نـكـته مهمى كه بايد بدان توجه كرد, محور مهمى است كه خصوصا در سياست ديـنـى به مفهوم تدبير و رعايت صلاح جامعه بايد همواره مد نظر باشد. اگر در مقابل كسانى كه انفكاك دين و سياست را تبليغ مى كنند, معتقد به سازگارى و بالاتر از آن آميختگى دين و سياست هستيم , بايد توجه كرد كه اين نكته به معناى ((سياسى كردن دين )) نيست , بلكه مقصود تبديل سياستهاى شيطانى و حيوانى بـه سـياست دينى است , به تعبير ديگر در تعارض ميان حقيقت و مصلحت , و در تـعـارض بـين اصالت نظام و اصالت ارزشها آنچه بايد مقدم باشد تقدم ارزشها و شاخصه هاى دينى وحقيقتها بر حفظ قدرت و حكومت و مصلحت است . سـيـره عـمـلـى امـام خـمـيـنـى (ره ) مـؤيـد كـاملى بر راهبرد فوق است . در دوران ستمششاهى اساس و محور همه فعاليتهاى نظام شاهى حفظ تاج و تخت و گسترش نفوذ و قدرت و چپاول عده اى معدود از خاندان سلطنتى و وابستگان آنـان بـود,گـرچه نام اين مقصود را در عرصه هاى مختلف , حفظ قدرت ايران و تلاش در جهت سربلندى وطن و پيشرفت آن دانسته و به زعم خويش در دروازه تـمـدن بـزرگ نـيـز قرارگرفته بودند سياست معنا مى يافت . ((دين ))آنان ((سياسى )) بود, گاهى براى تظاهر, به نشر وسـيـع قـرآن دسـت مـى زدنـد و گـاهـى نـيزدر مقابل آيات صريح آن موضع مـى گرفتند و زمانى نيز بى تفاوت از كنار دستورات واحكام الهى مى گذشتند. فـرياد امام و اعتراض گسترده ايشان مهر بطلان بر اينگونه سياستى زد كه دين در پرتو آن تفسير مى شود. در مـقـابـل نيز شيوه ده ساله رهبرى درخشان امام نشانگر تقدم ارزشهاى دينى وتـبـديـل سـياست به سياست دينى بود. احكام و ارزشهاى دينى به قدرى براى ايـشـان مـهـم بـود كه به راحتى مصالح ((سياسى )) را به خاطر احكام ((دينى )) نـاديـده مـى گـرفـتند ودر موارد متعددى جلوه هايى از اين گرايش را نمودار ساختند. مـوضـعـگـيريهاى مهمى كه حضرت ايشان در سال آخر حيات داشتند, بر توجه شديدايشان به ((دينى )) شدن ((سياست )) در مقابل ((سياسى )) شدن ((دين )) دلالـت مـى نمايد.از ميان موضعگيريها حكم اعدام سلمان رشدى و نامه به رهبر بـلـوك شـرق مبنى بردعوت وى به اسلام از همه چشمگيرتر است . در ديدگاه سـيـاسـتـمداران حرفه اى اين دو حركت با مصالح وقت جمهورى اسلامى ايران مـطـابـقـت نـداشت , اما سياستى كه در پرتو دين و راهبرى انسان در همه ابعاد جـامـعه تفسير مى شود, اعلام چنين موضعگيريهايى را هرچند بهاى سنگينى را طلب نمايد برمى تابد.