اين قبيل از تلاشها هرچند سابقهاي ديرين در بستر تاريخ و دفتر معرفت دارد، اما به جهت گستردگي موضوعات اجتماعي و بيگانگي بخش وسيعي از ادبيات علوم اجتماعي نسبت به مبادي، مفروضات و مفاهيم اسلامي، هنوز در ابتداي راه است. در اين نوشتار سعي شده است، تا اصول كلي اين تبيين از ديدگاه قرآن كريم ترسيم شود.در تبيين كجروي نظريههاي متفاوتي وجود دارد كه هر يك از منظر خاصي به بررسي آن پرداختهاند، به تعبير «گيدنز» هر يك از اين رويكردها به درك برخي از جنبههاي جرم يا بعضي از انواع آن كمك ميكند.[1] رويكردهاي مختلف زيسـتشـناختي، روانشـناختي و جامعهشـناختي، انبـوهي از نظريـهها را مطرح ميكنند كه در عين بهرهمندي از نقاط قابل توجه و مفيد، از محدوديت در حوزه دانش و دادهها رنج ميبرند. هر چند توجه به اين نظريهها و نقد و بررسي آنها كار شايسته و لازمي است، اما مناسب اين مجال نيست، لذا با اكتفا به برخي از نقاط قابل توجه، علاقمندان را به منابع مربوطه ارجاع ميدهيم.[2]در رويكردهاي مختلف تبيين كجروي از ديدگاه جامعه شناسي، نكاتي وجود دارد كه با تأمل و ايجاد تغيير و اصلاح در آنها، ميتوان به منزله برخي از اصول و مباني نظري بحث مورد استفاده قرار داد كه به بعضي از موارد آن اشاره ميگردد.