دكتر زهرا آكوچكيان يا سكينه قلوب العارفين بسيارى از صاحب نظران و دست اندركاران مسائل اجتماعى, عصر حاضر را دوران اضطراب ناميده اند, زيرا زندگى ماشينى و مشكلات متعدد آن, از بين رفتن ارزشهاى اعتقادى و اخلاقى يا ضعيف شدن حاكميت اين ارزشها در جوامع, تسلط جنبه هاى مادى بر زندگى بشر, سست شدن بنيان خانواده و بسيارى عوامل ديگر, همگى در دامن زدن و تشديد اضطراب بشر نقش دارند. اضطراب, احساس ناخوشايند و ناراحت كننده اى است كه همه افراد در شرايط و موقعيتهاى مختلف زندگى به صورتهاى مختلف تجربه مى كنند. اين احساس شامل نگرانى و دلواپسى نسبت به خطرى قريب الوقوع مى باشد كه در افراد يك سرى علائم روانى, علائم جسمانى و علائم رفتارى ايجاد مى كند. ما به تفصيل درباره اين علائم توضيح خواهيم داد. اين علائم با شدت متفاوت در اضطراب ديده مى شود و شدت و عمق و مدت زمانى كه فرد گرفتار آن است, دو نوع اضطراب را شكل مى دهد:
اضطراب طبيعى, اضطراب غيرطبيعى و بيمارگونه
اضطراب طبيعى
احساس نگرانى, دلواپسى و دلشوره نسبت به خطر يا حادثه اى واقعى و بيرونى كه باعث مى شود فرد اقدامات لازم براى مقابله با آن حادثه را به عمل آورده و توان و قواى خود را براى برخورد با منبع ايجاد نگرانى بسيج نمايد. اين احساس اضطراب نه تنها مضر نيست بلكه به صورت سپرى دفاعى عمل كرده و مفيد بوده و لازمه رشد انسان و جبران نقائص او مى باشد. به عنوان مثال مى توان به دانشآموز يا دانشجوى اشاره كرد كه با تعيين تاريخ امتحان دچار اضطراب مى گردد و با تذكر اطرافيان و يادآورى امتحان دست از تفريح و وقت گذرانى كشيده و سعى مى كند همه تلاش خود را مصروف آمادگى بيشتر براى امتحان نمايد, يا راننده اى كه در مسير جاده مشغول صحبت با سرنشينان اتومبيل بوده و فارغ از وضعيت جاده مى باشد به محض ديدن علائم خطر و اشاره به لغزندگى جاده دچار اضطراب شده خود را جمع وجور مى كند. به طور كلى اضطراب در حد مناسب براى يك زندگى طبيعى كاملا ضرورى و لازم است و وجود آن تا درجاتى مورد نياز زندگى انسان است. حال اگر فرد از اعتدال خارج شده و اصلا دچار اضطراب نگردد و نسبت به حوادث بى تفاوت و بيش از حد خونسرد باشد, اين فرد ديگر قادر نخواهد بود در مقابله با حوادث, به اندازه لازم آمادگى پيدا نمايد و در نتيجه دچار مشكل خواهد شد. مثل محصلى كه در رابطه با تعيين تاريخ امتحان هيچ واكنشى نشان نمى دهد و سرگرم مسائل ديگر شده و يادآورى تاريخ امتحان در برانگيختن او بى اثر مى باشد, ديگر تلاشى براى آمادگى لازم براى امتحان نخواهد كرد و دل مشغوليهاى ديگر او را از فعاليت مناسب بازخواهد داشت.
اضطراب غيرطبيعى و بيمارگونه
اضطرابى است كه مى تواند بيش از حد مشكل ساز و غيرطبيعى باشد. در اين نوع اضطراب, نگرانى و ترس فرد از خطرى واقعى و بيرونى نيست بلكه دلواپسى و ناراحتى نسبت به يك چيز مبهم و گنگ است, يا واكنشى افراطى در مقابل حادثه اى كوچك مى باشد. اين اضطراب شدتى بالاتر از اضطراب عادى و عمقى بيشتر از حد عادى دارد تمام عواطف و رفتار فرد را تحت تإثير قرار داده و زندگى فرد را از روال منطقى و طبيعى خود خارج ساخته, و عملكرد و فعاليتهاى شغلى, اجتماعى و فردى فرد را مورد تهديد قرار مى دهد. اين اضطراب و تشويش مفرط, خارج از كنترل فرد مى باشد. علائم جسمى, روانى و رفتارى كه قبلا بدان اشاره شد در اينجا ذكر خواهيم نمود كه در حالات اضطرابى غيرطبيعى به شكلى شديدتر و گسترده تر, و در اضطراب طبيعى به صورت موقتى و گذرا با شدتى كمتر خود را نشان خواهد داد.
علائم رفتارى اضطراب
بيقرارى, راه رفتن متناوب, درهم پيچيدن مكرر دستها و انگشتان, وررفتن به دكمه لباس يا انگشتان, اين پا و آن پا شدن, نشستن و برخاستن مكرر و در كودكان ناخن جويدن, كندن موى سر و ابرو كه گاه در افراد بزرگسال نيز ديده مى شود.
علائم جسمى
طپش قلب, عرق كردن, لرزشى, احساس تنگى نفس يا بندآمدن نفس, احساس خفگى و زير فشار بودن, درد يا ناراحتى در قفسه سينه, تهوع يا ناراحتى در شكم, احساس سرما و لرز يا احساس گرما, احساس گرفتگى عضلات يا گزگزشدن اندامها, سردرد, اختلال خواب مشكل در بخواب رفتن, دوام خواب يا خواب همراه با بيقرارى بدون تإمين رضايت فرد و خستگى زدا نبودن مقدار خواب انجام شده در شب.
علائم روانى
ترس از مردن, احساس غيرواقعى شدن و غير واقعى بودن محيط يا از خودگسيستگى احساس عصبانيت و بى صبرى, خستگى پذيرى, اشكال در تمركز يا دوره هاى احساس تهى بودن مغز, تحريك پذيرى و زود از كوره دررفتن. فردى كه چنين علائمى را تجربه مى كند بخصوص علائم جسمى اضطراب مثل بى قرارى, طپش قلب و افزايش ضربان قلب, به دليل ترس از بيماريهاى قلبى, گوارشى و سرطان و غيره, مراجعات مكرر به پزشكهاى مختلف خواهد داشت و مرتبا سعى در ارتباط دادن علائم خود به يك بيمارى جسمى دارد. به طور كلى اضطراب مى تواند روى يادگيرى, حافظه و درك بيمار اثر گذاشته و واكنشهاى خاصى را موجب شود. مثلا دانشآموزى با اضطراب بالا قادر به تمركز روى مطالب درسى نبوده و اختلال در يادگيرى مطالب درسى پيدا مى كند و يا قادر به استفاده از حافظه خود نخواهد بود. يا وقتى فردى از تاريكى مى ترسد و هنگام بيرون رفتن از محيط منزل در تاريكى دچار اضطراب شديد شده و به واسطه اختلال درك با كوچكترين صدا از جا مى پرد يا حركت شاخه هاى درختان در اثر باد را به حركت غريبه اى روى ديوار تفسير مى كند. مثال ديگر مادرى است با اضطراب بالا كه به شكل زير نمود مى كند; نگرانى مستمر درباره رفت و آمد فرزندان به مدرسه, تذكرهاى مكرر به بچه ها درباره عبور از خيابان يا دويدن, با كوچكترين صدا از جا مى پرد و احساس وقوع خبر بدى به وى دست مى دهد. دلشوره دائمى بدون علت واضح, تحمل نسبت به سروصداى بازى بچه ها يا كلنجار رفتن آنها را با هم ندارد. البته اينها تنها مثالهايى است براى توضيح بيشتر مطلب. در قسمتهاى بعد به تفصيل انواع اختلالات را كه اضطراب, علامت بارز آنهاست شرح خواهيم داد. هر كدام از اختلالات اضطرابى مشخصه هاى خاصى داشته درمان خاصى را مى طلبد, كه برخى دارويى يا غيردارويى مى باشد. و ما اطلاعات مختصرى در هر باب ارائه خواهيم كرد تا خوانندگان عزيز در حد مقدور بهره بگيرند و با كسب شناختى مجمل از اين اختلالات بتوانند با شناخت اين بيماريها, برخورد مناسب جهت پيگيرى و درمان آنها داشته باشند. و هم آنكه, آن دسته از مسائلى كه به آنها اطلاق بيمارى نمى شود ولى توجه روانپزشكى خاصى مى طلبد شناخته و به موقع توجه تخصصى دريافت كند تا از بروز مسائل و مشكلات پيچيده فردى و اجتماعى جلوگيرى نمايد. ان شإالله.ادامه دارد. ماهنامه پيام زن ـ شماره 48 ـ اسفند 74