اسماء مباركه
نويسنده: طاهرة مسلمي زادهالسَّلامُ عَلَيْكِ ي''''ا ف''''اطِمَةَ الزَّهْراءُ ي''''ا بِنْتَ مُحَمَّدٍ ي''''ا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ ي''''ا سَيِّدَتَن''''ا وَ مَوْلا''''تَن''''ااِنّ''''ا تَوَجَّهْن''''ا وَاسْتَشْفَعْن''''ا وَ تَوَسَّلْن''''ا بِكِ اِلَي اللهِ وَ قَدَّمْن''''اكِ بَيْنَ يَدَي ح''''اج''''اتِن''''ا ي''''ا وَجيهَةًعِنْدَاللهِ اِشْفِعي لَن''''ا عِنْدَاللهِ.سلام بر تو اي فاطمة زهرا، اي دخت پيامبر و اي نور چشم رسول مكرّم، ايسرور و اي سالار ما، ما به تو رو آورده و شفاعتت را چشم ميداريم و به وسيلة توـ اي پارة تن نبي گرامي ـ به خداي متعال توسّل ميجوييم و حوائج خود را به توعرضه مينمائيم. اي آنكس كه در نزد خدا آبرومندي! در پيش پروردگار از ماشفاعت فرما.دامنش بر زمين كشيده ميشد و چادرش بر پاهايش ميپيچيد؛ از شدت گريه و ريزش اشك، چشمهايشرمقي براي ديدن نداشت.بايد كمكش كرد تا كنار قبر پدر برود.همين كه نگاهش بر خاك خاموش پدر مينشيند، ناله سر ميدهد، صدا به گريه بلند ميكند و خطاب به پدرميگويد:ـ نيرويم رفت، شكيباييام تمام شد، مورد شماتت دشمن قرار گرفتهام و غم و اندوه كمر به نيستيامبسته است.ـ پدر! سرگردان و حيران و تنها ماندهام، صدايم خاموش گشته، پشتم شكسته، زندگيم در هم ريختهو روزگارم تيره و تار گشته ....(1)
غم و اندوه آن چنان بر جانش فرو ريخته كه هر لحظه قلبش را بيشتر ملتهب ميسازد و توان و تحملش را ازاو ميربايد، گويي ناله بلندتر به گوش ميرسد:ـ پدر! به گريهها و نالههاي ابوالحسن (ع) گوش فرا ده كه امين تو، پدر حسنين، برادر،جانشين و حبيبت ميباشد، و كسي است كه تو او را از كودكي بزرگ كرده و در بزرگسالي، برادرشخواندي و او را نيكوتر از همة اصحاب و دوستان و مهاجرين و انصار به شمار آوردي. ماتم، همةما را در برگرفته و گريه نابودمان كرده و غم و اندوه از ما دست بردار نيست ....(2)
همچنان اشك ميريزد؛ همراهان به گرية او ميگريند؛ او را مينگرند كه با تمام احساس مشتي از تربت پاكپدر را برميگيرد و ميبويد، لحظهاي آرام ميگيرد و با خود زمزمه ميكند:ـ "كسي كه خاك احمد را ميبويد، هيچگاه زيان نميبيند، اگر تا آخر عمر خويش هيچ عطر ديگريرا نبويد".(3)
سپس دوباره مويه بر ميآورد :ـ اي پدر! پس از تو مصيبتهايي بر من فرود آمد كه اگر بر شانههاي روز روشن ميريخت، چهرهاشبه تاريكي ميگراييد و شب ميشد...به راستي اين كيست كه چنين ناله و فغان سر داده؟ اين كيست كه اينچنين از ستم ناكَسان، بهرسول خدا (ص) شكايت ميبَرد؟ اين كيست كه اينچنين تن و روحش را آزردهاند؟
آري، او فاطمه، دختر محمد (ص) خاتم پيامبران و پرورده دامان خديجه امالايتام است.رسول خدا (ص) دربارهاش ميفرمايد:«اي فاطمه، خداوند نامي از نامهاي خويش را براي تو برگزيده است. او فاطر (آفريننده) است وتو فاطمه.(4)
اكنون اين فاطمه فرزند رسول اكرم (ص) است كه چون پرندهاي مجروح و بال و پر شكسته وبا قلبي محزون، در گوشهاي از خانه نشسته و پيوسته اشك ميريزد! آيا چگونه ميتوان باور كرد اين همان"حبيبة مصطفي"(5) است كه دربارهاش فرمود:«فاطمه پارة تن من است؛ هر كس او را بيازارد، مرا آزرده، و هر كس او را به خشم آورد، مراخشمگين كرده است».(6)
و نيز ميفرمايد: خداوند به غضب فاطمه خشمگين گرديده، به رضاي او راضي ميشود.(7)
به حقيقت آيا اين همان "پارة تن رسول خداست" (8)كه اينگونه ميان در و ديوار فرياد "ي''''ا اَبَتاهُ ي''''ا رسولالله"سر ميدهد!؟ آيا اين همان "نور چشم مصطفي"(9) (است كه صورتش را با سيلي، بازويش را با تازيانه و پهلويشرا به غلاف شمشير اينچنين مصدوم و مجروح ساختهاند!؟ (10)چگونه اين نامردان و سيهروزانِ دو عالم به خوداجازه دادهاند كه حق اين مظلومة بيگناه (11)را غصب كرده، از ارث محرومش نمايند، پهلويش را بشكنند،فرزندش را به شهادت برسانند، به شوهرش ستم كنند و او را خوار سازند!؟ آيا ميتوان تصور كرد كه در منظرفاطمه ـ جگرگوشة پيامبر (12)ـ با گستاخي تمام ريسمان به گردن وليّ خدا بيفكنند و او را كشان كشان براي بيعتيشوم به مسجد ببرند؟ اي كاش در آن لحظه آسمان بر زمين فرو ميريخت و زمانه شاهد چنين حادثهاي نبود.آري اين همان "ميوة دل رسول" (13)خداست كه با همة صدمات و ضربات، دست حسن و حسين را گرفته و بهسوي قبر پيامبر روانه شده است. علي (ع) به سلمان ميگويد:"زود خودت را به قبر پيامبر برسان كه ميبينم مدينه به لرزه آمده است. به خدا قسم اگر دختر پيامبرمويش را پريشان و گريبانش را چاك زند و نزد پدر ناله كند، از اين مردم كسي باقي نميماند و زمين همه رافرو خواهد برد.سلمان نزد زهراي اطهر ميآيد و ميگويد: اي دختر پيامبر! خداوند پدرت را ماية رحمت عالميان قرارداد، ازنفرين اين مردم چشم بپوش! فاطمه (س) ميگويد:اي سلمان! آنان قصد كشتن علي را دارند و من (به اين ستم) شكيبايي ندارم؛ بگذار تا نزد قبر پدرمروم و مويم را افشان كنم و گريبانم را چاك زنم و به خدايم شكايت كنم.سلمان باز ميگويد: ميترسم زمين، مدينه را ببلعد. علي (ع) مرا به سوي تو فرستاده كه به خانهبرگردي و از نفرين مردم دست برداري! اين بار صديقة كبري (س) ميگويد: چون علي (ع) امر كرد،برميگردم و صبر ميكنم، سخنش را ميشنوم و اطاعتش ميكنم".(14)
عجبا! باز هم بايد صبوري كرد، بايد شكيبايي را همچنان پيشة خود ساخت، بايد در عمل نشان داد چرا بهلقب "ممتحنه" (15)مخصوص گشته است؟ و چرا "راضيه" و "مرضيه" ناميده شده؟ به راستي كه او مثل اعلاي"صابره" و "فاضله" و "والهه" است و در يك كلام شايسته و مصداق جميع اسماء حسني'''' است، اسماء حسناييكه هر كدام از آنها بيانگر يكي از صفات بارز و ويژگيهاي خاص الهي اوست.بدون شك يكي از بهترين راههايي كه ميتوان تا حدودي در شناساندن و ترسيم شخصيت آسماني هر يكاز معصومين (ع) پيمود، تعاريفي است كه از ناحيه خاندان عصمت و طهارت به دست رسيده است،زيرا آنان پس از خداوند، آشناترين خلق به خويشتن و راستگوترين مردم نسبت به معرفي خود بودهاند. بر ايناساس در مجموعة حاضر كه به مناسبت شهادت بزرگ بانوي اسلام حضرت فاطمة زهرا (س) تهيه شده،تلاش گرديده است با توجه به متون زيارات و روايات، به بعضي از اسامي و القاب حضرت صديقه طاهرهفاطمه زهرا (س) اشاره شود.اين نوشتار در دو بخش تنظيم شده: در بخش اول شرح و تفسير بعضي از اسامي و القاب مشهور حضرتآمده، و در بخش دوم تنها به ترجمة اجمالي القاب و اسامي آن حضرت بسنده شده و اميد است مورد استفادهخوانندگان محترم قرار گيرد.
اسامي، القاب و كنيههاي حضرت زهرا (س)
همانگونه كه گفته شد، هدف ما از بيان اسماء و القاب نيكوي سرور زنان حضرت فاطمه (س) بيانمطالب شگفتآور نيست، بلكه آگاهي بيشتر با بلنداي مقام آن بانوي آسماني است. بانويي كه در شمارمعصومين است. (16)بانويي كه محبت و ولايت او و خاندانش از فرايض ديني است. (17)بانويي كه "سرور بانوانبهشتي" است.(18)او كه عظمت و مقامش را فرداي قيامت بايد مشاهده كرد آن گاه كه منادي از فضاي عرش نداميكند: اي اهل محشر! سر به زير افكنيد و چشمهاتان را فرو بنديد تا فاطمه (س) از صراط عبور نمايد؛ وآن گرامي عبور ميكند در حالي كه هفتاد هزار نفر از حوريان بهشتي همراه اويند.(19)اين بزرگ بانو داراي اسامي و القاب بسيار زيبايي است كه هر يك از آنها بخشي از كمالات و والاييهاي وجودمبارك او را تعريف ميكند.امام صادق (ع) ميفرمايد: در نزد خداي عزّ و جلّ فاطمه را نُه نام است: فاطمه، صديقه، مباركه،طاهره، زكيه، راضيه، مرضيه، محدَّثه و زهرا. (20)
فاطمه: جدا شده از هر بدي
پيامبر اكرم (ص) ميفرمايد: همانا من دخترم را فاطمه نام نهادم، زيرا بدون شك خدايعزّ و جلّ فاطمه و دوستان او را از آتش دوزخ بازداشته است.(21)امام باقر (ع) نيز فرمود: هنگامي كه فاطمة زهرا (ع) پا به جهان نهاد، خداي تعالي فرشتهاي راامر فرمود كه اين نام (فاطمه) را بر زبان رسول مكرّم (ص) جاري نمايد. سپس پروردگار جهانيانفرمود: من به زلال علم شير را در وجود تو قطع كردم،(22) و تو را از ناپاكي بازداشتم. آنگاه امام باقر (ع) فرمودند: قسم به خداوند كه پروردگار متعال اين بانو را از علم انباشته و از ناپاكيهاي زنان در ميثاق ذرّ منع فرمودهو باز داشته است.(23)
صديقه: بسيار راستگو
صديقه يعني فردي كه هرگز دروغ نگفته و همواره گفتارش تصديق كنندة كردارش باشد و براستي كه حضرتصديقة كبري مَثَل روشن و اعلاي اين نام است، همانگونه كه امام كاظم (ع) نيز ميفرمايد: بيشكفاطمه (ع) بسيار راستگو و شهيده بود....(24)مباركه: با خير و بركت
راغب در مفردات ميگويد: جايي كه خير الهي به صورتي كه قابل نگهداري و شمارش و اندازهگيري ومحدود كردن نباشد، و هر كس به آن بنگرد، فزوني محسوسي در آن خير ميبيند، گويند در آن بركت است و آنموضع، مبارك است.در توضيح اين نام عزيز بايد گفت: خداوند انواع بركات و خوبيها را نصيب حضرت زهرا (س) نمود بهگونهاي كه نسل رسول خدا(ص) را در وجود او قرار داد و آن حضرت را مصداق بارز «كوثر»ـ خير فراوان ـ ساخت.طاهره: پاكيزه از هر گونه گناه و پليدي
امام باقر (ع) از پدران خود چنين نقل ميكند: "فاطمة زهرا (س) بدان سبب كه از هرگونه پليديو گناه، پاك بود طاهره ناميده شد...".(25)زكيّه : پيراسته و باتقوا
زكيّه به معني پاكيزه بودن از هرگونه پلشتي، گناه و يا صفات رذيله است. حضرت زهرا (س) مصداقبارز اين اسم ميباشد، همانگونه كه آن گرامي در بعضي زيارات به اين نام مورد خطاب واقع شده است: اَلسَّلامُعَلَيكِ اَيَّتُها الفاضلةُ الزَّكِيَّةُ؛(26)راضيه: خشنود به آنچه خداوند برايش مقدر فرموده؛
حضرت زهرا (س) داراي صفت رضا بود، يعني هر سختي، مصيبت و رنجي را كه تقدير الهي براي اورقم زده بود، تحمل ميفرمود و رضاي خداوند را در آن جستجو ميكرد.جابربن عبدالله انصاري گويد: روزي پيامبر(ص) وارد منزل فاطمة زهرا (س) شدند، درحالي كه عبايي از پشم شتر بر دوش حضرت فاطمه (س) بود و با دست آسيا ميكرد. پيامبر نگاهي بهفاطمة زهرا نمود و فرمود: عجله كن و تلخيهاي دنيا را برخود هموار نما، تا فردا (در بهشت) به نعمتهايجاودان آخرت نائل گردي، چرا كه خداوند آيهاي بر من نازل كرده و فرموده است: آنقدر پروردگارت به توميبخشد كه خشنود شوي: «و لسوف يعطيك ربك فترضي».(27)مرضيه: مورد خشنودي و رضايت خداوند
از رفيعترين درجات نزد پروردگار درجة مرضيّين است كه خداوند همواره از نائلين به اين مرتبه خشنود وراضي ميباشد. زهراي مرضيه، برترين بانويي است كه همواره مورد رضاي خداوند قرار گرفته است. دربسياري از فرازهاي زيارات آن حضرت به اين معني اشاره شده است: اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ.محدَّثه: كسي كه ملائكه با او سخن گويند
امام صادق ميفرمايد: همانا فاطمه (س)محدَّثه نام نهاده شد، زيرا فرشتگان پيوسته از آسمان فرودميآمدند و ـ همانگونه كه مريم دختر عمران را ندا ميدادند ـ او را نيز ندا ميدادند و ميگفتند:اي فاطمه! خداوند تو را برگزيده و پاكيزه گردانيد و بر زنان جهان برتري داد. اي فاطمه!پروردگارت را فرمانبردار باش و در پيشگاه او سجود كن و با ركوع كنندگان ركوع نما!از اين رو فاطمه (س) با فرشتگان سخن ميگفت و آنان نيز با او سخن ميگفتند.(28)زهرا : درخشنده
از امام صادق (ع) سؤال شد: چرا فاطمه (س) "زهرا" ناميده شده؟ فرمود: زيرا هنگامي كه درمحرابش به عبادت ميايستاد، نور او براي اهل آسمان ميدرخشيد، همچنان كه نور ستارگان براي اهل زمينميدرخشد.(29)برخي ديگر از نامهاي مشهور حضرت زهرا (س) بتول، حوراء، حوريه، ساجده، عذراء، كوكب،منصوره و مهديه است كه در اينجا به طور اختصار به شرح آنها ميپردازيم.
بتول: (هماره) پاك و مطهّر
بتول بانويي را گويند كه از عوارضي كه ديگر زنان در هر ماه بدان مبتلا ميشوند، مطهّر و مبرّاست.رسول خدا (ص) فرمود: فاطمه را بتول ناميدهاند زيرا به واسطة فضل، دانش، ايمان وشرافتش از ساير زنان زمانه جدا گشته است. (30)حوراء: فرشته مانند
پيامبر (ص) فرمودند: هرگاه مشتاق بهشت ميشوم، فاطمه (س) را ميبويم.فاطمه (س) بوي بهشت ميدهد. او فرشتهاي در قالب انسان است.(31)حوريه: فرشته خصال
پيامبر اكرم فرمود: زهرا (س) خلقتي از فرشتگان دارد كه در قالبي از انسانها قرار گرفته است.(32)ساجده: زني كه پيشاني بر درگاه حق بسايد
حضرت خديجه (س) فرمودند: فاطمه (س) آنگاه كه در رحم مادر بود با مادر خود سخنميگفت و آن زمان كه زاده شد، بر زمين سجده كرد و انگشتان خود را به طرف آسمان گرفت.(33)
عذراء: دوشيزه
اميرالمؤمنين (ع) فرمود: پيامبر اكرم (ص) به درگاه خداوند رو آورده، عرضه داشت ...خداوند! براي نزديك شدن به تو، بهترين زن برگزيده، مادر انوار مقدس (ائمهاطهار)، زن فرشته خصال و هميشهپاك، و بانوي عذراء، فاطمة زهرا را پيش تو شفيع قرار ميدهم.(34)كوكب : ستارة درخشان
امام صادق (ع) دربارة سخن خداوند «اللهُ نورُ السَّمواتِ وَ الارضِ مَثلُ نورِهِ كَمِشكو''''ة...» فرمودند:فاطمة زهرا ستارهاي نوراني در بين زنان اهل دنياست.(35)منصوره : ياري شده (از جانب خداوند)
پيامبر فرمودند: اي اصحاب من! آيا ميدانيد فاطمه از چه خلق شده است؟ عرضه داشتند: خدا و پيامبرشبر اين مطلب آگاهترند. پيامبر (ص) فرمودند: فاطمه، فرشته انساني است و تنها انسان نيست.مردم ـ كه سخن پيامبر را در نيافتند ـ عرضه داشتند: اين مطلب برايمان مشكل شد! ميفرمائيد فرشته است وانسان!؟ اين چگونه ممكن است!؟پيامبر فرمودند: ... جبرئيل يك سيب از بهشت برايم هديه آورد و سپس گفت: اي محمد! اين سيب را بخور.گفتم: اي دوست من! اين سيب هدية خداوند است، چگونه آن را بخورم؟ گفت: شما فرمان يافتهايد كه اينسيب را بخوريد. پس آن را شكافتم، ناگهان نوري از آن درخشيد، از آن نور در هراس شدم. جبرئيل ـديگربار ـ گفت: بخور! اين نور، نور فاطمة منصوره است.گفتم: منصوره كيست؟ گفت: دختر شما خواهد بود كه اسمش در آسمانها منصوره و در زمين فاطمه است.سؤال كردم: چرا در آسمان و زمين به اين نامها خوانده شده است؟ گفت: در زمين فاطمه است، زيرا آتشجهنم از شيعيان او برداشته شده، و از دشمنانش نيز محبّت او را گرفتهاند، و در آسمان او را منصوره گويند، بهخاطر سخن خداوند كه فرمود: "وَ يَومَئذٍ يَفرَحُ المُؤمِنونَ بِنَصراللهِ"؛ همانا فاطمه (س) ياري رساننده بهياران و دوستان خود ميباشد.(36)
مهديه : هدايت شده
فاطمه زهرا (س) از آن جهت مهديه ناميده شده كه مورد هدايت الهي قرار گرفته بود، و هر كس كهخداوند او را راهنمايي كند، هيچگاه گمراه نخواهد شد.پيامبر اكرم (ص) نيز در سخنان خود به اين موضوع اشاره ميكند و به حضرتزهرا (س) ميفرمايد: توفيقات الهي هميشه همراه تو بوده، و تو بانويي، و زن فهميده و خردمندي، كه ازسوي خداوند هدايت و مورد الهام واقع شدهاي.(37)كنيههاي حضرت
كنيههايي كه براي حضرت زهرا(س) ذكر كردهاند عبارتند از:ام الحسن : مادر حسن (س).ام الحسين : مادر حسين (ع)ام المحسن : مادر محسن.توضيح آن كه محسن فرزند گرامي حضرت فاطمه است كه در شش ماهگي سقط گرديد، و پيش از تولّد ازسوي جدّ بزرگوارش حضرت رسول (ص)نامگذاري شده بود.
ام الائمة : مادر ائمه (ع)
بدان جهت كه همة امامان معصوم (ع) فرزندان آن بانوي گرامي بشمار ميآيند، او را امّ الائمة گويند.ام ابيها: مادر پدرش؛
"فاطمه (س) را از آن رو ام ابيها گفتهاند كه آن حضرت پس از رحلت مادرش، براي پدر خويش چونمادري مهربان و دلسوز بود".(38)برخي القاب حضرت زهرا (س)
با توجه به احاديثي كه از پيامبر اكرم (ص) و ائمة معصومين وارده شده است، بعضي ديگر ازاسامي و القاب آن حضرت عبارتند از:انسيه : زني كه خصلتهاي خوب انساني در او متجلي است؛تقيّه : پاك و بيگناه؛
حبيبه : دوست و رفيق، دوست داشتني؛
حُرِّه : آزاده زن، زني كه اسير شهوت نيست؛
راكعه : اهل ركوع و تواضع در برابر خداوند؛
رشيده : فهميده و صاحب خرد؛
ريحانه : گل خوشبوي، لطيف و مهربان؛
زهره : درخشان، نوراني؛
سعيده: نيكبخت؛
سيّده : سرور، بانو؛
شهيده : زني كه در راه خدا جان را فدا نمايد؛
صابره : شكيبا و بردبار؛
صادقه : راستگو و درست كردار؛
صدوقه : راستگو با كرداري صحيح؛
عارفه : شناسا، با شناخت و درك كامل؛
عاليه : بلند همت و دورانديش؛
عديله : نظير و مانند. (فاطمة زهرا را "عديلة مريم"مينامند زيرا اين دو بانو ضرب المثل پاكي و طهارت بودهاند).عزيزه : ارجمند و گرانقدر؛
عليمه : دانشمند و آگاه؛
فاضله : زن صاحب فضيلت؛
فريده : زن يگانه، دُرّ نفيس؛
كريمه : اهل كرم و جود و سخاوت؛
كوثر : خير فراوان؛
مبشّره : بشارت دهنده؛
محموده : پسنديده، زن مورد پسند خداوند؛
مطهره : زن پاك و عاري از گناه و زشتي؛
معصومه : زني كه هيچ گاه گناه نكرده باشد؛
مُلهَمه : زني كه خداوند به او الهام ميفرستد؛
مُمْتَحنه : زني كه آزموده شده و از آزمايش خداوند سرافراز بيرون آمده است؛
موفّقه : زني كه توفيقات الهي همراهش باشد؛
مؤمنه: گرونده به خداوند؛
والهه : شيفته و شيدا (نسبت به خداوند)؛
وحيده : يگانه، بيهمتا.
1-شيخ عباس قمي ، بيت الاحزان ص 46.2- بيت الاحزان ص 46.3- بيت الاحزان ص 46. عوالم ج 11 ، ص 454.4- معاني الاخبار باب 27 ، ج 3 ، ص 55.5- اللهم صل علي ... حبيبه المصطفي ؛ خدايا بر محبوبه مصطفي درود فرست.6- بحار ج 43، ص 19.7- همان .8- اللهم صل علي ... فاطمه ... بضعه لحمه ؛ خدايا بر فاطمه پاره تن رسول خدا درود فرست .9- يا قره عين الرسول .... اشفعي لنا عند الله ؛ اي نور ديده رسول ! نزد خداوند شفيع ما باش.10- اللهم صل علي ... المغصوبه حقها ؛ خدايا بر آن بانويي فرو فرست كه حقش را تاراج كرده اند ؛
... الممنوعه ارثها ؛ از ميراثش محروم نمودند؛
... المكسوره ضلعها؛ پهلويش را شكستند؛
.... المظلوم بعلها ؛ به شوهرش ستم كردند؛
.... المقتول ولدها : فرزندش را كشتند؛ ( اشاره بهشهادت حضرت محسن (ع) قبل از تولدشان دارد ) .
و خذلوا بعلها؛ و شوهرش را واگذاردند.11- السلام عليك ايتها المظلومه المغصوبه؛ درود بر تو اي بانوي ستمديده كه حقش غصب شده.
اللهم صل علي ( فاطمه ) ... المظلومه ؛ خدايا بر فاطمه آن بانويي كه بر او ستم شده درود فرست.12- اللهم صل عي ... فاطمه ... فلذه كبده ؛ خدايا بر فاطمه جگر گوشه پيامبرت درود فرست.13- امالي شيخ صدوق* ص 99 . 100.14- بحار ج 28 ، ص 227.15- السلام عليك يا ممتحنه امتحنك الله الذي خلقك قبل ان يخلقك ؛ درود بر تو اي آزموده شده ،اي كه خدايت تو را آزمود،پيش از آنكه تو را بيافريند!16- امالي شيخ صدوق، ص 393.17- امالي شيخ مفيد، ص 27.18- امالي شيخ طوسي ، ج 1 * ص 83.19- امالي شيخ مفيد، ص 76.20- خصال ج 2 ، باب التسعه ، ج 3 ، ص 414.21- عيون اخبارالرضا ،ج 2 ، ص 46.22- توضيح مطلب اين است كه وقتي مي خواهند طفل را از شير بگيرند، جاي شير، به او غذاي كمكي مي دهند تا نوزاد از شير بريده شود * و خداوند نيز جاري علم را غذاي فاطمه قرار داده است .23- كافي ، ج 1 ،ك الحجه ، ص 460.24- همان ،ص 182.25- بحار ج 43، ص 19.26- بحار ج 100 ، ص 199.27- فاطمه زهرا بهجه قلب المصطفي ، ج 1 ، ص 189.28- علل الشرايع ، باب 146، ص 182.29- بحار ج 43، ص 12.30- لسان العرب ج 11 ، ص 43.31- قال رسول الله : ففاطمه خوراء الانسيه فاذا اشتقت الي الجنه شممت رائحه.32- قال رسول الله : ان فاطمه خلقت ً حوريه ً في صوره انسيه ( بحار ج 43 ، ص 7 ) .33- فاطمه زهرا بهجه قلب المصطفي ج 1 ، ص 183.34- عن علي بن ابي طالب (ع) قال : قال النبي (ص) : .... و اتقرب اليك يخيره الاخيار و ام الانوار و الانسيه الحوراء البتول العذراء فاطمه الزهراء ... ( بحار ج 96 ، ص 376. 384 ) .35- قال ابوعبدالله عليهالسلام في قول الله تعالي « الله نور السموات و الارض مثل نوره كمشكوه ... » فاطمه كوكب دري بين نساء اهل الدنيا ... (كافي ج 1 ، ص 195 ) .36- بحار ج 43 ، ص 17.37- قال رسول الله : ... موفقه رشيده مهديه ملهمه ... ( بحار ج 22 ، ص 492 ) .38- بحار ج 43 ، ص 16.