آيت الله العظمى شيخ مرتضى طالقانى رحمه اللّه - شرح حال شیخ السالکین حضرت آیت اللّه العظمی بهجت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح حال شیخ السالکین حضرت آیت اللّه العظمی بهجت - نسخه متنی

رضا باقی زاده گیلانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيت الله العظمى شيخ مرتضى طالقانى رحمه اللّه

آن بزرگوار در حدود 1280 ه .ق . در طالقان به دنيا آمد و پس از خواندن قرآن و ادبيات فارسى در مكتب خانه آنجا به تهران ، و بعد از چندى به اصفهان عزيمت كرد، و از محضر علماى بزرگ آن سامان ، مانند: آيت الله ابوالمعالى كربلايى ، حكيم قشقائى ، آخوند ملا محمّد كاشى ، و ديگران استفاده برد، سپس به نجف اشرف مهاجرت كرد و از محضر علماء و استادان بزرگوارى ، مثل : آخوند خراسانى ، حاج سيد محمّد كاظم يزدى ، شريعت اصفهانى ، ميرزا محمّد تقى شيرازى و ديگران استفاده برد و به تهذيب نفس و تكميل روح پرداخت و به كمالات معنوى رسيد.

آن بزرگوار جدّاً از دنيا اعراض مى كرد و به تدريس و پرورش محصّلين مهذّب و بارع مى پرداخت . به گونه اى كه بسيارى از مراجع و دانشمندان بزرگ معاصر از محضر و تدريس او استفاده كرده ، و عدّه اى از پرورش يافتگان درس اخلاق و عرفان ايشانند.

ايشان تا آخر عمر به تجرّد گذرانيد و در حوزه علميّه نجف اشرف ، در مدرسه سيّد يزدى ، صاحب عروة الوثقى اقامت گزيد، و سرانجام به سال 1364 ه .ق . در همانجا دار فانى را وداع گفت . (22)

علامه حكيم آيت الله سيد حسين باد كوبه اى قدّس سرّه

آن بزرگوار در سال 1293 در روستاى « دلان » از قراى بادكوبه متولّد شد و در نزد والد عالمش تربيت يافته و مقدّمات و ادبيّات را نزد او فرا گرفت ، پس از فوت والدش به تهران مهاجرت و در مدرسه صدر اقامت گزيد، و رياضيات و فلسفه را از فيلسوف بزرگ مرحوم آقا سيد ابوالحسن جلوه و ميرزا هاشم اشكورى ، (23) و كلام را از استادان اين علم در مدّت هفت سال با جديّت تمام فرا گرفت ، آنگاه به نجف مسافرت نمود و در درس آيت الله العظمى آقاى آخوند خراسانى كه مصادف با اوائل تاءليف كفايه بود، حاضر شد، و فقه را از محضر آيت الله آقا شيخ محمّد حسن مامقانى استفاده كرد، سپس گروهى از فضلاء گرد او جمع شده و از تحقيقات و نظرياتش استفاده مى كردند، تا آنكه در شب 28 شوال المكّرم 1358 ه .ق در حمّام حضرتى نجف اشرف وفات كرد، و در جوار جدّ گرامى اش حضرت على عليه السّلام دفون گرديد (24) .

آيت الله العظمى حجت كوه كمره اى قدّس سرّه

آن جناب ، جامع معقول و منقول ، و عالم عامل ، فقيه كامل ، محدّث فاضل ، حكيم ماهر، اصولى محقّق و رجالى مدقّق بود.

درماه شعبان سال 1310 ه .ق . در شهر تبريز متولّد، و در مهد تربيت پدر و دامن مادر عفيفه اش بزرگ شد. آن بزرگوار، از سادات و خانواده هاى اصيل و نجيب « كوه كمر » تبريز است . نسب عالى ايشان با بيست و پنج واسطه به سيد اجل سيد محمد مصرى ملقّب به حجازى ، از فرزندان على اصغر بن الامام زين العابدين على بن الحسين عليهماالسّلام مى رسد.

ايشان از نعمت استعداد سرشار و هوش بالا و سرعت انتقال و فهم فوق العاده برخوردار بود، لذا به سرعت زياد و در مدت كوتاه تحصيلات مقدماتى لازمه و ادبيات معموله ، و پس از آن فقه و اصول و رياضيات و معقول و طبّ قديم و جديد و مقدار وافى از علوم جديد نظير فيزيك و شيمى و ساير فنون متنوّعه را از اكابر و دانشمندان فاضل آن سامان ، و به خصوص مرحله سطح تحصيلات فقهى و اصولى را نزد والدش ، مرحوم سيّد على آقاى كوه كمره اى فراگرفت .

در سال 1330 پس ازگذشتن 20 سال از عمر شريفش به نجف اشرف مهاجرت كرد و از محضر استادان بزرگ از قبيل آيات عظام : علاّمه يزدى صاحب عروة الوثقى ، شريعت اصفهانى ، ميرزاى نائينى ، آقا ضياء الدين عراقى و رجال ديگر بهره مند شد، و در سال 1349 به قم آمد و به عنوان يكى از اعاظم علما و مدرّسين آن حوزه مقدس مورد توجّه آيت الله العظمى حايرى ، مؤ سس حوزه علميه قمّ قرار گرفت ، و در اواخر عمر شريف آيت الله حايرى ، به امر آن بزرگوار به جاى او اقامه جماعت مى كرد، و بعد از رحلت ايشان نيز در جاى وى تدريس مى كرد، و ساير فقها و علماى حوزه نيز مقام وى را ارج مى نهادند.

ايشان با اينكه به چندين بيمارى مبتلا بود، امّا تا آخر ايّام زندگانى به تدريس و جواب استفتائات و رسيدگى به امور مسلمين مى پرداخت .

آن بزرگوار از هوا و هوس عارى ، و از تظاهر فرارى ، و جدّاً مصداق حقيقىِ اين كلام منقول از معصوم عليه السّلام بود كه :

« مُخالِفاً لِهَواهُ، مُطيعاً لاَِمْرِ مَوْلاهُ، صاَّئِناً لِنَفْسِهِ حافِظاً لِدينِهِ » (25)

- مخالف هوا و هوس ، مطيع امر مولايش ، خويشتندار و حافظ دين .

ايشان بسيار كتوم بود لذا نزديكترين افراد به او هم آن طور كه بايد وى را نشناختند. آن جناب از افرادى بود كه به فيض ملاقات با حضرت ولى عصر « عج » نائل آمده بود.

از خصايص ديگر آن مرحوم اين بود كه با همه گرفتاريها، هيچگاه بى كار نبود و همواره به مطالعه كتب علميّه و فقهيّه و غيره مشغول بود، حتى شنيده شده است كه شب عروسى هم در نجف اشرف تا چندين ساعت چون شبهاى ديگر مطالعه را ترك نكرد، و آثار مهمّى از خود به يادگار گذاشت كه ظاهراً هنوز به چاپ نرسيده است ، به چند نمونه اشاره مى كنيم :

1- كتاب البيع .

2- جامع الاحاديث و الاصول .

3- حاشيه بر كفايه .

4- لوامع الانوار الغروية فى مرسلات آثار النبوية .

5- مستدرك المستدرك و...

آيت الله حجّت خود پيش بينى فوتش را كرده بود، و دو ساعت پيش از مرگ جمعى از علماى حوزه را طلبيده و تربت پاك حسينى خواسته و بر زبان گذارده و گفته بود:

« آخِرُ زادى مِنَ الدُّنْيا تُرْبَةُ الْحُسَيْنِعليه السّلام » آخرين اندوخته من از دنيا، تربت امام حسين عليه السّلام است .

و نيز در اين لحظه با قرآن استخاره كرده بود، چون اول سطر قرآن اين آيه آمده بود:

(لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ (26) ) دعوتِ حقّ براى خداست .

با صداى بلند فرموده بود:

(إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ (27) ). همانا ما از خداييم ، و به سوى او باز مى گرديم .

و بلافاصله به ملكوت اعلى پيوسته بود.

/ 64