هفت بناي ارزشمند قم؛ بازمانده از قرن هشتم هجري قمري
پيشگفتار
در مجموع، آگاهي ما از وضع قم پس از حمله مغول تا آخرين سالهاي قرن هشتم چندان وسيع نيست. اين را ميدانيم كه قم در سال 621 ه··.ق به دست سپاهيان مغول ويران و اهالي آن قتل عام شدند. آثار ويرانههاي قم تا ميانه قرن نهم بر جاي بود.1 در كتابهاي تاريخي قرن هفتم نيز در مواردي از قم نام برده ميشود كه ميتوان اطلاعات محدود و مختصري از آنها درباره اين شهر به دست آورد. اما در قرن هشتم وضع روشنتر و اطلاعات در اين باب بيشتر است. تا چهارمين دهه اين قرن قم، همچون نقاط ديگر ايران در تصرف امراء ايلخاني بود و پس از برچيده شدن بساط حكومت آنان در شمار مناطقي درآمد كه از قلمرو همه سلسلههاي اين دوره بيرون و بركنار بود. به اين ترتيب كه يكي از خاندانهاي اصيل و مقتدر محلي اداره امور را به دست گرفت. اين خاندان كه همان خاندان صفي (بانيان بناهاي مورد بررسي اين نوشتار و مدفونين در مقابر گنبد سبز قم) است تا سال 759 برخلاف ديگر قدرتهاي محلي كه هر يك پس از چندي در قلمرو يكي از سلسلههاي آن دوره تحليل ميرفت، همچنان اداره امور اين منطقه را برعهده داشت.2 اين اقتدار تا اواسط دوره تيموري ادامه يافت تا جايي كه قم مدتي مقر حكومت و دارالسلطنه گرديد و داراي دارالضرب سكه شد.3ذكر اين نكته لازم به نظر ميرسد كه آثار معماري مورد بحث اين نوشتار تأييدي است بر نظر گروهي از محققين كه حمله امير تيمور به قم را ساخته و پرداخته ذوق، تخيل و حدس سياحان خارجي دانسته4 و معتقدند كه در جريان يورشهاي تيمور به ايران، نه تنها قم ويران نشد و مردم آن قتل عام نگرديدند، بلكه اصولاً تيمور قم را نديده و از آن به رسم عبور نيز گذر نكرده است. چرا كه نه تنها شاخصترين برجهاي آرامگاهي قم يكي دو دهه قبل از حمله امير تيمور به قم ساخته و پرداخته شد، بلكه مقبره خواجه علي صفي (مدفن دو تن از امراي خاندان صفي) با تاريخ 792 ه··.ق، حد فاصل بين حمله دوم (789 ه··.ق و حمله سوم 794 ه··.ق) امير تيمور به ايران، بنا گرديد كه اين خود بيانگر آرامش نسبي حاكم بر قم است.قم به بركت حضور فرمانروايان مقتدر محلي فوقالذكر در قرن هشتم هجري شاهد ساخت يادمانهاي مذهبي - تاريخي متعددي است كه در فرهنگ معماري ايران به «برجهاي آرامگاهي» موسومند. اغلب اين آثار كه با سبكهاي تقريبا مشابه ساخته شدهاند در قبرستانهاي عمومي شهر يافت ميشوند كه متاسفانه برخي از آنها در طي دو سه دهه اخير به كلي تخريب و نوسازي گرديدند همچون امامزادگان شاهابراهيم و شاهجعفر واقع در قبرستان عمومي شاهابراهيم در مغرب شهر (ديه كميدان عصر ساساني و اوايل دوران اسلامي در غرب رودخانه). ليكن اغلب اين آثار ـ هر چند با تحمل نامهربانيهاي نيم قرن اخير ـ هنوز در گوشه و كنار قبرستانها ديده ميشود. شاخصترين و بكرترين بناهاي بازمانده عبارتند از مقابر گنبد سبز، امامزاده علي بن جعفر، شاهزاده ابراهيم در قبرستان مشرق شهر (دروازه كاشان)، امامزاده احمد مياني در قبرستان مالكآباد در شمال شهر (دروازه ري)، امامزاده احمد و گنبد صفورا در قبرستان خاكفرج (دروازه ساوه)، امامزاده سيد سربخش و مجموعه چهلاختران در قبرستان مركزي شهر، امامزاده شاه احمد قاسم در قبرستان قديمي مالون در جنوب شرقي قم (دروازه قلعه) و، تنها بناي بازمانده از قرن هشتم در خارج از شهر قم، امامزاده خديجه خاتون در مسير ارتباطي جاده قديم قم به اصفهان. در اين نوشتار مختصرا به معرفي 7 بناي شاخص كه اغلب داراي بانيان مشترك، تزئينات يكسان، و معماران و هنرمندان واحد است پرداخته شده است.1. امامزاده علي بن جعفر
موقعيت
در انتهاي خيابان چهارمردان (انقلاب)، در گورستان بخش شرقي شهر، پنج اثر تاريخي از قرن هشتم هجري قمري بر جاي مانده كه مقابر دروازه كاشان ناميده ميشوند. سه مقبره از اين مقابر پنجگانه به امراي مستقل قم (خاندان صفي) در قرن هشتم ه··.ق، با نام مقابر گنبد سبز، اختصاص دارد. و دو مقبره ديگر متعلق به بقاع امامزادگان علي بن جعفر و شاهزاده ابراهيم است.بناي امامزاده علي بن جعفر در گذشتهاي نه چندان دور به عنوان يك بناي منفرد در بخش شرقي گورستان فوق در خارج شهر ـ بيرون دروازه كاشان ـ قرار داشت كه از چهار جهت محصور به گورستاني وسيع بود و فضاي اطراف آن را مزارع و باغهاي انارستان حواشي شهر در برميگرفت. قرار داشتن اين بنا در خارج از مهمترين دروازه شهر، موجب شده تا برخي سياحان خارجي اشاراتي به آن داشته باشند، چنان كه «هانري رنه» فرانسوي به هنگام خروج از شهر به مقصد كاشان اين بنا را با مسجد اشتباه گرفته در خصوص آن مينويسد:«خلاصه در طرف راست مسجد قشنگي ديده ميشود كه سردر و حواشي آن با كاشيهاي نفيس و كتيبه خوش خطي تزئين يافته و معلوم است كه در آغاز قرن نوزدهم ساخته شده است.»5در داخل بافت شهري قرار گرفته و محوطههاي اطراف آن را گورستان شهداء تشكيل ميدهد كه به گلزار موسوم است.نماي خارجي
امامزاده علي بن جعفر، همچون اغلب بناهاي برجي قرن هشت، داراي پلاني هشت وجهي است كه در داخل به چهار ضلعي تغيير حالت داده و مربعي به ابعاد 50/6 سانتيمتر را به نمايش ميگذارد. در نتيجه فضايي گسترده درحد فاصل چهار به هشت و شانزده در داخل بنا ايجاد شده كه جهت تزئين بسيار مناسب است. گنبد بنا، از نوع دو پوسته گسسته رك با آهيانهاي نيم كروي و خودمنشوري دوازده ترك است. سطح گنبد در شكل اوليه خود با كاشيهاي فيروزه فام نقرهاي آراسته بوده كه در سالهاي اخير مجددا كاشيكاري شده است. بنا در آغاز فاقد هر گونه صحن، ايوان و بيوتات تابعه بود ليكن در اواخر عصر قاجار الحاقاتي بدان افزوده شد كه مهمترين آنها بناي «مقصوره» مانند جبهه شرقي و ايوان جبهه شمالي است كه در عصر فتحعلي شاه ساخته شده و براساس تاريخ كتيبهها تزئينات كاشيكاري آن در عصر ناصرالدينشاه انجام گرفته است. ورودي بنا امروزه از همين ايوان مقرنس جبهه شمالي است. كه داراي درب چوبي گل ميخ كوبي شده بسيار عالي است.تزئينات
امامزاده علي بن جعفر پس از آستانه مقدسه بر بقيه مقابر منطقه، از حيث تزئين، برتري مطلق داشت كه امروزه تنها بخشي از اين تزئينات وابسته به معماري هنوز در بنا پابرجاست. شيوههاي تزئين در اين بنا با توجه به اهداف، مصالح و روش كار به گونههاي ذيل قابل تقسيم است:الف. گچبري رنگي
گچبريهاي رنگي بنا در شكل اوليه خود همطراز بناهايي همچون مدرسه حيدريه قزوين و بقيعه پيربكران اصفهان بود كه از بالاي ازاره كاشيكاري بنا آغاز و تا نقطه مركز آهيانه گنبد ادامه داشت كه در وضع موجود شامل: هشت طاقچه گچبري زيبا در چهار ضلع بنا با اسپرهاي اسليمي، هندسي و كتيبههايي در حواشياند، به علاوه گچبريهاي رنگي گوشوارهها با اشكال تزئيني قديمي شانههاي عسل، ستارهها، شيار انگلشتي و... كه قابل مقايسه با نقشمايههاي تزئيني محراب مسجد جامع نائيناند. به گفته «پوپ» اين گچبريهاي اعجابانگيز نمايانگر اهميت و منزلت هنري آنهاست و اين ممكن نبود مگر بر اثر تهذيب نفس استادان سازنده آنها كه همگي نشان دهنده اوج هنر هستند.6ب. مقرنس كاري
به جز مقرنس طاقبنديهاي قسمت شانزده ضلعي بنا، باقي مقرنسها از الحاقات عصر قاجار محسوب ميشوند كه شامل پوشش دروني طاقنماهاي شمالي، جنوب شرقي و غربي است. به نظر ميرسد قوسيهاي اين شاهنشينها پيش از عصر قاجار همانند گوشوارهها مزين به گچبري رنگي بودهاند. ايوان شمالي بنا كه از الحاقات عصر فتحعلي شاه محسوب ميشود نيز مزين به مقرنسهاي زيباي لاجوردي از همان دوره است.ج. كاشيكاري
تزئينات كاشيكاري امامزاده علي بن جعفر در يك تقسيمبندي كلي و جهت سهولت در مطالعه به بخشهاي زير قابل تقسيم است:1. كاشيكاري ازاره بنا2. كاشيكاري مرقد3. كاشيكاري محراب4. كاشيكاري ايوان شمالي و درگاه ورود1. كاشيكاري ازاره بنا
ازاره بنا هم اكنون به ارتفاع 20/1 سانتيمتر با سنگ مرمر پوشيده شده است. ليكن، پيشتر سراسر ازاره آراسته به كاشيهاي كوكبي زرينفام قرن هشتم بوده كه اغلب آنها در اوايل قرن حاضر به موزه آستانه مقدسه منتقل گرديد. شماري از آنها در موزههاي دوران اسلامي تهران، آستان قدس رضوي و پارس شيراز نگهداري ميشوند و باقي آنها نيز در طي نيم قرن گذشته به خارج از كشور منتقل و در مجموعههاي خصوصي و دولتي سراسر دنيا پراكنده شدهاند.متن و زمينه كاشيهاي مزبور با آرايههاي گياهي، حيواني و انساني پوشيده و در حواشي گرداگرد داراي كتيبههاي به خط نسخ از سور كوچك قرآن، روايات مذهبي و يا ابيات فارسي است كه عموما به رنگ قهوهاي ساده يا سفيد بر زمينههاي لاجوردي نوشته شدهاند. تمامي اين كاشيها ساخت كارگاههاي كاشيسازي «خاندان ابيطاهر» در كاشان ميباشد.2. كاشيكاري مرقد
قبل از ضريح فلزي كنوني، ضريحي چوبي و مشبك در بنا وجود داشت كه مرقد درون آن را كاشيهاي خشتي زرينفام عصر ايلخاني زينت ميداد. اين كاشيها در اوايل قرن اخير براي مصون ماندن از دستبردها، جمعآوري و به موزه آستانه مقدسه انتقال يافت.7 كاشيهاي به نمايش درآمده در موزه آستانه تنها شامل بخش فوقاني و لوح قبور است؛ مشتمل بر شش قطعه كاشي 75×70 سانتي متر كه جمعا 25/2 طول و 40/1 متر عرض دارند. كتيبههاي الواح قبور، به رنگ آبي بر زمينهاي قهوهاي و در طرحي محرابي، هويت مدفونين را «علي بن جعفر العريضي» و «محمد به موسي الكاظم» معرفي ميكند.3. كاشيكاري محراب
طاقنماي جنوبي كه محراب مزار شمرده ميشود با ممتازترين نوع كاشيهاي خشتي زرينفام قرن هشت آراسته بود. چنان كه محمد تقي بيك ارباب ـ از نويسندگان عصر قاجار ـ به هنگام برپا بودن اثر در جاي اصلي خود، در خصوص آن مينويسد:«...در اين بقعه دري است كه مشهور به در بهشت است كه ديوار آن بقعه در طرف قبله ساختهاند به صورت دربسته كاشيكاري است نه آن كه از چوب بوده باشد از همان كاشي مرقد كه خيلي نقل دارد صد مرتبه از چيني پاكيزهتر و باصفاتر، گويا احاديثي در فضيلت قم وارد است مبني بر اين كه هشت در جهت بهشت است و دو در آن از قم مفتوح ميشود، اين در را به آن نشانه ساختهاند.»8 وي در ادامه به سرقت چند خشت از اين كاشيها، به تحريك «اهل فرنگ از انگليسيان» و توسط اشرار اشاره ميكند.كاشيهاي محراب در 45 قطعه به ابعاد 28/3 در 12/2 متر به شكل محراب بوده كه چند قطعه آن ربوده و به موزههاي خارج از كشور برده شده و بقيه در اوايل قرن اخير از انبارهاي آستانه حضرت معصومه عليهاالسلام به موزه ملي ايران منتقل و پس از مرمت در تالار گنجينه دوران اسلامي نصب شد. محراب به استناد كتيبه توسط «يوسف بن علي بن محمد بن ابي طاهر»، آخرين فرد از خاندان ابيطاهر، و به سال 734 ه··.ق ساخته شده است.94. كاشيكاري ايوان شمالي و درگاه ورود
همانگونه كه پيشتر ذكر شد اين ايوان از الحاقات عصر فتحعليشاه قاجار محسوب ميشود كه سراسر مزين به كاشي كاري هفت رنگ و لاجوردي عصر ناصري است و در جاي جاي آن كتيبههايي به خط نستعليق و ثلث با تاريخهاي 1269 و 1268 قابل مشاهده است، شاخصترين آنها كتيبه بخش فوقاني ايوان و كتيبه سردر ورودي بنا است مشتمل بر آيات قرآن، شعائر اسلامي، نام باني و هنرمند خطاط و كاشيكاري بنا، همچون كتيبه زير:«در عهد دولت پادشاه اسلاميان پناه ناصرالدين شاه قاجار خلداللّه ملكه و سلطانه مرقوم شد. وانااقل العباد خيرا و اكثرهم عصي السيد محمد الشهير بميرزا بزرگ غفراللّه له ولوالديه و اهتمام استاد ماهربل في عصره نادر حضرت كربلايي محمد طاهر قصاع تمام شد في 1269».تاريخ و انتساب بنا
امروزه در بنا تنها يك كتيبه تاريخدار ديده ميشود و آن طاقچه گچبري شده شماره هفت در جبهه شمالي با تاريخ 740 هجري قمري است. متعلقات ديگر بنا تاريخهاي متعدد را ارايه ميدهند. از جمله كاشيهاي كوكبي به دست آمده از اين محل كه امروزه در موزههاي متعدد داخل و خارج كشور به صورت پراكنده وجود دارند، نشان دهنده تاريخ بين سالهاي 705 و 738 هجري ميباشند.10 محراب بزرگ رزينفام بنا نيز داراي دو تاريخاست: يكي 713 و ديگري 734 ه··.ق، كه پيشتر در خصوص آن مطالبي گفته شد. با توجه به نوع گچكاري و تاريخ كاشيهاي كوكبي ازاره و محراب بنا، شايد بتوان گفت تزئينات بنا چندين سال بعد از تكميل بنا انجام گرفته باشد و كاشيهاي داراي تاريخ قديميتر احتمالاً از انبار كارگاههاي كاشيسازي آورده شدهاند و به نظر ميرسد تاريخ 740 ه··.ق بطور قطع تاريخ تكميل تزئينات بنا است.باني بنا براساس كتيبه گچبري شده، عطاالملك ميرمحمد حسني است كه به گفته فيض در عصر اولجايتو به خدمت ديواني درآمد و در دوران ابوسعيد ايلخاني رياست ديوان مظالم يافت.11 از استادان گچبر بنا، بهرام قزويني و پهلوان كردمير را ميتوان نام برد و براساس كتيبه، باني كاشي كاري مرقد، زينالدين حاجي علي بوده كه كتابت و ساخت كاشيها را ابومحمد حسين بن مرتضي به انجام رسانده است. كاشيهاي كوكبي و محراب بنا نيز از كارگاههاي خاندان ابيطاهر و ركنالدين محمد در كاشان بوده است.الواح قبور و كتيبه كمربندي گچبري شده بنا باقي مانده از قرن هشتم هويت مدفونين را علي بن جعفر العريضي و محمد بن موسي الكاظم معرفي ميكند. ولي اين كه امامزادهها از فرزندان بلافصل امامان باشند چندان معتبر به نظر نميرسد.12مقابر باغ گنبد سبز
همانگونه كه پيشتر ذكر شد، سه مقبره از مقابر پنجگانه دروازه كاشان قم به جهت استقرار در انارستان كوچكي به مقابر باغ گنبد سبز موسومند. مردم قم اين سه بنا را به صورت مجموع مدفن «سعد، سعيد و مسعود» از بزرگان عربهاي اشعري و احياء كنندگان قم در دوره اسلامي ميدانند.13 ليكن با توجه به اطلاعات تاريخي و كتيبههاي موجود در بنا، گنبدهاي مذكور مدفن امراي خاندان صفي، فرمانروايان مستقل قم در قرن هشتم هجري قمري، است. با عنايت به اين كه هر سه بنادر مقالات جداگانه و منتشر شدهاي معرفي گرديدهاند در ذيل به صورت بسيار خلاصه اشارهاي بدانها ميشود.2. مقبره خواجه اصيل الدين
اين مقبره، جنوبيترين گنبد باغ محسوب ميشود. بناي مزبور از خارج دوازده ضلعي منظمي با طاقنماهاي تزئيني در هر ضلع است. پلان بنا از جهت نقشه نمونه برجستهاي از يك دوازده ضلعي منتظم در تاريخ معماري مقابر ايران است كه در جزئيات نقشه تنها قابل مقايسه با آرامگاه خواجه علي صفي (792 ه··.ق) واقع در همين باغ و امامزاده هود (قرن هفتم ه··.ق) در جزين همدان است.كتيبه تاريخي بنا بر فراز قسمت هشت ضلعي كه سپس به شانزده ضلعي تبديل شده قرار دارد. اين كتيبه به خط زيباي ثلث برجسته در زمينهاي متشكل از نقوش اسليمي نوشته شده است. از اين كتيبه چنين برميآيد كه در اين آرامگاه دو تن مدفونند: يكي خواجه اصيلالدين فرزند علي صفي. نياي بزرگ خاندان صفي، و ديگري عموي خواجه علي صفي، باني بقعه. او همان كسي است كه در قم نايب خالصهجات خواجه علاءالدين محمد هندو بود14 و ديگري فرزند وي خواجه علي اصيل يا همان جمالالدين علي، نخستين كس از اين خاندان است كه بر حكومت قم و مضافات آن دست يافت. آغاز فرمانروايي او پس از درگذشت ابوسعيد ايلخاني به سال 736 ه··.ق بوده و از سال پايان آن آگاهي دقيق در دست نيست جز آن كه پيش از سال 759 ه··.ق و در حين عهدهداري اين مقام كشته شده است.15با توجه به شرحي كه از كتيبه گذشت، انتصاب بنا به خاندان صفي محرز است. تاريخ بنا نيز يكي به حرف در پايان كتيبه فوق و ديگري به عدد در ترنج استرطاقنماي غربي بنا به عدد بدون كوچكترين خدشهاي تاكنون باقي مانده است. متن كتيبه چنين است:«هذا العمارة به عمل حسن بن علي خلوللّه البناوكتب في رجب761»در كتيبهاي ديگر بر لچكيهاي دو سوي همين درگاه درون قابلي مستطيل نام گچبر هنرمند بنا اينگونه آمده: «عمل علي بن محمد ابي شجاع»طي برنامه پژوهشي گمانهزني فضاهاي داخل گنبد سبز در سال 77 سردابه بنا از خاك آزاد و پس از مطالعه همه جانبه به شكل اوليه خود احياء گرديد.163. مقبره خواجه علي صفي
اين بنا كه در وسط دو گنبد ديگر قرار دارد سالمترين و شاخصترين و پرتزئينترين گنبد از مجموعه مقابر باغ گنبد سبز است. بناي مزبور از خارج دوازده ضلعي منتظمي است كه هر ضلع آن را طاقنمايي به دهانه 40/2 و ارتفاع 7 متر زينت ميدهد. نماي بنا از داخل هشت ضلعي و از اين نظر همانند گنبد خواجه اصيلالدين است.از مفاد كتيبههاي موجود در بنا چنين برميآيد كه در اين آرامگاه سه تن مدفونند. نخستين فرد كه نام وي نيز در آغاز كتيبه آمده خواجه جمالالدين علي است. او فرزند خواجه صفيالدين و نواده علي صفي ماضي شخصيت سياسي و اجتماعي عراق عجم در قرن هشتم و دومين امير خاندان صفي است كه پس از خواجه علي اصيل فرمانرواي قم گرديد و آنچه ميدانيم تا سال 774 ه··.ق در اين مقام باقي بود.17 در تاريخ اوليااللّه آملي كه در دوره فرمانروايي او نوشته شده با عناوين «حاكم و سردار قم، صاحب اعظم، سپهسالار عراق» و در كتيبه بناهايي از همين دوره در قم با عناويني مشابه از وي ياد ميشود.18 خواجه علي در قم خانقاهي داشته كه بيرون «دروازه كنكان» قرار داشته و در متون معتبر تاريخي اين عصر به كرات از اين خانقاه ياد ميشود.19 جز اين خانقاه از علي صفي اثر ديگري نيز در قم باقي است و آن بنايي است در همين باغ (گنبد خواجه اصيلالدين) كه در سال 761 ه··.ق بر قبر عمو و پسر عموي خود (خواجه اصيلالدين و خواجه تاجالدين علي) بنياد نهاده است. از خواجه علي دو فرزند ميشناسيم يكي غياثالدين امير محمد و ديگر همين فرد مدفون در اين بنا يعني امير جلالالدين كه در منابع و متون تاريخي از او سخني به ميان نيامده است.سومين فرد مدفون در اين بنا كه از او به عنوان برادر خواجه جمالالدين نام برده شده، خواجه عمادالدين محمود قمي، يكي ديگر از فرزندان خواجه علي صفي، است كه تا سال 791 عهدهدار امور نواحي قم بود. در سكهاي كه از او به تاريخ فوق در دست داريم وي «السلطان العادل سلطان محمود» خوانده شده است.20 تاريخ بنا نيز در پايان همين كتيبه به عدد (792) زمان احداث بنا را به وضوح بيان ميكند.21در طي برنامه پژوهشي گمانهزني فضاهاي داخلي مقابل گنبد سبز در سال 77، سردابه بنا با فرم چليپايي بسيار زيبا از خاك آزاد شد كه علاه بر تدفينهاي مكرر و انبوه، داراي سه تدفين اصلي در كف سردابه بود كه به احتمال قريب به يقين همان سه فرد نام برده شده در كتيبههاي بنا هستند.224. مقبره شمالي
اين بنا شماليترين مقبره از مقابر گنبد سبز است كه در محل نام مشخصي ندارد. اين بنا برخلاف دو بناي ديگر از خارج و داخل پلان همسان هشت ضلعي ارايه ميدهد و به جهت كالبد نيز حجيمتر است. تزئينات وابسته به معماري در مقبره شامل مقرنسكاري، گچبري رنگي و تزئينات گچي مهري است كه آسيبهاي جدي ديده است. در خصوص تاريخ احداث و عملكرد بنا نظرات مختلفي ارايه گرديده است. به اعتقاد نگارنده بنا متعلق به اوايل قرن هشتم است و تاريخگذاري ويلبر در اين خصوص صحيحتر به نظر ميرسد.23در طي گمانهزني پژوهشي سال 79 در فضاهاي داخلي مقبره سردابه بنا به فرم چليپايي از خاك آزاد شد و علاوه بر تدفينهاي ثانويه با چهار تدفين اصلي در كف سردابه برخورد شد (كه احتمالاً از امرا و بزرگان خاندان صفياند). ضمن اين كه پيسوز و سكهاي به تاريخ 810 هجري قمري بدست آمد كه در دست بررسي و مطالعه است.5. امامزاده سيد سربخش
امامزاده سيد سربخش در داخل بافت قديمي شهر در محله سيدسربخش با فاصله چند صدمتري از پامنار (مدرسه غياثيه) و چند ده متري گذر چهل اختران واقع گرديده است كه با احداث خيابان آذر در اوايل قرن اخير و برش بافت قديمي شهر امروزه در بخش جنوبي اين خيابان قرار دارد. بناي مزبور نيز داراي پلاني هشت وجهي است كه در داخل به چهار ضلعي تغيير حالت داده و آنگاه با محاسباتي دقيق به هشت، شانزده و دايره تغيير مييابد تا آهيانه نيمكروي. بنابراين جدارها استقرار يابد و خود منشوري شانزده ترك نيز از بيرون بر گريو گنبد مستقر شود. متأسفانه در دهههاي اخير الحاقات غيراصولي بر بنا تحميل گرديده كه بر ديد و منظر و بنيان اثر لطماتي را وارد ساخته است.تزئينات
نماي داخلي بنا سراسر مزين به گچبريهاي رنگي، كتيبههاي گچي، نقوش مهري، مشبكهاي گچي و ترنجهاي رنگي است كه به همت غياثالدين اميرمحمد، از بزرگان خاندان علي صفي، و توسط هنرمند برجسته قرن هشتم قم، علي بن محمد بن ابيشجاع، اجرا گرديده است. مهمترين كتيبه گچبري بنا كه حاوي مدفون، باني و تاريخ بنا است، به خط ثلث در آغاز قسمت هشت ضلعي بنا بر زمينه گل و بته تعبيه گرديده با اين عبارات:«ذكر القديم اعلي و التقديم الي ـ امر بيناء هذه العمارة الرفيعة و الروضة الشريفة مرقد الامام المعصوم اسمعيل بن الامام محمد بن الامام جعفر الصادق عليهالسلام الصاحب الاعظم الاعدل الاعلم، و الي اقاليم الفضل و الكرم مستخدم ارباب السيف والقلم، المنصور بنصرة خير الناصرين، غياث الحق و الدنيا والدين امير محمد بن المولي المخدوم الاعظم الاعدل الاعلم جمال الحق و الدنيا والدين علي بن صفي اعلي اللّه شأنهما و رفع فوق الفرقدين مكانهما في محرم الحرام لسنة 774».دومين كتيبه شاخص بنا كه حاوي نام هنرمند گچبر بنا است در صفه جنوبي كه شكل محراب دارد جاي گرفته با اين متن:بسماللّه الرحمن الرحيم اقم الصلوة لدلوك الشمس الي غسق الليل و قرآن الفجر كان مشهودا. عامل هذا المحرب علي بن محمد ابي شجاع»لازم به ذكر است كه به جهت دود چراغهاي پيسوز، شمعها و چراغ نفتسوز و جزء آن گچبريهاي رنگي بنا بسيار تير و سياه شده بود كه در طي عمليات مرمت سازي 78-77 با استفاده از متدهاي علمي و تحت نظر مهندس آقاجاني بخش اعظم گچبريهاي بنا پيرايش، مرمت و غبارروبي شد.24
6. امامزاده شاه احمد قاسم
امامزاده شاه احمد قاسم، تك بنايي است در مركز قبرستان قديمي مالون، در بخش جنوب شرقي و در حاشيه بافت قديم كه سابق بر اين گذرگاه قلعه و دروازه قلعه شهر رو به آن باز ميشد. ميدان خندق (فلكه شاه احمد قاسم فعلي) در چند ده متري بنا نشاني از خندق استحفاظي شهر در خارج از دروازه قلعه است كه تا اواخر دوره قاجار هنوز پابرجا بود. نماي خارجي بنا در اصل بنايي هشت ضلعي با گنبد دو پوسته گسسته رك با خود منشوري شانزده ترك بود كه با تخريب گنبد رك آن در نيم قرن اخير گنبد قوسي آجري فعلي باقبه فراز آن احداث گرديد.25مزار احمد بن قاسم از جمله مزاراتي است كه در تاريخ قديم قم كه در 378ه·· تأليف شده است از آن اينگونه سخن رفته است:«احمد بن قاسم بن احمد بن علي جعفر الصادق كه در قرن سوم به قم آمد و چون او را وفات رسيد به مقبره قديمه مالون دفن كردند و تربت او را زيارت ميكردند و بر سر تربت او سايهاي بوده است و چون اصحاب خاقان مفلحي در سنه 295 به قم رسيدند آن سايه تربت بكشيدند و مدتي زيارت او نميكردند تا آن كه بعضي از صلحاي قم به خواب ديدند در سنه 371 كه ساكن اين تربت مردي بس فاضل است و در زيارت تربت او ثواب و اجري بسيار است پس ديگرباره بناي قبر او از چوب مجدد گردانيدند و مردم زيارت كردن او با سر گرفتند...،26تزئينات
اين بنا نيز همچون اغلب بناهاي اين نوشتار از آثار خاندان علي صفي است و كار تزئينات گچبري آن با پختگي و پاكيزگي بيشتري اجرا شده است. كار علي بن محمد بن ابيشجاع بنا است. اين گچبريها كه از فراز ازاره سنگي فعلي آغاز و تا شمسه مركزي زير آهيانه گنبد استمرار مييابد مشتمل بر گچبريهاي رنگي، كتيبههاي گچي نقوش مهري، مشبكهاي گچي گرهسازي شده در نورگيرها و ترنجهاي تزئيني است كه متأسفانه با الحاقات و تغييرات غير اصولي چند دهه اخير لطمات جبرانناپذيري بر آنها وارد آمده است. يكي از مهمترين كتيبههاي گچي بنا كه متضمن نام و نصب متوفي، باني بنا و هنرمند گچبر بنا است كتيبه كمربندي بنا است به خط ثلث با اين متن:«... امر ببناء هذه العمارة الرفيعة و الروضة الشريفة مرقد المعصوم المظلوم احمد بن قاسم بن موسي بن جعفر بن محمدبن علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب عليهالسلام الصاحب الاعظم الاعدل الاعلم. ملاذ طوايف الامم، مستعبد ارباب السيف و اصحاب القلم صاحب ديوان الممالك، ملجا العظماء العالم موئل صناديد بني آدم عميم المواهب و النعم، عضد الخواقين المنصور بنصرة خير الناصرين، قوام الحق و الدنيا والدين مغيث الخلائق اجمعين علي بن علي صفي الماضي عظم اللّه تعالي جلال قدره. بعمل بن محمد علي ابوشجاع البنا.»تاريخ بنا نيز به خط ثلث و بر صفحه زرين مشبك نورگير قسمت جنوبي اينگونه رقم خورده است: «في محرم سنه ثمانين و سبعمائة»لوح مرقد بنا هم اكنون از سنگ مرمر است كه در سالهاي اخير جايگزين كاشيهاي متعارف دو دهه اخير شد ليكن با عنايت به تحقيقات و تتبعات مدرسي طباطبايي كه شمهاي از آن بيان خواهد شد مرقد بنا با كاشيهاي زرين فام قرن هفت و هشت آراسته بوده است. محمد تقي بيك ارباب مؤلف تاريخ دارالايمان قم به سال 1295ه··.ق در اين خصوص مينويسد:«مرقد مطهر آنها كاشي كاري است كه از كاشي خطوط بيرون آوردهاند و بعضي از سورههاي قرآن را نوشتهاند و كاشي آنها به خصوص از خشتهاي مرقد كاشي زراندود است كه گل او را با سوده طلاي احمر خمير كردهاند. از غرايب آنجا اين كه اهل فرنگ از انگليسيان كه اين كاشي كاري را ديدهاند، اين بقعه (مقصود امامزاده علي بن جعفر) و بقعه احمد بن قاسم يك نوع كاشي دارد خشتي سه تومان به متوليان اين دو بقعه داده بودند كه چند دانه خشت از آنها بگيرند و آنها راضي نشده بودند. عاقبت چند نفر از اشرار را روبه خود كرده بودند در شب چهاردانه از مرقد احمد بن قاسم رابه طريق سرقت برده به آنها داده بودند. گويا در فرنگ اين نوع كاشي يافت نشود»27محمدحسن طباطبايي نيز به سال 1270 ه··.ق ذيل سخن از اين مزار مينويسد:«بقعه با كاشي خيلي ممتاز از آيات كريمه و احاديث شريفه به خط علي بن محمد در سنه 663 است.»28با توجه به وصف فوق، مدرسي طباطبايي معتقد است لوح مرقدي كه اكنون به عنوان «محراب مسجد قم» در موزه برلين نگاهداري ميشود و تاريخ صفر 663 ه··.ق دارد و كار علي بن محمد بن ابي طاهر است متعلق به اين مزار است.29نكته پاياني اين كه به نظر ميرسد ازاره اين بنا همچون بناي امامزاده علي بن جعفر مزين به كاشيهاي كوكبي و چليپايي قرن هشتم هجري قمري بوده است كه اكنون با سنگ مرمر پوشيده شده است.
7. امامزاده خديجه خاتون
در 30 كيلومتري جنوب غربي قم، در مسير جاده قديم قم و بر حاشيه شرقي رود قمرود و مدخل روستاي خديجه خاتون، امامزادهاي به همين نام وجود دارد كه منسوب به دختري از فرزندان امام ششم عليهالسلام است. اين بنا تنها امامزاده ارزشمند باقي مانده از قرن هشتم در خارج از شهر قم است كه همچون بناهاي پيشين به دستور امراي خاندان صفي (غياثالدين اميرمحمد فرزند خواجه علي صفي) به سال 770 هجري قمري ساخته شد و گچبريهاي آن نيز كار علي بن محمد ابوشجاع، هنرمند برجسته اين عصر است. نماي خارجي بنا هشت ضلعي است با طاقنماي تزئيني در هر ضلع كه همچون ديگر مقابر برجي اين قرن داراي گنبد دو پوسته گسسته رك با خود منشوري شانزده ترك است. در شرايط فعلي چند متر نخستين بنا سنگچين است كه احتمالاً در دهههاي اخير به جهت خطراتي كه بنا را تهديد كرد احداث شده است. نماي داخلي بنا همچون ديگر كارهاي علي بن محمد ابوشجاع بنا، با ملاطسازي گچي، نقوش مهري، آرايههاي گياهي ـ اسليمي، كتيبههاي كوفي، بنايي، ثلث، مشبكهاي گچي، شمسهها و ترنجها زينت يافته است.كتيبه اصلي بنا بر فراز قسمت هشت ضلعي به خط ثلث بر زمينهاي از نقوش گياهي متضمن مدفون، باني و تاريخ بنا است كه بر فراز ازاره بنا نيز ادامه مييابد به شرح ذيل:«ذكر القديم اعلي و بالتقديم اولي ـ امر به تجديد بناء المشهد المقدس مضجع السيدة المعصومة خديجة بن الامام المعصوم جعفر بن الامام محمد الباقرين علي بن الحسين بن اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب عليهم الصلاة السلام المولي المخدوم الصاحب الاعظم الدستور الاعدل الاعلم عمدة اعاظم الوزراء في العالم اعتضاد الملوك و السلاطين المؤيد بتأييد رب العالمين غياث الحق و الدولة والدين الافتخار و النظام ايران امير محمد بن المولي المخدوم المطلق ـ المطاع الشهريار الاعدل خليفة العرب و العجم صاحب السيف و القلم حافظ البلاد ناصر العباد مدبر امور المملكة و خلاصة تركيب الماء و الطين جمال الحق و الدولد و الدنيا والدين علي صفي ايدهمااللّه تعالي و نصرهما علي اعدائهما و ابددولتهما في شهور سنة سبعين و سبعمائة».و در ادامه همين كتيبه پس از آياتي از سوره ياسين، از هنرمند گچبر و معمار بنا اينگونه سخن ميرود:«هذا العمل للعبد بن محمد علي ابوشجاع و حسن بن علي خلو...»30 1. احمد بن حسين بن علي كاتب، تاريخ جديد يزد، به كوشش ايرج افشار،فرهنگ ايران زمين، 1357، ص230.
2. مدرسي طباطبايي، حسين، قم نامه، كتابخانه آيةاللّه العظمي مرعشي نجفي، قم، 1346، ص12.
3. مرعشي، ظهيرالدين بن نصيرالدين، تاريخ گيلان و ديلمستان، با تصحيح و تحشيه منوچهر ستوده، بنياد فرهنگ ايران، تهران، 1347، ص251.
4. مدرسي طباطبايي، حسين، قم در قرن نهم، چاپخانه حكمت قم، 1350، ص8.
5. دالماني، هانري رنه، از خراسان تا بختياري، ترجمه فرهوشي (همايون)، نشر گيلان، (بيتا)، ص858. لازم به توضيح است كه سخن وي اشاره به ايوان شمالي بنا است كه از الحاقات عصر قاجار محسوب ميشود و نه اصل بنا كه متعلق به قرن هشتم است.
6. Pope, Arturupham, A Survey of Persian art, vol.III, IV, Oxrord University, Pres Meiji - Shobe, Tokyo, 1930, Page, 1346.
7. به كاشيهاي اين مزار دوباره دستبرد زده شد و هر بار چند خشت راه بيرون از كشور را در پيش گرفت. يكي پيرامون سال 1328-1330 هجري قمري و ديگري در سال 1336 هجري قمري (ر.ك: تربت پاكان، ج2، ص47.).
8. بيك ارباب، محمد تقي، تاريخ دارالايمان قم، به كوشش حسين مدرسي طباطبايي، حكمت قم، 1353، ص43.
9. براي اطلاعات بيشتر ر.كه به مقاله نگارنده با عنوان محراب زرينفام امامزاده علي بن جعفر در: نامه قم، سال سوم، شماره 9، 1379، ص186-181.
10. Ettinghausen, Richard, Evldence for the Indentification of Kashan Pottery , Ars Islamica, vol. III, Michigan Press, Michiganuniv, 1934, Page 60.
11. فيض، عباس، گنجينه آثار قم، ج2، مهر استوار، قم، 1350، ص333.
12. فيض، همان، ص323.
13. مدرسي طباطبايي، حسين، تربت پاكان، ج2، مهر قم، 1354، ص53.
14. مدرسي طباطبايي، حسين، نامه قم، كتابخانه آيةاللّه العظمي مرعشي نجفي، 1364، ص14.
15. چه در اين سال پسر عم او خواجه علي صفي عهدهدار فرمانروايي قم بوده است. به علاوه در همين كتيبه از او به عنوان شهيد ياد شده است، براي اطلاعات بيشتر ر.ك: همان، ص169.
16. براي اطلاعات بيشتر ر.ك به مقاله نگارنده با عنوان، گچبريهاي برج مقبره خواجه اصيل الدين قم در گزارشهاي باستانشناسي، شماره 1، معاونت پژوهشي سازمان ميراث فرهنگي كشور، 1376، ص266-251.
17. مدرسي طباطبايي، همان، ص31.
18. كتابه مزار خديجه خاتون (770 هجري قمري) و كتابه برج مقبره خواجه اصيل الدين (761هجري قمري)
19. مدرسي طباطبايي، همان، 37.
20. از اين امير هشت سكه در دست است كه با تنفيذ امير تيمور بر قم و نواحي آن حكومت ميكرد. يك مورد داراي تاريخ 791 است و هفت مورد ديگر تاريخ ندارد. همگي اين سكهها ضرب قماند مورد تاريخدار با كلمه «العادل» در القاب سلطان محمود وجه تمايز آن با سكههاي بدونه تاريخ است. براي اطلاعات بيشتر ر.ك: قم نامه، ص41-96.
21. براي اطلاعات بيشتر ر.ك: به مقاله نگارنده با عنوان نگرشي بر برج مقبره خواجه علي صفي در مجموعه مقالات نخستين كنگره تاريخ معماري و شهرسازي ايران، ج4، سازمان ميراث فرهنگي كشور، تهران، 1375، ص589-604.
22. براي اطلاعات بيشتر در خصوص سردابههاي مقابر گنبد سبز، ر.ك: گزارش گمانهزني پژوهشي در مقابر گنبد سبز قم، مركز اسناد و آرشيو مديريت ميراث فرهنگي استان قم، 1377.
23. براي اطلاعات بيشتر ر.ك: به مقاله نگارنده با عنوان تأملي بر تاريخ بناي برج مقبره شمالي از مقابر باغ گنبد سبز در: نامه قم، سال اول، شماره 3و4، 1377، ص113-124.
24. براي اطلاعات بيشتر در خصوص بنا، ر.ك: تربت پاكان، ج2، ص61-64.
25. مدرسي طباطبايي، حسين، تربت پاكان، ج2، مهر قم 1354، ص65.
26. قمي، حسن بن محمد بن حسن،تاريخ قم، ترجمه حسن بن علي بن عبدالملك قمي، تصحيح و تحشيه استاد جلال الدين تهراني، توس، تهران، 1361،ص225.
27. بيك ارباب، همان، ص42.
28. مدرسي طباطبايي، همان، ص69.
29. مدرسي طباطبايي، همانجا، همان صفحه.
30. براي اطلاعات بيشتر ر.ك: تربت پاكان، ج2،ص202-206.