تعريفهاى گوناگون درباره سياست - دین و سیاست از دیدگاه امام خمینی (ره) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دین و سیاست از دیدگاه امام خمینی (ره) - نسخه متنی

کاظم قاضی زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


تعريفهاى گوناگون درباره سياست

كلمه سياست (Politic, Policy) در اصل يونانى و به معناى ارتباط با مدينه شهراست و در يونان باستان شهر يا ((سيته )) مجموعه اى از انسانها بود كه داراى حـقوق مساوى بوده و كمابيش در اداره كردن منافع مشتركشان سهيم بوده اند. در جـوامـع ((فـلسفه عملى )) حكما, ((سياست مدن )) يكى از سه شاخه اساسى فلسفه عملى شناخته شده است و ((اخلاق )) (فردى ) و ((تدبير منزل )) دو شاخه ديگر است . بر اين اساس آنچه جوهره سياست را تشكيل مى دهد, تدبير و تفوق بر اداره شـهـر تـوسطحاكم است . (512) علامه دهخدا به نقل از كتب مختلف به معناى سياست اشاره كرده است و مى نويسد:

سـيـاسـت : پـاس داشـتـن مـلـك (غـيـاث اللغات ), حكومت , رياست و داورى (نـاظـم الاطـبـاء), مـصـلحت و تدبير (اسكندرنامه ), شكنجه و عذاب و عقوبت (ناظم الاطباء), ضبط ساختن مردم از فسق به ترسانيدن و زدن و غياث اللغات ), اجراى احكام به طور عدالت و آزار و اذيت . (513) بـعـضـى از تعاريف فوق داراى بار ارزشى است و بعضى ديگر صرف اداره جامعه ونـظـم دادن بـه آن را در تـعـريـف سياست معتبر مى داند. تعريف انديشمندان سـيـاسـى غـرب غـالـبـا از بـار ارزشى بى بهره است . موريس دوورژه در تعريف سياست مى نويسد:

در مـيـان انديشمندان مغرب زمين بعضى سياست را معادل با ((علم قدرت )), ((علم زير سلطه درآوردن )), ((علم به اطاعت كشيدن افراد جامعه )) دانسته اند.

) سياست را علم حكومت بر كشورها مى داند (تاليف 1870 (حزژژخد فرهنگ ((ليتر)

) آن را فن و عمل حكومت بر جوامع انسانى ژزحچ رث م .), فـرهـنـگ ((روبرت ))(

تـعـريـف مـى نـمـايـد(تـالـيـف 1962 م .), بـه نـظـر مـى رسـد سياست ((علم قدرت ))است . (514) بـه دسـت آوردن و حـفـظ حـاكـمـيـت و اصـالـت نـظـام , روح تعاريف اخير را تـشكيل مى دهد, گرچه بعضى داراى حاكميت گسترده تر از بعضى ديگر است . در اين تعاريف سياست مقيد به هدفى خاص و غايتى ويژه و يا ابزارى مناسب شده است .اين تعريف را مى توان تعريف ((سياست عملى )) دانست . اجـراى ((سـيـاسـت عملى )) غالبا با لوازم نامطلوبى همراه بوده است . بسيارى ازصـاحـبـان قدرت در راه حفظ و استمرار قدرت خويش به هر وسيله اى دست يازيده و بر هر ارزشى پاى نهاده اند, تا جايى كه همراهى سياست با امور ضد ارزش را روانمى دانسته و در تعريف سياست به اين لوازم اشاره داشته اند. امـام خـمـيـنـى (ره ) در اولـين سخنرانى پس از آزادى از زندان (21/1/1343) ضمن بيان خاطره اى از دوران اسارت چنين فرمودند:

/ 15