حجاب از ديدگاه فقهاى متاخر
نرجس السادات نعمتى پيشگفتار
از آنجا كه حجاب امرى ضرورى است وبهترين زينت زن بشمار مىرود رشد و تهاجمفرهنگى سرسختانه سعى در عرضه زنچون كالايى به جهان دارد. سعى كرديم كهاين موضوع را در سه بخش از ديدگاه فقهاىمتاخر و مذاهب مختلف بررسى كنيم. دراين بخش بعنوان مقدمه، حجاب را از ديدگاهقرآن مورد بررسى قرار مىدهيم. «و قل للمومنات يغضضن من ابصارهن ويحفظن فروجهن و لا يبدين زينتهن الا ما ظهرمنها و ليضربن بخمرهن على جيوبهن ولايبدين زينتهن الا لبعولتهن او ابائهن او ...» حجاب يك امر فطرى است و هر گاهانسان بر اساس فطرت خويش حركت نمودهو اعمال و آداب خود را بر آن اساس بنا كردهباشد، بى شك از سلامت روحى بيشتر واطمينان و آرامش افزونترى برخوردار گشتهو در طريق تكامل انسانى، موفقتر خواهدبود. حجاب امرى است فطرى كه از نهاد وسرشت انسان بر مىخيزد، به اين معنى كههر موجود زندهاى مايل است، آنچه دارد درحريم خود حفظ كند و در مقابل مهاجمين ومتجاوزين به دفاع و مقابله برخيزد. حجاب سنگرى است كه در پناه آن،انسانيت انسان و ارزشهاى عرفى و مذهبى اومحترم و محفوظ مىماند. اين مطالب درمورد زن قطعا بيشتر صدق مىكند زيرادستگاه آفرينش او را موجودى زيبا، جاذبو جالب جنس مخالف قرار داده است. از طرفى حتى در حيوانات، حيوان نربطور غريزى از جفتخود مراقبت كرده وبيگانه را از دسترسى به او باز مىدارد و اينغريزه در انسان «غيرت» نام دارد. هر مرد باغيرت و حميت از ناموسش محافظت نمودهو او را از چشم ناپاكان دور مىكند. و دليلديگر ما بر فطرى بودن حجاب اين است كهپوشيدگى و حفظ زيباييهاى زن در طولتاريخ با نمودهاى مختلفى بطور بارز وجودداشته است. ويل دورانت راجع به قوم يهودو قانون قلمرو مىنويسد: اگر زنى به نقض قانون يهودمىپرداخت، چنانكه بىآنكه چيزى بر سرداشتهباشد به ميان مردم مىرفت و يا درخيابان عمومى نخ مىريسيد و يا صدايشبلند بود كه از در خانهاش بيرون مىرفت، درآن صورت مرد حق داشتبدونمهريه زنش را طلاق دهد. آيهاى كه از نظرتان گذشت داراىنكات بسيارى از جمله وظايف زن ومرد،در معاشرت با يكديگراست كهعبارتاست از: 1- هر مسلمانى بايد ازچشمچرانى و نظر بازى اجتناب كند. 2- مسلمان بايد پوشش داشتهباشد و عورت خود را از ديگرانبپوشاند. 3- زنان بايد پوشش داشته باشندو آرايش و زيور خود را بر ديگرانآشكار نسازند و در صدد تحريك وجلب توجه مردان برنيايند. 4- استثنائى كه براى لزوم پوششزن ذكر شده يكى جمله «و لا يبدينزينتهن الا ما ظهر منها» كه سبتبهعموم مردان است و ديگرى «و لايبدين زينتهن الا لبعولتهن» است وخود داراى نكات ذيل است: 1- در آيه مورد بحث، چونعنايتبه كار چشم يعنى عمل ديدناست كلمه ابصار بكار رفته است نهعيون. 2- غض و غمض دو كلمه است كهدرباره چشم به كار مىرود. غمض بهمعناى برهم گذاردن پلكهاست كه باكلمه عين همراه مىشود. (غمض عينكن كنايه از صرفنظر كردن است.)ولى در مورد كلمه غض مىگويند:«غض بصر يا غض نظر به معناىكاهش دادن نگاه است كه منظور پرهيزاز تند نگاه كردن استيعنى اينكهخيره نشود و به اصطلاح علماى اصولنظرشان آلى باشد نه استقلالى.» 3- زينتيعنى چه؟ زينت درعربى از كلمه زيور فارسى اعم استزيرا زيور به زينتهايى گفته مىشود كهاز بدن جدا مىباشد مانند طلا آلات وجواهرات ولى كلمه زينت هم به ايندسته گفته مىشود و هم به آرايشهايىكه به بدن متصل است مانند سرمه وخضاب. راغب مىگويد: «سه گونه زينتداريم: زينت نفسانى مثل علم واعتقادات نيك، زينتبدنى مثل قوتو بلندى قامت، زينتخارجى مثل مالو جاه.» با بررسى آيات قرآن در موارداستعمال اين ماده نتيجه مىگيريمزينت چيزى است كه مايه زيبايىمىگردد. خواه اين زيبايى حقيقىباشد يا ظاهرى، ذاتى باشد يا صفاتى،طبيعى باشد يا مصنوعى. زينت انسان چيزى است كه مايهزيبايى انسان گردد چه زيبايى هنرىمانند ايمان و چه زيبايى جسمى مانندچهره و بدن و چه زيبايى خارجى مثلآرايش لباس و زيورآلات. زينتهاى انسان (زن) دو نوع است:يك نوع زينتى كه آشكار است و نوعديگر مخفى مگر اينكه زن عمدابخواهد آن را آشكار كند. حالا بايد ببينيم زينت پنهان وآشكار كدام است و ملاك آن دوچيست؟ اگر عرف زمان نزول آيه را ملاكقرار دهيم، خيلى چيزها آشكار بودهاست، مو، گلو، سينه و... و اگر عرف راعرف زمان بگيريم، اين عرف، دائمادر حال تغيير و تحول بوده است.گاهى صورت پنهان مىشده و گاهىآشكار. اصوليون مىگويند: اگرمخصص متصل باشد، اجمال آن درعام سرايت مىكند و عام را از حجيتمىاندازد و لذا باز مشكل در جاىخود باقى است. ولى مفسران قرآن كريم، مصاديقزينت آشكار را تعيين نمودهاند. مارواياتى را به اجمال مىآوريم. امامصادق«عليه السلام»مىفرمايند: «زينتظاهرى سرمه و انگشتر است.» (1) و امامباقر«عليه السلام» فرمودهاند: «زينتسهقسم است: زينتى براى عموم، زينتىبراى محرم و زينتى براى شوهر.» زينتبراى عموم لباس، سرمه،انگشتر، رنگ دست و النگو مىباشد وزينتبراى محرم، محل گردنبند به بالاو محل خلخال به پايين است و زينتبراى شوهر اعضاى بدن زن مىباشد. در تفسير مجمع البيان درباره زينتآشكار و نهان آمده است: «درباره استثناء «الا ما ظهر منها»سه قول است: 1- مراد از زينتآشكار، جامههاى رو است و مراد اززينت پنهان، پاى برنجن و گوشواره ودستبند است كه اين قول از مسعودنقل شده است. 2- مراد از زينتظاهره سرمه و انگشتر و خضابدست استيعنى زينتهايى كه درچهره و دو دست تا مچ واقع مىشود.اين قول ابن عباس است. مراد از زينتآشكار، خود چهره و دو دست تا مچاست، اين قول ضحاك و عطاست.» زمخشرى درتفسيركشافمىگويد: «زينت عبارت است از چيزهايىكه زن خود را به آنها مىآرايد از قبيل:طلا آلات، سرمه، خضاب.» زينتهاى آشكار از قبيل انگشتر،حلقه و سرمه و خضاب كه مانعىنيست، آشكار بشود. اما زينتهاى پنهاناز قبيل دستبرنجن و پاى برنجن،گردنبند، تاج، كمربند و گوشواره، بايدپوشانيده شود مگر از عدهاى كه درخود آيه استثناء شدهاند و سپسمىگويد: «در آيه پوشانيدن خودزينتهاى باطنه مطرح شده نه محلهاىآنها از بدن و اين به خاطر مبالغه درلزوم پوشانيدن آن قسمتها از بدن استاز قبيل ذراع، ساق پا، بازو، گردن، سرو سينه و گوش. » و در فلسفه استثناى زينتهاىظاهر، و مواضع آنها از قبيل چهره و دودست مىگويد: «پوشانيدن اينها حرجاست و زن چارهاى ندارد كه با دودستش اشياء را بردارد يا بگيرد وچهرهاش را بگشايد خصوصا در مقامشهادت و در محاكمات و در ازدواج، وچارهاى ندارد از اينكه در كوچهها راهبرود خواه ناخواه از ساق به پايين يعنىقدمهايش معلوم مىشود خصوصازنان فقير كه جوراب و احيانا كفشندارند.» فخر رازى پس از اينكه بحثىمىكند درباره اينكه آيا لغت زينت تنهابه زيباييهاى مصنوعى گفته مىشود يازيباييهاى طبيعى را هم شامل مىشودو خودراى دوم را انتخاب مىكند،مىگويد: «قفال و كسانى كه زينت را بهزيباييهاى طبيعى مىگويند، عقيدهدارند كه زينت آشكار چهره و دودست تا مچ در زنها و چهره و دودست و پا است در مردها، چونضرورت معاشرت ايجاب كرده كهچهره و دو دست تا مچ باز باشد وشريعت اسلام شريعتسهل و آساناست و پوشانيدن اين دو واجب نشدهاست». اما كسانى كه زينت را به امورمصنوعى حمل كردهاند مىگويند:«مقصود از زينت ظاهر، زينت چهره ودست است از قبيل وسمه، گلگونه،خضاب، انگشتر. علت اين استثناء ايناست كه پوشانيدن اينها براى زندشوار است و زن ناچار است كه بادستهاى خود اشياء را بردارد... .» × از آنچه بيان شد، در مىيابيم كهبراى زن، پوشانيدن چهره و دستها تامچ واجب نيستحتى آشكار كردنآرايشهاى عادى و معمولى كه در اينقسمتها وجود دارد، نظير سرمه وخضاب مانعى ندارد. ستر در نماز
زن بايد در موقع نماز تمام بدنحتى سر و موى خود را بپوشاند، ولىپوشاندن صورت به مقدارى كه دروضو شسته مىشود و دستها تا مچ وپاها تا مچ، لازم نيست اما براى آنكهيقين كند كه مقدار واجب را پوشاندهاست، بايد مقدارى از اطراف صورتو قدرى پايينتر از مچ را هم بپوشاند. (2) بر زن واجب است ، گردن و زيرچانه خود را حتى بنابر احتياط واجبمقدارى از زيرچانه را كه بعد از بستنروسرى ديده مىشود، بپوشاند. (3) - كنيز و دختر بچه - در پوشش نماز- مانند زن حر و بالغ مىباشند. جزآنكه پوشاندن سر و مو و گردن بر ايندو واجب نيست. (4) - هر گاه انسان در بين نماز بفهمدكه قسمتى را كه بايد بپوشاند،پيداست، بايد فورا آن را بپوشاند بهشرط اينكه كارى كه صورت نماز را برهم مىزند، بجا نياورد و چنانچهپوشاندن آن زياد طول بكشد، احتياطواجب آن است كه خود را بپوشاند ونماز را تمام كرده و دوباره بخواند. (5) - هرگاه بعد از نماز بفهمد كه مقدارواجب را در حال نماز نپوشانده،نمازش صحيح است. (6) بنابر آنچه گفته شد، در مىيابيم كهزن در غير حال نماز، هنگامى كه درمعرض ديد نامحرم قرار گيرد، لازماست تمام بدنش را بپوشاند بجز دومورد: يكى دستها تا مچ و ديگرصورت به اندازهاى كه در وضو،شستن آن واجب است (7) ، در حال نمازنيز اگر در معرض ديد نامحرم قرارگرفت، همين حكم را دارد و اگر جايىنماز مىخواند كه در معرض ديدنامحرم نيست، بايستى تمام بدن خودرا بپوشاند بجز سه مورد كه اگرنپوشاند، نمازش صحيح است: الف :صورت به اندازهاى كه دروضو، شستن آن واجب است. ب : دستها تا مچ ج : كف و روى پاها تا قوزك پا نپوشاندن عضو در موارد ياد شدهنيز تا زمانى جايز است كه با قصدريبه (8) و تلذذ به آن ننگرند وگرنه براىپرهيز از گناه، پوشيدن آن موضع نيزلازم است و همچنين آن عضو داراىزينت نباشد و الا پوشش آن مقدار هملازم است. (9) خوب استبا هم نگاهى برنظرات مذاهب پنجگانه بيفكنيم: مذاهب اتفاق دارند (10) كه هر زن ومردى بايد خود را در حال نمازبپوشاند، همانطور كه از بيگانه در غيرنماز مىپوشاند، ولى اختلاف دارند درآنچه بيش از آن زن بايد بپوشاندصورت و دو دستيا چيزى از آن راكه در حال نماز واجب است و در غيرآن واجب نيست و نيز آنچه بر مردبيش از بين ناف و زانو بايد بپوشاند درحالىكه آن در غير حال نماز، واجبنيست. حنفيه:
بر زن است كه روى دودست و كف پا را بپوشاند و بر مرداست كه زانو را علاوه بر بين زانو وناف بپوشاند.شافعيه و مالكيه:
در حال نماز برزن واجب است كه صورت و روى وپشت دو دست را بپوشاند.حنابله:
جز كشف صورت براى اوجايز نيست.اماميه:
آنچه بر هر زن و مرد درحال نماز واجب است، در غير نمازهم واجب است هر چند ناظر بيگانهباشد، بر زن جايز است صورت خودرا در حال نماز به مقدار شستن وضو ونيز دو دست را تا مچ و دو پا را تا ساقباز بگذارد و نيز بايد عورتين خود رابپوشاند و افضل بين ناف تا زانو است. پرسش و پاسخ
سوال 1: مگر خداوند به زنهانامحرم است كه زن گر چه در اتاقهفتم و در بسته و تاريك نماز بخواند،بايستى خود را بپوشاند؟ جواب: اولا فلسفه همه احكامالهى براى ما روشن نيست. ثانيا: شايد حكمت دستور الهىاين باشد كه اين بهترين حالت نزدخداوند است و با بهترين وضع نزد اوحاضر شود و به عبادت بپردازد و يااينكه خود، بهترين تمرين براىحجاب به شمار مىرود. (11) سوال 2: آيا پوشش زن در نمازبايد طورى باشد كه از هيچ طرف، بدناو ديده نشود؟ ج : از تمام اطراف بايد پوششداشته باشد مگر جاهايى كه از قسمتپايين قابل ديدن باشد. فرضا اگر زنبدون روسرى و يا مقنعه نماز بخواند وطورى چادرش را روى صورتشبياورد كه زير گلويش ديده نشود - اگرچه در هنگام ركوع ممكن است از زيرقابل ديدن باشد - اشكال ندارد و ياهنگامى كه بر سطح يا پنجرهاىايستاده باشد به طورى كه عورتش رانبيند،اگر در آنجا ناظرى باشد، اقوىواحتياط واجب پوشاندن آن از تحتاست. (12) سوال 3: چنانچه زن هنگام نماز ياپس از آن در يابد برخى از اندامش كهپوشيدن آن لازم بوده، عريان ماندهاست، تكليفش چيست؟ ج: نمازش صحيح است و اگر درميان نماز است، بايستى براى ادامهنماز آن را بپوشاند. (13) اگر چه احتياطواجب اعاده نماز استبعد از اتمام،مخصوصا اگر پوشانيدن محل، به زمانزيادى نياز داشته باشد. سوال 4: چنانچه مدتى با پوششىنماز خوانده است و بعد دريافته كهكافى نبوده (جهل به حكم است)،تكليف چيست؟ ج: اگر احتمال بطلان نمىداده تااينكه تحقيق كند، قضا ندارد. (14) ستر مرد
مردان بايد عورتين خود را ازمردان ديگر و ايضا از محارم خودبپوشانند بجز از همسران خود وپوشانيدن بقيه بدن ا ز آنها واجبنيست (15) ، لذا دكتر بودن از مستثنياتنيست و مردان بايد عورتين خود را ازدكترها نيز بپوشانند مگر در مقاماضطرار. - مردان بنابر احتياط مستحب بايدمواضعى را كه بطور معتاد مردانمىپوشانند، از نامحرم بپوشانندخصوصا اگر بدانند نامحرمى به قصدلذت و ريبه به آنها نگاه مىكند كهپوشاندن آنها واجب مىباشد. (16) - مرد بايد بالاتر از مچ و سينه وپاهاى خود را و مواضعى را كهمعمولا مردان مىپوشانند، از نامحرمكه ناظربرآنهاستبپوشاند و پوشاندنمواضع ديگر مثل سر، صورت ودست لازم نيست. - نپوشاندن هر جاى بدن به قصد بهحرام انداختن نامحرم حرام است. (17) - برهنه كردن بدن به قصد لذت وريبه در مقابل محارم و ديگران حراماست. (18) - لذا اگر مردى بازو و سينه و يابدن خود را به قصد آنكه نامحرمى بهاو نگاه بكند، باز بگذارد و يا پيراهننازك بدن نما بپوشد به قصد آنكهنامحرم به او نگاه كند، حرام است وبايد از آن اجتناب نمايد، لذا اگر لباسآستين كوتاه بپوشد نه به قصد حرامانداختن ديگرى اگر چه علم داشتهباشد ديگرى به حرام مىافتد بنابراحتياط مستحب، نبايد چنين لباسىبپوشد. اما در مورد بچه ها، بچه ها يامميزند يا غير مميز: - اگر بچه ها مميز نيستند چه پسر وچه دختر پوشش از آنها واجب نيستحتى عورتين. - اگر بچه ها مميز هستند، مرد بايدعورتين خود را از آنها مطلقا بپوشاند. (19) پرسش و پاسخ
سوال 1 : آيا خانمهاى نامحرممىتوانند براى مردان آمپول بزنند و يافشار خون گرفته و يا عكسبردارىكنند؟ ج: اگر مستلزم لمس و يا نگاه بهبدن مرد باشد، جايز نيست مگر درمقام اضطرار. (20) سوال 2 : آيا پوشيدن مايو يالباسهاى زير كه حجم عورتين پيدااست لكن پوستبدن پيدا نيست،براى پوشش در مقابل ديگران كافىاست؟ ج: اگر مفسدهاى بر آن مترتبنباشد، اشكالى ندارد. (21) سوال 3 : پوشيدن پيراهنى كهآستين آن بالاى آرنج مىباشد براىمردان چه صورتى دارد؟ ج : بر مردها پوشاندن بدن خود ازديدن زن نامحرم واجب نيست ولى اگربداند كه در معرض ديد نامحرم قرارمىگيرد و نگاه مىكنند جهت تحرز ازمعاونتبر اثم بايد دستها تا مچ رابپوشاند. (22) ستر زن از نامحرم
- پوشيدن بدن از نامحرم بالغ،سواى صورت و دستها، واجب استو صورت و دستها را نيز اگر دريابد كهبا قصد لذت و ريبه نگاه مىكنند،پوشيدن آن واجب است. (23) - خانمها نمىتوانند آستين خود رابراى آمپول زدن و يا فشار خون و يانبض گرفتن و غيره در مقابل نامحرمبالا بزنند، مگر در مقام اضطرار. (24) سترزن از بچه
- بچهها يا به سن تمييز رسيدهاند يانرسيدهاند: اگر به سن تميز نرسيده باشد،پوشيدن بدن حتى عورتين از او واجبنيست. و اگر به سن تمييز رسيده باشد يادختر استيا پسر: اگر دختر باشد، خانمها بايدعورتين خود را بپوشانند. و اگر پسرباشد(محرميانامحرم) در صورتى كهمميز محرم باشد، پوشيدن عورتينبراى خانمها لازم است و اگر نامحرمباشد، علاوه بر اينكه بر خانمها واجباست عورتين خود را از آنها بپوشانند،بنا بر احتياط واجب بايد تمام بدنخود، به استثناى وجه و كفين را از آنهابپوشانند. (25) پوشيدن بدن از نامحرم غير بالغ،مميز بجز قرص صورت و دستها تا مچ- بخصوص پسر بچهاى كه نزديكبلوغ است - واجب است. لذا درحمامهاى عمومى در برخى ازروستاها كه زنها پسر بچههاى مميزخود را همراه مىآورند، بايستى از اينكار جلوگيرى شده و پوشش را رعايتكرد. (26) پرسش و پاسخ
س1: گفته شد كه بايد زن ازپسربچه مميز خود را بپوشاند،بفرماييد مميز بودن پسر بچه از چه راهو يا راههايى شناخته مىشود؟ ج: مطالبى كه بزرگترها مىفهمند واطفال آنها را درك نمىكنند اگرچه بهحدى برسد كه آن مطالب را تشخيصبدهد، او را مميز مىگويند. (27) س2 : آيا شوهر خواهر و برادرشوهر همچون باقى نامحرمند و حكمخود پوشى از آنان نيز مانند ديگراناست؟ ج : آنها مانند باقى نامحرمانند و درحكم، با آنها تفاوتى ندارند وهمانگونه كه زن از ديگر نامحرمانخود را حفظ مىكند، از آنان نيز خودرا بايد حفظ كند; فرضا نمىتواند باپاى بدون جوراب عبور كند. (28) س3 : چنانچه نپوشاندن وجه وكفين، فسادى را براى زن در جامعه بهبار آورد،آيا پوشاندن آن دو، واجبمىشود يا نه ؟ ج : در فرض سؤال واجب است. (29) س4 : كسى كه از روى احتياط كهمبادا نپوشيدن وجه و كفين فسادى راباعث مىشود، آن را بپوشاند، آيا امرمستحبى را به جا آورده استيا نه؟ ج : احتياط خوبى انجام دادهاست. (30) س5 : آرايشگرى كه زنها را آرايشمىكند و مىداند زن، خود را بهنامحرم نشان مىدهد، چه حكمىدارد ؟ ج : اگر به قصد نشان دادن بهنامحرم او را آرايش مىكند، اعانتبراثم است و حرام ولى اگر علم دارد وبدون قصد، عيبى ندارد. (31) س6 : آيا براى زن در عده رجعيه،حفظ حجاب از شوهر واجب است ؟ ج : ستر واجب نيستبلكه درروايات امر شده به خضاب و اكتحال وتزيين و اظهار زينت و تشويق زوج بهرجوع. (32) س7 : آيا پوشيدن مانتو و شلوارىكه حجم بدن و يا برجستگى هاى آن رادر مقابل نامحرم آشكار مىكند، جايزاست ؟ ج : از جهتحجاب و ستر، كافىاست ولى چنانچه پيدا بودن حجم يابرجستگيهاى بدن باعث ريبه و مفسدهباشد، بايد بپوشاند. (33) (آيات عظام: امام،آيتالله گلپايگانى ) س8 : آيا خانمها مىتوانند بدونتحقيق كردن از وجود دكتر زن، نزددكتر مرد بروند؟ ج : جايز نيست.(آيات عظام:امام،اراكى،گلپايگانى) س9 : در شهر ما، هم دكتر زنهست و هم دكتر مرد، لكن دكتر مردحاذقتر است ; آيا خانمها مىتوانندنزد دكتر مرد بروند؟ ج : در صورتى كه دكتر زن نتواندمداوا كند، اشكالى ندارد.(آياتعظام:امام،اراكى، گلپايگانى) س10 : آيا نمايان بودن كف پا،روى پا، قوزك پا و يا پاشنه پا از مرداننامحرم جايز است؟ ج : جايز نيست. (استفتاء از آياتعظام:امام،اراكى، گلپايگانى) لذا خانمها نمىتوانند با پاىبدون جوراب در مقابل نامحرم رفت وآمد كنند و يا با اين وضع براى خريدچيزى به مغازه نزديك بروند و يا اگرنامحرم در خانه است، بدون جوراب،در مقابل او ظاهر شوند; اگر چهنامحرم برادر شوهر، شوهر خواهر ويا فرد ديگرى باشد. س11 : اگر شخصى از دخترى ازبستگان خود خواستگارى كند و دخترقبول نكند ولى پس از آن هم يكديگررا ملاقات كنند، در صورتى كه آن پسرهنوز مجرد باشد، آيا دختر بايد بيشتراز حد واجب، حجاب را رعايت كند؟ ج : از هر كارى كه موجب مفسده وگناه مىشود، بايد پرهيز كرد.(آياتعظام:امام،اراكى، گلپايگانى) به عنوان نتيجه مىتوان گفت:نمايان بودن زير چانه، گردن، گوش،سينه، دستها تا بازو براى خانمها جايزنيست و بايد اين مواضع را از نامحرمبپوشانند. خانمها در منزل و يا اماكنىكه نامحرم است، هنگام برداشتنچيزى از بلندى يا گرفتن چيزى ازدست نامحرم و يا تعارف كردن ميوه وغيره به نامحرم و يا غذا خوردن درمقابل او و يا در هنگام خريد اجناس ازمغازهها و يا هنگام حمل بار بايد كاملامراقب باشند زيرا احتمال عقب رفتنآستين و كنار رفتن پوشش دست، پا وديگر اعضا زياد است. انواع لباسهاى زينتى
الف : زنان
در حجاب اسلامى، نوع لباس ورنگ آن تفاوت نمىكند بلكه پوشاندنتمام بدن غير از صورت و دستها تا مچاست. پوشيدن لباسهاى زينتى هرچندبدن آشكار نباشد، جايز نيست ; لذابراى زنان، پوشانيدن موهاى مصنوعىو زينتهاى مصنوعى مثل دستبند،گردنبند نيز لازم است. البته در غير حال نماز، در مقابل نامحرم; ولى درحال نماز پوشاندن آنها لازم نيست. پرسش و پاسخ
س1 : آيا براى زنان پوشيدن كفشصدادار، به طورى كه موقع راه رفتن،صداى آن را نامحرم بشنود، اشكالدارد؟ ج : در صورتى كه مفسدهاى بر آنمترتب شود، اجتناب از آن لازماست. (34) س2 : اگر خانمى بداند نامحرمى باقصد لذت و ريبه به دست و صورت اونگاه مىكند - اگرچه وجه و كفين اوزينت نداشته باشد - آيا پوشاندن آنهالازم است؟ ج : بله، بايد اين دو موضع را ازنامحرم بپوشاند. لذا رفتن به مكانى كه زن مىداندنامحرم به قصد لذت به او نگاهمىكند، جايز نيست. (35) س3 : مراد از زينت چيست؟ ج : هر چيزى كه عرفا زينتمحسوب گردد، به آن زينت گويند. (36) س4 : آرايش كردن خانمها دربيرون از خانه و يا محل كار يا درس چهصورتى دارد؟ ج : آيتالله اراكى: بر زن واجباست، زينتخود را از نامحرمبپوشاند. - آيتالله گلپايگانى: جايز نيست. - آيتالله خامنهاى: اصل آرايشاشكال ندارد ولى واجب است دربرابر نامحرم بپوشاند. (37) س5 : اگر بانوان سرمه را نه براىزينتبلكه به خاطر فوايدى كه از نظرطبى در آن وجود دارد، بزنند آيا درمقابل نامحرم در اين صورت بايدبپوشانند؟ ج : اگر عرفا زينت محسوب شودبايد بپوشاند، قصد زينت داشته باشديا نداشته باشد. (38) (استفتاء آيات عظام: امام،اراكى، گلپايگانى) س6 : آيا شرعا زنى كه مشخصاست ابروانش را برداشته، براىرعايت اصول حجاب كامل، حتما بايدآن را بپوشاند يا مىتواند آن را نمايانكند. ج : بايد بپوشاند. (39) س7 : آيا بند انداختن صورتبراى خانمها زينت محسوب مىشود؟ ج : امام و آيتالله گلپايگانى: بله!زينت است و بايد از نامحرم بپوشاند. (40) - آيتالله اراكى: در صورتى كه عرفازينتباشد، پوشيدن آن از نامحرمواجب است. لذا خانمها مىتوانند همانقسمتى از صورت يا دست را كه زينتكردهاند، بپوشانند و پوشاندن بقيهصورت واجب نيست، البته بنا به نظرآيتالله گلپايگانى، بنا بر احتياط واجب،وجه و كفين بايد از نامحرم پوشيدهشود چه زينت داشته باشد، چهنداشته باشد. پس داشتن النگو،دستبند، انگشتر، بلند كردن ناخن،لاك زدن، حنا گرفتن و بعضىساعتهاى مچى كه براى زينت استفادهمىشود، پوشيدن بعضى دستكشهاىتورى براى زينت، همگى از زينتهاىدستبه شمار مىآيد و بايد آنها را ازنامحرم بپوشاند كه در مساله پوششفرقى بين نامحرمها نيست; چه فاميلنزديك و چه غريبه، خانمها بايد درمجالس و ميهمانيهاى فاميل و يا غيرآن وجه و كفين خود را بپوشانند و يا اززينت كردن آن پرهيز كنند. س8 : خانمى هستم كه حلقهازدواج خود را نه براى زينتبلكهبراى يادگارى و وفادارى به شوهرمدست كردهام آيا پوشاندن آن ازنامحرم واجب است؟ ج : به دست كردن هرگونه حلقهاىزينت محسوب مىشود و پوشاندن آناز نامحرم واجب است. (41) (استفتاء از آياتعظام: امام، اراكى، گلپايگانى) س9 : آيا فرقى بين آرايش كردنهست؟ و اگر كسى بسيار بد زينتكرد، بايد از نامحرم پوشيده شود؟ ج : زينت كردن به زشتى و زيبايىنيست هر چه كه عرفا به آن زينتگويند، بايد از نامحرم پوشاند. (42) (استفتاءاز آيات عظام: امام، اراكى، گلپايگانى) س10 : آيا عطر زدن و يا خوشبوكردن به وسيله مواد و مايعات ديگر،براى آقايان و خانمها در صورتى كهبوى آن به مشام نامحرم برسد، اشكالدارد؟ ج : عطر زدن اشكالى ندارد ولىاگر عطر زدن بانوان موجب مفسده وتحريك باشد، جايز نيست (43) . - البته بنابه نظر آيتالله گلپايگانى اگر به قصدجلب توجه نامحرم باشد، اشكالدارد. س11 : آرايش كردن زن براى غيرهمسر در بعضى مجالس زنانه مثلعروسى چه حكمى دارد؟ ج : در صورتى كه نامحرم او رانبيند، اشكالى ندارد. (44) (استفتاء از آياتعظام: امام، اراكى، گلپايگانى) س12 : پوشاندن زينت و زيورهاىصورت و دست در نماز در جايى كهنامحرم نيست، آيا لازم است؟ ج : واجب نيست. س13 : در جايى كه نامحرم بهقصد ريبه و تلذذ به زن نگاه كند و ياصورت و دستهايش زينت دارد، اگرصورت و دستها را نپوشيده با همانحال نماز بخواند چه حكمى دارد؟ ج : اگر چه كار حرامى انجام دادهولى نمازش صحيح است. (45) ب : مردان
1- طلا2- حرير
3- ابريشم
1- طلا
پوشيدن لباس طلا بافتبراى مردحرام است و نماز با آن باطل استولى براى زن در هر حال اشكالىندارد لذا به دست كردن حلقه طلا يا بهگردن انداختن آن و يا ساعت و دگمه،عينك طلا و يا هر چيز زينتى ديگر كهطلا باشد، جايز نيست. (46) - طلاى سفيد حكم طلاى زرد راندارد، پوشيدن آن براى مرد اشكالىندارد مگر آنكه همان طلاى زرد باشدكه رنگ آن تغيير كرده باشد. (47) - مساله زينت كردن به مطلا، درصورتى كه صدق طلا بر آن نشود،اشكال ندارد. (48) - اگر چيزى ممزوج از طلاى زرد وفلز ديگرى باشد، اگر طلاى زرد در آنحل شده باشد به طورى كه طلاى زردبر آن صدق نكند، حكم طلاى زرد راندارد. (49) - اگر مردى شك كند كه چيزى ازجنس طلاستيا نه، استفاده كردن ازآن براى او اشكال ندارد. (50) - اگر مردى نداند كه انگشتر يالباسش از طلاست و با آن نمازبخواند، نمازش صحيح است اما اگرفراموش كند اين مساله را و با آن نمازبخواند، بنابر احتياط واجب نمازشباطل است. (51) - محكم كردن دندانها با طلا و پركردن با طلا بلكه روكش طلا به آنهانمودن و يا از طلا دندان مصنوعىگذاشتن در نماز بلكه در غير نماز هماشكال ندارد اما در مورد دندانهايىمثل ثنايا كه پيدا هستند اگر قصد تزيينو زيبايى شود، خالى از اشكال نيستو بنا بر احتياط واجب بايد از آناجتناب شود و همچنين قاب ساعت رااز طلا قرار دادن و همراه داشتن آن درنماز، اشكالى ندارد ولى اگر زنجيرساعت از طلا باشد و آن را به گردن ويا به لباس بياويزد، نماز خواندن با آنمشكل استبر خلاف آنكه آويزاننباشد اگر چه همراه نمازگزار درجيبش باشد، كه اشكالى ندارد. (52) س1 : انگشتر طلا در نماز دردست مرد چه صورتى دارد؟ ج : حرام است ولى حرام نيستهمراه داشتن طلا در نماز چه سكه دارباشد يا نباشد. (53) 2- حرير
س 2: اگر لباس نمازگزار حريرباشد چه صورتى دارد؟ ج : از براى مردان، حرام و مبطلنماز است در صورتى كه پهناى آن ازچهار انگشت زياده باشد و اما براىزنان مباح و جايز است چه در نماز وچه در غير نماز. (54) - چيزى كه نماز در آن تمامنمىشود مانند بند شلوار و عرقچينبنابراحتياط واجب نبايد از حريرخالص باشد. (55) 3- ابريشم
- لباس مردان، ابريشم خالصنباشد. حتى پوشيدن آن براى آنان درغير نماز هم جايز نيست اگرچهبنابراحتياط واجب، به تنهايى با آننشود نماز خواند، مثل بند شلوار وكلاه و مقصود از ابريشم آن است كهشامل پيله هم مىشود و براى زنانحتى در نماز و براى مردان درضرورت و در جنگ جايز است. (56) - اگر تمامى يا نيمى از آستر لباساز ابريشم خالص باشد، پوشيدن آنبراى مرد جايز نيست. (57) - آنچه بر مردان حرام است،خصوص پوشيدن ابريشم است، فرشكردن و روى آن سوار شدن و خود رابه آن پيچيدن يعنى در وقتخواب،زير آن رفتن مانعى ندارد و دكمه لباسو نشانههاى آن و نخها و قيطانهايى كهدر لباس قرار داده مىشود، از ابريشمباشد، اشكال ندارد كما اينكه دستمالروى جراحات و دمل گونهها وپارچهاى كه مسلوس البول است (ازآن جهت نگهدارى بول استفادهمىكنند) از ابريشم باشد، اشكالىندارد، بلكه وصله زدن لباس و حاشيهدوزى آن با ابريشم در صورتى كه آنقدر زياد باشد كه پوشيدن حرير به آنصدق كند، اشكال ندارد، اگرچه درحاشيه دوزى احتياط اين است كه ازاين مقدار بيشتر نباشد. (58) - آنچه حرام است، پوشيدنابريشم محض است، لذا پوشيدنابريشمى كه با چيزى مخلوط است،اشكال ندارد و معيار آن است كه عرفاممزوج بودن صدق كند كه از خالصبودن به در آيد اگر چه آن چيز يكدرهم باشد (59) و آن غير ابريشم بايدچيزىباشد كه نماز در آن صحيحاستبنابراين كفايتنمىكند كه با پشمو كرك حيوان حرام گوشت، مخلوطباشد; اگرچه مخلوطبودن با اينها براىرفع حرمت پوشيدن،كفايتمىكند،البته پوشيدن لباسى كه از تابيدهابريشم و طلا بافته شده،حراماستهمانگونه كه نماز در آن صحيح نيست. - اگر شك كند كه چيزى ابريشماستيا غير ابريشم، پوشيدن و نماز باآن جايز است و چيزى به نام شعرى براى كسى كه حقيقت آن را نمىداند ازقبيل آن است كه در ابريشم بودن شكدارد پس نماز با آن جايز است وهمچنين است اگر شك كند كه ابريشمخالص استيا با چيزى مخلوط است،مىتواند با آن نماز بخواند هر چنداحتياط آن است كه از آن اجتنابنمايد. (60) - پوشيدن ابريشم براى بچه،اشكال ندارد، لذا اگر ولى به بچهابريشم پوشاند حرام نيست و بعيدنيست كه نماز بچه در لباس ابريشمىصحيح باشد. (61) - اگر دستمال ابريشمى و مانند آندر جيب مرد باشد حرام نيست و نمازرا باطل نمىكند. (62) - در حال اضطرار و ناچارى،پوشيدن لباس ابريشمى خالص و طلابافت و لباس غصبى و يا لباسى كه ازمردار است، مانعى ندارد و مىتواند باآن نماز بخواند. (63) مذاهب اتفاق نظر دارند كهپوشيدن ابريشم و طلا براى مردانحرام و براى زنان جايز است زيراپيامبر اكرم«صلى الله عليه وآله» فرمودند: لباس طلاو حرير براى مردان امتم حرام و براىزنان آنها حلال است. اماميه: خواندن نماز با ابريشمخالص يا لباس طلادار مانند كمربند،كلاه، جوراب و انگشتر طلا براىمردان صحيح نيست ولى در حالجنگ يا در حال بيمارى اگر با آن نمازبخوانند، جايز است. شافعيه: اگر مردى با لباس حرير ياروى فرش حرير نماز گذارد، حراماست ولى نمازش صحيح است. (64) 1) در بعضى نسخهها زينت ظاهرى از نظرامام انگشتر و النگو و در بعضى ديگر صورت ودستها ذكر شده است. 2) كتاب توضيح المسائل، حضرت آيتالله اراكى،مسئله 783، باب ستر بدن در نماز/ توضيحالمسائل، حضرت امام خمينى، م789، باب ستر درنماز/ توضيحالمسائل، حضرت آيتالله مكارمشيرازى، باب ستر در نماز 3) مسئله 4 تحريرالوسيله، ج1 4) مسئله 5، تحريرالوسيله، ج1 5) رساله توضيح المسائل آيتالله مكارم شيرازى،باب ستر در نماز 6) همان مدرك 7) اگرچه احتياط مستحب آن است كه دو موضعرا نيز بپوشاند. عروةالوثقى، ج 1، فىالستر والساتر،ص550 / احكام بانوان، محمد وحيدى ، ص 15 8) ريبه: دودل شدن، شك و ترديد، در اينجايعنى ترس از فتنه وقوع در حرام و خوشگوارى وخوشخواهى 9) عروةالوثقى، ج 1، ص 559 ، فىالستر والساتر، مسئله 5 10) محمد جواد مفيد ، فقه تطبيقى، باب سترصلاتى از ديدگاه مذهب خمسه 11) رك به: «مسئله حجاب»، شهيدمرتضى مطهرى- «پوشش دراسلام»، محمد محمدى اشتهاردى -«احكام بانوان»، محمد وحيدى 12) عروةالوثقى، ج 1 فى الستر، صفحه 553،مسئله 13/ تحرير، ج 1 ، ص143، مسئله 6، فىالستر و الساتر 13) عروةالوثقى، ج 2، ص 5، فىالخلل، مسئله 8/ ج 1 ، ص 553، فىالستر ، مسئله 11و 12 14) استفتاء حضرت آيتالله خمينى(قدس سره) 15) عروةالوثقى ، ج 1، فى الستر و الساتر،ص549، حضرت امام و آيتالله اراكى 16) همان مدرك، و امام : عروةالوثقى، نكاح،مسئله 51 حضرت آيتالله گلپايگانى: «احتياط واجب اين استكه مرد مواضعى را كه معمولا پوشيدن آن در بينمردان متعارف است در صورتىكه بداند زن اجنبيهبه او نگاه مىكند، بپوشاند.» مجمع المسائل، ص644، ج 2 17) كتاب استفتاء امامخمينى، گلپايگانى، اراكى 18) همان مدرك 19) عروةالوثقى. ج1. فىالسترو الساترص 550 20) امام، توضيحالمسائل، مساله 2433 و عروة،باب نكاح، م19، استفتاء. گلپايگانى، توضيحالمسائل، م 2442 و مجمعالمسائل ج2، س 644 و استفتاء اراكى، توضيحالمسائل، م 2437 و استفتاء 21) همان مدرك و كتاب استفتاءات امام،گلپايگانى 22) استفتاء آيتالله خامنهاى 23) همچنين اگر وجه و كفين زينت داشته باشد.گلپايگانى: بنابراحتياط واجب بايد وجه و كفينرا هم از نامحرم بپوشاند. (عروة الوثقى، ج 1،فىالستروالساتر، ص 550) 24) امام، گلپايگانى، اراكى، عروةالوثقى، ستروساتر، ص 550; گلپايگانى، اراكى، استفتاء 25) همان مدرك 26) توضيحالمسائل، آيتالله خويى، م 2444;آيتالله خويى: زن بايد بدن و موى خود را از مردنامحرم بپوشاند و بهتر آن است كه بدن و موىخود را از پسرى كه بالغ نشده ولى خوب و بد رامىفهمد، بپوشاند. 27) كتاب استفتاءات حضرت امام(ره) 28) همان مدرك 29) استفتاءات حضرت امام(ره) 30) همان مدرك 31) توضيحالمسائل حضرت آيتالله اراكى، بخشاستفتاءات، ص 524 32) همان مدرك، ص 512 33) امام، آيتالله گلپايگانى: جوراب در صورتى كهموجب جلب توجه اجنبى باشد جايز نيست. 34) امام خمينى، استفتاء از كتاب احكام ازدواجص 194; كتاب احكام، روابط زن و مرد، ص 75. 35) عروة الوثقى، فى الستر و الساتر، ص 551، م4 ; احكام روابط زن و مرد، م 129، ص 88 36) استفتاء امام، گلپايگانى، اراكى 37) احكام روابط زن و مرد، ص 75 38) احكام روابط زن و مرد، م 118، ص 83 39) احكام روابط زن و مرد، م 119، ص 84 40) استفتاء از كتاب احكام ازدواج، ص 195;كتاب احكام روابط زن و مرد، ص 72 41) احكام روابط زن و مرد، م 123، ص 86 42) احكام روابط زن و مرد ، م 124 ، ص 86 43) استفتاء از آيات عظام: امام، اراكى،گلپايگانى، احكام روابط زن و مرد، م 125، ص87 44) احكام روابط زن و مرد، م 127، ص 87 45) عروةالوثقى، ج1، ص 551، فىالستر،مساله 4 و 5 46) امام، توضيحالمسائل، م 831; گلپايگانى،توضيحالمسائل، م 839; اراكى، توضيحالمسائل،م 825 47) امام، ج استفتاءات، لباس مصلى، سؤالات50 تا 54 48) امام، گلپايگانى، عروةالوثقى، شرايط لباسمصلى، شرط پنجم 49) امام، كتاب استفتاءات، ج 2، ص 8;گلپايگانى، توضيحالمسائل، م 841; اراكى،استفتاء 50) امام، كتاب استفتاءات، ج 1، لباس مصلى،سؤال 55; تحريرالوسيله، م 18 51) آيتالله فاضل لنكرانى، توضيحالمسائل،شروط لباس نمازگزار - اگر مردى نداند يا فراموش كند كه انگشترى يالباسش از طلا است و با آن نماز بخواند، نمازشصحيح است. (اراكى ) - اگر مردى فراموش كند كه انگشترى يا لباس اواز طلاستيا شك داشته باشد و با آن نمازبخواند، واجب نيست كه آن نماز را دوبارهبخواند و همچنين اگر جاهل قاصر باشد.(توضيح المسائل، آيتالله شاهرودى، شرايط لباسنمازگزار) 52) تحريرالوسيله، مساله 14 53) آيتالله سبزوارى: هدايةالانام، باب شروطلباس مصلى 54) همان مدرك 55) اراكى، توضيح المسائل، م 828 56) تحريرالوسيله، ج 1، ص 264، م 14 57) امام، توضيح المسائل، م 835 - گلپايگانى: اگر كمتر از چهار انگشتبسته،ابريشم باشد، اشكالى ندارد و بيشتر از آنپوشيدنش براى مرد حرام است. (توضيحالمسائل ، م 843) - اراكى: حرام ونماز در آن باطلاست.(توضيحالمسائل، م829) 58) امام، تحرير الوسيله، ج 1، ص 265 59) امام، تحرير الوسيله، م 16 - فاضل لنكرانى: اگر غير ابريشم مقدار كمى باشدكه به حساب نيايد، نماز خواندن با آن لباس براىمرد جايز نيست. 60) همان مدرك، م 18 61) همان مدرك، م 19 62) امام، گلپايگانى، عروة، شرايط لباس مصلى،شرط ششم، ص 564 63) اراكى، توضيحالمسائل، م 833; امام، توضيحالمسائل، م 839 64) مغنيه - محمد جواد: فقه تطبيقى، ص 179،شرايط لباس نمازگزار دو ماهنامه مشكوة النور - شماره 1