كم رويى و راه هاى رفع آن
معصومه بذل - مشاور يكى از مسائلى كه در دفترهاى مشاوره وراهنمايى مطرح مىشود، مشكل كمرويى دربرقرارى ارتباطات اجتماعى است. با توجهبه گسترده بودن ابعاد اين موضوع در مقالهحاضر به مساله كمرويى و روشهاى مقابلهبا آن مىپردازيم. كمرويى، از صفات پايدار شخصيتنيست و به صورت ژنتيك و ارثى به فردمنتقل نمىشود، بلكه مجموعهاى ازرفتارهاى آموخته شده و اكتسابى است.اصولا در حالات مشترك يك فرد خجالتىمىبينيم كه كمرويى حالتى عاطفى و هيجانىاست كه از نظر كيفى مربوط به رفتار يابرخورد متقابل با ديگران است و ممكناست تنها در برخورد با اشخاص ياموقعيتهاى خاص بروز كند. فرد كمرو بهسبب رنج ناشى از احساس ناامنى وبىكفايتى مىتواند غمگينترين افراد باشدكه پيوسته به دنياى درون خويش پناه مىبرد.براى عدهاى، كمرويى تنها باعث كاهشرفتارهاى اجتماعى مىشود; اما براى بعضىپيامدهاى جدىترى دارد. مثلا قطعارتباط گرم و صميمانه با ديگران،اضطراب شديد در حضور ديگران،ناكامى و افسردگى به خاطر از دست دادنفرصتها، احساس حقارت، خود كم بينى و ياملامتخود. نشانههاى كمرويى
الف - در كمرويىهاى ناشى از ضعفاراده، شخص دچار بىحوصلگى مىشود.ميلى به شركت در بحثهايى كه حتى به خودوى مربوط مىشود، ندارد. گاهى حتى بهانجام دادن كارهاى روز مره نيز تمايل ندارد.مسائل و مشكلات خود را با فرار از موقعيتو يا با پرخاشگرى حل مىكند. چنين افرادىدر ازدواج با مشكل روبرو مىشوند; چون بهعلت ضعف در تصميمگيرى، عملا همهكارها را به ديگران محول مىكنند و اجازهدخالت در امور خصوصى خود را به ديگرانمىدهند. ب) معمولا افراد كمرو از حرف زدن درجمع وحشت دارند. از شوخى كردن باديگران پرهيز مىكنند و دورى و گوشه گيرىاز مردم را ترجيح مىدهند. فرد كمرواگر شاهد مشاجره و داد و فرياد دو نفرباشند - حتى اگر موضوع به او ربطىنداشته باشد - مضطرب مىشود و ياممكن استبه واسطه ترس و هيجانزياد، حق را به فرد قوىتر بدهد. چنيناشخاصى معمولا جرات شركت درامتحانات شفاهى، سمينارها وكنفرانسها و بحثهاى كلاسى راندارند. ج) گاهى فرد براى پنهان كردنضعفهاى شخصيتى و ناتوانىهاىخود در روابط اجتماعى، دستبه يكرشته فعاليتهايى براى اثبات وجودخويشتن مىزند. مثلا فردى كه هنگامسخن گفتن، به شيوهاى اغراق آميز ازقدرت بيان و نفوذ كلام استفادهمىكند، مىخواهد خود را مهم و برتراز ديگران نشان دهد. حتى مواقعى نيزكه فرد به شيوهاى غير قابل انتظار ازطريق دست انداختن ديگران و يامسخره كردن، سعى دارد خود را بهشكلى تصنعى مطرح كند، احتمالزيادى وجود دارد كه براى جبرانعدم اعتماد به نفس و احساسكمرويى در خود دستبه اين اعمالمىزند. د) معمولا در افراد كمرو،هوشيارى و دقت و توجه به حداقلمىرسد. ترس و وحشت فوقالعاده وفشار درونى، عقل و هوش فرد را درهالهاى از ابهام فرو مىبرد. ه) اين افراد در ابراز عقايد، علايقو احساسات خود دچار مشكلند و دربسيارى از مواقع درخواستها ومخالفتهاى خود را بيان نمىكنند كهطبيعتا اين امر هم فشار درونى را براىآنها به دنبال دارد. و) نشانه و جلوههاى فيزيولوژيكمانند عرق كردن، خشك شدن بزاقدهان و فرو بردن مكرر آب دهان،انقباض عروق - كه پريدگى رنگصورت را به وجود مىآورند -ناراحتىهاى مهم تكلم و تنفسى ،گرفتگى گلو و ارتعاش انگشتان و .... علل كمرويى
روان شناسان براى كمرويى عللمختلفى را بر مىشمرند كه از ميان آنهاسه عامل اهميتبيشترى دارند: 1) ضعف مهارتهاى اجتماعى: اينافراد از دوران كودكى بر خورد وارتباط صحيح با ديگران و مهارتهاىاجتماعى را نياموختهاند و يا در اينموارد ياد گيرى ناقصى دارند. به همينترتيب در طى دوران رشد و بزرگسالىهم در برقرارى ارتباط هاى سالم وسازنده ناتوانند و يا احساس ضعفمىكنند. اما علاوه بر اين نوجوانان وجوانان معمولا زندانى افكار غيرمنطقى خود هستند كه ضعفبرخوردهاى اجتماعى همراه باانديشههاى نادرست در آنها توليداضطراب مىكند. 2) افكار غير منطقى: مامىانديشيم، احساس مىكنيم و سپسعمل مىكنيم. اين فرآيندهاى سهگانههر لحظه بر هم اثر مىگذراند و رفتارما را شكل مىدهند. انديشه يا تفكر،اغلب يك گفتگوى درونى است كه درآن، خود، ديگران و موقعيتها را از نظرمىگذرانيم. اما احساس به حالتىمانند خشم و ترس يا غمگينى و ...اطلاق مىشود. آلبرت آليس - روان شناس معاصر -عقايد و باورهاى انسان را سازندهاحساسات و خصوصيات شخصيتى اومىداند و به همين دليل ديدگاه او درروان شناسى به نظريه عقلانى -عاطفى معروف است. آليس معتقداست كه افكار غير منطقى باعثپاسخهاى هيجانى شديد و رفتارهاىنامطلوب مىشود. در واقع او معتقداست كه انسان پس از يك انديشه غلطو غير منطقى احساس ناخوشايندىپيدا مىكند. 3) سابقه تنبيه و طرد بخاطررفتارهاى اجتماعى: كودكى كهبه اقتضاى سنش شيطنت مىكند، بااين و آن سخن مىگويد و در هرمجلس و نزد آشنا و غريبه اظهار نظرمىكند، چنانچه مكررا از طرفبزرگترها ملامت، تنبيه و طرد شود،اصولا در ارتباطهاى اجتماعى دچارمشكل خواهد شد. چنين مكافاتهاىآزار دهندهاى باعث مىشود كهكودك از رفتارهاى اجتماعى دورىكند و عارضه كمرويى در او تقويتشود. روشهاى پيشنهادى وتوصيههايى براى رفع كمرويى قبل از بيان روشها ذكر اين نكتهلازم است كه در اين شيوههاى درمانىفرض بر اين است كه كمرويى رفتارىاست آموخته شده و به همين دليلمىتوان آن را با يادگيرى جديدى ازبين برد. 1) شناخت دقيق خصوصياتفردى:
رهايى از بند كمرويى واحساس حقارت آنگاه حاصل خواهدشد كه از طريق درون نگرى وشناسايى احوال خود بتوانيم ذهن را ازخودخواهىها و عقدهها، پاك نموده ودر پرورش عواطف از آزاد انديشى واعتقاد به محبت متقابل و همكارىانسانها يارى جوييم. براى رفع افكارمنفى و ناراحت كننده و همچنين غلبهبر احساسهاى مربوط به عدم تاييدرفتار و عادات از سوى ديگران، بايدروحيه علاقهمندى و انديشيدن بهاوضاع و احوال ديگران را در خودتقويت كنيم و در جهتبسط و توسعهآگاهىها و معلومات و همچنين رفعنقايص خود گام مؤثرى برداريم. براىتصحيح رفتارهاى نامطلوب در هرفرصتى به اعمال نيك و بد خودبينديشيم و بدون آنكه خود را فريبدهيم، سعى كنيم با صداقت وصراحت قضاوتهاى غلط واحساسات منفى و نامعقول خود را بازشناخته، علل و انگيزههاى اصلى آنهارا دريابيم. 2) توجه به عظمت انسان ورسالتسنگين او:
انسان در جهانبينى توحيدى بخصوص مكتباسلام، ارزشها و مسؤوليتهايى دارد كهتوجه به آنها باعث مىشود ازاحساسهاى مخربى مثل حقارت،ناتوانى، نااميدى و منفىگرايى رهاشود و به سوى قلههاى رشد و كمالرو كند. انسان تنها موجودى است كهخودش مىتواند «خويشتن» خود راانتخاب كند كه چه باشد و چگونهباشد; در عين حال در ارتباط با رشد وسازندگى ديگران وظايف انسانىخطيرى به دوش دارد. با توجه به ايننكات اگر ما به هر دليل در چنبرهكمبودهاى روحى، ناراحتيهاى روانىو يا ضعفهاى اخلاقى و عاداتناپسند گرفتار هستيم، بايد براى تغييرآنها بطور جدى اقدام كنيم كه اگر چنيننكنيم به همه ارزشهاى اصيل انسانى وبه عظمت و كرامتخود پشت پازدهايم. براى تغيير حالات منفىمىبايست اين سئوالات را در ذهنمرور كنيم: آيا كمرويى، نوعى ناتوانىو عجز در ابراز تواناييها و ارزشهاىخدادادى نيست؟ آيا فرد كمرومىتواند رسالتسنگين و الهى خودرا در جامعه بشرى به انجام رساند؟! 3) زدودن افكار غير منطقى ازذهن:
در بسيارى موارد كمرويى نتيجهنقص در يادگيرى رفتارهاى صحيحاجتماعى نيست، بلكه پيامد افكار غيرمنطقى است. بازسازى شناختى مبتنىبر نظريه عقلى - عاطفى آليس چنيناست كه: وقتى حادثه فعال كننده (a) براى فرد اتفاق مىافتد، او بر اساسدرونيات خود ممكن است دوبرداشت متفاوت و متضاد از (a) داشته باشد; يكى افكار، عقايد وباورهاى منطقى و عقلانى (rb) (1) وديگرى عقايد و برداشتهاى غيرعقلانى و غير منطقى (ib) (2) . آلبرت آليس معتقد است در حالتىكه فرد تابع افكار و عقايد عقلانى ومنطقى باشد به عواقب منطقى (rc) (3) دستخواهد يافت و شخصيتسالمى خواهد داشت و در حالتى كهفرد تابع و دسخوش افكار غير منطقىو غير عقلانى قرار گيرد با عواقبغيرمنطقى مواجه خواهد شد. در اينحالت او فردى است مضطرب كهشخصيت ناسالم و ناآرامى دارد. درواقع عواقب و احساسى كه براى فردپيش خواهد آمد به نظام باورهاى (چ)او بستگى دارد. سلامتى روانى (موقعيت) اختلال شخصيت
فرض كنيد جوانى قرار است دريك جمع صحبت كند (a) در يكحالت ممكن استيك رشته كرهاىنادرستبسرعت از ذهنش بگذرد; درجمع همه به من با دقت نگاه مىكنند،نمىتوانم مطلب را بخوبى بيان كنم.صدايم خواهد لرزيد، اگر از منسؤالى شود، نمىتوانم پاسخ دهم.همه به من مىخندند، از چشم همهمىافتم و اين يك فاجعه است (ib) .اين افكار باعث اضطراب شديد،خشم و ناراحتىاش مىشود و تصميممىگيرد كه اصلا در جمع صحبتنكند (ic) ! در حالت ديگر جوان ممكن استاين چنين فكر كند: من مطلب رامطالعه كردم و آماده هستم و چنانچهصدايم بلرزد، مهم نيست; زيرا ايناتفاقى است كه براى همه مىتواند رخدهد. در ضمن همه پله پله نردبانترقى را طى كردهاند. افراد كاملاموفق هم طبيعتا اين مراحل راگذراندهاند. در عين حال اين آرامش ومضطرب نبودن من است كه مىتواندبه بيان خوب و مسلط من در صحبتبراى جمع منجر شود (rb) . مسلمااين افكار در ذهن فرد موجب مىشوداو تصميمات سالم و سازندهاى رااتخاذ كند (rc) . 4) فرو رفتن خود در موقعيتبهجاى اجتناب از آن (مبارزه باترسهاى حاصل از فعاليتهاىاجتماعى):
عمدتا آنچه را كه روانشناسان براى درمان يا رفع مسائلى ازقبيل كمرويى، خجالت، ترس واضطراب و ... ذكر مىكنند اين استكه فرد بايد به خود اجازه دهد تا در آنموقعيت قرار گيرد و يا با آن موقعيتمواجه شود تا آن را تجربه كند; چونمعمولا هر چه فرد از موقعيتى كه ازآن به نحوى نگرانى و اضطراب دارد،بيشتر اجتناب مىكند، وهم و هراس اواز آن موقعيتبيشتر و شديدتر خواهدشد. به اين ترتيب فرد بايد عادتها يارفتارهاى نامطلوب مثل احساس ترسو ناامنى از حضور يافتن در جمع افرادرا با قرار دادن خودش در موقعيتهايىمانند صحبت در جمع، جوشش بااعضاى گروه، شركت در بحثهاىگروهى، آشنا شدن با افراد جديد و ...از بين ببرد. بايد توجه داشت كه هرقدر اين توصيههاى عملى به مرحلهاجرا نرسد، احتمال پايدار ماندن وقوىتر شدن عادات نامطلوب(كمرويى و ...) بيشتر خواهد شد. 5)بكارگيرى وتقويتنيروىاراده:
از آنجا كه عادات فرد - چه خوب وچه بد - بمرور زمان شكل مىگيرند وريشه مىيابند، از بين بردن آنها همبتدريج ميسر مىشود. مسلما با تعجيلو تندروى نمىتوان اراده خود رااستحكام بخشيد. بايد اين را به خاطرسپرد كه در تغيير هر خصلت رفتارىوقتى موفق خواهيم بود كه در شروع،تغييرات كوچك و راحتى را از خودانتظار داشته باشيم. علاوه بر اين براىهر تغييرى به يك عزم و اراده مصمم وقوى نياز داريم كه قاطعانه و جدىبراى رسيدن به آن تغيير بكوشيم و درصدد باشيم از تمام امكانات ودستاويزهاى موجود براى رسيدن بههدف استفاده كنيم قابل ذكر است كهورزش كردن براى بازيابى اعتماد بهنفس و تقويت نيروى اراده مىتواندانرژى تازهاى ايجاد كند. روى آوردنبه ورزشهاى گروهى نيز براى بالابردن روحيه و تقويت نيروى اراده وجرات حضور در فعاليتهاى اجتماعىمىتواند مفيد باشد. 6) بازسازى شخصيت از طريقتوجه به توانايىها و نقاط قوتخود:
معمولا افراد كمرو و خجالتىعينكى به چشم مىزنند كه با آن تنهانقاط ضعف يا اشتباهات خود رامىبينند و حتى آنها را بزرگتر از آنچههستند مىبيند و طبعا اين امر كمرويىآنها را قوت مىبخشد. بايد به اين نكتهتوجه داشت كه هر شخصى ازويژگىها و توانايىهاى منحصر بفردىبرخوردار است كه باعث تمايز او ازديگرى مىشود. حال تعدادى از اينويژگىها مثبت است و تعدادى منفى.فردى كه از عدم اعتماد به نفس رنجمىبرد، مىتواند با پيدا كردن و بهتر وواضحتر ديدن نقاط مثبت و قوتخود، شخصيتش را بر پايهاى صحيحبازسازى كند. او حتى مىتواندويژگىها و توانايىهاى مطلوب خودرا فهرست نموده و در آنها تامل كند.شما حتى مىتوانيد براى اين كار ازديگران كمك بگيريد. از دوستان واطرافيان خير خواه خود بپرسيد كهچه ويژگيهاى مثبتى در شمامىبينند. 7) بيان كردن انتقادات منطقى واتخاذ شيوه منطقى در مواجهه باانتقاد ديگران:
وقتى با انتقاد ديگرانروبرو مىشويد، در ابتدا به اين مطلبفكر كنيد كه شايد ايراد مطرح شده ازجهاتى وارد و صحيح باشد. درصورت وقوف به خطاى خود، راهجبران آن را بيابيد و در غير اينصورت ضمن برخورد كاملا ملايم ودوستانه علل منطقى رفتار و عمل خودرا توضيح دهيد. حتى اگر با نظرمخاطب خود موافق نيستيد سخنخود را با لحنى ملايم و گفتن عبارت«شايد حق با شما باشد»، آغاز كنيد.اينگونه اظهار نظرها فرد انتقاد كننده راخلع سلاح مىكند و از شدتخشونت و موضعگيريهاى يك طرفهخواهد كاست. پس از اين اشتباهات وايرادات خود را صادقانه بپذيريد وسعى نكنيد سرسختانه و غير منطقىاز آنها دفاع كنيد. اقرار به اشتباه دليلخردمندى و روحيه بزرگوارانه ومتعالى شماست. 8) تمرينهاى رفتارى:
بعد ازاصلاح و تغيير باورهاى غلط كه بهوجود آورنده و پشتيبان رفتارهاىخجالتى و كمرويى است، بايد براىتغيير آن عادتهاى رفتارى تمرينهايى راانجام داد: الف) هنگام صحبتبا ديگرانسرتان را پايين نيندازيد; بلكه سعىكنيد با مخاطب خود تماس چشمىبرقرار كنيد. ب ) وقتى با كسى سخن مىگوييدبه تناسب مطلب، از حركات دستخود استفاده كنيد. ج) بكوشيد صدايتان بلند و رساباشد و با شتابزدگى صحبت نكنيد.شمردگى كلام به آرامش شما كمكمىكند. د) در برخوردها آغاز كننده باشيد;مثلا در سلام پيشقدم شويد واحوالپرسى كنيد. ه) از بيان احساسات خوددارىنكنيد. رضايت و خرسندى يا عدمخشنودى خود را از وقايعى كه جرياندارد، پنهان نسازيد. و) حتى الامكان از تنها بودن وتنهايى فعاليت كردن بپرهيزيد و اگرهم مىخواهيد چند دقيقهاى تنهاباشيد، سعى كنيد در خيال، رفتارهاىمثبت اجتماعى خود را مجسم كنيد(تمرين ذهنى). منابع :
1- شارتيه - ژان تالهوه: كمرويى و راههاى درمان آن، ترجمه رزم آزما، انتشارات سپنج 2- اسميت - مانوئل جى: روان شناسى اعتراض، ترجمه قراچه داغى، انتشارات جمال الحق 3- وايزنيگر - هندرى: هيچ كس كامل نيست، ترجمه معتمد گرجى، انتشارات مرواريد 4- راجر - جان مك ويليامز: تفكر منفى، ترجمه قراچه داغى، انتشارات شباهنگ 5- مورفى - ژوزف: غير ممكن ممكن است، رزم آزما، انتشارات مهدى 6- شفيع آبادى - عبدالله: نظريههاى مشاوره و روان درمانى مشكوه النور-شماره2