افتخار هر ملّت و كشور، به چهره هاى علمى و شخصيتهاى برجسته آن است. درخشيدن اخترانى فروزان در آسمانِ تاريخ و فرهنگ هر جامعه، نشان استعدادها، توانمنديها و بالندگيهايى است كه در جوهره و نهاد آن جامعه و مردمش نهفته است. اين گنجهاى پنهان و ذخيره هاى نهفته، در سيماى مفاخر علمى و مؤلّفان و مصلحان جلوه مى كند. با اين حساب، نگرش مجدد به اين گونه شخصيّتها، توجّه به گنجينه هاى گرانقيمت و پشتوانه هاى فرهنگى يك امّت است و چه چيزى جز اين «نگاه» و اين «شناخت» مى تواند به فرزندان يك آب و خاك و وارثانِ يك مكتب و ميهن، «غناى شخصيّت» و «اعتماد به نفس» بخشد و آنان را در مسير ايستادن در برابر طوفانهاى مهاجم و سيلابهاى خانمان برانداز، به مقاومت و مرزبانى و دفاع از «هويّت مستقلّ» خويش فراخواند؟راستى... دريغ نيست كه از چهره هاى افتخارآفرين خويش كه «گذشته» تاريخ و علوم و فرهنگ اسلامى ما را به «امروز» پيوند مى دهند، بيگانه باشيم؟شگفتا!... ديگران از چهره هاى افتخارآفرين خويش كه «گذشته» تاريخ و علوم را پديد مى آورند، پيوسته براى «تكريم خود» و «تحقير ديگران» بهره مى برند، امّا... ما با اين همه سرچشمه هاى كرامت و اقيانوسهاى مواج دانش و اسوه هاى پاكى و فرزانگى، گرفتار «احساس حقارت» باشيم و هنوز هم غرب و شرق، قبله فكر و فرهنگمان باشد!روح امام راحل(ره) شاد باد، كه روح عظمت و بزرگ انديشى و اعتماد به نفس و ايمان به خويش را در پيكر آحاد جامعه ما دميد و زنگارهاى خودكم بينى را كه زاييده تحقيرهاى غرب و شرق نسبت به ملّت ما بود، زدود.اينك با غرور و سربلندى، «داشته»هاى خود را در «بازار فرهنگ و انديشه» عرضه مى كنيم و ديگر آنچه را «خود» داريم، از بيگانه تمنّا نمى كنيم و به گوهرهاى خويش مى نازيم و مى باليم ... بر اين نعمت بزرگ، خداى را سپاس فراوان.بارى... ضرورت شناخت و اتّكا به فرهنگ خودى، به ويژه در بخش چهره ها و مفاخر اسلام، ما را بر آن داشت تا به عنوان معرّفى الگو و ارائه اسوه هايى كه تربيت يافته مكتب وحى و اهل بيت عصمت(ع) و برآمدگانِ بوستانِ «قرآن» و «حديث»اند، به نگارش زندگى نامه علماى شيعه بپردازيم. آنان كه در طول چهارده سده، درفش دين و پرچم فقه جعفرى و رايت آزادگى و شرف را افراشته نگه داشته اند و با علم و تقوا و مبارزات و خدماتشان، در چهار سوى تاريخ و سر راه جامعه بشرى، به مشعل افشانى و روشنگرى ايستاده اند. اين كمترين سپاسى است كه مى تواند در مقابل زحمات و تلاشهاى گونه گون و گسترده علمداران اين ميدان انجام گيرد.مجموعه «ديدار با ابرار»، گامى است در اين مسير. اين مجموعه شرح حال، حاصل همدلى و همكارى جمعى از روحانيان فاضل و جوان حوزه علميّه قم است كه با انديشه احياى نام و ياد اين سرمايه هاى ارزش آفرين، به پژوهش و نگارش آن پرداخته اند و اين حركت را تا آن جا كه لازم باشد، ادامه خواهند داد.تلاش و انگيزه بر اين محور بود كه با قشر جوان اهل مطالعه و با نسل امروز صحبت شود و قلم، اين مخاطبان را در نظر بگيرد. البته درباره بسيارى از اين عالمان دينى مى توان زندگى نامه هايى مفصّلتر و عالمانه تر و همراه با بررسى آثار و نظرهاى علمى و ديدگاههاى خاصّ هر كدام در حيطه دانش و مهارتشان نگاشت، امّا... بنابر آن بوده است كه در حدّ توان، اين زندگى نامه ها فشرده، روان و با قلم روز باشد و به طرح ابعاد و جنبه هايى از حيات و روحيّات و ويژگيهاى اخلاقى آنان پرداخته شود كه براى خوانندگان اين مجموعه، سازنده و تربيت كننده باشد.هدف، ارائه الگوست؛ چرا كه اثر پذيرى انسان از نمونه هاى عينى اخلاق و فضيلت، بيش از حرفها و رهنمودها و كلّى گوييهاست. آشنايى با فراز و نشيب و نقاط تابناك و الهام بخش حيات اين فرزانگان، به جويندگان راه و پويندگان مسير «سلوك اخلاقى» نيرو مى بخشد و جهت مى دهد.در پايان، آرزومنديم كه اين مجموعه، گامى در مسير آشنا ساختن نسل معاصر با مفاخر گذشته باشد و باور داريم كه از اين راه، بهتر مى توان پادزهرى در برابر سموم تباهگر «تهاجم فرهنگى» فراهم آورد.در همين جا از زحمات برادر بزرگوار، آقاى جواد محدثى كه هدايت اين تلاش مقدس را برعهده گرفتند قدردانى مى شود - واللَّه عنده حسن المآب.از پيشنهادها و نقد و نظر شما خوانندگان و صاحب نظران ژرف انديش و باريك بين نيز با صميميّت استقبال مى كنيم؛ باشد كه شما هم در تكميل اين حركت خير و بركت خيز، سهيم باشيد. مستدعى است كه ديدگاههاى خود را با قم، صندوق پستى 37185/135 در ميان بگذاريد و ما را قرين الطاف و عنايات خود فرماييد.قم، پژوهشكده باقرالعلوم (ع)