مقدمه
هنوز نام محمد (ص) پس از ساليان بيشمار در هر سپيده دم، نيم روز و شب بر فراز مأذنه ها به ستايش ياد مى شود و انبوه مردمان راست رو كه عدد آنان به شماره نيايد، در هر نماز زبان به درود بر او مى گشايند. رهروان پاكدل او را عقيده درست چنين است كه بندگى خدا بى درود بر محمد(ص) و خاندان وى، عملى بى مقدار است كه هيچ پاداشى ندارد.پس از كوچ او به آسمان، پيروان بيشمارش صدها سال است كه رنجديدگان شكيبايى هستند كه هيچ يك به درنگى كوتاه نيز افتخار حضور در نزد وى را نيافته و ديدگان به سيمايش روشن نداشته اند، امّا چون عاشق دلباخته سر بر طاعتش نهاده و دل به فرمانش سپرده اند ... شگفت اين كه آنان چنان از او ياد مى كنند كه گويى سالها آستان بوس درگاهش و ملازم ركابش بوده اند و به ديدارش آن گونه مشتاقند كه گويى حيات خود از او دارند!گرچه نديده ديده ام چهره دلرباى اودل به درون سينه ام پر زند از براى او من كه در آرزوى او جان به لبم رسيده استبِه كه بميرم و شوم خاكِ درِ سراى او(1) محمد (ص) جان به سراى مشتاق خويش رهانيد و براى زمينيان آيين پاكيزه زيستن و مرام محبت ورزى باقى نهاد. از آن زمان هر چه بر عرصه خاكْ درستى بكارند، راستى برچينند، عدل پيشه سازند و به آدميان خسته مهربانى شود، همه به هواى پيروى از فرمان اوست.پس از وى پاره هايى از پيكر قدسى او (امامان معصوم(ع)) كه در زمين باقى ماندند، از او گفتند و زندگيها را از كلامش آرامش بخشيدند و بيم و افسردگى دلها را زدودند و اميد و نشاط و راستى و مهر را عادت رهروانش ساختند.اما بيش از هزار سال است كه همنام و هم كنيه او و عدل آور پهنه زمين و اميد خسته دلان، حضرت ولى عصر(عج)، زنده دارى نام محمد را به فقيهان والامقام و عالمان برگزيده شيعه سپرده است. امروزيان خاطره اى از سيما و سخن آخرين برگزيده خدا ندارند، جز آن كه از گفتار او بر جاى مانده و به نام حديث، مشهور شده است. افزون بر هزار سال است كه مردمان پاك سرشت و شيعيان همه جاى گيتى، جز از زبان محدثان و عالمان دين، به هيچ وجه راهى براى دستيابى به گفتار پيامبر ندارند و در واقع نام پيامبر را اينان زنده نگه داشته اند.از شخصيتهاى گرانقدرى كه به حق در راه اسلام و قرآن و حفظ ميراث نبى گرامى اسلام و ائمه اطهار(ع) زحمتها كشيد و خون دلها خورد، محدث و فقيه بزرگوار، علامه سيد هاشم بحرانى است كه پس از وى همگان از مشاهده آثار فراوان وى به حيرت فرو رفته اند... به راستى آيا اين همه آثار، كار يك فرد است؟!ما در اين مجلد به گوشه هايى از زندگى اين فرزانه وارسته، با قلمى نه در خور آن ناموَر بزرگ، پرداخته ايم. اميد كه با بيان پرتوى از شعاع وجودى آن بزرگ عالم تشيع و اسلام، براى رهروان راه علم و معرفت و به ويژه جوانان، چراغى برافروخته باشيم و اين قدم ناچيز به درگاه الهى مقبول افتد.والسلام على من اتّبع الهدى 27 رجب 1417سيد مصطفى علّامه مُهرى 1.خسرو امير خسروانى (نقل از: محمدعلى فتى، تحفه سرمدى).