نبرد قرقيسيا
نويسنده: سهيلا صلاحي اصفهاني
مقدمه
روايتهاي اسلامي خبر از وقوع جنگها، فتنهها و آشوبهاي گسترده و فراوان در آخرالزمان و در آستانه ظهور امام مهدي (ع) ميدهند؛ فتنههايي كه پيدرپي ميرسند و سرزمينهاي بسياري را در برميگيرند.رسول گرامي اسلام (ص) از اين فتنهها و آشوبها چنين ياد ميكنند:فتنهاي به پا ميشود و به دنبال آن فتنهاي ديگر برميخيزد. فتنه اولي در مقايسه با دومي همانند تازيانه خوردن است در مقايسه با ضربات لبه تيز شمشير! سپس فتنهاي پديد ميآيد كه همه محرمات در آن حلال شمرده شود! آنگاه خلافت به بهترين مردم روي زمين ميرسد در حالي كه او در خانهاش نشسته باشد1.آن حضرت در روايت ديگري به گستردگي و تنوع اين فتنهها اشاره كرده، ميفرمايند:بعد از من چهار فتنه بر شما فرود آيد كه در اولي خونها مباح ميشود، در دومي خونها و ثروتها مباح ميگردد، در سومي خونها و ثروتها و ناموسها مباح ميشود و در چهارمي آشوبي كور و كر جهان را مضطرب ميسازد آنچنانكه كشتي غول پيكر آبهاي مجاور را مضطرب كند، اين فتنه شما را زير پر ميگيرد و عراق را ميپوشاند و در جزيره دست و پا ميزند، مردم تلخي حوادث و فشار آشوب را لمس ميكنند، آنچنانكه پوست به هنگام دباغي شدن فشار وارده را لمس ميكند. كسي قدرت يك كلمه سخن گفتن نخواهد داشت! اين فتنه در نقطهاي آرام نمييابد جز پس از آنكه در نقطهاي ديگر بيداد كند2.آنچنان كه از روايات برميآيد، يكي از بزرگترين اين فتنهها، درگيري و نبردي است كه در منطقه «قرقيسيا» رخ ميدهد. هم در منابع شيعي و هم در منابع اهل سنت به اين نبرد اشاره و از جزئيات آن خبر داده شده است. مقاله حاضر تنها در پي آن است كه گزارشي اجمالي از آنچه در اين منابع آمده، ارائه نمايد. انشاءاللّه تحليل جامعتر اين رويداد را در فرصتي ديگر پي ميگيريم.در اين مقاله ابتدا پارهاي از روايات شيعه و اهل سنت را كه در آنها به گستردگي و بزرگي نبرد «قرقيسيا»اشاره شده نقل ميكنيم و در ادامه نيز به بررسي موقعيت جغرافيايي اين منطقه، دلايل و زمينههاي بروز اين نبرد، طرفين نبرد و زمان وقوع آن ميپردازيم:1. نبرد قرقيسيا در روايتهاي اسلامي
روايتهاي شيعه و اهل سنت به نبرد قرقيسيا اشاره كرده و از بزرگي و بينظير بودن اين رويداد سخن گفتهاند. امام باقر(ع) در روايتي خطاب به «ميسّر» ضمن پرسش از فاصله محل اقامت او تا قرقيسيا به بزرگي و بيسابقه بودن نبردي كه در اين منطقه رخ خواهد داد اشاره كرده، ميفرمايند:اي ميسر! از اينجا تا قرقيسا[قرقيسيا]چقدر راه است؟ عرض كردم: همين نزديكيها است، در ساحل فرات قرار دارد. پس فرمودند: امّا در اين ناحيه واقعهاي رخ خواهد داد كه مانند آن از زماني كه خداوند تبارك و تعالي، آسمانها و زمين را آفريده اتفاق نيفتاده و تا زماني هم كه آسمانها و زمين برپا هستند مانند آن اتفاق نخواهد افتاد. سفرهاي است كه درندگان زمين و پرندگان آسمان از آن سير ميشوند3.و نيز از ايشان نقل شده است كه:همانا واقعهاي براي فرزندان عباس و مرواني در قرقيسيا روي خواهد داد كه پسر نوجوان در آن پيشامد پير گردد و خداوند هر گونه ياري را از ايشان برگيرد و به پرندگان آسمان و درندگان زمين الهام كند كه از گوشت تن ستمگران خود را سير كنيد. سپس سفياني خروج خواهد كرد4.امام باقر(ع) در روايت ديگري به ارتباط نبرد قرقيسيا و خروج سفياني اشاره كرده، ميفرمايند:سپاهيان سفياني از قرقيسيا عبور خواهند كرد و در آنجا به نبرد خواهند پرداخت، پس صد هزار نفر از ستمگران [در آنجا]به قتل خواهند رسيد. آنگاه سفياني سپاهي را به سوي كوفه روانه ميسازد كه تعداد آنها به هفتاد هزار نفر ميرسد5.آن حضرت همچنين به شمار كشته شدگان در اين نبرد اشاره كرده، ميفرمايند:شهري در طرف شرق ساخته ميشود كه در آن حوادثي روي ميدهد كه هرگز مردم آن زمان نظير آن را نشنيدهاند. آنگاه آن حادثه و يك حادثه ديگر كه در شام روي ميدهد مجموعا چهار صد هزار كشته برجاي ميگذارد و به دنبال آن حضرت مهدي ظاهر ميشود و هرگز سپاهش شكست نميخورد6.امام صادق(ع) نيز در روايتي، در مورد نبرد قرقيسيا چنين ميفرمايند:همانا براي خداوند در قرقيسيا سفرهاي است كه سروش آسماني از آن خبر ميدهد؛ پس ندا ميكند اي پرندگان آسمان و اي درندگان زمين! براي سير گشتن از گوشت ستمكاران شتاب كنيد7.يكي از محققان معاصر نيز در كتاب خود به اين حديث اشاره كرده و ذيل آن مينويسد:چنانكه روايت اشاره ميكند، عرصه نبرد، بيابان خشك و بي آب و گياه است و آنها اجساد كشتگان خود را دفن نميكنند و يا قادر به دفن آنها نيستند، از اين رو پرندگان آسمان و درندگان زميني از گوشت لاشههاي آنها شكم خود را سير ميكنند و اينكه سربازان كشته شده نيز ستمگرند؛ زيرا كه آنها سربازان جباران و ستمپيشگان ميباشند. يا اينكه در ميان آنها شمار زيادي از افسران و فرماندهان ستمكار از دوطرف وجود دارد8.منابع اهل سنت نيز به نقل رواياتي پرداختهاند كه بيانگر شدت درگيري در قرقيسيا است؛ از جمله روايت زير كه ابن حماد آن را نقل ميكند:سفياني با سپاهيانش بر آنها غالب ميشود و ترك و روم را در قرقيسيا به قتل ميرساند تا اينكه درندگان زمين از گوشت آنها سير ميشوند9.او در روايت ديگري از امام علي (ع) نقل ميكند كه:سفياني بر شام غالب ميشود، آنگاه در قرقيسيا نبردي بين آنها رخ ميدهد، تا اينكه پرندگان آسمان و درندگان زمين از كشتههاي آنها سير ميشوند10.2. موقعيت جغرافيايي قرقيسيا
«قرقيسيا» شهري در شمال سوريه است كه در محل التقاي رود «خابور» با «فرات» قرار گرفته است. اين شهر پيش از اسلام «كركيسيون» نام داشت و در سال نوزدهم هجري به دست مسلمانان فتح شد و قرقيسيا نام گرفت11.در كتاب جغرافياي تاريخي سرزمينهاي خلافت شرقي درباره قرقيسيا چنين توضيح داده شده است:در حدود دويست ميلي پايين رقه، قرقيسيا كه همان كركيسيوم قديم است، در ساحل چپ دجله، جايي كه رودخانه خابور آبهاي زيادي خود را در آن ميريزد واقع است. ابن حوقل درباره قرقيسيا گويد شهري زيبا است كه در آغوش باغستاني قرار داد. ياقوت و حمدالله مستوفي هر دو آن را محلي دانستهاند كه كوچكتر از رحبه كه شش فرسخي قرقيسيا و در جانب غربي فرات است12.«ابن رسته» قرقيسيا(Qarqisiya) را از شهرهاي اقليم چهارم و از حوزههاي ناحيه جزيره معرفي ميكند13.«ابن خردادبه» در المسالك و الممالك پس از آنكه موقعيت قرقيسيا بر ساحل فرات را توصيف ميكند به بيان فاصله آن تا بغداد ميپردازد و تمامي منازل ميان اين دو را نام برده و به فاصله هر يك از ديگري نيز اشاره ميكند. بر اساس محاسبه وي فاصله اين دو شهر از يكديگر در حدود نود و چند فرسخ است14.در معجم البلدان طول و عرض جغرافيايي اين شهر به نقل از بطلميوس ذكر شده است:بطلميوس ميگويد: طول [جغرافيايي] شهر قرقيسيا 64 درجه و 45 دقيقه و عرض آن 35 درجه است. اين شهر جزء اقليم چهارم است15.يكي از محققان معاصر در مورد موقعيت جغرافيايي قرقيسيا مينويسد:امروزه خرابههاي آن نزديك شهر «دير زور» سوريه قرار دارد. قرقيسيا نزديك مرزهاي سوريه ـ عراق است و به مرزهاي تركيه ـ سوريه نسبتا نزديك ميباشد16.3. دلايل و زمينههاي نبرد قرقيسيا
آنچنان كه از روايات بر ميآيد نبرد قرقيسيا بر سر گنجي است كه در ناحيه فرات پيدا ميشود. ابن حماد به نقل از پيامبر اكرم (ص) از اين گنج چنين گزارش ميدهد:فرات از كوهي از طلا و نقره پرده بر ميدارد سپس بر سر آن جنگ ميشود به طوري كه از هر نه نفر، هفت نفر كشته ميشود، پس هرگاه آن را درك كرديد به آن نزديك نشويد17.همين مضمون با الفاظي مشابه در روايات ديگري كه از پيامبر گرامي اسلام(ص) نقل شده، آمده است؛ كه از جمله ميتوان به روايت زير اشاره كرد:فرات از كوهي از طلا پرده بر ميدارد، سپس مردم بر سر آن به نبرد بر ميخيزند و از هر صد نفر، نود نفر (و يا فرمود:نه نفر ) در اين نبرد كشته ميشوند، هر يك از آن مردمان گمان ميكنند كه نجات مييابند18.در الفتن و الملاحم ابن كثير نيز به نقل از رسول خدا(ص) به پيدا شدن گنج اشاره شده است:به زودي فرات از گنجي از طلا پرده بر ميدارد، پس هر كس آن را يافت، نبايد چيزي از آن بر گيرد19.ابن كثير در جايي ديگر نيز از آن حضرت روايت ميكند كه:قيامت بر پا نميشود، تا اينكه فرات از كوهي از طلا پرده برميگيرد [در آن زمان ]مردم با يكديگر به نبرد برميخيزند. پس، از هر صد نفر، نود و نه نفر كشته ميشود، هر يك از آن مردمان ميگويد: شايد من كسي باشم كه نجات مييابم20.ابن حسام جونپوري نيز در البرهان في علامات مهدي آخرالزمان به ماجراي كوه طلا در فرات اشاره دارد:قيامت برپا نميشود، مگر اينكه فرات كوهي از طلا را آشكار ميسازد، مردم بر سر آن گنج به نبرد برميخيزند و نُه دهم آنها كشته ميشوند21.نويسنده كتاب عصر ظهور در بحث از جنبش سفياني چنين آورده است:هدف اصلي سفياني از جنگ عراق سلطه يافتن بر آن كشور و ايجاد مقاومت در برابر نيروهاي ايراني و زمينه سازان ظهور حضرت، كه از مسير عراق به سوي سوريه و قدس پيش ميروند خواهد بود. ولي در راه عراق در اثر حادثه عجيبي جنگ قرقيسيا رخ ميدهد و آن حادثه پيدا شدن گنجي در مجراي فرات و يا نزديك مجراي رود فرات است. به طوري كه عدهاي از مردم براي دست يافتن به آن، دست به تلاش ميزنند و آتش جنگ بين آنها شعله ور ميشود و بيش از صدهزار تن از آنها كشته ميشوند و هيچ يك به پيروزي قطعي نميرسند و به آن گنج دست نمييابند. بلكه همگي از آن منصرف شده و به مسايل ديگر مشغول ميشوند22.ناگفته نماند كه ايشان نيز رواياتي در مورد پيدا شدن گنج نقل ميكنند، از جمله روايت زير كه در نسخه خطي ابن حماد به نقل از پيامبراكرم (ص) وارد شده است:فتنه چهارم هجده سال به طول ميانجامد، سپس در آن هنگام كه بايد پايان ميپذيرد و تحقيقا نهر فرات از كوهي از طلا پرده بر ميدارد و مردم براي رسيدن به آن به جان يكديگر ميافتند و از هر نُه تن هفت تن كشته ميشوند23.قابل ذكر است كه بيشتر اين روايات از نظر سند ضعيف هستند.4. نيروهاي درگير در نبرد قرقيسيا
بنابر آنچه از روايات اهل سنت به دست ميآيد طرفين درگير در نبرد قرقيسيا، تركان، روميان و لشكر سفياني هستند. در اينجا به برخي از رواياتي كه در اين زمينه وارد شدهاند اشاره ميكنيم:سفياني با سپاهش بر آنها پيروز ميشود و ترك و روم را در قرقيسيا ميكشد24.و در جايي ديگر آمده است:پس در آن هنگام تركان و روميان اجتماع كرده و با يكديگر به نبرد برميخيزند و سه پرچم در شام برافراشته ميشود، آنگاه سفياني باآنها جنگ ميكند تا در منطقه قرقيسيا به آنها ميرسد25.در روايت ديگري چنين آمده است:زمان وارد شدن سفياني به كوفه بعد از نبرد او با تركان و روميان در قرقيسيا است26.در روايتي كه عبدالله بن زبير از امام علي(ع) نقل ميكند نيز از حضور دو عبداللّه27 و سپاه آنان در قرقيسيا سخن گفته شده است:عبدالله به دنبال عبدالله برميخيزد تا اينكه سپاهيان آنها در قرقيسيا در كنار نهر با يكديگر رودرو ميشوند28.منابع شيعي نيز از درگيري لشكر سفياني با تركان خبر ميدهند، مؤلف عصر ظهور در اين زمينه چنين مينويسد:اما طرف مقابل سفياني در اين نبرد از نظر اكثر روايات تركان هستند ولي منظور از تركان در اينجا چيست؟ آنچه به نظر ميرسد و به طبيعت امر نزديكتر است اينكه آنها سپاهيان ترك زبان هستند؛ چراكه درگيري و نزاع بر سر دارائي است كه نزديك مرزهاي سوريه و تركيه وجود دارد...29در كتاب روزگار رهايي نيز احاديث متعددي درباره تركان ذكر شده و تأكيد ميشود كه فتنه ترك در قرقيسيا انجام ميپذيرد30.در اينجا به برخي از احاديثي كه در كتاب ياد شده آمده و ظاهرا در ارتباط با نبرد قرقيسيا است اشاره ميكنيم؛ درنخستين روايت به نقل از پيامبر اكرم(ص) چنين آمده است:براي تركها دو خيزش است كه در يكي از آنها آذربايجان ويران ميشود و در ديگري وارد جزيره31 ميشوند و پرده نشينان را به وحشت مياندازند. خداوند مسلمانان را پيروز ميگرداند كه كشتار بزرگ الهي در آن روز است32.در روايت ديگري نيز چنين ميخوانيم:بدون ترديد سپاه ترك وارد جزيره خواهند شد تا اسبهايشان از فرات سيراب شوند، آنگاه خداوند بر آنها طاعون را مسلط ميكند و همگي به وسيله طاعون از بين ميروند و به جز يك نفر از آنها باقي نميماند.خداوند بر آنها برف و تگرگ همراه با سرماي سوزان و طوفان خانمان برانداز فرو ميفرستد و همگي نقش بر زمين ميشوند. مسلمانان به يكديگر نويد ميدهند كه خداوند آنها را هلاك كرد و شر آنها را از شما كوتاه نمود33.5. زمان نبرد قرقيسيا
نبرد قرقيسيا ميان دو واقعه مهم صورت ميگيرد؛ نخست خروج سفياني و دوم ظهور امام مهدي (ع). دراينجا به اختصار به هر يك از آنها اشاره ميكنيم:1ـ5. خروج سفياني
امام باقر(ع) در مورد واقعه نخست چنين فرمودهاست:سفياني در روز جمعه خروج ميكند و بر فراز منبر دمشق قرار ميگيرد و از مردم بيعت ميگيرد كه هرگز با امر او مخالفت نكنند، چه آن را بپسندند و چه آن را ناخوش دارند. آنگاه به سوي «غوطه» حركت ميكند و 50 هزار جنگجو در اطراف او گردآيند، آنگاه سه پرچم به اهتزاز در آيد: پرچم تركها و عجمها كه سياهرنگ است. پرچم بني عباس كه زردرنگ است. پرچم سفياني، كه سرخرنگ است. سفياني بر آنها چيره ميشود، پس از آنكه 60 هزار نفر از آنها را از دم شمشير ميگذارند، آنگاه به سوي «حمص» ميرود و از فرات عبور ميكند و عازم «رقّه»34 و «سبا»35 ميشود.امير المؤمنين علي(ع) نيز از جنگ سفياني با سپاه «ابقع» و «اصهب»36 خبر ميدهند:سفياني با «ابقع» درگير ميشود سپس او و سپاهيانش را ميكشد. سپس «اصهب» و ياران او را ميكشد. آنگاه به كشتن آل محمّد و شيعيان آنها اهتمام ميكند و به سوي عراق راهي ميشود و سپاه او به قرقيسيا وارد ميشود...37در عقد الدرر نيز در همين زمينه روايتي از امام محمد باقر(ع) نقل شده كه به قرار زير است:سه پرچم در شام برافراشته ميشود؛ پرچم اصهب، پرچم ابقع و پرچم سفياني، سفياني ابتدا با ابقع درگير ميشود و او و همراهانش را به قتل ميرساند، آنگاه اصهب را ميكشد، سپس تنها چيزي كه سپاهيان سفياني به آن ميانديشند حركت به سوي عراق است و سپاهيان او از قرقيسيا عبور ميكنند38.در منابع اهل سنت نيز اين واقعه چنين ذكر شده است:سه پرچم در شام بلند ميشود؛ اصهب، ابقع و سفياني، سفياني از شام و ابقع از مصر برمي خيزد. پس سفياني بر همه آنها غالب ميشود39.سپس سفياني در شام بر پرچمهاي سه گانه غالب ميشود. سپس براي آنها رويدادي به بزرگي قرقيسيا نخواهد بود40.2ـ5. ظهور امام مهدي (ع)
حادثه مهمي كه پس از نبرد قرقيسيا به وقوع ميپيوندد، ظهور حجت خدا، قائم آل محمد(ص) است؛ امام باقر(ع) دراين زمينه ميفرمايند:سفياني و قائم [ع] در يك سال خروج ميكنند41.همچنين در حديثي ديگر از ايشان آمده است كه:مهدي(ع) همانند موسي [ع] نگران و ترسان از مدينه خارج ميشود و به سوي مكه ميرود و سپاهيان سفياني حركت ميكنند تا به سرزمين «بيداء» ميرسند، همگي آنها هلاك ميشوند و جز گزارشگري از آنها باقي نميماند42.لازم به يادآوري است كه طبق احاديث شيعي بزرگترين و حساسترين ضربت بر سپاه سفياني را سيد خراساني و سپاهيان او وارد ميآورند. آناني كه اشراف كوفه هيچ ارج و قيمتي برايشان قائل نيستند. در روايتي كه از امام صادق(ع) نقل شده چنين آمده است:همه مردان آن جز يك نفر شامي كشته ميشوند، واي بر حال كساني كه در اطراف آن (كوفه) باشند، چه آزار و اذيتي ميبينند. مردانشان و زنانشان اسير گرفته ميشوند، بهترين آنها از نظر وضع و سامان كسي است كه از فرات بگذرد و از منطقه بگريزد، فرار كردن از آنجا از يك ساعت ماندن در آن بهتر است. كساني كه از آنها اسير شوند باكي بر آنها نيست، آنها را كساني نجات ميدهند كه مردم كوفه هيچ ارزشي براي آنها قائل نيستند آنها را از كوفه دور نميبرند43.در عقد الدرر نيز به پيوند اين حوادث با يكديگر اشاره شده و در روايتي از علي(ع) پس از ذكر واقعه قرقيسيا چنين آمده است:... سپاهيان سفياني به جست و جوي اهل خراسان بر ميخيزند و شيعيان آل محمد (ص) را ميكشند، آنگاه اهل خراسان در يافتن [امام ]مهدي قيام ميكنند44.ابن حماد نيز در روايتي كه از امام علي (ع) نقل ميكند از اين ماجرا به تفصيل ياد ميكند و از رو آوردن اهل خراسان به حضرت مهدي(ع) و طلبيدن ايشان سخن ميگويد:سفياني بر شام غالب ميشود، آنگاه بين آنها [سفياني و شاميان [نبردي در قرقيسيا رخ ميدهد كه پرندگان آسمان و درندگان زمين از اجساد آنها سير ميشوند، آنگاه در عقبه آنها [سپاه سفياني [شكافي ايجاد ميشود. پس گروهي از آنها راهي سرزمين خراسان ميشوند و سپاه سفياني به دنبال آنها به راه ميافتند تا به سرزمين خراسان ميرسند. سپاه سفياني در جست و جوي اهل خراسان برميآيند و شيعيان آل محمد را در كوفه به قتل ميرسانند. آنگاه اهل خراسان در جستوجوي مهدي به پا ميخيزند45.1 . سليمان، كامل، روزگار رهايي، ترجمه علي اكبر مهديپور، ص 894، به نقل از: الحاوي للفتاوي، ج 2، ص 136.
2 . همان، ص 896.
3 . دخّل، علي محمد علي، الامام المهدي، ص 344.
4 . الطوسي، محمد بن الحسن، كتاب الغيبه، ص 422، ح12.
5 . المجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، ج 52، ص 237.
6 . سليمان، كامل، همان، ص 1120، به نقل از: بشارة الاسلام، ص 56.
7 . فقيه، محمد، السفياني و علامات الظهور، ص 127.
8 . كوراني، علي عصر ظهور، ترجمه عباس جلالي، ص 130.
9 . ابن حماد، الفتن، ص 195، ح 797.
10. همان، ص 208، ح 838.
11. قاموس اعلام تركي، ج 5.
12. سترنج، جغرافياي تاريخي سرزمينهاي خلافت شرقي، ترجمه، محمود عرفان، ص 113.
13. الاعلاق النفيسة، ترجمه قره چانلو، ص 112.
14. المسالك و الممالك، ترجمه قره چانلو، ص 56ـ 57.
15. الحموي، ياقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج 4، ص 328.
16. كوراني، علي، همان، ص 130.
17. ابن حمان، همان، ص 233، ح 921.
18. همان، ص 418، ح 1353.
19. ابن طاووس، السيد علي، الفتن و الملاحم، ص 58، ح 106.
20. همان، ص 58، ح 107.
21. المتقي الهندي، علاء الدين علي، البرهان في علامات مهدي اخرالزمان، ص 1111.
22. كوراني، علي همان، ص 129.
23. همان، ص 131.
24. ابن حماد، همان، ص 195، ح 797.
25. همان، ص 145، ح 596.
26. همان، ص 212، ح 850.
27. شايد مراد از اين دو عبدالله رهبران مصري و مغربي باشد. و يا يكي از آنها فرمانده لشكر سفياني باشد.
28. ابن حماد، همان، ص 203، ح 923.
29. كوراني، علي، همان، ص 132.
30. سليمان، كامل، همان، ص 955.
31. مترجم كتاب روزگار رهايي، در ترجمه حديث «جزيزة العرب» آورده است كه صحيح به نظر نميرسد و با توجه به آنچه گفته شد منظور منطقه «جزيره» است و نه جزيرة العرب.
32. سليمان، كامل، همان، ص 943، به نقل از: الملاحم و الفتن، ص 32.
33. همان، ص 942، به نقل از: الملاحم و الفتن ص 69.
34. يكي از شهرهاي سوريه.
35. سليمان، كامل، همان، ص 1103، به نقل از: بشارة الاسلام، ص 192.
36. نويسنده كتاب عصر ظهور، «اصهب» را زمامدار و نماينده تركان و «ابقع» را زمامدار و نماينده روميان (طرفرداران غرب) معرفي ميكند.
37. المجلسي، محمد باقر، همان، ج 52، ص 245.
38. المقدسيالشافعي،يوسف بن يحيي، عقد الدرر في اخبار المنتظر،ص67.
39. ابن حماد، همان، ص 198، ح 805.
40. همان، ص 208، ح 839.
41. المجلسي، محمد باقر، همان ج 52، ص 240.
42. سليمان، كامل، همان، ص 1111، به نقل از: بشارة الاسلام، ص 102.
43. همان، ص 1109، به نقل از: بشارة الاسلام، ص 109.
44. المقدسي الشافعي، يوسف بن يحيي، همان، ص 67.
45. ابن حماد، همان، ص 208، ح 838.