يكي از بخشهاي مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامي، بخش علوم قرآني است كه تاكنون مقالههاي فراواني را در تهيه و تدوين دايرةالمعارف بزرگ اسلامي نوشته است. به همين بهانه، نوشته حاضر بر آن است تا اين مركز و نيز مراحل نوشتن مقالهها را معرفي كند. كارنامه ايرانيان نشان ميدهد كه ايرانيان ميتوانند كارهاي بزرگي را انجام دهند هرچند كه گاه كارهاي بزرگ را ناتمام گذاشتهاند. ما اميدواريم كه دايرةالمعارف بزرگ اسلامي ناتمام نماند.جايگاه دايرةالمعارفنويسي علمي در ارتقاي سطح فرهنگي كشور، برگ زريني كه مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامي ميتواند بر دفتر پربرگ ايرانيان بيفزايد، گامي كه اين مركز براي استقلال فرهنگي برداشته است، وجود مركزي مجهز با كتابخانهاي غني كه پاسخگوي نياز دانشجويان و محققان باشد و حضور نخبگاني كه با تدبير بجنوردي به سهم خود مانع از فرار مغزها شده است عوامل كافي براي قدرداني و نيز كشاندن هر عاشق علم و فرهنگ است تا با مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامي در ايران آشنا شود. اگر كسي هنوز نتوانسته است در طول تحصيل، خود را غني سازد يا احساس ميكند كه صرفاً مشتي از اطلاعات در اختيارش قرار گرفته است استفاده از اين مركز فرصت خوبي است تا آموختههاي خود را عملاً به كار بندد زيرا گنجي است شايگان و گنجينهاي است رايگان در اختيار همگان. در گوشهاي از تهران امروز و خبرساز كه مشرف بر پايتخت ايران اسلامي است، مركزي وجود دارد كه چون نگيني در دستان زيباي ايران ميدرخشد و معماري دلانگيز آن يادآور ساخت معنايي كتابهاي آسماني به ويژه قرآن كريم است؛ گويي به هنگام تاريكي تهران ميخواهد نورافكني كند تا چون فيروزه بدرخشد و به هنگام به خواب رفتن ايراني نهيب بيداري زند. اگر شلوغي و آلودگي هواي تهران چهره ناپسندي از اين شهر به تصوير كشيده است، وجود مركزي چون دايرةالمعارف بزرگ اسلامي سيماي پسنديدهاي از تهران را نمايان ساخته و - اگر از واژگان حافظ كمك بگيريم - خاك را كيميا ساخته است تا هر بينندهاي را به شكوه و عظمت هنر ايراني به تحسين وادارد. پرهيز از دوبارهكاري و تكيه بر توش و توان ايراني از ويژگيهاي بارز اين مركز است و نيز از آنجا كه مهمترين ويژگي دايرةالمعارفنويسي جديد، داشتن هيأت ويراستاران بسيار كاردان، كارشناس و كاركشته است اين امر در مورد دايرةالمعارف بزرگ اسلامي صدق ميكند. رسالت اصلي آن معرفي و شناساندن فرهنگ و تمدن اسلامي است كه تاكنون چندين جلد از آن منتشر شده است. اين مجلدات در واقع حاصل تلاش كساني است كه برخي كاركشته، ورزيده و استخوان خردكردهاند تا نخبه شدهاند و برخي كار نازموده و جوانترند و به گواهي كارهايشان در آينده خواهند درخشيد. روابط عمومي و فرهنگي مركز از سر لطف، گزارشي از كارنامه آن را در اختيار ما قرار دادهاند كه ضمن سپاس و قدرداني در اينجا ميكوشيم خلاصه آن را تقديم خوانندگان نماييم.فرهنگ و تمدن اسلامي بيگمان يكي از تابناكترين تمدنهاي بشري است كه اقوام متعددي در پيدايش و گسترش آن سهيم بودهاند و ترديدي اما شك نيست كه مهمترين و بيشترين پديدآورندگانش از ايران برخاستند، سرزميني كه خود داراي پيشينه عظيم فرهنگي بود و در دوره اسلامي هم به سبب همين پيشينه به بزرگترين جلوهگاه تمدن اسلام و فرهنگ بشري تبديل شد. شناخت همه جنبههاي اين تمدن بزرگ كه قرنها بر جهان شناخته شده قرون ميانه سيطره داشت و امروز نيز موضوع مطالعات و رشتههاي متنوع دانشگاهي است البته كاري دشوار است ولي ناممكن نيست و با توجه به وسعت جغرافيايي و زماني اين تمدن كه موجد و مبدع ديدگاهها و آرا و دانشهاي بسياري بوده، حتي شناساندن اجمالي آن هم محتاج تلاشهاي گروه كثيري از محققان در رشتههاي مختلف خواهد بود. از اين رو هرگاه كه فكر تدوين اثري مشتمل بر وجوه مختلف فرهنگ و تمدن اسلامي پديده آمده است دانشمندان بسياري در اين عرصه وارد شدهاند تا برخي از زواياي نهفته آن را با ديدگاهي نوين و شيوهاي علمي مورد پژوهش قرار دهند و پرتوهاي جديد بر آن بيفكنند. بدين طريق مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامي به منظور تدوين دايرةالمعارفهاي تخصصي و عمومي به ويژه در حوزه فرهنگ و تمدن ايراني و اسلامي، در سال 1362 ش بنياد نهاده شده، تا اين معني را اثبات كند كه مروّجان و شارحان و پژوهشگران هر تمدني، اگر از اهل همان فرهنگ و تمدن باشند و شيوههاي درست تحقيق را به كار برند، چون روح و جان آن فرهنگ را ميشناسند، صد البته از عهده اين كار بهتر برميآيند. اما تحقق چنين هدفي در نخستين سالهاي تأسيس مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامي، براي برخي از صاحبنظران به سادگي پذيرفتني نبود و ميانديشيدند كه هنوز سررشته بسياري از تحقيقات اسلامشناسي و ايرانشناسي، در دست محققان اروپايي است.
در واقع تا همين اواخر نيز يگانه منبع نسبتاً جامع و محققانه درباره وجوه مختلف فرهنگ و تمدن اسلامي، دايرةالمعارفي بود كه توسط تعداد قابل توجهي از دانشمندان غربي و اندكي فضلاي مسلمان نوشته شده و توسط چند تن از محققان اروپايي در ليدن هلند منتشر شده بود كه چاپ دوم آن نيز اكنون رو به اتمام است. با اين همه، وقتي مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامي با اتكا به پشتوانه فرهنگي و توانايي علمي محققان و دانشمندان ايراني كار خود را آغاز كرد و پس از سالها تلاش نخستين مجلدات خود را بيرون داد، نقادان شرقي و غربي همه به توانايي علمي محققان ايراني معترف شدند و دايرةالمعارف به سرعت جاي خود را به عنوان منبعي بزرگ و مستند و دقيق، در دنياي تحقيقات اسلامي و ايراني بازكرد و به تدريج به يكي از بزرگترين مراكز تحقيقاتي در حوزه فرهنگ و تمدن اسلامي تبديل شد.سازمان علمي دايرةالمعارف بزرگ اسلامي و نيز ابزار و ادوات تحقيق در آن، در سطح جهاني قابل توجه است. اكنون در اين مركز حدود 200 محقق و استاد به طور پيوسته و وابسته به كار اشتغال دارند و كتابخانهاي تخصصي با حدود چهارصدهزار جلد كتاب چاپي و خطي و عكسي و تعداد معتنابهي فرامين و اسناد سياسي و بيش از دوهزار عنوان مجله علمي خارجي و داخلي، مدد كار آنها در تأليف و تحقيق است. اين سازمان از يك شوراي عالي علمي و بخشهاي علمي متعددي تشكيل شده و هر بخش داراي مدير، دستيار و چند عضو پيوسته و وابسته است. مديران بخشها، از بهترين و معتبرترين اساتيد كشور در رشته خود به شمار ميروند. رياست مركز را سيد كاظم بجنوردي برعهده دارند كه سرويراستار دايرةالمعارف نيز ميباشند. دكتر سيد صادق سجادي، قائم مقام مركزاند.شايان ذكر است در اين مركز علاوه بر دايرةالمعارف بزرگ اسلامي - كه تاكنون 10 مجلد آن منتشر شده - دايرةالمعارف فقه اسلامي و نيز دانشنامه بزرگ ايران در دست تهيه و تدوين است. شيوه تحقيق و تأليف در مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامي، مبتني بر روشي خاص و تا حدودي ابتكاري است و ميتوان گفت در حوزه فعاليت گروهي، بسيار نتيجه بخش بوده است. اين شيوه را ميتوان در اجراي مراحل زير خلاصه كرد:
1. انتخاب مدخلها:
براي اين كار بخش خاصي زير عنوان "بخش گزينش عناوين" وجود دارد. پژوهشگران اين بخش با مراجعه به منابع دست اول، فرهنگنامهها، دانشنامهها، كتب رجالي و تواريخ و ديگر مآخذ، آنچه را كه به نظر ميرسد ميتواند به عنوان يك مدخل دايرةالمعارفي مورد تحقيق قرار گيرد، روي برگههاي مخصوص ثبت ميكنند و منبع يا منابع آن را نيز همان جا نشان ميدهند و با توجه به موضوع عنوان يا مدخل، كد مخصوص بخش مربوط را بر آن مينويسند. آنگاه هريك از اين برگهها به ترتيب الفبايي در جاي خويش قرار ميگيرد و سپس با فواصل زماني، به دفتر بخشهاي علمي ارسال ميشود. مدير هر بخش به كمك دستيار و با مشورت با اعضاي بخش و به تشخيص علمي خود، اين مدخلها را مورد بررسي قرار ميدهد. بنابراين برگههاي عناوين هر بخش پس از اين بررسيها و ارائه پيشنهادها مجدداً به بخش گزينش عناوين باز ميگردد و در آنجا مجدداً توسط كميسيون ويژهاي مورد تحقيق و تجديدنظر و تعيين كميت قرار ميگيرد. هريك از جلسات كميسيون ويژه به بررسي عناوين يكي از بخشهاي علمي اختصاص مييابد و مدير يا دستيار و نماينده مدير بخش مربوطه نيز در اين كميسيون شركت ميكند. مدخلهاي تصويب شده، صورت نهايي عناوين دايرةالمعارف است كه در دفاتر مدخلها ثبت شده و به بخشهاي مربوطه ابلاغ و در رايانه مركز وارد ميشود.
2. تشكيل پرونده علمي:
در مركز دايرة المعارف بخش ويژهاي عهدهدار تشكيل پرونده علمي يعني شناسايي و 1800گردآوري منابع تحقيق و تأليف مدخلهاست؛ با مديريت اين بخش، برعهده سركار خانم ايرانناز كاشيان ميباشد. به اين ترتيب كه هر مدخل پس از تصويب نهايي به اين بخش ابلاغ شده و پژوهشگران بخش پروندهها، زير نظر مدير بخش و با توجه به كد علمي مدخل - كه نشان ميدهد مشتمل بر چه موضوعي و مربوط به كدام بخش علمي است - به تشكيل پرونده علمي درباره آن مدخل ميپردازند و براي اين كار ميكوشند تا منابع مهم و معتبر اعم از منابع شرقي يا غربي، كتابها، مجلهها، نسخهها، نسخههاي خطي، اطلاعات رايانهاي و كتابهاي ديجيتالي را بيابند و از آنها تصويري فراهم آورده و يك پرونده علمي كه لااقل براي آغاز تحقيق، مددكار خوبي براي محققان به شمار ميرود تهيه كنند. پژوهشگران اين بخش چه بسا براي تسريع در تشكيل پرونده علمي و ارتقاي كيفي آن، با مديران بخشها و محققان ديگر نيز مشورت كنند. به هر حال هر پرونده پس از تشكيل، از سوي مدير بخش براي تكميل به يك پژوهشگر ارشد داده ميشود و پس از تكميل به بخش مربوطه ارسال ميگردد.
3. تحقيق و تأليف:
يكي از وظايف بخشهاي علمي مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامي، شناسايي و جلب محققان و نويسندگان برجسته در ايران و خارج از ايران است. بخشها در اين كار و در احاله عناوين براي تأليف به محققان مورد نظر، كاملاً مستقلاند. مدير هر بخش با توجه به مدخلهاي تصويب شده و پروندههاي علمي كه وارد بخشهاي مربوطه ميشوند، نويسندگان شايسته را نامزد تأليف هر مقاله كرده و هر مدخل را طي يادداشتي كه مشتمل بر نام مدخل، كميت مقاله و تاريخ تحويل آن است، همراه با پرونده علمي آن نزد نويسنده مورد نظر ارسال ميكند. نويسندگان و محققان بخشها را تعداد اندكي عضو پيوسته و تعداد بيشتري اعضاي وابسته تشكيل ميدهند كه ميتوانند از كليه امكانات مركز براي تحقيق استفاده كنند و در جريان كار از مشاوره مديران بخشها و ساير محققان برخوردار گردند.
4.بررسي وتأييد:
هر مقاله پس از تأليف به دفتر سرويراستاري تحويل و از آنجا پس از ثبت به بخش گزينش عناوين ارسال ميشود تا مقاله از لحاظ صحت عنوان و يا ارجاعات داخل مقاله به مدخلهاي ديگر دايرةالمعارف، مورد بررسي و تأييد قرار گيرد.
5. بخش كنترل مقاله:
هر مقاله پس از بررسي توسط گزينش عناوين، به دفتر سرويراستاري بازگردانده ميشود و از آنجا با يادداشت مخصوص سرويراستاري نزد يكي از اعضاي بخش كنترل ارسال ميشود تا مقاله را از لحاظ صحت ارجاعات و مستندات مورد، بررسي قرار دهد. در اين بخش هر اطلاعي كه نويسنده در مقاله ارائه كرده و از منبعي سرچشمه گرفته، با منبع يا منابع ارجاعي و مورد استناد، مقايسه و گزارشي تهيه ميشود. اين گزارش همراه با مقاله و پرونده علمي به نويسنده مقاله بازگردانده ميشود تا گزارش مذكور را ملاحظه كرده و به اصلاح و تكميل اطلاعات ارائه شده يا مستندات مقاله بپردازد.
6. ويرايش علمي:
مقالهاي كه به اين طريق مورد بررسي قرار گرفته همراه با گزارش كنترل، همه به بخش علمي مربوطه تحويل ميگردد. در اين مرحله مدير بخش يا دستيار او به بررسي و ويرايش علمي مقاله مبادرت ميورزند. در اين مرحله ممكن است، مقالهاي به نظر مدير بخش از سطح علمي قابل قبولي برخوردار نباشد و مردود اعلام گردد. در چنين شرايطي مدير بخش، مقاله را براي تجديد تأليف نزد نويسنده نخست يا هر نويسنده ديگري كه لازم بداند ارسال ميكند. اما مقالهاي كه اجمالاً و به لحاظ ساختار و گردآوري مطالب و انسجام مورد تأييد مدير بخش قرار ميگيرد، وارد مرحله ويرايش علمي ميشود. در اينجا ويراستار، گزارش كنترل و پاسخ نويسنده را مورد ملاحظه و بررسي دقيق قرار ميدهد و در واقع به نوعي داوري درباره مقاله ميپردازد و به موازات آن، مقاله را از لحاظ علمي تهذيب ميكند. ممكن است ويراستار در اين مرحله درباره موضوع يا موضوعاتي كه در مقاله آمده با نويسنده مذاكره و تبادل نظر كند تا ابهامات آن را رفع يا منابع و مستندات را تكميل كند. پس از ويرايش علمي، مقاله تايپ شده و توسط نويسنده خوانده و امضاء ميشود و آنگاه مدير بخش نيز آن را امضا و تأييد كرده و مقاله وارد مرحله ديگري ميشود.
7ـ ويرايش نهايي:
در اين بخش، كليه مقالهها از هر بخش علمي مورد بررسيهاي چندگانه قرار ميگيرد. به عبارت ديگر هر مقاله در بخش ويرايش نهايي از لحاظ سنديت مطالب برگرفته شده از منابع و كميت مقاله، بررسي شده و از لحاظ بيان و زبان و رسمالخط و علائم سجاوندي، ويرايش فني ميشود. پس از انجام مرحله نهايي تهذيب و ويرايش، مقاله براي حروفچيني نهايي ارسال ميگردد. بازخواني دقيق متن حروفچيني شده و دقت در صورت و معناي مقالات و نظارت بر چاپ دانشنامه از ديگر وظايف اين بخش است.سرويراستار دايرةالمعارف بر كليه مراحل ياد شده از گزينش عناوين تا ويرايش نهايي و چاپ اثر، نظارت مستمر دارد و در هر يك از اين مراحل، مقاله به دفتر سرويراستاري نيز رفته و در مرحله بعد پس از ثبت آن در دفتر و رايانه سرويراستاري، با يادداشت سر ويراستار وارد مرحله بعدي ميشود. التزام محققان و مركز دايرةالمعارف به اجراي اين مراحل، برخي از مشكلات احتمالي كارهاي گروهي از جمله اختلاف سلايق را از ميان برده و نشان داده كه اين اختلافها با وجود يك روش سازمانيافته و آزموده قابل حل و اغماض است و حتي همين اختلاف ديدگاهها نيز ميتواند باعث تحول و تعالي گردد.اين شيوه كار و نتايج درخشاني كه از آن حاصل شده بي ترديد تأثير بس مهمي بر فرايند تحقيقات ايراني و اسلامي بر جاي نهاده است. علاوه بر آن كه مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامي با اتخاذ اين روشها سنت نويني در دايرةالمعارف نويسي در ايران بنياد نهاده، دستمايه بسياري از تحقيقات دانشگاهي را نيز فراهم آورده به ويژه در تهيه رسالههاي دانشجويي نقش بزرگي داشته، چنانكه اكنون بسياري از پاياننامههاي فوق ليسانس و دكتري در علوم انساني ملهم از عناوين و مدخلهاي اين دايرةالمعارف ميباشد كه براي اولينبار به صورت علمي و مستند در آن مطرح شده است.