شالوده‏ي‏گفتمان‏اسلام‏درقرن‏بيست‏ويكم - شالوده گفتمان اسلام در قرن بیست و یکم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شالوده گفتمان اسلام در قرن بیست و یکم - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





شالوده‏ي‏گفتمان‏اسلام‏درقرن‏بيست‏ويكم

انساني‏نگري

انسانيت، به مدت زيادي موضوعِ بحثِ متفكران مسلمان بوده است. اما فقدان نهادهاي اسلامي كه امور انساني را پرورش دهند، مانع از پيشرفتِ معيارهاي انساني است. مسلمانان در كل، عاملِ انساني را در تفسير اسلام، گسترش تفكر اسلامي و تاريخ سازي، تقريبا كم اهميت دانسته و آن را به عنوان موضوع مهم تلقي نكرده‏اند.

مسلمانان به لحاظ نظري، ارزش انسانها، برابري مرد و زن، مقام و شأن انسان و اعتقاد به هوش و استعداد انسان را از قرآن و حديث نقل قول كرده اما بدان عمل نمي‏كنند! در واقع حكم‏رانان و بيش‏تر گروه‏ها، هم‏چنان اين ارزش‏ها را زير پا مي‏گذارند.

به نظر مي‏رسد لازم است بر اساس پذيرش عامل انسان و تأثير آن در توسعه‏ي تفكر اسلامي، بازنگري مفهومي در تفكر اسلامي كنوني صورت گيرد.

واقع‏گرايي

نشانه‏ي نگرش غالب در قبال پيشرفت‏هاي جهاني و رخدادهاي منطقه‏اي، طغيان‏هاي عاطفي است كه در بهترين حالت، واكنش در بدترين حالت، بي تفاوتي است.

رسانه‏ها در مقياسي بسيار گسترده در مورد وضع بد معيشتي برخي مسلمانان به انجام گزارش مي‏پردازند. بيش‏تر مسلمانان از سطح پايين زندگي برخوردار بوده و از معضلات اجتماعي حادّ رنج مي‏برند. به نظر مي‏رسد مسلمانان بر واقعيت‏هاي ناخوشايند خود تسلّط ندارند، غالب آنها با افكار، اميدواري و حالت‏هاي معنوي، اما با تدابير عملي كمتر، خود را تسلي مي‏بخشند. پرواضح است كه بايد اين موضوعات را با حس قويتري از واقع‏گرايي قرار داد و از «بلاغت» به «عمل» حركت كرد. بايد اولويت‏ها را دوباره تعريف كرد، در دستورالعمل‏ها بازنگري كرده و منابع را تغيير داد. بايد مسلمانان بيش‏تر در مسايل كنوني به بحث بپردازند و درگير موضوعات انتزاعي نشوند و يا صرفا به صحبت درباره‏ي تاريخ خود بدون هيچ ربط عملي به مسايل حال و آينده نپردازند. ما معتقديم تأكيد بيش‏تر به يك نگرش واقع‏بينانه و عملي در گفتمان اسلامي ضرورت دارد.

نگاه به آينده

در حالي كه اكثر مسلمانانِ متعهد تحت تأثير نيروي سنّت و عقيده قرار دارند، تنها عده‏ي معدودي، از نظر اخلاقي خود را موظف به عمل دانسته و در قبال نسل‏هاي آينده احساس مسئوليت مي‏كنند. يك مسلمان متعهد طبيعتا بايد به مسئوليت‏هاي خود در ارتباط با حال و آينده‏ي نزديك بيانديشد. اما متأسفانه تنها گروه‏هاي خاص و افراد اندكي به دراز مدت انديشه كرده و در قبال نسل‏هاي آينده احساس مسئوليت مي‏كنند. علي رغم اين كه بديهي است مسايل امروز ريشه در گذشته دارند، اما ارتباط اكثر مسلمانان بيش‏تر با گذشته است تا با آينده.

گفتمان محوري

اسلام يكي است اما استنباط ما بنابر اختلافات زماني، موقعيت‏ها و پيشينه‏ها ممكن است تغيير كند. بدون گفت و گو و تحمل ديگران، تعاون و پيش رفتي در دنياي مسلمانان صورت نخواهد گرفت. اسلام قرن بيست و يكم مي‏كوشد تا دريابد پيامِ اسلام تا چه حد معنا و مفهوم خود را در ادعاها و ضد ادعاهاي مسلمانان از دست داده است. و مي‏كوشد تا مرام نامه‏اي براي ديدگاه‏هاي متفاوت اسلام گرايان در مورد موضوعات معاصر ارايه دهد. بحث را رواج داده و تشويق به تحمل ديدگاه‏هاي متنوع ديگران مي‏كند. مي‏كوشد تا با استفاده از آزاد انديشان، فعالان و به ويژه روشنفكرانِ جنبشِ اسلامي به اين بحث غنا بخشند.

/ 1