بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید حـضـرت امام در طول دوران انقلاب به فراخور حال و مقتضيات زمان به بحث ديـن وسياست اشاره نموده اند. يكى از اين موارد حدود يك سال پس از پيروزى انـقـلاب بوده است , در جلسه اى كه مخاطبين آن همه روحانى و امام جمعه هاى شـهـرهـاى مـخـتـلف بوده اند. امام (ره ) بيش از نيمى از سخنرانى نسبتا مفصل خـويـش را بـه ايـن مسئله اختصاص داده اند. در اين سخنرانى در آغاز به مفهوم سـيـاست شيطانى -فريب و نيرنگ - و سياست به معناى هدايت جامعه به سوى صلاح و دفع فساداشاره نمود, ولى در نهايت سياست انبيا و اوليا را از سياست به معناى دوم نيز جداكرده و اينگونه مى فرمايند: ((ايـن سـيـاسـت (هـدايـت جـامعه به سوى خير و صلاح و دفع فساد) يك بعد ازسـيـاسـتـى اسـتـكـه بـراى انـبـيا بوده است و براى اوليا و حالا براى علماى اسلام ...سياستهاى صحيح اگر هم باشد, امت را در يك بعد هدايت مى كند و راه مـى بـرد وآن بـعـد حيوانى است , بعد اجتماع مادى است و اين سياست يك جزء نـاقـصـى ازسـيـاسـتى است كه در اسلام براى انبيا و براى اوليا ثابت است . آنها مى خواهند ملت را هدايت كنند در همه مصالحى كه براى انسان و جامعه منصور اسـت . هـمانى كه درقرآن ((صراط مستقيم )) گفته مى شود. سياست اين است كه جامعه را هدايت كند وتمام ابعاد انسان را در نظر بگيرد.)) (520) حـضرت ايشان در ادامه به سه گونه سياست اشاره مى نمايند: ((سياستى كه با نـيـرنگ و فريب و خدعه همراه استكه ساحت مقدس دين و دينداران از آن مبرا است )). اين سياست در ديدگاه امام ((سياست شيطانى )) است . گونه ديگر سياست در ديـدگـاه ايـشـان سـياست به معناى دفع فساد از زندگى مادى انسان است . از ايـن رو چـون ايـن نـحـو سـيـاسـت ورزى بـه ابعاد الهى و معنوى انسان نظرى نمى افكند, امام از آن به ((سياست حيوانى )) نام مى برند و سياست دينى مطلوب ايشان كه در حقيقت بامعناى هدايت انسان همسان است و با دين همساز و بلكه عينيت دارد ((سياست اسلامى و دينى )) نام مى گيرد. (521) تـاكـيـد بـر شـرط فـقاهت , افزون بر عدالت , در حاكم اسلامى نشانگر آن است كه سياست اسلامى تنها به رسيدن به نظم عرفى و جامعه مرفه نمى انديشد, بلكه بـالاتـراز آن در راه رسيدن به كمال معنوى و زمينه سارى رشد روحى و معنوى افراد كه باعمل به حقيقت اسلام محقق مى شود تلاش مى نمايد. تـلـقـى اخـيـر از سـياست زمينه اظهارنظرهاى گوناگونى از سوى بنيانگذار حكومت اسلامى در عصر حاضر را فراهم آورده است . ايشان مى فرمايند: ((واللّه اسـلام تـمامش سياست است , اسلام را بد معرفى كرده اند, سياست مدن ازاسلام سرچشمه مى گيرد.)) (522) ((ايـن مـا را چـه بـه سـيـاسـت مـعـنـايـش ايـن اسـت كـه اسـلام را اصـلا كناربگذاريم .)) (523) در مجموع تلقى امام از سياست به گونه اى است كه ديندار واقعى را گريز از آن مـمـكـن نيست , چرا كه حقيقت سياست چيزى جز هدايت نيست و جوهره همه احكام دينى با هدايت عجين است . به نظر مى رسد حضرت امام در اين ديدگاه با انديشمندمبارز قرن حاضر مرحوم آيت اللّه سيد حسن مدرس كاملا هم عقيده اند. چرا كه ازايشان نقل شده كه فرموده است : ((سياست ما عين ديانت ما و ديانت ما عين سياست ماست )).