نجف اشرف شهر باشرافت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نجف اشرف شهر باشرافت - نسخه متنی

غلامرضا گلی زواره

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





نجف اشرف شهر باشرافت



* وجه تسميه:

نجف به معناي مكاني مستطيلي شكل و مرتفع مي‏باشد كه در اطرافش آب جمع مي‏شود. از آن جا كه شهر نجف هم چنين وضعي دارد، بدين نام موسوم است.(1)

شيخ صدوق در روايتي از امام صادق(ع) در وجه تسميه اين شهر مي‏گويد: نجف در آغاز، كوهي بسيار بزرگ بود، همان كوهي كه فرزند نوح پس از جاري شدن سيل براي محفوظ ماندن از عذاب الهي بدان پناه برد تا به تصور باطل خويش از مجازات پروردگار مصون بماند، امّا خداوند آن كوه را به صحرايي گسترده تبديل نمود و پس از آن دريايي وسيع در آن مكان پديد آورد. با گذشت زمان اين دريا خشكيد و چون نامش ني بود به ني‏جف (درياي ني خشك شده) موسوم گرديد كه به اختصار بدان نجف گفته‏اند.(2)

مشهد به طور مطلق در عراق به نجف اطلاق مي‏گردد به گونه‏اي كه در برخي موارد اهالي اين شهر را مشهدي مي‏گويند. ابواسحاق صابي، اديب مشهور، هنگام ورود عضدالدوله ديلمي به نجف در اشعاري كه سرود همين نام را براي نجف معين كرد، به "نجف العزي" هم مي‏گويند كه به معناي نيك است. عزيان نام دو بناي مشهور در حوالي كوفه بود كه قبل از اسلام توسط يكي از اميران "حيره" بنا شد و حضرت علي(ع) نيز در نزديكي اين موضع به خاك سپرده شد.

علاوه بر اين نام‏ها در روايات از نجف به عنوان طور، ظهر، جودي، ربّوه، وادي‏السلام، با نقيا و لسان نام برده شده است.(3)

موقعيت جغرافيايي

نجف در عرض شمالي 33 درجه و سه دقيقه و در طول شرقي 44درجه و 16 دقيقه و در ارتفاع 70 متر از سطح دريا قرار دارد. آب و هوايش در تابستان گرم و خشك مي‏باشد، به همين دليل اهالي آن به سرداب‏هاي زيرزميني كه عمق آنها متفاوت است پناه مي‏برند و گاهي باد گرمي در اين ناحيه مي‏وزد كه دماي هوا را تا 46 درجه سانتي گراد افزايش مي‏دهد. شهر نجف و اطراف آن ريگزاريست، لذا هوا به سرعت گرم، و حرارت منتشر مي‏شود از اين جهت در مقايسه با مكان‏هاي داراي طول و عرض جغرافيايي مشابه گرم‏تر است.(4)

شهر نجف از پنج محله تشكيل مي‏شود كه عبارت‏اند از: العماره، الحويش، البراق، المشراق و الغازيه كه مهم‏ترين و جديدترين آنها الغازيه است. چهار بازار به نام‏هاي: القاضي، الحويش، الكبير و المشراق نيز در نجف وجود دارد. ساختمان‏هاي اين شهر غالباً از گچ و آجر ساخته شده و ساكنين آن در مقايسه با وسعت ساختمانش بسيار زياد مي‏باشد، لذا ازدحام و تراكم شديد جمعيت در برخي محلات آن كاملاً به چشم مي‏خورد. بيشتر خانه‏ها محقّر و در بيش از دو طبقه بنا شده‏اند، معابر و كوچه‏ها تنگ و باريك‏اند در دهه‏هاي اخير براي جلوگيري از افزايش تراكم جمعيت اقداماتي شده، ولي برخي مشكلات شهري مانند ابري تيره بر آسمان نجف سايه افكنده است.

غالب شهروندان نجف را اعراب طوايف عراق و عربستان تشكيل مي‏دهد. از مليّت‏هاي ايراني، هندي و ترك‏ها نيز گروه هايي در اين شهر سكونت دارند. البته باروي كار آمدن بعثي‏ها در عراق اغلب ايرانيان ساكن نجف و ساير شهرهاي عراق با رفتارهاي غير انساني كارگزاران حكومتي و تحمل انواع مشقت‏ها و سختي‏ها و فشارهاي سياسي به اجبار اخراج شدند و اموالشان نيز مصادره گرديد.

مردم نجف در التزام به احكام و آداب ديني و برپايي شعائر مذهبي كم نظيرند. هيئت‏هاي مختلف عزاداري در نجف همه ساله در ايام سوگواري محرم و بيست و يكم ماه رمضان مجالس و مراسم پرشور و مفصلي برپا مي‏دارند.(5)

وصف فضايل

در روايات منقول از اهل بيت عصمت و طهارت(ع) براي شهر نجف فضايل زيادي ذكر گرديده و براي اين ديار درجات و مقامات روحاني اي قائل شده‏اند. از مضمون اين احاديث برمي‏آيد كه در محل كنوني نجف مكاني رفيع وجود دارد، زيرا نخستين بقعه‏اي كه در آن خداوند را پرستش مي‏نمودند اين جا بود و خداوند در اين وادي فرشتگان را امر فرمود كه آدم را سجده كنند. نيز نقل كرده‏اند: هيچ مؤمني در شرق و غرب عالم نمي‏ميرد مگر آن كه خداوند روحش را به سوي وادي السلام نجف محشور مي‏كند. همچنين روايت شده است كه نجف قطعه‏اي از كوهي است كه در آن حضرت موسي(ع) با خداوند تكلّم نمود، حضرت عيسي(ع) به مقام قداست رسيد، ابراهيم(ع)، خليل خداوند گرديد و حضرت محمد(ص) حبيب خدا شد. اين جا مسكن و مأواي پيامبران بوده است.(6)

امام صادق(ع) فرموده: چهار بقعه هنگام طوفان نوح به سوي خداوند ضجّه و زاري نمودند كه يكي از آنها نجف اشرف است. نيز فرمود: نجف بقعه‏اي از بهشت عدن مي‏باشد. در سوي راست كوفه(نجف) مرقدي است كه هركس اندوهناك باشد و نزد آن چهار ركعت نماز بگذارد از روا شدن حاجت خود، خوشحال خواهد شد و اگر به فردي آفت و بلايي رسيده باشد و از روي واقعيت به صاحب آن قبر پناهنده شود، شفا مي‏يابد و گره از كارش گشوده مي‏شود.

از شرافت اين سرزمين مقدس آن است كه حضرت ابراهيم(ع) مدتي در آن سكونت نمود و آن زمين را از صاحبانش خريد، زيرا تمايل داشت حشر ارواح مدفونين در اين سرزمين در زمين ملكي او باشد. حضرت علي(ع) اراضي مابين خورنق از حيره تا كوفه را از صاحبان آنها خريداري نمود و براي اين معامله هم شاهد گرفت. عده‏اي به آن حضرت عرض كردند: اين سرزمين‏ها قابل استفاده براي زراعت نخواهد بود، فرمود: از رسول اكرم(ص) شنيدم كه از كوفان (مجاورت كوفه = نجف) هفتاد هزار نفر بي حساب وارد بهشت مي‏شوند و من علاقه داشتم اينها از زمين ملكي من محشور شوند. هم چنين آن حضرت به پشت كوفه (نجف) نظر افكند و اين گونه به آن سرزمين خطاب كرد: ديدار تو خيلي خوش آيند است و از خداوند خواست تا آرامگاهش را در نجف قرار دهد.

از ديگر فضيلت‏هاي نجف آن است كه پيكر حضرت آدم و نوح پس از رحلت بدان جا نقل مكان يافته و هود و صالح در اين ديار دفن شده‏اند. از خواص خاك نجف هم اين است كه مدفون آن از مواخذه دو فرشته در شب اول قبر(نكير و منكر) در امان است.

نقل نموده‏اند: چون حضرت مهدي(عج) ظهور كرده و وارد كوفه شود، مردم خطاب به آن حضرت عرض مي‏نمايند: ثواب نماز پشت سر شما با خواندن نماز به امامت رسول الله(ص) مساوي است و اين مسجد گنجايش جمعيت ما را ندارد، لذا حضرت در نجف مسجدي وسيع احداث مي‏كند كه داراي درهاي متعددي بوده و گنجايش نمازگزاران زيادي را داشته باشد. آن گاه امام فرمان مي‏دهند: از پشت مرقد امام حسين (ع) نهري منشعب سازند كه در نجف جاري گردد و چون آن حضرت ظهور كند، سربازانش در كوفه، محل حكومتش مسجد كوفه، بيت المال و مسجد سهله، و خانواده آن حضرت در نجف اقامت خواهند داشت.(7)

منزلت مضاعف




  • ورنه چرا زمين نجف آسمان نشد(8)
    گويا كه قدر خاك ز افلاك برتر است



  • گويا كه قدر خاك ز افلاك برتر است
    گويا كه قدر خاك ز افلاك برتر است



بنابه نقل منابع روايي: در شب بيست و يكم ماه رمضان حضرت عيسي(ع) به سوي آسمان رفت، يوشع بن نون (وصي حضرت موسي) در اين شب رحلت يافت و قرآن در چنين شبي نازل گشت.(9)

پس از ضربت خوردن حضرت علي(ع) در شب نوزدهم ماه مبارك رمضان سال چهلم هجري، آن حضرت تا ثلث اول شب بيست و يكم زنده بود و پس از آن به لقاي حق شتافت، پيكر مطهر آن حضرت را پس از غسل و كفن توسط امام حسن(ع) و امام حسين(ع) قافله‏اي كوچك كه اعضاي آن را امام دوم و سوم، محمد حنفيه، عبدالله بن جعفر (داماد حضرت علي(ع)) تشكيل مي‏دادند(10) مخفيانه از كوفه به سوي صحرايي در پشت آن حمل مي‏كردند، سرانجام در جايي كه تقدير الهي بود باز ايستادند؛ همان جا كه حضرت آدم(ع) و حضرت نوح(ع) آرميده بودند، جنازه نخستين فروغ امامت در همان مكان دفن گرديد و جاي آن پنهان گشت، زيرا حضرت وصيت نموده بود كه بني اميّه حتي امكان دارد كينه و خصومت خود را نسبت به پيكرم هم ابراز كنند. لذا مدت‏ها آن مرقد منوّر مخفي بود تا آن كه با سقوط بين اميه و روي كار آمدن عباسيان، امام صادق(ع) آن را مشخص نمود و مزار شريف جدش را زيارت كرد. از اين تاريخ به بعد شيعيان دانستند كه محل دفن امامشان كجاست.(11) از آن زمان به بعد اقشار گوناگوني از شيعيان خالص خاندان عصمت و طهارت به منظور بهره‏گيري از صفاي معنوي و طراوت بوستان علوي در اين شهر سكونت گزيده‏اند و از گذشته‏هاي دور، بارگاه مولاي پرهيزگاران، ملجأ و پناهگاهي براي مؤمنان و نيازمندان، و ستم ديدگان و محرومان بوده است كه در هنگام گرفتاري از آن مرقد مطهر استمداد مي‏جسته و نيازهاي خود را برطرف مي‏ساخته‏اند.

از سوي ديگر به سبب همين ويژگي، آستان آن حضرت مورد توجه عالمان و جويندگان حكمت علوي بود، زيرا دانش پژوهان و پيروان بلند پرواز شيعه مشتاقانه و عاشقانه براي كسب فيوضات و بركات علمي در پي خورشيد تابان و منبع تابناكي بودند كه از او فروغ گيرند. آنها به اين حقيقت واقف بودند كه علي(ع) باب مدينه علم رسول اكرم (ص) است زيرا پيامبر فرموده بود:«انا مدينة العلم و علي بابها».

با اين وصف بايد از مقام شامخ و والاي آن اقيانوس بي كران علم و فضيلت سرچشمه فيض معنوي كسب علم و معرفت نمايند و براساس اين باور راستين، نجف به عنوان افق اعلا و مركزيت نيرو دهنده‏اي بود كه جويندگان حكمت و معنويت را از اطراف و اكناف جهان به سوي خود كشانيده و تجلي گاه معارف ناب علوي گرديد.

براي رهروان مكتب ولايت، اين ارزنده‏ترين فرصت بود، تا طي اقامت خود در آن جا به عالي‏ترين مدارج علمي و كمال معنوي دست يابند. و سپس به عنوان مفاخر بزرگ علمي و شخصيت‏هاي ارزنده ديني به جهان بشريت خدمت نمايند.

حرم مطهّر در گذر تاريخ

پس از آشكار گرديدن مرقد مطهر، از اوايل قرن دوم هجري بناهايي بر مزار حضرت و اطراف آن ايجاد گرديد و به تدريج نجف كنوني شكل گرفت. در سال 283 هـ .ق حاكم موصل كه ابوالهيجاء نام داشت ساختمان عظيم و مرتفعي كه از هر سو دري داشت برروي مرقد شريف بناكرد و آن را با فرش‏ها و پرده‏هاي گران بها تزيين نمود، سپس ديواري برگرد شهر بنا كرد.

عضدالدوله ديلمي، حاكم مشهور آل بويه در سال 356 هـ.ق بارگاه مقدس را توسعه داد و ضريحي مقدس بر مرقد مطهر اميرمؤمنان(ع) بنا نهاد. از اين زمان خانواده‏هايي در جوار بارگاه اميرمؤمنان ساكن شدند و نجف به عنوان شهري كوچك در جهان اسلام مطرح شد.

خواجه رشيد الدين فضل اللّه همداني، وزير هلاكو سال 744 هـ. ق نهري از آب فرات به سوي كوفه و نجف جاري ساخت. دوتن از بزرگان دكن (هندوستان) كه در اواخر قرن هشتم هجري مي‏زيستند به نام‏هاي امير فيروز و امير احمد اول موقوفاتي براي حرم مطهر حضرت علي(ع) اختصاص داده وزيران و مشاهير اين شهر را مورد احترام و اكرام خويش قرار دادند. يوسف عادل شاه در سال 868 به دنبال شفا يافتن و رهايي از بيماري، مبالغي قابل توجه براي حرم مطهر حضرت علي(ع) اختصاص داد.(12)

در عصر صفويه تعميرات حرم مطهر به دست شاه اسماعيل در سال 914 هـ. ق آغاز شد و در زمان شاه عباس با طرح و نفشه شيخ بهايي صحن شريف آستانه تكميل گشت. در اين دوران تزيينات، تعميرات و تقديم هدايا بدون وقفه تداوم يافت. در جمادي الثاني سال 914 هـ. ق شاه اسماعيل صفوي پس از زيارت بارگاه امام حسين(ع)، به قصد زيارت مرقد مطهر حضرت علي(ع) به نجف عزيمت نمود و هداياي نفيسي به حرم آن امام همام اهدا كرد. و تمام رواق‏هاي شريف را با فرش‏هاي ابريشمي مفروش نمود و جهت روشنايي، قنديل‏هاي طلا براي حرم اختصاص داد.(13)

در سال 1042 هـ. ق كه شاه صفيّ صفوي به زيارت مرقد امير مؤمنان(ع) مشرف گشت، دستور داد تعميرات لازم در حرم صورت گيرد و فضاي حرم و صحن شريف گسترش داده شود، زيرا ساختمان قبلي به دليل تنگي فضا، گنجايش مشتاقان زيارت مولاي پرهيزگاران را نداشت. به دستور وي نهري عميق و عريض ازحوالي نجف حفر گرديد كه آب فرات را به نجف مي‏رسانيد.(14)

نادر شاه افشار در سال 1156 هـ. ق موفق به زيارت بارگاه اميرالمؤمنين(ع) گرديد. او به هنگام حضور در نجف دستور داد كاشي‏هاي سبزرنگي را كه در عصر صفويه و با طرح شيخ بهايي گنبد و دو گلدسته را تزيين كرده بود، بردارند و تمامي آن را مزيّن به طلا كنند.او اموال زيادي براي تعميرات اين آستان مقدس اختصاص داد و هداياي بي‏شماري به حرم اهدا نمود كه غالب آنها تاكنون باقي است. كاشي كاري صحن شريف هم باشكوه زيادي در عصر نادري تكميل شد. كاشي كاري ايوان العلماء كه در آن بسياري از مشاهير شيعه دفن گرديده‏اند از آثار نادرشاه افشار است كه تاكنون باقي مانده است.(15)

آغا محمد خان قاجار در سال 1211 هـ.ق ضريح نقره‏اي به آستانه تقديم كرد و فتحعلي شاه در سال 1236 هـ. ق تعميراتي در ساختمان حرم انجام داد. در سال 1262 هـ. ق عباس قلي خان، وزير محمد شاه قاجار ضريح ديگري از نقره به اين مكان شريف تقديم نمود.(16)

مشخصات معماري و جلوه‏هاي هنري

در وضع كنوني آستان مقدسه حضرت علي(ع) از روضه مقدس (صحن) و مرقد مطهر تشكيل مي‏شود. در ميان حرم، مرقد شريف واقع است كه مضجع مطهر و مقدس حضرت در آن قرار دارد.

برروي قبر صندوقي از ساج خاتم كاري شده و نفيس قرار گرفته كه اهدايي شاه اسماعيل صفوي است. البته با مرور زمان تعميراتي بر آن صورت گرفته و اضافات و تزييناتي انجام شده كه تاريخ برخي از اين تعميرات ثبت شده است.

در اطراف صندوق مطهر، سوره مباركه دهر و احاديثي در شأن و منزلت حضرت امير(ع) با خط خوش و هنرمندانه محمد بن علاء الدين محمد حسيني در تاريخ 1198 هـ.ق نوشته شده است. ضريح نقره‏اي اهدايي، توسط سيف الدين رهبر در تاريخ 13 رجب سال 1361 هـ.ق با مراسم شكوهمندي و با حضور مشاهير نجف، پرده‏برداري شد.

هنرمندان هندي پنج سال به طور مداوم بر روي اين ضريح كار هنري كرده و به گونه‏اي جالب آن را تزيين نموده‏اند. ارتفاع گنبد از كف صحن مطهر 42 متر، محيط قاعده 50 متر و ارتفاع آن از قاعده تا رأس 35 متر است .كف حرم مطهر از سنگ مرمر فرش شده و ديوارهاي آن تا ارتفاع دو متري با مرمرهاي زيباي ايران پوشيده شده است.

چهار سوي حرم و چهار رواق اطراف آن با كاشي كاري و آيينه كاري ـ كه حاصل زحمات خالصانه ايرانيان هنرمند و مشتاق خاندان عصمت است ـ تزيين گشته است. اين رواق‏ها از سه طرف: شمال، جنوب، و شرق، درهاي ورودي و خروجي را با حرم مطهر مرتبط مي‏سازند، رواق شمالي و جنوبي نيز صحن شريف را با حرم مطهر ربط مي‏دهند.درب رواق شرقي در ايوان طلا گشوده مي‏شود، اين ايوان مستطيلي شكل كه در طرف شرق حرم قرار دارد، باطلا تزيين شده است. در ميان ايوان طلا قصيده‏اي به زبان فارسي و حروف نگاري طلا به خط خوش محمد جعفر اصفهاني (در سال 1156 هـ. ق) در مدح حضرت امير المؤمنين(ع) نوشته شده است. اين اشعار سروده عرفي شيرازي با مطلع ذيل است:




  • كاي اوج عرش سطح حضين تو را مماس
    اين بارگاه كيست كه گويند بي هراس



  • اين بارگاه كيست كه گويند بي هراس
    اين بارگاه كيست كه گويند بي هراس



در طرفين ايوان مزبور دو گلدسته طلا به ارتفاع 35 متر ديده مي‏شود كه در بالاي آن برخي از آيات سوره جمعه به طرزي هنرمندانه نوشته شده است:




  • حيدر(ع) بنگر چه بارگاهي دارد(17)
    ايوان نجف چه خوش صفايي دارد



  • ايوان نجف چه خوش صفايي دارد
    ايوان نجف چه خوش صفايي دارد



در بخش شمالي حرم شريف، ايوان العلماء قرار دارد كه از آثار معماري و هنري آل بويه است و در عصر صفويه تجديد بنا شده است، كاشي كاري آن در زمان نادر شاه افشار صورت گرفت. قصيده‏اي از قوام الدين در شنانزده بيت به خط كمال الدين حسين گلستانه اصفهاني بر روي كاشي‏هاي اين ايوان قابل مشاهده است.

شخصيّت هايي چون علي نقي كمره‏اي فراهاني (متوفي 1060 هـ. ق)، ميرزا علي رضا اردكاني شيرازي (متوفي: 1166هـ.ق) شيخ احمد جزايري، ميرمحمد باقر هزار جريپي، اميد عبدالباقي خاتون آبادي، ملامهدي نراقي، شيخ احمد نراقي و جمعي ديگر از معاريف و اهل فضل در اين ايوان دفن گرديده‏اند، از اين جهت به ايوان العلماء موسوم است.(18)

صحن شريف به گونه‏اي بناشده كه هر چهار فصل سال، نور آفتاب از طريق روزنه‏ها و پنجره‏هاي آن بر قبر مطهر مي‏تابد و زوال ظهر در تابستان و زمستان نيز مشخص مي‏گردد. صحن مطهر دو طبقه دارد كه در اطرافش حجره‏هايي ساخته‏اند كه تا اوايل قرن چهاردهم هجري محل سكونت دانشوراني بود كه در نجف به تحصيل، پژوهش و تدريس اشتغال داشتند. ديوارها و سقف ايوان حجره‏ها با كاشي‏هاي نفيس اصفهان تزيين گرديده كه با گذشت زمان، چندين بار عوض شده‏اند. ديواري كه صحن را احاطه و آن را از ساختمان بيروني حرم منفك مي‏سازد، هفده متر ارتفاع دارد.(19)

خاندان هايي از قرون چهارم و پنجم هجري توليت حرم مطهر را عهده دار بوده‏اند كه برخي از آنان عبارت اند از: آل شهريار، خاندان الملالي، و آل رفيعي.(20)

فراز و نشيب سياسي اجتماعي

با زوال بني اميه و برطرف شدن اختناق اين خاندان، رفت و آمد در اطراف مزار ساده و بي آلايش ابوتراب افزايش يافت. باروي كار آمدن عباسيان و تحكيم پايه‏هاي قدرت، اين سلسله نيز به آزار و اذيت خويش در خصوص علويان، سادات و شيعيان ادامه داد.

داودبن علي از افراد بني عباس كه با خاندان عترت خصومت داشت شخصي به نام جمل را كه داراي قدرت بدني زيادي بود به سمت مرقد مطهر حضرت علي(ع) فرستاد تا محل دفن آن امام را حفاري نموده و هرچه يافت بيرون آورد، او(جمل) نه تنها در اين حفاري موفقيّتي به دست نياورد، بلكه به سنگ سختي برخورد كرد و با وارد كردن ضربه‏اي به آن فريادي كشيد و هلاك شد. اطرافيان وقتي اين موضوع را به داود گزارش دادند، توبه كرد و از پيروان حضرت علي(ع) گرديد و صندوقي براي نصب برروي قبر مطهر تهيه نمود. با گذشت زمان و افزايش خصومت عباسيان با علويان اين صندوق برداشته شد و بار ديگر مضجع وصيّ رسول اكرم(ص) در غربت و خلوت قرار گرفت.(21)

روزي كه هارون الرشيد براي شكار به حوالي كوفه(نجف كنوني) رفت، مشاهده نمود سگ‏هاي شكاري آهويي را دنبال مي‏كنند، ولي چون آن صيد به مكان خاصي مي‏رسد، سگ‏ها از تعقيب او دست بر مي‏دارند. هارون دانست كه بايد آن جا مكان مقدسي باشد، لذا در صدد بررسي برآمد. پس از تحقيقات لازم متوجه شد در آن موضع، مرقد مطهر حضرت علي(ع) است كه به دنبال اين واقعه حدوداً در سال 175 هـ ق اولين بارگاه علوي را هارون بنا نهاد.(22)

از آن پس گروهي علوي و برخي نوادگان ائمه نسبت به بازسازي، مرمت و توسعه حرم مطهر حضرت علي(ع) و رونق شهر نجف اقداماتي انجام دادند. باروي كار آمدن آل بويه علاوه بر عمران آستانه آن حضرت، خانه‏هاي بسيار، حمام‏ها و بازارهايي احداث گرديد و شيعيان به اقامت در نجف تشويق شدند. ساختمان حرم مقدس در سال 755 هـ ق دچار آتش سوزي شد كه در سال 776 هـ ق مورد تعمير و اصلاح قرار گرفت وبر شكوه و جلال آن افزوده گشت.(23)

با روي كار آمدن صفويه و استيلاي شاه اسماعيل بر عراق، عتبات مقدسه ؛ از جمله مرقد حضرت علي(ع) رونق و گسترش بيشتري يافت. از سال 1002 هـ ق زيارت اماكن مذهبي عراق در بين ايرانيان رواج فزاينده‏اي به خود گرفت و اين برنامه موقعي بود كه شاه عباس صفوي بر عراق احاطه داشت.

در سال 1017 هـ ق دولت عثماني بر نجف و ديگر شهرهاي زيارتي عراق مسلط گشت. از اين پس مقامات كشور عثماني، مالياتي را براي زائران ايراني مقرر كردند. آنان كه از بذل جان و مال در اين راه دريغ نداشتند با هر مشقتي بود مبلغ مورد نظر را مي‏پرداختند. در اين دوران شهر نجف در معرض هجوم و يورش قبايل اطراف قرار گرفت و خساراتي بر آن وارد شد. كار به جايي رسيد كه سلمان بن عباس خزائلي ـ از اشرار و ياغيان معروف ـ مدتي بر نجف حكومت مي‏كرد. نادرشاه طي مذاكرات مداوم و طولاني‏اي با مقامات عثماني كوشيد تا عراق را ضميمه دولت ايران كند، ولي در اين راه موفقيّتي به دست نياورد.(24)

فرقه وهابي چندين بار شهر مقدس نجف را مورد هجوم وحشيانه خويش قرار داده‏اند. نخستين حمله آنان به اين مكان در سال 1218 هـ ق صورت گرفت و چون قبل از آن شهرهايي چون مكه، مدينه و كربلا توسط آنان مورد يورش واقع شده بود، مردم نجف خود را آماده دفاع نمودند و حتي بانوان در اين راستا از خود تلاش‏هاي قابل توجهي نشان دادند. به دليل مقاومت اهالي اين ديار، وهابي‏ها بدون آن كه بتوانند وارد شهر شوند بازگشتند، اين فرقه منحط در سال 1221 هـ ق نيز به نجف حمله كرد. شخصيت هايي چون شيخ جعفر كاشف الغطاء به همراه علماي با نفوذي مانند علامه سيد جواد عاملي سازماندهي و رهبري مدافعين را عهده دار شدند. به دستور مرحوم كاشف الغطاء ـ كه زعيم و پيشواي شيعيان به شمار مي‏رفت ـ مردم مسلّح شدند و تمامي ديوارهاي شهر سنگر بندي و به تجهيزات دفاعي مجهز گرديد. وهابي‏ها به دليل استواري و سلحشوري مردم نجف در اطراف اين ديار متوقف شدند و با ذلت و شكستي فضاحت بار در حالي كه هفت صد نفرشان به هلاكت رسيده بود آنجا را ترك نمودند.

مرحوم سيد جواد عاملي كه در همين ايام دفاع و مبارزه، مشغول تأليف پنجمين كتاب مفتاح الكرامه بود، در خاتمه اين كتاب، چنين واقعه‏اي را متذكر گرديده است.

در سال 1225هـق براي سومين بار اين گروه كژ انديش به نجف يورش برده و صدماتي به اين شهر وارد نمودند، ولي موفق نشدند مقاصد شوم خود را عملي سازند.(25)

در همين دوران درگيري، دو قبيله «زكرت» و «شمرت» كه از ساكنين نجف و حوالي آن بودند، وقتي اين شهر را دچار آشوب و آشفتگي ديدند، درب‏هاي صحن مطهر را بستند تا هيچ يك از طرفين متخاصم، اين مكان مقدس را مأمن خود قرار ندهند و بناهاي حرم آسيبي نبيند.

نزاع مذكور به قدري ناامني و ناگواري ايجاد نمود كه منجر به تعطيلي دروس حوزه گرديد و امور جاري مردم مختل شد. سرانجام با مداخله عوامل حكومتي مستقر در بغداد اوضاع به حال عادي بازگشت، ولي اين دو طايفه در مواقعي به درگيري‏هاي پراكنده مبادرت مي‏نمودند. دولت از مراجع نجف كمك خواست، مرحوم آخوند خراساني و شيخ عبدالله مازندراني نيز باز داشتن قبايل را از اين درگيري‏ها واجب دانسته و تأكيد نمودند كه نخست با موعظه و نصيحت و سپس با تهديد بايد آنان را از نزاع و آشوب بازداشت. لذا مجازات و تنبيه افراد متخلف و خاطي جايز و رواست. اين فتواي هشدار دهنده بر افراد دو قبيله زكرت و شمرت اثرات مثبتي نهاد و آنان را وادار نمود از خصومت‏هاي خويش دست بردارند.(26)

صفاي زيارت

در روايات منقول است از اهل بيت عصمت و طهارت(ع) تأكيد زيادي بر زيارت بارگاه مقدس حضرت امير مؤمنان شده است. امام صادق(ع) در اين باره فرموده: هر كس مرقد حضرت علي(ع) را با معرفت زيارت كند اجر صد هزار شهيد را دارد، خداوند تمامي گناهانش را مورد آمرزش قرار مي‏دهد، در روز قيامت نيز چنين زائري جزء آمنين، برانگيخته خواهند شد، حسابش را سبك مي‏گيرند و ملائكه از وي استقبال مي‏كنند.(27)

هم چنين فرمود: هر كس پياده به زيارت امير مؤمنان(ع) برود خداوند براي هر گامي كه بر مي‏دارد ثواب يك حج و يك عمره مي‏نويسد و اگر به حال پياده بازگردد در برابر هر گامش، پاداش دو حج و دو عمره برايش منظور مي‏دارند.(28)

بنابر روايتي ؛ شفا از بيماري و رفع گرفتاري‏ها محصول زيارت آن مولاي متقيان مي‏باشد.(29)

زيارت حضرت علي(ع) متعدد بوده و در دو دسته قرار مي‏گيرند: نخست زيارت مطلقه كه اختصاص به زمان معيني ندارد (مرحوم محدث قمي هفت زيارت مطلقه در مفاتيح الجنان آورده است)، دوم زيارت مخصوصه كه در اوقات ويژه‏اي خوانده مي‏شود و عبارت اند از: روز عيد غدير خم، زيارت مخصوص هفده ربيع الاول كه مصادف با روز ولادت حضرت رسول اكرم(ص) است و زيارت مختص شب مبعث رسول خدا(ص) و روز مبعث .(30)

يك شب معتكف شدن در جوار مرقد امير مؤمنان(ع) از هفتصد سال عبادت در جاهاي ديگر بهتر است و نمازگزاردن در مجاورت اين بارگاه مقدس، با دوهزار نماز در اماكن ديگر برابر است.(31)

بوستان توحيد

شهر مقدس نجف متجاوز از يكصد مسجد مشهور و معروف دارد. در بخش شمالي و سمت راست مسير نجف به شهر كوفه مسجدي به نام "حنانّه" وجود دارد. طبق برخي اقوال روايي و تاريخي هنگام
انتقال سر مبارك امام حسين(ع) از كربلا به كوفه، آن رأس مقدس را در محل كنوني مسجد حنانه بر زمين نهاده‏اند، از اين جهت مسجد مذكور به موضع رأس الحسين(ع) نيز مشهور است و سيد بن طاووس هم زيارتي مربوط به امام حسين(ع) در مسجد حنانه را ذكر نموده است.

امام صادق(ع) به هنگام زيارت جدش علي(ع) در اين مكان نماز گزارده است. زايران نجف از مكان مقدس مزبور ديدن كرده و بدان تبرّك مي‏جويند. در حوالي مسجد ثويه مقبره‏اي به نام ثويه قرار دارد كه مدفن عده‏اي از خواص و مقرّبان حضرت علي(ع) مي‏باشد.

عمران بن شاهين كه در مصاف با عضدالدوله شكست خورد، نذر كرد چنان چه آن حاكم ديلمي وي را مورد عفو قرار دهد رواقي در جوار مرقد حضرت علي(ع) بنا كند كه بعدها به نذر خويش وفا كرد. مدت‏ها بعد بر اثر تغيير بناي حرم از حالت رواق بودن بيرون آمد و به مسجد عمران بن شاهين مشهور شد. علمايي چون آية الله سيد محمد كاظم يزدي، علامه سيد محمد كاظم مقدس، شيخ محمد باقر قمي و برخي ديگر از مشاهير در اين مكان به خاك سپرده شده‏اند.

مسجد هندي يكي از بزرگترين مساجد نجف مي‏باشد كه ازدحام نمازگزاران در آن چشمگير مي‏باشد و در ايام اعتكاف، معتكفين در آن اقامت مي‏كنند.

نقل شده: پس از حرم مطهر مهم‏ترين مكان مذهبي نجف همين مسجد هندي است و هيچ كدام از مساجد نجف به استحكام و سبك معماري مسجد هندي نمي‏باشد، مراسم سوگواري مذهبي در اين مكان صورت مي‏گيرد. در سال 1323 هـ ق مسجد هندي مرمّت و بازسازي شد.

شيخ طوسي پس از مهاجرت به نجف در محل سكونت خود جلسات درس و مذاكرات علمي اي برپا نمود كه منزل وي پس از ارتحال او طبق وصيتش به مسجد تبديل گشت. مسجد شيخ طوسي نيز از جمله مساجد مشهور نجف است كه در محله مشراق قرار دارد، در سال 1198 هـ ق علامه بحرالعلوم و در سال 1305 هـق سيد حسين آل بحر العلوم اين مسجد را تعمير اساسي كردند.

مسجد "صفة‏الصفا" از مساجد كهن نجف است كه درمحله شيلان واقع شده و قدمتش به قرن هشتم هجري بر مي‏گردد.

در محله حويش نجف با مساعدت و نظارت شيخ مرتضي انصاري مسجدي با شكوه و مستحكم بنا گرديد كه به مسجد شيخ انصاري موسوم است. اين مكان، محل برگزاري جلسات درس معارف حوزه علميه نجف مي‏باشد. سيد محمد كاظم يزدي و امام خميني(ره) هم در اين مسجد تدريس مي‏نمودند.

برخي مساجد ديگر عبارت‏اند از: مسجد الخضراء، مسجد شيخ جعفر شوشتري، مسجد علامه ميرزاي شيرازي، مسجد الرأس، مسجد شيخ طريحي و....(32)

اماكن مقدس و زيارتي

در نزديكي حرم مكاني است به نام "مقام امام زين العابدين(ع)" كه گفته‏اند: هرگاه آن بزرگوار به زيارت جدش اميرالمؤمنين مي‏آمد، در اين جايگاه اقامت مي‏نمود و از آن جا به بعد، با پاي پياده به حرم و مرقد جدش كه در آن زمان براي ديگران مشخص نبود، مشرّف مي‏شد. در عصر صفويه بنايي بر اين مكان احداث شد كه تا كنون چندين بار تعمير و بازسازي گشته است.

در نواحي غرب نجف نيز بنايي به "مقام امام مهدي(عج)" موسوم است. در روايتي از امام صادق(ع) نقل شده است: وقتي آن امام همام براي زيارت بارگاه اميرمؤمنان(ع) به نجف مي‏آمد در سه مكان توقف مختصري نموده و نماز مي‏گذارد، چون از مشخصات اين سه جا سؤال شد، فرمودند: نخستين مكان، مرقد جدم حضرت علي(ع) است. دومين مكان، محلي است كه رأس مطهر امام حسين(ع) را مدتي به زمين نهاده بودند و سومين مكان، محل منبر حضرت قائم است. البته در اين روايت به مشخصات موضع منبر حضرت مهدي(عج) تصريح نگرديده است.

علامه بحرالعلوم در اين مكان بنايي احداث نمود كه تا سال 1310 هـ ق باقي بود و دراين سال فرد خيّري به نام سيد محمد خان اين بنا را با شكوه بيشتري بازسازي نمود و در حال حاضر سنگ نبشته‏اي در آن وجود دارد كه زيارت امام مهدي(عج) بر آن كنده كاري شده و تاريخ 1200 هـ ق بر آن منقوش است.

مرقد حضرت هود(ع) و حضرت صالح(ع) در شمال نجف و در قبرستان وادي الاسلام قرار دارد كه علامه بحرالعلوم ساختماني از سنگ و گچ بر روي اين دو مرقد شريف احداث نمود و توليت آن را به محمد بن حسن قسّام ـ جدّ خاندان آل‏قسام ـ سپرد و پس از او اولادش اين مسئوليت را بر عهده گرفتند. يك قرن پس از بناي ساخته شده توسط بحرالعلوم، ساختمان ديگري در اين مكان برپا گرديد كه در سال 1337 هـ ق مرمّت گشت و اكنون باقي است.

در شمال شهرنجف قبرستان مشهور وادي السلام قرار دارد كه قدمتي هزار ساله براي آن ذكر نموده‏اند، شخصيت‏هاي برجسته و شيعيان مشهوري در اين گورستان مدفون اند و افراد زيادي هم وصيت نموده‏اند كه آنان را پس از رحلت به نجف برده و در وادي السلام دفن كنند. اين قبرستان در تابستان سال 1372 توسط رژيم بعثي عراق تخريب گرديد.

"ثويه" از اماكن تاريخي نجف است كه رشيد هجري، عمرو بن حمق خزاعي و سليم بن قيس هلالي (مؤلف اسرار آل محمد) از اصحاب و ياران حضرت علي(ع) و امام حسن مجتبي در آن جا دفن شده‏اند. نصربن مزاحم منقري ـ مؤلف كتاب وقعة‏الصفين ـ نيز در اين مكان به خاك سپرده شده است.

آرامگاه كميل بن زياد نخعي و ميثم تمار در راه كوفه به نجف اشرف قرار دارند. مرقد شيخ طوسي، شيخ محمد حسن نجفي اصفهاني(صاحب جواهر)، سيد بحرالعلوم و فرزندانش و نيز شيخ جعفر كاشف الغطاء در نجف مي‏باشد.(33


1. موسوعة العتبات المقدسه، جعفر الخليلي، ج اول، ص 28؛ ماضي النجف و حاضرها،جعفر الشيخ باقر آل محبوبه النجفي، ج اول، ص 10 ـ 9.

2. علل الشرايع، شيخ صدوق، باب 26، ص 22.

3. ماضي النجف و حاضرها، ج اول، ص 8 ـ 7؛ العراق قديماً و حديثاً،سيد عبدالرزاق حسيني، ص 135 ـ 134.

3. ماضي النجف و حاضرها، ج اول، ص 8 ـ 7؛ العراق قديماً و حديثاً،سيد عبدالرزاق حسيني، ص 135 ـ 134.

5. ديارابرار، ج سوم (سيماي نجف اشرف) سعيد بابايي حائري، ص 24 ـ 23.

6. بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمه الاطهار، علامه مجلسي، ج 100، ص 232،233،234.

7. همان، ص 231؛ماضي النجف و حاضرها، ج اول، ص 12ـ11؛ تاريخ نجف اشرف وحيره، ص 171 ـ 170.

8. نشاء تبريزي.

9. اصول كافي، ج 2، ص 354.

10. الارشاد ج اول، شيخ مفيد، ص 8، فرقه العزي،ص 23 ـ 22.

11. همان، ص 10.

12. موسوعة العتبات المقدسه، ج 6،ص 195 و 197.

13. دائره المعارف تشيع، ج اول، ص 69.

14. همان و نيز تاريخ منتظم ناصري، اعتماد السلطنه، ج 2، ص 928.

15. دائره المعارف تشيع، ج اول، ص 69.

16. همان، ص 70.

17. سيماي نجف اشرف (با تلخيص تغيير برخي عبارات)، ص 140؛ مأخذ پيشين، ص 70.

17. سيماي نجف اشرف (با تلخيص تغيير برخي عبارات)، ص 140؛ مأخذ پيشين، ص 70.

19. ماضي النجف و حاضرها، ج اول، ص 259.

20. همان، ص 264، 270 و 273.c

21. فرحة العزي، ص 61؛ مشهد الامام علي، ص 127؛ سيماي نجف اشرف ص 121 و 122.

22. زندگاني حضرت اميرالمؤمنين، حسين عماد زاده اصفهاني، ج 2، ص 424.

23. دائره المعارف تشيع، ج اول، ص 69.

24. نك موسوعة العتبات المقدسه، ج 6، ص 219 ـ 209.

25. مأخذ قبل، ص 229؛ ماضي النجف و حاضرها، ج اول، ص 327 ـ 324.

26. تاريخ العراق بين الاحتلالين، ج 8، ص199؛ موسوعة العتبات المقدسه، ج 6، ص 171 و 231.

27. بحارالانوار، كتاب مزار، ج 100، 257.

28. همان، ص 260.

29. همان، 261.

30. نك: مفاتيح الجنان.

31. تاريخ نجف اشرف وحيره، ج اول، ص 172.

32. نك: ماضي النجف و حاضرها، ج اول.

33. اقتباس و مأخوذ از ماضي النجف و حاضرها، ج اول، ص 95ـ 94؛ بحارالانوار، ج 100، ص 250 ـ 249؛ دائرة المعارف التشيع، ج اول، ص 103 ـ 97؛ تاريخ نجف اشرف ص 74 ديار ابرار، ج سوم، سيماي نجف اشرف، ص 53 ـ 150.

/ 1