نجف اشرف شهر باشرافت
* وجه تسميه:
نجف به معناي مكاني مستطيلي شكل و مرتفع ميباشد كه در اطرافش آب جمع ميشود. از آن جا كه شهر نجف هم چنين وضعي دارد، بدين نام موسوم است.(1)شيخ صدوق در روايتي از امام صادق(ع) در وجه تسميه اين شهر ميگويد: نجف در آغاز، كوهي بسيار بزرگ بود، همان كوهي كه فرزند نوح پس از جاري شدن سيل براي محفوظ ماندن از عذاب الهي بدان پناه برد تا به تصور باطل خويش از مجازات پروردگار مصون بماند، امّا خداوند آن كوه را به صحرايي گسترده تبديل نمود و پس از آن دريايي وسيع در آن مكان پديد آورد. با گذشت زمان اين دريا خشكيد و چون نامش ني بود به نيجف (درياي ني خشك شده) موسوم گرديد كه به اختصار بدان نجف گفتهاند.(2)مشهد به طور مطلق در عراق به نجف اطلاق ميگردد به گونهاي كه در برخي موارد اهالي اين شهر را مشهدي ميگويند. ابواسحاق صابي، اديب مشهور، هنگام ورود عضدالدوله ديلمي به نجف در اشعاري كه سرود همين نام را براي نجف معين كرد، به "نجف العزي" هم ميگويند كه به معناي نيك است. عزيان نام دو بناي مشهور در حوالي كوفه بود كه قبل از اسلام توسط يكي از اميران "حيره" بنا شد و حضرت علي(ع) نيز در نزديكي اين موضع به خاك سپرده شد.علاوه بر اين نامها در روايات از نجف به عنوان طور، ظهر، جودي، ربّوه، واديالسلام، با نقيا و لسان نام برده شده است.(3)موقعيت جغرافيايي
نجف در عرض شمالي 33 درجه و سه دقيقه و در طول شرقي 44درجه و 16 دقيقه و در ارتفاع 70 متر از سطح دريا قرار دارد. آب و هوايش در تابستان گرم و خشك ميباشد، به همين دليل اهالي آن به سردابهاي زيرزميني كه عمق آنها متفاوت است پناه ميبرند و گاهي باد گرمي در اين ناحيه ميوزد كه دماي هوا را تا 46 درجه سانتي گراد افزايش ميدهد. شهر نجف و اطراف آن ريگزاريست، لذا هوا به سرعت گرم، و حرارت منتشر ميشود از اين جهت در مقايسه با مكانهاي داراي طول و عرض جغرافيايي مشابه گرمتر است.(4)شهر نجف از پنج محله تشكيل ميشود كه عبارتاند از: العماره، الحويش، البراق، المشراق و الغازيه كه مهمترين و جديدترين آنها الغازيه است. چهار بازار به نامهاي: القاضي، الحويش، الكبير و المشراق نيز در نجف وجود دارد. ساختمانهاي اين شهر غالباً از گچ و آجر ساخته شده و ساكنين آن در مقايسه با وسعت ساختمانش بسيار زياد ميباشد، لذا ازدحام و تراكم شديد جمعيت در برخي محلات آن كاملاً به چشم ميخورد. بيشتر خانهها محقّر و در بيش از دو طبقه بنا شدهاند، معابر و كوچهها تنگ و باريكاند در دهههاي اخير براي جلوگيري از افزايش تراكم جمعيت اقداماتي شده، ولي برخي مشكلات شهري مانند ابري تيره بر آسمان نجف سايه افكنده است.غالب شهروندان نجف را اعراب طوايف عراق و عربستان تشكيل ميدهد. از مليّتهاي ايراني، هندي و تركها نيز گروه هايي در اين شهر سكونت دارند. البته باروي كار آمدن بعثيها در عراق اغلب ايرانيان ساكن نجف و ساير شهرهاي عراق با رفتارهاي غير انساني كارگزاران حكومتي و تحمل انواع مشقتها و سختيها و فشارهاي سياسي به اجبار اخراج شدند و اموالشان نيز مصادره گرديد.مردم نجف در التزام به احكام و آداب ديني و برپايي شعائر مذهبي كم نظيرند. هيئتهاي مختلف عزاداري در نجف همه ساله در ايام سوگواري محرم و بيست و يكم ماه رمضان مجالس و مراسم پرشور و مفصلي برپا ميدارند.(5)وصف فضايل
در روايات منقول از اهل بيت عصمت و طهارت(ع) براي شهر نجف فضايل زيادي ذكر گرديده و براي اين ديار درجات و مقامات روحاني اي قائل شدهاند. از مضمون اين احاديث برميآيد كه در محل كنوني نجف مكاني رفيع وجود دارد، زيرا نخستين بقعهاي كه در آن خداوند را پرستش مينمودند اين جا بود و خداوند در اين وادي فرشتگان را امر فرمود كه آدم را سجده كنند. نيز نقل كردهاند: هيچ مؤمني در شرق و غرب عالم نميميرد مگر آن كه خداوند روحش را به سوي وادي السلام نجف محشور ميكند. همچنين روايت شده است كه نجف قطعهاي از كوهي است كه در آن حضرت موسي(ع) با خداوند تكلّم نمود، حضرت عيسي(ع) به مقام قداست رسيد، ابراهيم(ع)، خليل خداوند گرديد و حضرت محمد(ص) حبيب خدا شد. اين جا مسكن و مأواي پيامبران بوده است.(6)امام صادق(ع) فرموده: چهار بقعه هنگام طوفان نوح به سوي خداوند ضجّه و زاري نمودند كه يكي از آنها نجف اشرف است. نيز فرمود: نجف بقعهاي از بهشت عدن ميباشد. در سوي راست كوفه(نجف) مرقدي است كه هركس اندوهناك باشد و نزد آن چهار ركعت نماز بگذارد از روا شدن حاجت خود، خوشحال خواهد شد و اگر به فردي آفت و بلايي رسيده باشد و از روي واقعيت به صاحب آن قبر پناهنده شود، شفا مييابد و گره از كارش گشوده ميشود.از شرافت اين سرزمين مقدس آن است كه حضرت ابراهيم(ع) مدتي در آن سكونت نمود و آن زمين را از صاحبانش خريد، زيرا تمايل داشت حشر ارواح مدفونين در اين سرزمين در زمين ملكي او باشد. حضرت علي(ع) اراضي مابين خورنق از حيره تا كوفه را از صاحبان آنها خريداري نمود و براي اين معامله هم شاهد گرفت. عدهاي به آن حضرت عرض كردند: اين سرزمينها قابل استفاده براي زراعت نخواهد بود، فرمود: از رسول اكرم(ص) شنيدم كه از كوفان (مجاورت كوفه = نجف) هفتاد هزار نفر بي حساب وارد بهشت ميشوند و من علاقه داشتم اينها از زمين ملكي من محشور شوند. هم چنين آن حضرت به پشت كوفه (نجف) نظر افكند و اين گونه به آن سرزمين خطاب كرد: ديدار تو خيلي خوش آيند است و از خداوند خواست تا آرامگاهش را در نجف قرار دهد.از ديگر فضيلتهاي نجف آن است كه پيكر حضرت آدم و نوح پس از رحلت بدان جا نقل مكان يافته و هود و صالح در اين ديار دفن شدهاند. از خواص خاك نجف هم اين است كه مدفون آن از مواخذه دو فرشته در شب اول قبر(نكير و منكر) در امان است.نقل نمودهاند: چون حضرت مهدي(عج) ظهور كرده و وارد كوفه شود، مردم خطاب به آن حضرت عرض مينمايند: ثواب نماز پشت سر شما با خواندن نماز به امامت رسول الله(ص) مساوي است و اين مسجد گنجايش جمعيت ما را ندارد، لذا حضرت در نجف مسجدي وسيع احداث ميكند كه داراي درهاي متعددي بوده و گنجايش نمازگزاران زيادي را داشته باشد. آن گاه امام فرمان ميدهند: از پشت مرقد امام حسين (ع) نهري منشعب سازند كه در نجف جاري گردد و چون آن حضرت ظهور كند، سربازانش در كوفه، محل حكومتش مسجد كوفه، بيت المال و مسجد سهله، و خانواده آن حضرت در نجف اقامت خواهند داشت.(7)منزلت مضاعف
ورنه چرا زمين نجف آسمان نشد(8)
گويا كه قدر خاك ز افلاك برتر است
گويا كه قدر خاك ز افلاك برتر است
گويا كه قدر خاك ز افلاك برتر است
حرم مطهّر در گذر تاريخ
پس از آشكار گرديدن مرقد مطهر، از اوايل قرن دوم هجري بناهايي بر مزار حضرت و اطراف آن ايجاد گرديد و به تدريج نجف كنوني شكل گرفت. در سال 283 هـ .ق حاكم موصل كه ابوالهيجاء نام داشت ساختمان عظيم و مرتفعي كه از هر سو دري داشت برروي مرقد شريف بناكرد و آن را با فرشها و پردههاي گران بها تزيين نمود، سپس ديواري برگرد شهر بنا كرد.عضدالدوله ديلمي، حاكم مشهور آل بويه در سال 356 هـ.ق بارگاه مقدس را توسعه داد و ضريحي مقدس بر مرقد مطهر اميرمؤمنان(ع) بنا نهاد. از اين زمان خانوادههايي در جوار بارگاه اميرمؤمنان ساكن شدند و نجف به عنوان شهري كوچك در جهان اسلام مطرح شد.خواجه رشيد الدين فضل اللّه همداني، وزير هلاكو سال 744 هـ. ق نهري از آب فرات به سوي كوفه و نجف جاري ساخت. دوتن از بزرگان دكن (هندوستان) كه در اواخر قرن هشتم هجري ميزيستند به نامهاي امير فيروز و امير احمد اول موقوفاتي براي حرم مطهر حضرت علي(ع) اختصاص داده وزيران و مشاهير اين شهر را مورد احترام و اكرام خويش قرار دادند. يوسف عادل شاه در سال 868 به دنبال شفا يافتن و رهايي از بيماري، مبالغي قابل توجه براي حرم مطهر حضرت علي(ع) اختصاص داد.(12)در عصر صفويه تعميرات حرم مطهر به دست شاه اسماعيل در سال 914 هـ. ق آغاز شد و در زمان شاه عباس با طرح و نفشه شيخ بهايي صحن شريف آستانه تكميل گشت. در اين دوران تزيينات، تعميرات و تقديم هدايا بدون وقفه تداوم يافت. در جمادي الثاني سال 914 هـ. ق شاه اسماعيل صفوي پس از زيارت بارگاه امام حسين(ع)، به قصد زيارت مرقد مطهر حضرت علي(ع) به نجف عزيمت نمود و هداياي نفيسي به حرم آن امام همام اهدا كرد. و تمام رواقهاي شريف را با فرشهاي ابريشمي مفروش نمود و جهت روشنايي، قنديلهاي طلا براي حرم اختصاص داد.(13)در سال 1042 هـ. ق كه شاه صفيّ صفوي به زيارت مرقد امير مؤمنان(ع) مشرف گشت، دستور داد تعميرات لازم در حرم صورت گيرد و فضاي حرم و صحن شريف گسترش داده شود، زيرا ساختمان قبلي به دليل تنگي فضا، گنجايش مشتاقان زيارت مولاي پرهيزگاران را نداشت. به دستور وي نهري عميق و عريض ازحوالي نجف حفر گرديد كه آب فرات را به نجف ميرسانيد.(14)نادر شاه افشار در سال 1156 هـ. ق موفق به زيارت بارگاه اميرالمؤمنين(ع) گرديد. او به هنگام حضور در نجف دستور داد كاشيهاي سبزرنگي را كه در عصر صفويه و با طرح شيخ بهايي گنبد و دو گلدسته را تزيين كرده بود، بردارند و تمامي آن را مزيّن به طلا كنند.او اموال زيادي براي تعميرات اين آستان مقدس اختصاص داد و هداياي بيشماري به حرم اهدا نمود كه غالب آنها تاكنون باقي است. كاشي كاري صحن شريف هم باشكوه زيادي در عصر نادري تكميل شد. كاشي كاري ايوان العلماء كه در آن بسياري از مشاهير شيعه دفن گرديدهاند از آثار نادرشاه افشار است كه تاكنون باقي مانده است.(15)آغا محمد خان قاجار در سال 1211 هـ.ق ضريح نقرهاي به آستانه تقديم كرد و فتحعلي شاه در سال 1236 هـ. ق تعميراتي در ساختمان حرم انجام داد. در سال 1262 هـ. ق عباس قلي خان، وزير محمد شاه قاجار ضريح ديگري از نقره به اين مكان شريف تقديم نمود.(16)مشخصات معماري و جلوههاي هنري
در وضع كنوني آستان مقدسه حضرت علي(ع) از روضه مقدس (صحن) و مرقد مطهر تشكيل ميشود. در ميان حرم، مرقد شريف واقع است كه مضجع مطهر و مقدس حضرت در آن قرار دارد.برروي قبر صندوقي از ساج خاتم كاري شده و نفيس قرار گرفته كه اهدايي شاه اسماعيل صفوي است. البته با مرور زمان تعميراتي بر آن صورت گرفته و اضافات و تزييناتي انجام شده كه تاريخ برخي از اين تعميرات ثبت شده است.در اطراف صندوق مطهر، سوره مباركه دهر و احاديثي در شأن و منزلت حضرت امير(ع) با خط خوش و هنرمندانه محمد بن علاء الدين محمد حسيني در تاريخ 1198 هـ.ق نوشته شده است. ضريح نقرهاي اهدايي، توسط سيف الدين رهبر در تاريخ 13 رجب سال 1361 هـ.ق با مراسم شكوهمندي و با حضور مشاهير نجف، پردهبرداري شد.هنرمندان هندي پنج سال به طور مداوم بر روي اين ضريح كار هنري كرده و به گونهاي جالب آن را تزيين نمودهاند. ارتفاع گنبد از كف صحن مطهر 42 متر، محيط قاعده 50 متر و ارتفاع آن از قاعده تا رأس 35 متر است .كف حرم مطهر از سنگ مرمر فرش شده و ديوارهاي آن تا ارتفاع دو متري با مرمرهاي زيباي ايران پوشيده شده است.چهار سوي حرم و چهار رواق اطراف آن با كاشي كاري و آيينه كاري ـ كه حاصل زحمات خالصانه ايرانيان هنرمند و مشتاق خاندان عصمت است ـ تزيين گشته است. اين رواقها از سه طرف: شمال، جنوب، و شرق، درهاي ورودي و خروجي را با حرم مطهر مرتبط ميسازند، رواق شمالي و جنوبي نيز صحن شريف را با حرم مطهر ربط ميدهند.درب رواق شرقي در ايوان طلا گشوده ميشود، اين ايوان مستطيلي شكل كه در طرف شرق حرم قرار دارد، باطلا تزيين شده است. در ميان ايوان طلا قصيدهاي به زبان فارسي و حروف نگاري طلا به خط خوش محمد جعفر اصفهاني (در سال 1156 هـ. ق) در مدح حضرت امير المؤمنين(ع) نوشته شده است. اين اشعار سروده عرفي شيرازي با مطلع ذيل است:
كاي اوج عرش سطح حضين تو را مماس
اين بارگاه كيست كه گويند بي هراس
اين بارگاه كيست كه گويند بي هراس
اين بارگاه كيست كه گويند بي هراس
حيدر(ع) بنگر چه بارگاهي دارد(17)
ايوان نجف چه خوش صفايي دارد
ايوان نجف چه خوش صفايي دارد
ايوان نجف چه خوش صفايي دارد
فراز و نشيب سياسي اجتماعي
با زوال بني اميه و برطرف شدن اختناق اين خاندان، رفت و آمد در اطراف مزار ساده و بي آلايش ابوتراب افزايش يافت. باروي كار آمدن عباسيان و تحكيم پايههاي قدرت، اين سلسله نيز به آزار و اذيت خويش در خصوص علويان، سادات و شيعيان ادامه داد.داودبن علي از افراد بني عباس كه با خاندان عترت خصومت داشت شخصي به نام جمل را كه داراي قدرت بدني زيادي بود به سمت مرقد مطهر حضرت علي(ع) فرستاد تا محل دفن آن امام را حفاري نموده و هرچه يافت بيرون آورد، او(جمل) نه تنها در اين حفاري موفقيّتي به دست نياورد، بلكه به سنگ سختي برخورد كرد و با وارد كردن ضربهاي به آن فريادي كشيد و هلاك شد. اطرافيان وقتي اين موضوع را به داود گزارش دادند، توبه كرد و از پيروان حضرت علي(ع) گرديد و صندوقي براي نصب برروي قبر مطهر تهيه نمود. با گذشت زمان و افزايش خصومت عباسيان با علويان اين صندوق برداشته شد و بار ديگر مضجع وصيّ رسول اكرم(ص) در غربت و خلوت قرار گرفت.(21)روزي كه هارون الرشيد براي شكار به حوالي كوفه(نجف كنوني) رفت، مشاهده نمود سگهاي شكاري آهويي را دنبال ميكنند، ولي چون آن صيد به مكان خاصي ميرسد، سگها از تعقيب او دست بر ميدارند. هارون دانست كه بايد آن جا مكان مقدسي باشد، لذا در صدد بررسي برآمد. پس از تحقيقات لازم متوجه شد در آن موضع، مرقد مطهر حضرت علي(ع) است كه به دنبال اين واقعه حدوداً در سال 175 هـ ق اولين بارگاه علوي را هارون بنا نهاد.(22)از آن پس گروهي علوي و برخي نوادگان ائمه نسبت به بازسازي، مرمت و توسعه حرم مطهر حضرت علي(ع) و رونق شهر نجف اقداماتي انجام دادند. باروي كار آمدن آل بويه علاوه بر عمران آستانه آن حضرت، خانههاي بسيار، حمامها و بازارهايي احداث گرديد و شيعيان به اقامت در نجف تشويق شدند. ساختمان حرم مقدس در سال 755 هـ ق دچار آتش سوزي شد كه در سال 776 هـ ق مورد تعمير و اصلاح قرار گرفت وبر شكوه و جلال آن افزوده گشت.(23)با روي كار آمدن صفويه و استيلاي شاه اسماعيل بر عراق، عتبات مقدسه ؛ از جمله مرقد حضرت علي(ع) رونق و گسترش بيشتري يافت. از سال 1002 هـ ق زيارت اماكن مذهبي عراق در بين ايرانيان رواج فزايندهاي به خود گرفت و اين برنامه موقعي بود كه شاه عباس صفوي بر عراق احاطه داشت.در سال 1017 هـ ق دولت عثماني بر نجف و ديگر شهرهاي زيارتي عراق مسلط گشت. از اين پس مقامات كشور عثماني، مالياتي را براي زائران ايراني مقرر كردند. آنان كه از بذل جان و مال در اين راه دريغ نداشتند با هر مشقتي بود مبلغ مورد نظر را ميپرداختند. در اين دوران شهر نجف در معرض هجوم و يورش قبايل اطراف قرار گرفت و خساراتي بر آن وارد شد. كار به جايي رسيد كه سلمان بن عباس خزائلي ـ از اشرار و ياغيان معروف ـ مدتي بر نجف حكومت ميكرد. نادرشاه طي مذاكرات مداوم و طولانياي با مقامات عثماني كوشيد تا عراق را ضميمه دولت ايران كند، ولي در اين راه موفقيّتي به دست نياورد.(24)فرقه وهابي چندين بار شهر مقدس نجف را مورد هجوم وحشيانه خويش قرار دادهاند. نخستين حمله آنان به اين مكان در سال 1218 هـ ق صورت گرفت و چون قبل از آن شهرهايي چون مكه، مدينه و كربلا توسط آنان مورد يورش واقع شده بود، مردم نجف خود را آماده دفاع نمودند و حتي بانوان در اين راستا از خود تلاشهاي قابل توجهي نشان دادند. به دليل مقاومت اهالي اين ديار، وهابيها بدون آن كه بتوانند وارد شهر شوند بازگشتند، اين فرقه منحط در سال 1221 هـ ق نيز به نجف حمله كرد. شخصيت هايي چون شيخ جعفر كاشف الغطاء به همراه علماي با نفوذي مانند علامه سيد جواد عاملي سازماندهي و رهبري مدافعين را عهده دار شدند. به دستور مرحوم كاشف الغطاء ـ كه زعيم و پيشواي شيعيان به شمار ميرفت ـ مردم مسلّح شدند و تمامي ديوارهاي شهر سنگر بندي و به تجهيزات دفاعي مجهز گرديد. وهابيها به دليل استواري و سلحشوري مردم نجف در اطراف اين ديار متوقف شدند و با ذلت و شكستي فضاحت بار در حالي كه هفت صد نفرشان به هلاكت رسيده بود آنجا را ترك نمودند.مرحوم سيد جواد عاملي كه در همين ايام دفاع و مبارزه، مشغول تأليف پنجمين كتاب مفتاح الكرامه بود، در خاتمه اين كتاب، چنين واقعهاي را متذكر گرديده است.در سال 1225هـق براي سومين بار اين گروه كژ انديش به نجف يورش برده و صدماتي به اين شهر وارد نمودند، ولي موفق نشدند مقاصد شوم خود را عملي سازند.(25)در همين دوران درگيري، دو قبيله «زكرت» و «شمرت» كه از ساكنين نجف و حوالي آن بودند، وقتي اين شهر را دچار آشوب و آشفتگي ديدند، دربهاي صحن مطهر را بستند تا هيچ يك از طرفين متخاصم، اين مكان مقدس را مأمن خود قرار ندهند و بناهاي حرم آسيبي نبيند.نزاع مذكور به قدري ناامني و ناگواري ايجاد نمود كه منجر به تعطيلي دروس حوزه گرديد و امور جاري مردم مختل شد. سرانجام با مداخله عوامل حكومتي مستقر در بغداد اوضاع به حال عادي بازگشت، ولي اين دو طايفه در مواقعي به درگيريهاي پراكنده مبادرت مينمودند. دولت از مراجع نجف كمك خواست، مرحوم آخوند خراساني و شيخ عبدالله مازندراني نيز باز داشتن قبايل را از اين درگيريها واجب دانسته و تأكيد نمودند كه نخست با موعظه و نصيحت و سپس با تهديد بايد آنان را از نزاع و آشوب بازداشت. لذا مجازات و تنبيه افراد متخلف و خاطي جايز و رواست. اين فتواي هشدار دهنده بر افراد دو قبيله زكرت و شمرت اثرات مثبتي نهاد و آنان را وادار نمود از خصومتهاي خويش دست بردارند.(26)صفاي زيارت
در روايات منقول است از اهل بيت عصمت و طهارت(ع) تأكيد زيادي بر زيارت بارگاه مقدس حضرت امير مؤمنان شده است. امام صادق(ع) در اين باره فرموده: هر كس مرقد حضرت علي(ع) را با معرفت زيارت كند اجر صد هزار شهيد را دارد، خداوند تمامي گناهانش را مورد آمرزش قرار ميدهد، در روز قيامت نيز چنين زائري جزء آمنين، برانگيخته خواهند شد، حسابش را سبك ميگيرند و ملائكه از وي استقبال ميكنند.(27)هم چنين فرمود: هر كس پياده به زيارت امير مؤمنان(ع) برود خداوند براي هر گامي كه بر ميدارد ثواب يك حج و يك عمره مينويسد و اگر به حال پياده بازگردد در برابر هر گامش، پاداش دو حج و دو عمره برايش منظور ميدارند.(28)بنابر روايتي ؛ شفا از بيماري و رفع گرفتاريها محصول زيارت آن مولاي متقيان ميباشد.(29)زيارت حضرت علي(ع) متعدد بوده و در دو دسته قرار ميگيرند: نخست زيارت مطلقه كه اختصاص به زمان معيني ندارد (مرحوم محدث قمي هفت زيارت مطلقه در مفاتيح الجنان آورده است)، دوم زيارت مخصوصه كه در اوقات ويژهاي خوانده ميشود و عبارت اند از: روز عيد غدير خم، زيارت مخصوص هفده ربيع الاول كه مصادف با روز ولادت حضرت رسول اكرم(ص) است و زيارت مختص شب مبعث رسول خدا(ص) و روز مبعث .(30)يك شب معتكف شدن در جوار مرقد امير مؤمنان(ع) از هفتصد سال عبادت در جاهاي ديگر بهتر است و نمازگزاردن در مجاورت اين بارگاه مقدس، با دوهزار نماز در اماكن ديگر برابر است.(31)بوستان توحيد
شهر مقدس نجف متجاوز از يكصد مسجد مشهور و معروف دارد. در بخش شمالي و سمت راست مسير نجف به شهر كوفه مسجدي به نام "حنانّه" وجود دارد. طبق برخي اقوال روايي و تاريخي هنگام انتقال سر مبارك امام حسين(ع) از كربلا به كوفه، آن رأس مقدس را در محل كنوني مسجد حنانه بر زمين نهادهاند، از اين جهت مسجد مذكور به موضع رأس الحسين(ع) نيز مشهور است و سيد بن طاووس هم زيارتي مربوط به امام حسين(ع) در مسجد حنانه را ذكر نموده است.امام صادق(ع) به هنگام زيارت جدش علي(ع) در اين مكان نماز گزارده است. زايران نجف از مكان مقدس مزبور ديدن كرده و بدان تبرّك ميجويند. در حوالي مسجد ثويه مقبرهاي به نام ثويه قرار دارد كه مدفن عدهاي از خواص و مقرّبان حضرت علي(ع) ميباشد.عمران بن شاهين كه در مصاف با عضدالدوله شكست خورد، نذر كرد چنان چه آن حاكم ديلمي وي را مورد عفو قرار دهد رواقي در جوار مرقد حضرت علي(ع) بنا كند كه بعدها به نذر خويش وفا كرد. مدتها بعد بر اثر تغيير بناي حرم از حالت رواق بودن بيرون آمد و به مسجد عمران بن شاهين مشهور شد. علمايي چون آية الله سيد محمد كاظم يزدي، علامه سيد محمد كاظم مقدس، شيخ محمد باقر قمي و برخي ديگر از مشاهير در اين مكان به خاك سپرده شدهاند. مسجد هندي يكي از بزرگترين مساجد نجف ميباشد كه ازدحام نمازگزاران در آن چشمگير ميباشد و در ايام اعتكاف، معتكفين در آن اقامت ميكنند.نقل شده: پس از حرم مطهر مهمترين مكان مذهبي نجف همين مسجد هندي است و هيچ كدام از مساجد نجف به استحكام و سبك معماري مسجد هندي نميباشد، مراسم سوگواري مذهبي در اين مكان صورت ميگيرد. در سال 1323 هـ ق مسجد هندي مرمّت و بازسازي شد.شيخ طوسي پس از مهاجرت به نجف در محل سكونت خود جلسات درس و مذاكرات علمي اي برپا نمود كه منزل وي پس از ارتحال او طبق وصيتش به مسجد تبديل گشت. مسجد شيخ طوسي نيز از جمله مساجد مشهور نجف است كه در محله مشراق قرار دارد، در سال 1198 هـ ق علامه بحرالعلوم و در سال 1305 هـق سيد حسين آل بحر العلوم اين مسجد را تعمير اساسي كردند.مسجد "صفةالصفا" از مساجد كهن نجف است كه درمحله شيلان واقع شده و قدمتش به قرن هشتم هجري بر ميگردد.در محله حويش نجف با مساعدت و نظارت شيخ مرتضي انصاري مسجدي با شكوه و مستحكم بنا گرديد كه به مسجد شيخ انصاري موسوم است. اين مكان، محل برگزاري جلسات درس معارف حوزه علميه نجف ميباشد. سيد محمد كاظم يزدي و امام خميني(ره) هم در اين مسجد تدريس مينمودند.برخي مساجد ديگر عبارتاند از: مسجد الخضراء، مسجد شيخ جعفر شوشتري، مسجد علامه ميرزاي شيرازي، مسجد الرأس، مسجد شيخ طريحي و....(32)
اماكن مقدس و زيارتي
در نزديكي حرم مكاني است به نام "مقام امام زين العابدين(ع)" كه گفتهاند: هرگاه آن بزرگوار به زيارت جدش اميرالمؤمنين ميآمد، در اين جايگاه اقامت مينمود و از آن جا به بعد، با پاي پياده به حرم و مرقد جدش كه در آن زمان براي ديگران مشخص نبود، مشرّف ميشد. در عصر صفويه بنايي بر اين مكان احداث شد كه تا كنون چندين بار تعمير و بازسازي گشته است.در نواحي غرب نجف نيز بنايي به "مقام امام مهدي(عج)" موسوم است. در روايتي از امام صادق(ع) نقل شده است: وقتي آن امام همام براي زيارت بارگاه اميرمؤمنان(ع) به نجف ميآمد در سه مكان توقف مختصري نموده و نماز ميگذارد، چون از مشخصات اين سه جا سؤال شد، فرمودند: نخستين مكان، مرقد جدم حضرت علي(ع) است. دومين مكان، محلي است كه رأس مطهر امام حسين(ع) را مدتي به زمين نهاده بودند و سومين مكان، محل منبر حضرت قائم است. البته در اين روايت به مشخصات موضع منبر حضرت مهدي(عج) تصريح نگرديده است.علامه بحرالعلوم در اين مكان بنايي احداث نمود كه تا سال 1310 هـ ق باقي بود و دراين سال فرد خيّري به نام سيد محمد خان اين بنا را با شكوه بيشتري بازسازي نمود و در حال حاضر سنگ نبشتهاي در آن وجود دارد كه زيارت امام مهدي(عج) بر آن كنده كاري شده و تاريخ 1200 هـ ق بر آن منقوش است.مرقد حضرت هود(ع) و حضرت صالح(ع) در شمال نجف و در قبرستان وادي الاسلام قرار دارد كه علامه بحرالعلوم ساختماني از سنگ و گچ بر روي اين دو مرقد شريف احداث نمود و توليت آن را به محمد بن حسن قسّام ـ جدّ خاندان آلقسام ـ سپرد و پس از او اولادش اين مسئوليت را بر عهده گرفتند. يك قرن پس از بناي ساخته شده توسط بحرالعلوم، ساختمان ديگري در اين مكان برپا گرديد كه در سال 1337 هـ ق مرمّت گشت و اكنون باقي است.در شمال شهرنجف قبرستان مشهور وادي السلام قرار دارد كه قدمتي هزار ساله براي آن ذكر نمودهاند، شخصيتهاي برجسته و شيعيان مشهوري در اين گورستان مدفون اند و افراد زيادي هم وصيت نمودهاند كه آنان را پس از رحلت به نجف برده و در وادي السلام دفن كنند. اين قبرستان در تابستان سال 1372 توسط رژيم بعثي عراق تخريب گرديد."ثويه" از اماكن تاريخي نجف است كه رشيد هجري، عمرو بن حمق خزاعي و سليم بن قيس هلالي (مؤلف اسرار آل محمد) از اصحاب و ياران حضرت علي(ع) و امام حسن مجتبي در آن جا دفن شدهاند. نصربن مزاحم منقري ـ مؤلف كتاب وقعةالصفين ـ نيز در اين مكان به خاك سپرده شده است.آرامگاه كميل بن زياد نخعي و ميثم تمار در راه كوفه به نجف اشرف قرار دارند. مرقد شيخ طوسي، شيخ محمد حسن نجفي اصفهاني(صاحب جواهر)، سيد بحرالعلوم و فرزندانش و نيز شيخ جعفر كاشف الغطاء در نجف ميباشد.(331. موسوعة العتبات المقدسه، جعفر الخليلي، ج اول، ص 28؛ ماضي النجف و حاضرها،جعفر الشيخ باقر آل محبوبه النجفي، ج اول، ص 10 ـ 9.
2. علل الشرايع، شيخ صدوق، باب 26، ص 22.
3. ماضي النجف و حاضرها، ج اول، ص 8 ـ 7؛ العراق قديماً و حديثاً،سيد عبدالرزاق حسيني، ص 135 ـ 134.
3. ماضي النجف و حاضرها، ج اول، ص 8 ـ 7؛ العراق قديماً و حديثاً،سيد عبدالرزاق حسيني، ص 135 ـ 134.
5. ديارابرار، ج سوم (سيماي نجف اشرف) سعيد بابايي حائري، ص 24 ـ 23.
6. بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمه الاطهار، علامه مجلسي، ج 100، ص 232،233،234.
7. همان، ص 231؛ماضي النجف و حاضرها، ج اول، ص 12ـ11؛ تاريخ نجف اشرف وحيره، ص 171 ـ 170.
8. نشاء تبريزي.
9. اصول كافي، ج 2، ص 354.
10. الارشاد ج اول، شيخ مفيد، ص 8، فرقه العزي،ص 23 ـ 22.
11. همان، ص 10.
12. موسوعة العتبات المقدسه، ج 6،ص 195 و 197.
13. دائره المعارف تشيع، ج اول، ص 69.
14. همان و نيز تاريخ منتظم ناصري، اعتماد السلطنه، ج 2، ص 928.
15. دائره المعارف تشيع، ج اول، ص 69.
16. همان، ص 70.
17. سيماي نجف اشرف (با تلخيص تغيير برخي عبارات)، ص 140؛ مأخذ پيشين، ص 70.
17. سيماي نجف اشرف (با تلخيص تغيير برخي عبارات)، ص 140؛ مأخذ پيشين، ص 70.
19. ماضي النجف و حاضرها، ج اول، ص 259.
20. همان، ص 264، 270 و 273.c
21. فرحة العزي، ص 61؛ مشهد الامام علي، ص 127؛ سيماي نجف اشرف ص 121 و 122.
22. زندگاني حضرت اميرالمؤمنين، حسين عماد زاده اصفهاني، ج 2، ص 424.
23. دائره المعارف تشيع، ج اول، ص 69.
24. نك موسوعة العتبات المقدسه، ج 6، ص 219 ـ 209.
25. مأخذ قبل، ص 229؛ ماضي النجف و حاضرها، ج اول، ص 327 ـ 324.
26. تاريخ العراق بين الاحتلالين، ج 8، ص199؛ موسوعة العتبات المقدسه، ج 6، ص 171 و 231.
27. بحارالانوار، كتاب مزار، ج 100، 257.
28. همان، ص 260.
29. همان، 261.
30. نك: مفاتيح الجنان.
31. تاريخ نجف اشرف وحيره، ج اول، ص 172.
32. نك: ماضي النجف و حاضرها، ج اول.
33. اقتباس و مأخوذ از ماضي النجف و حاضرها، ج اول، ص 95ـ 94؛ بحارالانوار، ج 100، ص 250 ـ 249؛ دائرة المعارف التشيع، ج اول، ص 103 ـ 97؛ تاريخ نجف اشرف ص 74 ديار ابرار، ج سوم، سيماي نجف اشرف، ص 53 ـ 150.