آيت الله العظمى حاج شيخ محمّد كاظم شيرازى رحمه اللّه
آن بزرگوار تقريباً در سال 1290 در شيراز متولّد شد، و در سال 1300 همراه با والدين خود به عتبات عاليات مشرّف ، و در كربلا ساكن و به علوم عربى مشغول شد، والدين او پس از دو سال توقّف در آن مكان شريف به شيراز برگشتند، و او در كربلا ماند و به علوم ابتدائى مشغول گشت ، پس از 14 سال به شيراز برگشت و دو كتاب « مطوّل » و « معالم » را نزد عالم كامل ، حاج سيد محمّد كازرونى - كه در تدريس مطوّل ماهر بوده - خواند و پس از دو سال اقامت در شيراز باز به سوى كربلا حركت كرد و در سال 1310 به سامراء مهاجرت كرد، و رسائل و مكاسب را نزد عالم كامل ، حاج شيخ حسنعلى تهرانى - كه از عالمان جليل و باتقوا بوده - خواند و در بحث مرحوم آيت الله ميرزا محمّد تقى شيرازى حاضر شد و تا روز وفات آن مرحوم ملازم بحث او بود. بعد به كاظمين مشرّف گرديد و در آنجا به تدريس مشغول شد و بالاخره پس از مدّتى به نجف اشرف مهاجرت كرد و حوزه درسى تشكيل داد نكته قابل توجّه ديگر آنكه غالب استفتائات مرحوم آيت الله اصفهانى زير نظر آن مرحوم پاسخ داده مى شد.يك سال قبل از فوتشان ، در سال 1366 به قصد زيارت امام رضاعليه السّلام از نجف حركت كرد و در قم مورد تمجيد و استقبال حوزه علميه و زعماى حوزه چون آيات عظام : بروجردى ، حجت ، فيض ، خوانسارى و صدر قرار گرفت . سرانجام ، در سال 1367 ه .ق . وفات كرد، و در يكى از حجرات صحن علوىّ مدفون گرديد. (17)
آيت الله العظمى ميرزا محمد حسين نائينى رحمه اللّه
آيت الله علاّمه حاج ميرزا محمد حسين نائينى ، از بزرگترين و نامورترين مراجع عصر خويش ، و از محققين و مدققين در اصول و فقه بود به حدّى كه او را « مجدّد علم اصول و نوآور آن » ناميده اند.آن بزرگوار در 17 ذيقعده سال 1376 ه .ق . در نائين اصفهان در خانواده اى روحانى چشم به جهان گشود، و پس از طىّ تحصيلات ابتدايى در زادگاه خود، در پى فراگيرى سطوح عاليه و خارج به حوزه نجف رهسپار گرديد و در رديف شاگردان نامدار آيت الله حاج ميرزا محمّد حسن شيرازىِ بزرگ قرار گرفت ، و از باب ادب و احترام در درس آيت الله آخوند ملا محمّد كاظم خراسانى نيز حضور مى يافت . (18) ايشان در اثر اطّلاعات وسيع در علوم رياضى ، حكمت ، فلسفه ، عرفان و احاطه به كليّات فقه ، امتيازات خاصّى ميان علماى نجف اشرف داشت . آيت الله نائينى با دقّت تامّ و جديّت خاصّ علم اصول را به گونه اى منظّم و از پيچيدگى مهذّب ساخت و ستايش مطّلعين اين فنّ را برانگيخت .از تاءليفات آن مرحوم كه تا كنون به طبع رسيده مى توان رساله « لباس مشكوك » ، « رساله لاضرر » و كتاب « وسيلة النجاة » را نام برد، و تقريرات اصول ايشان هم بارها مورد تجديد چاپ قرار گرفته است .آيت الله نائينى توجّه خاصّى به تكميل ، تهذيب نفس داشت . نماز شب ايشان هيچ گاه ترك نمى شد. در طول ساليان خدمتگذارى به جهان علم و مقام روحانيّت ، هيچ كس يك كلمه ناشايست از ايشان نشنيد. او فردى نبود كه حقّ كسى را ضايع كند يا به حقوق ديگران بى توجّه باشد، هرگز اوقات گرانبهايش را بيهوده صرف نمى كرد، يا به مباحثه مسائل علمى اشتغال داشت ، و يا با شرح صدر و گشاده رويى ، به گفت و شنود با مردم پرداخته و به نيازها و مشكلات آنان رسيدگى مى كرد. در مصرف ، اقتصاد را رعايت مى كرد، و در صرف بيت المال مسلمانان روش زهد و تقوا و صرفه جويى را پيشه خود ساخته بود و از سهم مبارك امام عليه السّلام و ساير حقوق شرعيّه استفاده خصوصى نمى كرد و هزينه زندگى شخصى را از درآمدهاى خويش تاءمين مى نمود. درباره خدمات سياسى و اجتماعى آن بزرگوار بايد گفت كه : در روزگار سياه و خفقان در ايران ، كتاب « تنبيه الامة و تنزيه الملّة » را نوشت و انواع استبداد و خودسرى و حكومت خودكامه پادشاهان مستبد را با منطق و حكمت نشان داد و وظايف علما و فقهاء را نسبت به دين و اوضاع جارى بيان كرد و با تبيين فصول مختلف عهدنامه مالك اشتر، حدود و اختيارات حاكم و حكومت اسلامى را نشان داد، و مراجع مبارز و مجاهد آن روز آيت الله آخوند خراسانى و آيت الله شيخ عبداللّه مازندرانى بر آن كتاب تقريظ نوشتند و ماءخوذ بودن اصل مشروطيت را از متن محمّدى صلّى اللّه عليه و آله مورد تاءييد و امضاء قرار دادند. (19) آيت الله نائينى به سبب مبارزه عليه دولت عراق ، به همراه آيت الله اصفهانى ، آيت الله خالصى و جمعى ديگر از شاگردان مبرّز مرحوم نائينى به ايران تبعيد شد و پس