دانش فهرست نویسی نسخه های خطی (2) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دانش فهرست نویسی نسخه های خطی (2) - نسخه متنی

علی صدرایی خویی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





دانش فهرست‏نويسي نسخه‏هاي خطي

در شماره پيشين، گزارشي از دانش فهرست نويسي نسخه‏هاي خطي ارائه شد كه موضوع‏هايي همانند: پيشينه فهرست نويسي در تمدن اسلامي، فهارس عمومي، فهرست‏هاي مذهبي، فهرست آثار دانشمندان، فهرست كتابخانه‏ها، روش فهرست نويسي، كتاب‏شناسي، عنوان كتاب و پاره‏اي مطالب ديگر را بررسيديم. آنچه درباره «عنوان كتاب» گفتيم، عبارت بودند از:

1. ذكر نام كامل كتاب؛



2. ذكر عنوان مشهور يا نام‏هاي ديگر كتاب؛



3. رسم الخط عنوان؛



4. يقين به عنوان كتاب؛


5. كتاب‏هاي مجهول العنوان. اكنون در ادامه، مباحث «عنوان كتاب» را پي مي‏گيريم:

6. نام‏هاي ديگر كتاب: براي برخي كتاب‏ها به مرور زمان چند نام اشتهار يافته است. در فهرست اين گونه كتاب‏ها، ابتدا نامي كه مؤلف براي اثرش انتخاب نموده به عنوان نام اصلي ذكر گرديده و پس از آن، ديگر نام‏ها به عنوان نام‏هاي فرعي ذكر مي‏گردد.

7. كتاب‏هايي كه عنوان خاصي ندارند: برخي مؤلفان براي كتاب خود عنواني انتخاب نمي‏كنند. فهرست اين گونه كتاب‏ها با دشواري‏هاي زيادي مواجه بوده و در هر فهرست، نامي براي آن ذكر شده، و همين امر موجب مخفي ماندن نسخه‏هاي آن گرديده است.

8. كتاب‏هاي چند عنواني: برخي مؤلفان براي كتاب‏هاي خود چند نام انتخاب نموده‏اند كه همين امر نيز موجب ناهم‏آهنگي در فهرست اين گونه كتاب‏ها گرديده است.

مؤلف

دومين گزينه مهم بعد از عنوان كتاب در نسخه‏هاي خطي، تشخيص مؤلف كتاب است. اولين راه مطمئن براي شناسايي مؤلف، مطالعه مقدمه كتاب است؛ چون اغلب نويسندگان در مقدمه كتاب، نام خود را ذكر نموده‏اند. ولي اين مسأله مشكل ديگري را ايجاد مي‏كند؛ زيرا نامي را كه مؤلفان در مقدمه كتابشان ذكر مي‏كنند، اغلب با نام‏هاي مشهور آنان مطابقت ندارد.

اگر نام مؤلف را از طريق مذكور نتوان تشخيص داد، نوبت به يادداشت‏هاي برگ اول، آخر و عطف نسخه مي‏رسد كه در اغلب نسخه‏هاي خطي، نام كتاب در آن‏ها درج شده است. اما براي اطمينان از اين نام‏ها، بايد به مصادر اصلي مراجعه كرد، تا صحت آن مورد ارزيابي قرار گيرد.

اگر از اين طريق نيز نتوان نام مؤلف را تشخيص داد، فهرست‏نگار با اتكا به اطلاعات و محفوظات و تجارب خود، راه‏هايي را براي كشف نام مؤلف در پيش مي‏گيرد؛ اما اگر نامي را تشخيص داد، بايد به صحت آن اطمينان داشته باشد.

اگر فهرست‏نگار به هيچ طريقي نتواند نام مؤلف را تشخيص دهد، بايد قرايني را از كتاب استخراج كند كه دلالت بر عصر مؤلف و تعيين محدوده زندگي وي داشته باشد. اين قراين، متعدد هستند، كه مهم‏ترين آن‏ها عبارتند از:

ـ كساني كه مؤلف از آن‏ها مطالبي را نقل مي‏كند؛

ـ كتاب‏هايي كه مؤلف از آن‏ها مطالبي را نقل مي‏كند؛

ـ مطالبي كه مؤلف در مواردي از خود و يا نسبت به خود ذكر نموده است.

نكته مهم در مورد كتاب‏هاي مجهول المؤلف آن است كه ذكر نكردن نام مؤلف براي فهرست‏نگار ـ اگر اين مسأله بعد از تلاش لازم براي شناسايي مؤلف صورت گرفته باشد ـ عيب تلقي نمي‏شود. بنابراين در مواردي كه فهرست‏نگار يقين به نام مؤلف نداشته و احتمالي را قوي تشخيص مي‏دهد، بايد با عبارت‏هايي مانند: «گويا از...» و «احتمالاً از آثار...» خواننده را نسبت به نامي كه ياد شده هشدار دهد.

لغت يا زبان كتاب

لغت و زباني كه كتاب به آن لغت نوشته شده، در فهرست از اهميت ويژه‏اي برخوردار است. خواننده فهرست به محض رويارويي با عنوان كتاب، مي‏خواهد درباره لغت و زبان آن اطلاع داشته باشد. در فهرست بايد در اين باره چند مطلب رعايت شود:

1. ذكر لغت كتاب بعد از عنوان آن؛

2. كتاب‏هاي چندزبانه؛ برخي از كتاب‏ها به چند لغت تأليف شده يا چند لغت در آن مورد استفاده قرار گرفته است؛ مانند جُنگ‏ها، كشكول‏ها، فرهنگ‏ها و... . در اين گونه موارد، لغت آن كتاب، همه لغت‏هاي به كار رفته مي‏باشد.

در مورد كتاب‏هايي كه ترجمه، شرح و يا حاشيه بر كتاب ديگري هستند، ملاك لغت آن، لغت شرح يا ترجمه است، نه لغت متن؛ مانند تفسير روض الجنان و روح الجنان، مشهور به تفسير ابوالفتوح رازي. در اين كتاب گرچه متن اصلي آن كه قرآن كريم است، به عربي است، ولي زبان آن فارسي مي‏باشد. در فرهنگ‏هاي دو زبانه يا چندزبانه نيز، بايد زبان توضيح و تفسير ذكر شود، نه زبان لغات اصلي؛ حتي بهتر است كه هر دو زبان يا چند زبان ذكر گردد؛ مثلاً در مورد منتهي الارب، نوشته مي‏شود: «فرهنگ عربي به فارسي».

موضوع

يكي از گزينه‏هاي مهمي كه در نسخه‏هاي خطي حايز اهميت است، تعيين موضوع آن است. اين مسأله به دليل آن است كه رشته‏هاي مختلف علوم اسلامي، ارتباط نزديكي با هم داشته و معمولاً يك كتاب با توجه به جهات گوناگون، در موضوعات چندي داخل مي‏شود. مشكل ديگر در اين زمينه، وجود نداشتن يك تقسيم‏بندي صحيح و جامع موضوعي در علوم اسلامي است.

دو مسأله مذكور، موجب گرديده كه در فهرست‏هاي نسخه‏هاي خطي، براي يك كتاب، موضوعات مختلفي ذكر گردد.

بهترين راه آن كه ابتدا يك تقسيم‏بندي ساده در موضوعات علوم اسلامي صورت گيرد، پس از آن زيرمجموعه‏هاي فرعي هر موضوع تعيين گردد، و در تعيين موضوع كتاب، ابتدا موضوع كلي، و پس از آن موضوعات فرعي آن ذكر شود.

توضيحات كتاب‏شناسي

در اين قسمت، چكيده‏اي درباره مطالب كتاب آورده مي‏شود، و رعايت چند نكته در آن ضروري است:

الف) اگر كتاب از كتاب‏هاي مشهور باشد، مي‏توان به جاي پرداختن به اين موضوع خواننده را به مصادر معتبري كه كتاب‏شناسي آن كتاب در آن ذكر گرديده، راهنمايي كرد.

ب) اگر كتاب از كتاب‏هاي شناخته شده نباشد و نسخه آن نادر يا منحصر باشد، در اين صورت آوردن كتاب‏شناسي لازم و ضروري است، و چند مطلب بايد در آن رعايت شود:

1. اگر مؤلف كتابش را براي كسي نوشته يا به كسي تقديم نمود، نام آن شخص ذكر مي‏شود؛

2. آوردن تاريخ اتمام تأليف كتاب؛

3. آوردن تعداد فصل‏ها و بخش‏هاي كتاب و عنوان آن‏ها؛

4. برشمردن ويژگي‏هاي منحصر كتاب، تا خواننده به وسيله آن بيشتر با كتاب آشنا گردد؛

5. اگر عنوان كتاب و يا مؤلف آن ناشناخته باشد، توضيحات مربوط به عنوان يا مؤلف در اين قسمت درج مي‏گردد.

آغاز كتاب يا نسخه

در اين قسمت، مقداري از آغاز كتاب (حدود يك سطر تا 2 سطر) نقل مي‏گردد. اگر در نسخه، برگ‏هايي از آغاز افتادگي داشته باشد، يا نسخه موجود يكي از مجلدات كتاب باشد، آغاز را به عنوان «آغاز نسخه» يا «آغاز جلد دوم يا سوم» ذكر مي‏كنيم.

در آغاز تعدادي از كتاب‏ها، مؤلف مطالبي را ذكر كرده و خطبه‏اي ايراد نموده كه همانند ديگر كتاب‏ها است. در اين صورت، بعد از ذكر چند كلمه‏اي از خطبه، سه نقطه گذارده و از عبارت‏هايي كه اختصاص به كتاب دارد، نقل مي‏كنيم.

در برخي از كتاب‏ها، كاتبان قبل از آغاز كتاب، از مؤلف با آوردن جملات دعايي تجليل و ياد مي‏كنند؛ با اين عبارت «قال...». در اين گونه موارد، چند كلمه از عبارت مؤلف را ذكر نموده و سه نقطه گذارده، از آغاز كتاب نقل مي‏كنيم.

در ديوان اشعار، ابتدا شاعر مقدمه‏اي نثري انشا نموده و سپس قصايد و غزليات و رباعيات را ذكر مي‏نمايند. در اين گونه موارد، بايد چند آغاز براي كتاب در نظر گرفت:

آغاز مقدمه؛ آغاز قصايد؛ آغاز غزليات؛ آغاز رباعيات. برخي ديگر از كتاب‏ها نيز داراي چند بخش بوده و هر بخشي داراي آغاز و خطبه‏اي مستقل است. در اين صورت هم چند آغاز براي آن كتاب نقل مي‏شود؛ مانند مثنوي مولوي، كه مي‏نويسيم: آغاز دفتر اول، آغاز دفتر دوم و... .

انجام كتاب يا نسخه

انجام كتاب داراي سه بخش است: پايان مطالب علمي كتاب؛ كلمات دعايي مؤلف در آخر كتاب؛ كلمات دعايي كاتب در پايان نسخه.

در نقل انجام كتاب بايد جمله‏اي از پايان مطالب علمي كتاب نقل شود، پس از آن سه نقطه گذارده و از انجام كلمات دعايي مؤلف يك سطر نقل مي‏شود؛ اما كلمات كاتب، به عنوان پايان كتاب محسوب نمي‏شود.

در مواردي كه نسخه از انجام، افتادگي داشته باشد يا نسخه موجود، مجلد اول يا مياني كتاب مي‏باشد، از عبارت: «انجام نسخه»، «انجام جلد اول»، «انجام جلد دوم» استفاده مي‏كنيم.

مباحث كتاب

در هنگامي كه نسخه‏اي شامل تمامي كتاب است، در اين بخش چيزي نمي‏نويسيم؛ ولي هنگامي كه نسخه شامل بخشي از كتاب باشد، در اين قسمت بخش موجود را تذكر مي‏دهيم.

به عنوان نمونه، اگر نسخه ما مصحفي از قرآن باشد و فقط شامل نيمه اول قرآن باشد، مي‏نويسيم: «نسخه موجود، شامل ابتداي قرآن تا پايان سوره كهف است». اما اگر نسخه موجود، يكي از مجلدات كتاب است، در اين بخش چنين مي‏نويسيم: «نسخه موجود جلد دوم كتاب است» يا «نسخه موجود، شامل دفتر اول تا سوم مثنوي است».

افتادگي‏هاي نسخه

اگر برگ‏هايي از آغاز، انجام يا وسط نسخه افتاده باشد، در اين بخش درج مي‏كنيم؛ مانند: «نسخه موجود از آغاز، افتادگي دارد» يا «نسخه موجود از آغاز، انجام و وسط، افتادگي دارد».

در برخي از نسخه‏ها، اوراق نسخه جا به جا شده و نامرتب صحافي شده است كه در اين بخش توضيح مي‏دهيد.

در برخي از نسخه‏ها هم اوراق افتاده از آغاز، انجام يا وسط نسخه، بعدا كسرنويسي شده كه در اين صورت مي‏نويسيم: «سه برگ اول نسخه، نونويسي شده است» يا: «چند برگ آغاز و انجام نسخه، نو نويسي است».

آسيب‏ها و ترميم‏ها

نسخه‏هاي خطي در طول سال‏ها آسيب ديده و نقص‏هايي در آن‏ها ايجاد مي‏شود و پس از آن توسط اشخاصي ترميم شده و مجددا بازسازي مي‏شوند. در ذكر آسيب‏ها و ترميم‏ها، دو هدف عمده، منظور نظر فهرست‏نويس است

هدف اول:

يادآوري صدمه‏هايي كه در اين آسيب‏ها و ترميم‏ها ممكن است به مطالب كتاب وارد آمده و كيفيت نسخه را پايين آورده باشد.

هدف دوم:

تذكر به دارندگان نسخه است كه نسخه را آفت‏زدايي نموده و از آسيب‏هاي زياد جلوگيري نمايند.

در فهرست‏ها، عمده نظر مؤلف، متوجه هدف اول است. بنابراين، بايد آسيب‏هايي كه نسخه را از استفاده علمي ساقط مي‏كنند، ذكر شود، تا خواننده بتواند در مراجعه به نسخه، راحت‏تر تصميم بگيرد. مثلاً در برخي از نسخه‏ها، صفحات اول و آخر نسخه به مرور زمان فرسوده و پاره شده و پس از آن، صحافان ناشي با چسباندن يك كاغذ، مطالب بيشتري از نسخه را از بين برده‏اند. مركّبِ برخي از نسخه‏ها هم در اثر رطوبت كم‏رنگ شده و قابل قرائت نيستند و يا در اثر موريانه‏خوردگي، آسيب‏هاي جدي به مطالب آن‏ها وارد شده است. اين گونه آسيب‏ها نيز در اين بخش ذكر مي‏گردد.

اين بود عمده مطالب كتاب‏شناسي كه در اغلب فهرست‏هاي نسخه‏هاي خطي، مدنظر مؤلفان قرار دارد. البته در تقديم و تأخير آن‏ها، در فهرست‏ها اختلافي به چشم مي‏خورد، ولي اصول مطالب يكي است.

بخش دوم: نسخه‏شناسي

بعد از اتمام مطالب كتاب‏شناسي، مطالب مربوط به نسخه‏شناسي ذكر مي‏شود. مقصود از مطالب نسخه‏شناسي، ويژگي‏هايي است كه فقط در نسخه مورد بحث وجود دارد و در ديگر نسخه‏ها به چشم نمي‏خورد. بنابراين در بخش كتاب‏شناسي، كتاب‏ها و عنوان‏هاي تكراري وجود دارد، اما در بخش نسخه‏شناسي، هر نسخه‏اي به خودش منحصر است و نسخه مكرر، معني ندارد. به همين خاطر مي‏باشد كه هر نسخه‏اي با ارزش و داراي اهميت است.

اما اطلاعاتي كه بايد در اين بخش، از نسخه‏ها استخراج و نقل گردد، عبارتند از:

1. نوع خط و ويژگي‏هاي آن

در اين بخش، نوع خطي كه نسخه با آن تحرير شده (نسخ، نستعليق، ثلث، تحريري و...) ذكر مي‏گردد. پس از ذكر نوع خط، بايد خصوصيات آن نيز ذكر گردد. خصوصيات خط بر دو بخش است: خصوصيات هنري (مانند زيبا و فني بودن خط) و خصوصيات علمي (مانند خوانا بودن، داراي اعراب بودن كلمات و...).

ذكر خصوصيات علمي خط در فهرست‏ها از اهميت بيشتري برخوردار است؛ زيرا خيلي از خط‏ها از نظر هنري داراي امتياز بالايي هستند، ولي از نظر علمي اعتبار و ارزشي ندارند؛ مانند خط شكسته نستعليق كه از نظر هنر خطاطي مورد توجه است، اما از جهت علمي، موجب ناخوانا بودن و اشتباه خوانده شدن بيشتر كلمات گرديده و اصولاً يكي از دلايل عمده تصحيف كتاب‏ها، همين نوع خط‏ها بوده است.

براي اين كه خواننده فهرست‏ها بهتر بتواند در انتخاب نسخه‏ها براي مراجعه تصميم بگيرد، خصوصيات علمي خط ذكر مي‏گردد؛ مانند: «نسخه‏هاي نازيباي خوانا»، «شكسته نستعليق ريز، كه در اغلب موارد به دشواري قابل قرائت است»، «خط تحريري ناخوانا» و... .

برخي از نسخه‏ها به چند خط تحرير شده است كه بايد تذكر داده شود؛ مانند تفاسير قرآن كه در آن‏ها قرآن با يك خط و تفاسير با خط ديگر تحرير شده است.

2. كاتب نسخه

در اين بخش، كاتب نسخه ذكر مي‏شود. در اين رابطه، توجه به چند امر ضروري است:

الف) چون اغلب كاتبان، شخصيت‏هاي ناشناسي هستند، بايد از هر گونه تصرف و جا به جايي در نام آن‏ها خودداري كرد و نام وي را آن چنان كه خود ذكر نموده نقل نمود.

ب) بايد مطالبي كه كاتبان نسبت به خود ذكر مي‏كنند، دقيقا ذكر شود؛ مانند عبارت‏هايي نظير «قمي المولد»، كاشاني المسكن» و... .

ج) اغلب كاتبان براي رعايت احترام، نام پدرشان را جلوتر از نام خود ذكر مي‏كنند؛ مانند «ابن محمدعلي»، كه در واقع «علي بن محمد» است. در اين گونه موارد، مشكلاتي براي فهرست‏نگاران ايجاد مي‏شود و آن هنگامي است كه اسم كاتب يا اسم پدر وي مركب باشد؛ مانند «ابن محمدعلي محمد». در اين گونه موارد چون دو نوع قرائت صحيح احتمال دارد؛ «محمد بن محمدعلي» و «علي محمد بن محمد»، بنابراين بهتر است كه در اين گونه موارد، عين عبارت كاتب درج شود.

گاهي كاتبان توضيحاتي را در مورد كار خود ذكر مي‏كنند؛ مانند نسخه‏اي كه از روي آن استنساخ نموده‏اند يا چندمين نسخه‏اي كه استنساخ كرده‏اند. اين گونه مطالب، حتما بايد در فهرست ذكر گردد.

در صورتي كه نام كاتب در پايان نسخه ذكر نگرديده باشد، اگر نسخه داراي چند جزء است، بايد پايان اجزاي نسخه بررسي شود؛ چون در خيلي از نسخه‏ها، كاتب نام خود را در پايان اجزا ذكر نمود است. هم چنين در برخي از موراد، نام كاتب در اول نسخه ذكر مي‏گردد كه در اين گونه موارد، اين نام‏ها بايد با توضيح ذكر گردد؛ مانند: «در اول نسخه، نام كاتب... ذكر شده است».

در صورتي كه به هيچ نحوي نتوان نام كاتب را به دست آورد، از عبارت «كاتب نسخه: نامعلوم» استفاده مي‏كنيم.

3. تاريخ كتابت

در نقل تاريخ كتابت، بايد به چند مسأله توجه شود:

الف) تمامي اطلاعات مربوط به آن، از قبيل نام روز هفته، روز ماه، ماه و سال نقل شود؛ مانند: «شنبه، 28 ربيع الاول 1080».

ب) در برخي از نسخه‏ها، كاتبان پس از ذكر تاريخ هجري قمري، تاريخ‏هاي ديگري را ذكر مي‏كنند. اين گونه تاريخ‏ها، داراي فوايد زيادي است و بايد نقل گردد؛ مانند: «20 صفر 1112، برابر با 2 مرداد 1090 هجري شمسي» يا «20 صفر 1112، برابر با چهل و يكمين سال سلطنت اورنگ شاه».

ج) در تعداد زيادي از نسخه‏ها، تاريخ كتابت به صورت اشاره‏اي و رمزگونه نوشته شده كه در استخراج تاريخ آن‏ها بايد دقت كافي اعمال شود؛ مانند: «روز هفتم از دهه دوم از ماه چهارم از سال دوم از دهه چهارم از سده دوم از هزاره دوم» كه برابر است با 17 ربيع الثاني 1132.

د) در تعدادي از نسخه‏ها، كاتبان، تاريخ اتمام كتابت را با شعر (به صورت ماده تاريخي در آورده‏اند، كه از جهت ادبي حايز اهميت بوده و بايد نقل شوند، يا حداقل تذكر داده شود.

4. محل كتابت

در نقل محل كتابت، چند امر اهميت دارد:

الف) نام جاها و شهرها، همان طور كه كتاب نوشته نقل گردد؛ چون اسامي خيلي از روستاها و شهرها دچار تغييراتي در تلفظ و رسم الخط گرديده كه اين تغييرات نبايد در نقل محل كتاب دخالت داده شوند.

ب) كاتبان، اغلب نام شهرها را با اوصاف و القابي كه در آن زمان رايج بوده ذكر كرده‏اند، كه بايد آن اوصاف نقل شوند؛ مانند: «دار السلطنه تبريز»، «دار المرز رشت» و «دار السلام بغداد».

ج) برخي از مكان‏هاي جغرافيايي، بعد از كاتب دچار تغييراتي شده، مثلاً روستا تبديل به شهر شده است، ولي كاتب طبق زمان خود تعبير به «قريه» كرده، كه نبايد تغييري در اين گونه موارد داده شود؛ مثل «قريه آران».

مشخصات سفارش‏دهنده كتابت

تعداد زيادي از نسخه‏ها به سفارش ديگران كتابت شده و كاتب بعد از پايان كتابت، معمولاً يادآوري مي‏كند كه نسخه را براي فلان شخص تحرير نموده است. در اين گونه موارد بايد اين اسامي نقل شود، چون اغلب اين افراد امروزه شناخته شده نيستند، بنابراين بايد اوصاف و القابي كه كاتب براي وي ذكر نموده، عينا نقل گردد.

واقف و تاريخ وقف

اگر نسخه داراي واقف است، نام وي، تاريخ وقف، كاتب وقف نامه، تاريخ كتابت، موقوف عليه و نام متولي وقف هم درج مي‏گردد.

تزيينات نسخه

در اين بخش، خصوصيات و ويژگي‏هاي تزيين نسخه، مانند، شَنْگَرْف بودن عنوان، باب‏ها و نشاني‏ها، جدول‏كشي بودن صفحه‏ها، نوع جدول‏كشي، سرلوح‏ها، كتيبه‏ها و... ذكر مي‏گردد.

يادداشت حاشيه‏ها

در حاشيه اغلب نسخه‏ها مطالبي تحرير شده كه در اين جا نوع آن حواشي ذكر مي‏شود. در اغلب نسخه‏ها، بعد از پايان تحرير نسخه، آن را با نسخه اصل كه اين نسخه از روي آن كتابت شده، مقابله و تصحيح مي‏كنند و آن را با علامت «بلغ» ثبت مي‏كنند، كه آن هم داراي اقسام مختلفي است: «بلغ سماعا، بلغ قرائة، بلغ مني قرائة ايده اللّه‏ و...». در اين گونه موارد، ضمن يادآوري مقابله نسخه، نوع بلاغ و عبارت آن ذكر مي‏گردد.

گاهي مقابله و تصحيح را فرد ديگري غير از كاتب انجام داده است، كه در اين صورت، نام تصحيح كننده ذكر مي‏گردد.

اغلب مطالبي كه در حاشيه نسخه‏ها نوشته مي‏شود، فاقد نام نويسنده بوده و در اغلب موارد، نام حاشيه‏نويس با رمز بيان شده است. در اين گونه موارد نوشته مي‏شود: حواشي به امضاي «م.ح، رحمه‏اللّه‏»، يا حواشي به امضاي «محمد عفي عنه»، يا «حواشي به امضاي «ن» و... .

بايد توجه داشت كه ذكر دعاهاي بعد از رمز، اهميت زيادي دارد.

در برخي از نسخه‏ها، مخصوصا ديوان اشعار، مطالب را در متن و حاشيه تحرير مي‏كنند. براي اين كار، ابتدا صفحه را جدول‏بندي نموده و به متن و حاشيه تقسيم مي‏كنند، بعد، شروع به تحرير مي‏كنند. در تحرير نسخه، ابتدا متن صفحه را تحرير و پس از اتمام متن، ادامه مطلب را از حاشيه بالاي صفحه ادامه داده و حاشيه جانبي و بعد از آن، حاشيه پاييني را تماما مي‏نويسند، و پس از آن به صفحه بعدي منتقل مي‏شوند. در اين گونه موراد، بايد تذكر داده شود كه مطالب كتاب در متن و حاشيه تحرير شده است.

در حاشيه برخي از نسخه‏ها، كتاب‏هاي ديگري غير از كتاب متن، تحرير شده كه اين گونه كتاب‏ها بايد مستقلاً فهرست شده و تذكر داده شود كه در حاشيه برگ‏هاي ... تا ... تحرير شده است.

برخي از نسخه‏ها داراي چند ستون براي حاشيه‏نويسي هستند كه بايد از آن‏ها به حاشيه اول و دوم و... تعبير كرد. متن صفحه، اصل قرار مي‏گيرد و حاشيه دور متن، حاشيه اول و حاشيه دور حاشيه اول، حاشيه دوم ناميده مي‏شود.

يادداشت‏هاي برگ‏هاي اول و آخر نسخه

در اغلب نسخه‏ها، براي حفاظت صفحات اصلي نسخه، چند برگ سفيد در اول و آخر نسخه تعبيه شده است. در اين برگ‏ها به مرور زمان مطالب ارزشمندي تحرير شده كه توجه بدان‏ها ضروري است. نوع اين يادداشت‏ها از تنوع زيادي برخوردار است، ولي اغلب آن‏ها عبارتند از:

الف) تملك نسخه:

يادداشت‏هايي مبني بر وارد شدن نسخه در ملكيت نويسنده كه در اين گونه موارد، مثلاً نوشته مي‏شود: «در برگ اول نسخه، تملك محمد اسماعيل مازندراني در سنه 1112 ديده مي‏شود».

اگر مالك اطلاعات ديگري را نقل نموده باشد، مانند قيمت خريد نسخه، محل خريد و از كسي كه نسخه را خريده، در صورت اهميت نقل مي‏شود.

مالكان، اغلب بعد از يادداشت تملك خود، مهر خود را زير يادداشت حك مي‏كردندكه در اين گونه موارد، شكل مهر و نقش داخل آن ذكر مي‏گردد.

ب) تاريخ ولادت‏ها و وفات:

در تعدادي از نسخه‏ها تاريخ ولادت يا وفات افراد مشهوري تحرير شده و گاهي براي آن‏ها ماده تاريخي هم ذكر شده، كه در اين گونه موراد بايد اشاره به چنين يادداشت‏هايي بشود.

خلاصه، اگر در برگ‏هاي اول و آخر نسخه يادداشت‏هاي مهمي وجود داشته باشد، بايد نقل گرديده و يا لااقل به موضوع آن‏ها اشاره شود.

نوع كاغذ

شناخت نوع كاغذ، يكي از اركان مهم فهرست نويسي نسخه‏هاي خطي است؛ ولي با توجه به تنوع بي‏شمار كاغذهاي مصرف شده در نسخه‏هاي خطي، تشخيص اين امر بسيار سخت و دشوار و اغلب بين فهرست نويسان توافقي وجود ندارد؛ چنان چه فهرست نويسي، كاغذ نسخه‏اي را سمرقندي تشخيص داده، ولي ديگري همان كاغذ را «خانبالغ» تشخيص مي‏دهد. به همين دليل، به نظر مي‏رسد كه بايد براي تشخيص كاغذ نسخه‏هاي خطي، مراكزي تخصصي تشكيل و اقسام كاغذها با ضبط نمونه‏هايي در آن جا شناسايي گردد و بر اساس آن اطلاعات و نمونه‏ها، كاغذ نسخه‏ها دقيقا شناسايي شوند.

آنچه ذكر شد، مربوط به تشخيص دقيق نوع كاغذ نسخه‏ها بود، اما تشخيص خصوصيات كلي، مانند كهن‏بودن كاغذ نسخه، آهاردار بودن كاغذ و... ، اغلب فهرست نويسان با آن آشنايي كامل دارند. امروزه در اغلب فهرست‏هايي كه جديدا منتشر گرديده، با توجه به همان مشكلي كه در ابتداي اين سرفصل ذكر گرديد، نوع كاغذ نسخه از گزينه‏هاي اطلاعاتي حذف شده است.

نوع جلد

جلد نسخه از چند جهت مورد توجه است:

1. نوع ساخت جلد؛

2. جنس جلد؛

3. تزيينات و نقش‏هاي جلد.

البته توجه به ظرافت‏ها و دقت‏هاي اعمال شده در هر بخش، نياز به صرف وقت فراواني دارد. بنابراين فهرست نويسان اغلب به ذكر خصوصيات كلي در اين زمينه اكتفا مي‏نمايند؛ مانند: يتماجِ (جنس) ضهربي (نوع ساخت)، باترنج سردار (نقوش).

تعداد برگ‏ها و سطرها

در اين بخش، تعداد برگ‏هاي نسخه و تعداد سطرهاي هر صفحه ذكر مي‏شود و اگر تعداد سطرهاي هر صفحه با هم تفاوت داشته باشد، نوشته مي‏شود: «سطور مختلف». در برخي از نسخه‏ها، مخصوصا ديوان‏ها و منظومه‏ها، مطالب در سه ستون يا چهار ستون تحرير شده‏اند كه در اين گونه موارد بايد بعد از تعداد سطور، تعداد ستون‏ها تذكر داده شود؛ مانند: «32 سطر چهار ستوني».

اندازه كتاب و نوشته

در اين بخش، اندازه كتاب و اندازه صفحات نسخه به سانتي متر ذكر گرديده و پس از آن، اندازه نوشته‏هاي صفحه نسخه ذكر مي‏گردد؛ زيرا در اغلب نسخه‏ها با هدف‏هاي مختلف، حاشيه‏هاي گوناگوني مي‏نوشتند، كه گاهي عرض اين حواشي از 5 سانت نيز بيشتر است.

بنابراين، براي اين كه خواننده بتواند حجم مطالب كتاب را دقيقا در نسخه، تشخيص بدهد، ذكر اندازه طول و عرض نوشته نسخه، ضروري است.

آنچه گذشت قسمت عمده مباحثي بود كه توجه بدان‏ها در فهرست نويسي نسخه‏هاي خطي ضروري است. ناگفته نماند كه اين مباحث، اغلب مربوط به نسخه‏هاي تكي مي‏باشد، اما چگونگي فهرست مجموعه‏ها، جُنگ‏ها و بياض‏ها، فرصت ديگري را مي‏طلبد كه از حوصله اين گفتار خارج است.

/ 1