وظايف طلاّب - شرح حال شیخ السالکین حضرت آیت اللّه العظمی بهجت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح حال شیخ السالکین حضرت آیت اللّه العظمی بهجت - نسخه متنی

رضا باقی زاده گیلانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وظايف طلاّب

باز هم او مى گويد: « ايشان در مقام ترغيب به تعليم و تعلّم و تشويق طلاّب مبتدى بهاين امر تاءكيد مى كردند كه تعليم و تعلّم و درس و بحث را به هيچ وجه ترك نكنيد ومى فرمودند: « آنچه در ابتداى تحصيل بايد مراعات شود انجام واجبات كما هو حقّه وپرهيز از محرّمات است . »

امّا با طلاّبى كه مقدارى از مسير راه را پيموده و سطح علمى نسبتاً بالايى داشتند بهگونه ديگرى سخن مى گفتند.

خاطرم هست يك بار ايشان هنگامى كه براى اقامه نماز جماعت ازمنزل به مسجد تشريف مى بردند، خطاب به بنده فرمودند: « طلاّب ابتدا « مقدّمات » راشروع مى كنند و بعد « مَعالم » و « مُغنى » را مى خوانند، بعد به چه چيزى مى رسند؟گفتم : لمعه . فرمودند ثُمَّ ماذا؟: (بعد چه چيز؟) گفتم : مكاسب . فرمودند: « ثُمَّ ماذا؟ » عرض كردم : كفايه . فرمودند: « ثُمَّ ماذا؟ » عرض كردم : درس خارج . فرمودند: « ثُمَّماذا؟ » عرض كردم : مقام اجتهاد. فرمودند: « ثُمَّ ماذا؟ »

و اين درس بزرگ و نصيحت مهمّى بود كه با يك كلمه « ثُمَّ ماذا؟ » افاده فرمودند و معلوممى شد كه علم را مطلوب بالاصالة نمى دانند، بلكه آن را وسيله اى براى قرب الى اللهمى دانند. و اين يك نكته هشدار دهنده و بيدار كننده اى بود كه به طلاّبى كه نسبتاًسطحشان بالاتر بود بيان مى فرمودند. »

بى اعتبارى دنيا

همچنين هم او مى گويد: « آيت الله بهجت مى فرمودند: دنيا يك مسافرخانه بزرگى استاصلا نمى دانيم چه كسى مى آيد؟ چه كسى مى رود؟
يعنى ايشان دنيا را مانند يك پل و معبر مى دانستند. »

اهميت دادن به معنويات

باز حجة الاسلام والمسلمين خسروشاهى مى گويد: « آيت الله بهجت مى فرمودند: اگر آنمقدارى كه بشر به جسمش اهميت مى دهد به روحش اهميّت مى داد، ديگر هيچ غم و غصه اىنداشت . متاءسفانه بشر هر چيزى را كه براى جسمش مفيد است تهيه مى كند و دنبالش مىرود.

به عنوان مثال براى تحصيل غذايى كه براى جسمش مفيد است نزد پزشك مى رود و از اودرباره غذاهاى مفيد سؤ ال مى كند، ولى آيا دنبال چيزهايى كه براى روحش مفيد است مىرود؟ كه بداند چه چيزى براى روح مفيد است ؟

خلاصه ، اگر بشر آن قدر كه براى ماديات تلاش مى كند براى معنويات تلاش مىكرد غصّه اى نداشت . در هر صورت بايد دنبال اين باشيم كه چه چيزى براى روحمانمفيد است . به عنوان مثال مستحبّات براى روح انسان خيلى مؤ ثّر و مفيد است بايد در انجامآنها هم تلاش كنيم . »

اعتدال در خوف و رجاء

باز هم او مى گويد: « روزى از آيت الله بهجت درباره خوف و رجاء كه علماى اخلاق خيلىروى آن تاءكيد كرده اند سؤ ال كردم .

فرمودند: خوف و رجائى مطلوب است كه در حدّاعتدال باشد، و اگر خارج از حد اعتدال باشد، مفيد نيست ؛ زيرا خوفغيرمعتدل باعث ياءس و نوميدى از رحمت حق و رجاىغيرمعتدل باعث تجرّى مى شود.

و نيز اين روايت را از ايشان شنيدم كه مى فرمودند: ازرسول الله صلّى اللّه عليه و آله وايت شده است كه « أَلْمُؤْمِنُ بَيْنَ خَوْفَيْنَ: خَوْفِ مامَضى ، وَ خَوْفِ مابَقِىَ. » (99)

- مؤ من همواره دو گونه بيم و هراس دارد: خوف از گذشته ، و هراس از آينده .

يعنى بايد از قصور يا تقصيرى كه در گذشته از ما سر زده بترسيم ، و در اين فكرباشيم كه دوباره مرتكب آن اشتباه و لغزش نشويم . »

اعتماد به مولا

باز مى گويد: « آيت الله بهجت مى فرمودند: اگر ما به مقدارى كهطفل صغير به پدر و مادرش اعتماد دارد به مولاى خودمان اعتماد داشته باشيم ، كار درستمى شود.

/ 64