توجه به خدا، حاکمیت ارزش ها و بسط معنویت هدف نهایی نهضت امام خمینی (ره) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

توجه به خدا، حاکمیت ارزش ها و بسط معنویت هدف نهایی نهضت امام خمینی (ره) - نسخه متنی

حمید انصاری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

توجه به خدا، حاكميت ارزشها و بسط معنويت هدف نهايى نهضت امام خمينى

حميد انصارى

دير زمانى است كه تلاش براى شناخت زواياى ناشناخته روح و روان مردى كه با قيام موفق خويش بسيارى از معادلات موجود و مرزبنديهاى فكرى و سياسى جهان معاصر را در هم ريخت، از سوى افراد و مؤسسات - و حتى دولتها - با انگيزه‏ها و هدفهاى مختلف و متضاد در جريان است. كنفرانسها، سمينارها و تزها و پروژه‏هاى تحقيقاتى دانشگاهى در آمريكا و اروپا و حتى شرق آسيا بصورت مخفى و علنى، براى شناخت عميقتر عوامل پيدايش انقلاب اسلامى و كشف علل ناتوانى غرب در به زانو در آوردن اين پديده نوين و دينى رو به فزونى است. بازتابى از اين تلاشها را در فعاليت تبليغاتى شبانه روزى صدها رسانه خبرى و فرهنگى در جهان به وضوح مى‏بينيم و مى‏شنويم. امروز كمتر برنامه روزانه راديويى و تلويزيونى و كمتر روزنامه و مجله معتبر اروپايى و آمريكايى است كه بطور مستمر فصلى را به تحليل اين پديده شگرف و رو به گسترش - البته از زاويه ديد آنان و با هدفهاى تخريبى كه در پس تحليلهايشان نهفته است - اختصاص ندهد. اكنون واژه‏هايى همچون بنيادگرايى دينى، اصول گرايى اسلامى و خمينيسم ترجيع بند خبرها و تحليلهاى رسانه‏هاى مغرب زمين است. بحث از انقلاب اسلامى و هدفهاى امام خمينى و چگونگى كنترل امواجى كه از اين ناحيه پديد آمده است منحصر به عرصه تبليغات و جنگ رسانه‏ها نمى‏شود. در مذاكرات رسمى سران دولتهاى قدرتمند جهان و گردهماييهاى منطقه‏اى و بين‏المللى كمتر نشست و همايشى را سراغ داريم كه اين مقوله موضوع اصلى گفتگو و توافق و يا اختلاف نظر سران دولتهاى شركت كننده را تشكيل ندهد. عليرغم اشتراك نظر مبنايى كه دولتهاى اروپايى و آمريكايى در ضديت و برخورد خصمانه با انقلاب اسلامى دارند، هم اكنون يكى از نقاط اصلى كشمكش اروپا و آمريكا بر سر چگونگى مهار امواج دينگرايى و اسلامخواهى است. كه انقلاب اسلامى و انديشه و آرمانهاى امام خمينى نقطه مركزى تموج آن است. آمريكائيان هنوز به روشهاى دهها بار تجربه كرده و شكست‏خورده قبلى خويش يعنى تهديد، محاصره رسمى سياسى و اقتصادى و طرحهاى براندازى دلخوش كرده و در اين راستا به ديگر همپيمانان خويش فشار مى‏آورند. دولتهاى اروپايى با دريافتى روشنتر از عمق اثر انقلاب اسلامى حتى در درون كشورهاى خويش و در بين قشرهاى وسيعى از مسلمانان و پيروان اديان الهى، بر ناكارايى روشهاى ساده توطئه و براندازى، تاكيد ورزيده و به تقويت جريان اسلام تحريف شده در مقابل اسلام نابى كه امام خمينى منادى آن است و تشديد فشارهاى ديپلماتيك و تشديد و تقويت جريان نفوذ و سازش و اثرگذارى تدريجى هجوم فرهنگى دل بسته‏اند.

بديهى است كه نقش رهبر كبير انقلاب اسلامى و چگونگى تاثير اعجاب آور گفتار و رفتار و سيره آن بزرگ و پيروانش، مركز توجه تمام اين تلاشها و آن نشستهاست. كافى است اشاره كنيم كه در يك تحقيق محدود بيش از 700 عنوان پايان نامه دانشگاهى در مدارج عالى، شناسايى و فهرست‏شده‏اند كه عمدتا در كشورهاى غربى و در سالهاى اخير دفاع شده و عنوان و موضوع آنها مسائل مربوط به انقلاب اسلامى، زندگى و انديشه امام خمينى و نقش ايران اسلامى در تحولات جارى جهان بوده است.

در سوى ديگر، بسيارند كسانى كه دل در گرو راه و منش و انديشه امام خمينى سپرده و آن عزيز را نمونه‏اى از انسان متعالى، يافته و كلام و انديشه و آرمانش را حجت دانسته و او را الگو و مرجع و مقتدا و به تعبير كامل و دقيق او را امام خويش قرار داده‏اند; طبعا براى اينان نيز شناخت هر چه بيشتر و عميقتر ابعاد شخصيت و زواياى زندگى امام نيازى است كه براى تامين آن به تلاش برخاسته‏اند. و در اين ميان نكته كليدى و بسيار حائز اهميتى كه غالبا در هر دو جريانى كه اشاره كرديم مورد غفلت قرار گرفته است‏بعد معنوى، عرفانى و روح مهذب و خود ساخته‏اى است كه در كالبد شخصيتى به نام امام خمينى منشا آنهمه بركات و تحولات گرديد.

يادگار گرانقدر امام خمينى كه سالهاى سال از محضر آن بزرگ فيض برده و بر خصائل و زواياى ناشناخته زندگى آن فرزانه دوران بيش از ديگران آشنا بود همواره تاكيد مى‏كرد كه امام خمينى را بايد در جامعيت‏شخصيت‏سرا پا دينى او، و قبل از هر چيز در مراتب سير و سلوك معنوى و مبارزه موفقى كه او در ميدان خطر خيز جهاد اكبر طى كرده است و در نمازها و نيايشهاى شبانه‏اش و در تكليف گرايى و تعبد مثال زدنى‏اش و در يك كلمه او را در وادى عرفان و معنويت‏بايد شناخت. و تنها از اين زاويه است كه مى‏توان به رمز آنهمه حركت و تصميمهاى شگفت و آن ايستادگى و صلابت‏بى‏بديل و به راز كار بزرگ او واقف شويم كه چگونه در عين ناباورى و در ميان هزاران هزار فتنه و توطئه و آشوب آن كار را به سامان رسانيد و در شرايطى حكومت دينى برپا كرد كه تمام جهان به مخالفتش قد برافراشتند و با قدرتهايى پنجه درافكند و قدرتمندانى را به اعتراف در ناتوانيشان واداشت كه در موارد ديگر و در ساير نقاط جهان با يك نشست و برخاست و با يك تصميم شيطانى به اتكاء زرادخانه‏هاى عظيم و اقتدار غول آساى اقتصادى و سياسى‏اشان ملتها را به خاك سياه نشانده و طومار دولتها را در هم پيچيده و خيزشها و انقلابها را در نطفه خفه كرده و به انحراف كشانده‏اند.

به راستى امام خمينى با كدامين سرمايه و كدام پشتوانه اين معركه پايان ناپذير را پديد آورد. معركه‏اى كه دشمنانش حتى پس از هفت‏سال از رحلتش، از آن به زلزله بزرگ و كابوس دهشتناك تعبير مى‏كنند. اينها شعار نيست. فقط كافى است‏يك روز فهرست عناوين مقالات روزنامه‏هاى مغرب زمين و فهرست‏برنامه‏هاى شبكه‏هاى تلويزيونى و محور گفتگوهاى مهم سران كشورهاى مقتدر جهان را مرور كنيد.

جهان شخصيتهاى برجسته سياسى و سياستمداران نظريه پرداز مقتدر و رهبران قدرتمند و مشهور فراوانى به خود ديده است. آنچه كه امام خمينى را از ديگران متمايز ساخته و نام او را مترادف اسلامخواهى، و ياد و اثر و انديشه‏اش را موج آفرين حركتهاى دينى و دينگرايى قرار داده است همان نكته‏اى است كه سبب ماندگارى نهضت انبياء گرديده است. توجه به ماوراء طبيعت، اتكال به ذات اقدسى كه جهان آفرينش با همه عظمتش مخلوقى سراپا نيازمند اوست، جهاد براى تهذيب خود و ديگران و نجات بشريت از منجلاب ماده پرستى و طبيعت زدگى، وانهادن دنيا و دوختن نگاه خويشتن و ديگران به آخرت و معاد كه حقيقت هستى آدمى است، جهاد دائمى با نفس اماره و دور ساختن رذايل نفسانى و كسب خصائل الهى و ارزشى و طى طريق الى‏الله و واپس زدن حجابهاى ظلمانى و نورانى و نيل به شهود معنوى و وانهادن انيت و انانيت، سير و سفر در مقامات معنوى و فناى فى‏الله و رسيدن به مرحله‏اى كه جز خدا نديدن، جز خدا نخواستن، جز او نپرستيدن و جز خدا از احدى نهراسيدن. اينها اهداف غايى كسانى است كه چون امام خمينى به قيام لله برخاسته و نهضت‏خويش را بر اين مبانى بنيان نهاده‏اند. و اين جز در نهضت انبياء و رهروان راستين آن رسولان امين يافت نگردد. سياست و اجتماع و اقتصاد و حكومت و مبارزه، همه و همه ابزارى در جهت تحقق آن هدفهايند و اگر خود هدف نهايى قرار گيرند انحطاط و فراموشى و فروپاشى حتمى است.

اكنون كه ماه سراسر معنويت رجب را پشت‏سر گذاشته و انشاءالله با دركى عارفانه از بركات شعبان المعظم به استقبال ماه ميهمانى خدا و ليالى قدر خواهيم رفت، از نفسى مدد بخواهيم كه حقيقتا حق اين ايام و ليالى را ادا كرده و قدر شبهاى قدر را به درستى مى‏دانست. همانكه بر سلامت نفس و صلابت گفتار و حقانيت كردارش نه با زبان كه با بذل مال و عزيزانمان در طريق نورانيش بارها گواهى داديم. در اين ماههاى شريف با مطالعه از سر تامل و تدبير در آثار اخلاقى و عرفانى آن عبد صالح خدا (شرح چهل حديث، آداب نماز، جهاد اكبر، تفسير سوره حمد) از تجربه‏هاى گرانقدر آن عارف بالله كه بر قلمش جارى گشته و قبل از آن و همواره با آن در عملش سارى و جارى بوده است توشه برگيريم و از اين رهگذر گامى مطمئن در مسير شناخت آن حقيقت هميشه زنده برداريم. انشاءالله تعالى.

/ 1