازدواج، ص 195;كتاب احكام روابط زن و مرد، ص 72

41) احكام روابط زن و مرد، م 123، ص 86

42) احكام روابط زن و مرد ، م 124 ، ص 86

43) استفتاء از آيات عظام: امام، اراكى،گلپايگانى، احكام روابط زن و مرد، م 125، ص‏87

44) احكام روابط زن و مرد، م 127، ص 87

45) عروة‏الوثقى، ج‏1، ص 551، فى‏الستر،مساله 4 و 5

46) امام، توضيح‏المسائل، م 831; گلپايگانى،توضيح‏المسائل، م 839; اراكى، توضيح‏المسائل،م 825

47) امام، ج استفتاءات، لباس مصلى، سؤالات‏50 تا 54

48) امام، گلپايگانى، عروة‏الوثقى، شرايط لباس‏مصلى، شرط پنجم

49) امام، كتاب استفتاءات، ج 2، ص 8;گلپايگانى، توضيح‏المسائل، م 841; اراكى،استفتاء

50) امام، كتاب استفتاءات، ج 1، لباس مصلى،سؤال 55; تحريرالوسيله، م 18

51) آيت‏الله فاضل لنكرانى، توضيح‏المسائل،شروط لباس نمازگزار

- اگر مردى نداند يا فراموش كند كه انگشترى يالباسش از طلا است و با آن نماز بخواند، نمازش‏صحيح است. (اراكى )

- اگر مردى فراموش كند كه انگشترى يا لباس اواز طلاست‏يا شك داشته باشد و با آن نمازبخواند، واجب نيست كه آن نماز را دوباره‏بخواند و همچنين اگر جاهل قاصر باشد.(توضيح المسائل، آيت‏الله شاهرودى، شرايط لباس‏نمازگزار)

52) تحريرالوسيله، مساله 14

53) آيت‏الله سبزوارى: هداية‏الانام، باب شروطلباس مصلى

54) همان مدرك

55) اراكى، توضيح المسائل، م 828

56) تحريرالوسيله، ج 1، ص 264، م 14

57) امام، توضيح المسائل، م 835

- گلپايگانى: اگر كمتر از چهار انگشت‏بسته،ابريشم باشد، اشكالى ندارد و بيشتر از آن‏پوشيدنش براى مرد حرام است. (توضيح‏المسائل ، م 843)

- اراكى: حرام ونماز در آن باطل‏است.(توضيح‏المسائل، م‏829)

58) امام، تحرير الوسيله، ج 1، ص 265

59) امام، تحرير الوسيله، م 16

- فاضل لنكرانى: اگر غير ابريشم مقدار كمى باشدكه به حساب نيايد، نماز خواندن با آن لباس براى‏مرد جايز نيست.

60) همان مدرك، م 18

61) همان مدرك، م 19

62) امام، گلپايگانى، عروة، شرايط لباس مصلى،شرط ششم، ص 564

63) اراكى، توضيح‏المسائل، م 833; امام، توضيح‏المسائل، م 839

64) مغنيه - محمد جواد: فقه تطبيقى، ص 179،شرايط لباس نمازگزار

دو ماهنامه مشكوة النور - شماره 1


/ 1