عیب جویی ممنوع نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عیب جویی ممنوع - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عيب جويى ممنوع!

استاد جعفر سبحاني

عيب جويي ممنوع!

(... وَلاتَلْمِزُوا اَنْفُسَكُمْ؛.

به يكديگر طعن مزنيد و عيب جويى ننماييد).

يكى از پايه‏هاى تكامل روحى اين است كه هر فردى، وضع روحى خود را از نظر عيوب و نقايص اخلاقى، مورد بررسى قرار دهد و چهره باطنى خود را از نزديك، در آيينه (خودشناسى) مشاهده كند، تا ريشه رذايلى را كه در روح و روان او پديد آمده است، قطع نمايد.

مسأله (خودشناسى) ازنظر دانشمندان به قدرى اهميت دارد كه مى‏گويند: كسى كه مى‏خواهد زنجيرهاى ناپاكيها را از هم بگسلد و از آثار منفى عيوب روانى نجات يابد، نه تنها در فصول خاصى ازعمر بايد به اين موضوع بينديشد، بلكه همه روزه به هنگامى كه غوغاى زندگى به سكوت و خاموشى مى‏گرايد، نتيجه و علل اعمال روز گذشته خود را روى كاغذ بياورد و با بى‏طرفى كامل آنها را مورد بررسى قرار دهد و آنچه را ناشايست يافت، تصميم بر ترك آنها بگيرد.

اميرمؤمنان(ع) مى‏فرمايد: (عَلَى العاقِلِ اَنْ يُحْصى مِنْ نَفْسِهِ مَساويها فى‏الدّين والرأى والاخلاق وَالآداب فيجمَعَ ذلكَ فى صَدره اَو فى كتابٍ وَيَعْمَلَ فى اِزالَتِها؛ [1]

بر هر خردمندى لازم است كه عيوب مذهبى و فكرى و اخلاقى و معاشرتى خود را دقيقاً مورد بررسى قرار دهد و آنها را در سينه خود ضبط نمايد و يا روى كاغذى بنويسد و سپس كوشش كند كه تمام آنها را ريشه كن سازد).

ولى گروهى به نام (عيب جويان)، بر اثر ناآگاهى از اوصاف روحى خود و بى‏خبرى از وضع و حال خويشتن، به دنبال لغزشهاى مردم رفته و پرده از معايب و لغزشهاى آنان بر مى‏دارند؛ اينان مردمى هستند كه از ذكر و بيان عيوب مردم لذت مى‏برند؛ زيرا در خود، نوعى حقارت احساس مى‏كنند، و با بيان نقاط ضعف مردم و آشكار ساختن عيوب آنان و كاستن از ارزش و موقعيت اجتماعى آنها، احساس حقارتِ خود را تسكين مى‏دهند.

گاهى غرور و خودخواهى و حس جاه طلبى، انگيزه عيب جويى مى‏شود و انسان زبان به بدگويى مردم مى‏گشايد.

ما در اين جا به انگيزه عيب جويى كارى نداريم؛ آن چه براى ما مهم است، اين است كه در نتايج شوم و وخيم آن كمى فكر كنيم؛ بدگويى و انتقاد مغرضانه از اعمال مردم، صفا و صميميت را از بين مى‏برد؛ دوستى و صداقت را به بى‏مهرى و گاهى به دشمنى تبديل مى‏كند؛ همچنان كه تمجيد از نيكيها و ستودن خوبيها، نهال دوستى را ريشه‏دارتر مى‏سازد.

امام باقر(ع)مردم را به نقاط ضعف و لغزشهاى آنان توجه داده و مى‏فرمايد: (كَفى بِالمَرءِ عَيباً اَنْ يُبصِرَ مِنَ النّاسِ مايَعمى عَنْهُ مِنْ نَفْسِهِ؛ [2] بزرگترين عيب براى انسان، اين است كه عيب ديگران را با كنجكاوى به دست آورد و خود، داراي همان عيب باشد، ولى آن را حس نكند).

گروه عيب جو، اگر نيرويى را كه در راه بدگويى و سرزنش ديگران به كار مى‏برند، در اصلاح خود به كار مى‏بردند و به جاى عيوب مردم شناسى، به (خودشناسى) مى‏پرداختند، چه بسا به سعادت نزديكتر بودند؛ اين جاست كه به ارزش حديثى كه از يكى از پيشوايان بزرگ ما رسيده است پى مى‏بريم كه فرموده‏اند: (مَنْ بَحَثَ عَنْ عُيُوبِ النّاسِ فَلْيَبْدَأ بِنَفْسِه؛ [3] هر كس در عيوب ديگران كنجكاوى كند، بهتر است كه نخست معايب خود را مورد بررسى قرار دهد).

بزرگترين عيب چنين كسانى، اين است كه هرگز قابل معاشرت وزندگى نيستند؛ زيرا رازهاى درونى و اسرار باطنى انسان را آشكار مى‏سازند و هيچ همنشينى از زيان مصاحبت آنها در امان نيست؛ بر همين اساس، اميرمؤمنان(ع)از معاشرت با اين گروه نهى كرده و مى‏فرمايد: (إيّاك ومُعاشِرَةَ مُتَتَبِّعى عُيوبِ الناسِ! فإنَّهُ لمْ يَسْلَمْ مُصاحِبُهم مِنْهُم؛ [4] از معاشرت عيب جويان بپرهيزيد؛ زيرا هيچ كس از ضرر آنها در امان نمى‏ماند).

انتقاد مشفقانه غير از عيب جويى است.

نكته قابل توجهى كه در اين جا بسيارى از آن غافلند، اين است كه عيب جويى و سرزنش كردن مردم، امرى است و راهنمايى آنان به كارهاى نيك و متوجه ساختن آنان به معايب كار خود، مطلبى ديگر. عيب جويى از رذايل اخلاقى است؛ در حالى كه هدايت مردم و توجه دادن آنها به نقاط ضعف خويش، از طريق نصيحت و اندرز، از وظايف مذهبى و انسانى به شمار مى‏رود و بر هر انسان آ گاه و بيدارى لازم است كه همنوعان خود را از بدبختى و تيره روزى نجات بخشد.

آ گاهانيدن مردم به عيوب زندگى خودشان، به قدرى مهم و با ارزش است كه امام صادق(ع) آن را بزرگترين هديه انسانى شمرده است كه يك فرد مى‏تواند آن را به فرد ديگر تقديم نمايد و چنين مى‏فرمايد: (رَحِمَ اللّهُ امْرَأً اَهدى اِلَىَّ عُيُوبى؛ [5] خداوند بيامرزد كسى را كه عيوبم را به عنوان هديه به من تذكر دهد).

اميرمؤمنان مى‏فرمايد: (لِيَكُنْ آثرُ النّاسِ عِنْدَك مَنْ اَهْدى اِلَيكَ عَيْبَكَ؛ [6] . برگزيده‏ترين فرد در نظر تو كسى باشد كه عيوب زندگى تو را به عنوان هديه به تو ببخشد).

اصولاً نخستين گام براى درمان بيماريهاى جسمى و روحى و از بين بردن بحرانهاى اجتماعى، اين است كه قبل از هر چيز، ريشه بيمارى و نوع مرض، به طور دقيق شناخته شود و تا اين كار درست انجام نگيرد، هر نوع معالجه‏اى بى‏اثر و غير مفيد خواهد بود.

كسانى كه از صراحت گفتار و بيان حقايق تلخ و فاش ساختن عيوب اجتماع، واهمه و ترس دارند، افرادى هستند كه مى‏خواهند نقايص روحى و اجتماعى آنها زير سرپوش سكوت و بستن زبانها و شكستن قلمها مخفى بماند و هرگز راضى نمى‏شوند كه اشكالات كار آنها در آيينه بيان نويسندگان و گويندگان منعكس گردد و هر گاه ديدگان آنها به چنين آيينه‏هايى افتاد، مى‏خواهند آنها را بشكنند؛ بايد به چنين كسانى گفت: (خود شكن! آيينه شكستن خطاست).

تنها اين مورد نيست كه يك رذيله اخلاقى (بدگويى و عيب جويى) با يك سجيه انسانى (راهنمايى كردن مردم به نقايص و معايب خود) با يك ديگر مشتبه مى‏شوند، بلكه ممكن است بسيارى از سجاياى انسانى و اصول اخلاقى با يك سلسله رذايل روحى و اخلاقى قابل اشتباه باشند و با بررسى دقيق مى‏توان مرزهاى هر كدام را از ديگرى متمايز و جدا ساخت.

تحريك عواطف.

قرآن در اجراى اين اصل اخلاقى از تحريك عواطف مدد جسته است و هنگامى كه مى‏خواهد بگويد: از يكديگر عيب جويى مكنيد، چنين مى‏فرمايد: (وَلاتَلْمِزُوا اَنْفُسَكُمْ؛ از خود عيب جويى منماييد) و مقصود از اين تعبير، همان تحريك عاطفه انسانى است؛ زيرا اخوت مذهبى و برادرى دينى، آن چنان رشته الفت و مودتى در ميان مؤمنان به وجود آورده و آنها را مانند يك تن و يك مجموعه واحد زنده قرار داده است كه عيب جويى از يك فرد مسلمان، به منزله عيب جويى از خود محسوب شده است.


[1]. غرر الحكم، ص 559.

[2]. كافى، ج 2، ص 459.

[3]. غرر الحكم، ص 659.

[4]. همان، ص 148.

[5]. تحف العقول، ص 366.

[6]. غرر الحكم، ص 558.

كتاب تفسير سوره حجرات

/ 1