دستورالعمل پنجم - شرح حال شیخ السالکین حضرت آیت اللّه العظمی بهجت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح حال شیخ السالکین حضرت آیت اللّه العظمی بهجت - نسخه متنی

رضا باقی زاده گیلانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دستورالعمل پنجم

باسمه تعالى

هيچ ذكرى بالاتر از ذكر عملى نيست . هيچ ذكر عملى بالاتر از ترك معصيت در اعتقادات وعمليّات نيست . و ظاهر اين است كه : ترك معصيت به قولِ مطلق بدون مراقبه دائميّهصورت نمى گيرد.

واللّه الموفّق

العبد محمّد تقى البهجة

دستورالعمل ششم

باسمه تعالى

كسى كه به خالق و مخلوق متيقّن و معتقد باشد،

و با انبياء و اوصياء - صلوات الله عليهم - جميعاً مرتبط و معتقد باشد،

و توسّل اعتقادى و عملى به آنها داشته باشد،

و مطابق دستور آنها حركت و سكون نمايد،

و در عبادات قلب را از غير خدا خالى نمايد،

و فارغ القلب نماز را كه همه چيز تابع آن است انجام دهد،

و با مشكوكها تابعِ امام عصر - عجّل الله الفرج - باشد، يعنى هر كه را امام مخالف خودمى داند با او مخالف باشد، و هر كه را موافق مى داند با او موافق [و]، لعن نمايد ملعوناو را، و ترحّم نمايد بر مرحوم او ولو على سبيل الاجمالى ،

هيچ كمالى را فاقد نخواهد بود و هيچ وزر و وبالى را واجد نخواهد بود.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته .

العبد محمد تقى البهجة

دستور العمل هفتم

باسمه تعالى

جماعتى هستند كه وعظ و خطابه و سخنرانى را كه مقدّمه عمليّاتِ مناسبه مى باشند، باآنها معامله ذِى المقدّمه مى كنند، كاءنّه دستور اين است كه « بگويند و بشنوند براى اينكهبگويند و بشنوند » و اين اشتباه است . تعليم و تعلم براىعمل مناسب است و استقلال ندارد، براى تفهيم اين مطلب و ترغيب به آن فرموده اند: « كُونُوا دُع اةً اِلَى اللّهِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ » (134)

با عمل بگوييد و از عمل ياد بگيريد و عملاً شنوايى داشته باشيد، بعضى مى خواهند معلّمرا تعليم نمايند حتى كيفيّت تعليم را از متعلّمين ياد بگيرند.

بعضى التماس دعا دارند و مى گوييم براى چه ؟ درد را بيان مى كنند دوا را معرفى مىكنيم به جاى تشكر و به كار انداختن باز مى گويند: دعا كنيد! دور است آنچه مى گوييمو آنچه مى خواهند. شرطيّت دعا را با نفسيّت آن مخلوط مى كنند.

ما از عهده تكليف خارج نمى شويم بلكه بايد ازعمل نتيجه بگيريم ، و محال است عمل بى نتيجه باشد و نتيجه از غيرعمل حاصل بشود، اينطور نباشد:




  • پى مصلحت مجلس آراستند
    نشستند و گفتند و برخاستند



  • نشستند و گفتند و برخاستند
    نشستند و گفتند و برخاستند



خدا كند قوّال نباشيم ، فعّال باشيم ، حركت عمليّه بدون علم نكنيم ، توقف با علم بكنيم .آنچه مى دانيم بكنيم در آنچه نمى دانيم ، توقف و احتياط كنيم تا بدانيم . قطعاً اين راهپشيمانى ندارد.

به همديگر نگاه نكنيم ، بلكه نگاه به « دفترِ شرع » نماييم وعمل و ترك را مطابق با آن نماييم .(135)

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

دستور العمل هشتم

باسمه تعالى

اَلْحَمْدُ لِلّهِ وَحْدَه ، وَ الصَّلاةُ عَلى سيِّد اَنْبيائِهِ وَ عَلى آلِهِ الطَّيِّبين وَ اللَّعْنُ عَلى أَعْدائِهِمْأَجْمَعينَ.

جماعتى از مؤ منين و مؤ منات ، طالب نصيحت هستند، بر اين مطالبه ، اشكالاتى وارد است ،از آن جمله :

1 - نصيحت در جزئيّات است ، و موعظه اعمّ است از كليّات و جزئيّات ، ناشناسها همديگر رانصيحت نمى كنند.

2 - « مَنْ عَمِلَ بما عَلِمَ، وَرَّثَةُ اللّهُ عِلْمَ ما لَمْ يَعْلَمْ » (136)

[و] [مَنْ عَمِلَ بِما عَلِم ] كُفِىَ مالَمْ يَعْلَمْ » (137)

[و] (وَالَّذينَ جاهَدُوا فينا، لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا).(138)

[به ] آنچه مى دانيد عمل كنيد، و در آنچه نمى دانيد احتياط كنيد تا روشن شود. و اگرروشن نشد بدانيد كه بعضِمعلومات را زيرپا گذاشته ايد، طلب موعظه از غيرِعامل ، محلّ اعتراض است ، و قطعاً مواعظى را شنيده ايد و مى دانيد،عمل نكرديد وگرنه روشن بوديد.

3 - همه مى دانند كه « رساله عمليّه » را بايد بنگرند و بخوانند و بفهمند، و تطبيقعمل بر آن نمايند، و حلال و حرام را با آن تشخيص بدهند؛ پس نمى توانند بگويند: « مانمى دانيم چه بكنيم و چه نكنيم . »

4 - كسانى كه به آنها عقيده داريد نظر به اعمال آنها نماييد، آنچه مى كنند از روىاختيار بكنيد، و آنچه نمى كنند از روى اختيار نكنيد؛ و اين از بهترين راه هاىوصول به مقاصد عاليه است « كُونُوا دُعاةً إِلَى اللّهِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ » (139) مواعظعمليّه بالاتر و مؤ ثّرتر از مواعظ قوليّه است .

5 - از واضحات است كه خواندن قرآن در هر روز، و ادعيه مناسبه اوقات و امكنه درتعقيبات و غير آنها، و كثرت تردّد در مساجد و مشاهد مشرّقه ، و زيارت علما و صُلَحا وهمنشينى با آنها، از مرضيّات خدا و رسول صلّى اللّه عليه و آله است و بايد روز به روزمراقب زيادتى بصيرت و اُنس به عبادت و تلاوت و زيارت باشد.

و بر عكس ، كثرت مجالست با اهل غفلت ، مزيد قساوت و تاريكى قلب و استيحاش از عبادتو زيارات است ؛ از اين جهت است كه احوال حسنه حاصله از عبادات و زيارات و تلاوتها، بهسبب مجالست با ضعفاء در ايمان ، به سوء حال و نقصانمبدّل مى شوند؛ پس مجالست با ضعيف الايمان - در غير اضطرار و براى غير هدايت آنها -سبب مى شود كه ملكاتِ حسنه خود را از دست بدهد، بلكه اخلاق فاسده آنها را ياد بگيرد:

« جالِسُوا مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ رُؤْيَتُهُ،

وَ يَزيدُ فى عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ،

وَ يُرَغِّبُكُمْ فِى الاَّْخِرَةِ عَمَلُهُ. » (140)





/ 64