انديشه اجتماعى امام خمينى در آئينه آمار
احمد رضايى اشاره:
مقالهاى كه از نظر خوانندگان گرامى مىگذرد، تحقيقى آمارى است راجع به مباحث و موضوعات مطروحه در كليه آثار امام خمينى، اعم از نوشتهها، سخنرانيها، پيامها و فرمانها. روش كار، تحليل محتوى مىباشد. در قسمتى از مقاله پيش فرضهايى را كه
مىتوان در بررسى آثار حضرت امام مدنظر قرار داد مطرح و در انتها نيز به مسايل و موضوعات مختلف اجتماعى (كه بيشترين
مباحث را در آثار امام به خود اختصاص داده است) اشاره شده است.
از غم دوست در اين ميكده فرياد كشم
سالها مىگذرد، حادثهها مىآيد
انتظار فرج از نيمه خرداد كشم
دادرس نيست كه در هجر رخش داد كشم
انتظار فرج از نيمه خرداد كشم
انتظار فرج از نيمه خرداد كشم
گرفته است؟ آثار صاحب نظران و مخصوصا مصلحين اجتماعى شامل تمامى نوشته ها، پيامها، سخنرانى ها، حتى آثار عينى و
عملى به جاى مانده از ايشان مىباشد حتى قالبهاى بيرونى شامل تشكيلات و سازمانهايى كه براى پياده كردن ايدههاى خود
بوجود آوردهاند را شامل مىشود. به اين مجموعه مىتوان سيره عملى آنها را هم اضافه نمود كه خود بحث درخورى را طلب
مىكند آثار حضرت امام در يك تقسيم بندى كلى به شرح ذيل طبقه بندى شده است.
الف: نوشتهها و سخنرانىها
در يك تقسيم بندى كلى، آثار قلمى و كلامى ايشان به دو دسته فقهى و غيرفقهى تقسيم مىشود. در اين بررسى طبيعتا آثار فقهى ايشان كه مستقيما توسط خودشان به رشته تحرير درآمده و يا بوسيله شاگردانشان جمعآورى شده مورد نظر نمىباشد، زيرا
بررسى و دريافت نكات اجتماعى از دروس تخصصى و فقهى ايشان، توانائى و تخصص خاصى را طلب مىكند. ولى آثار غيرفقهى
ايشان كه بعدا به طبقه بندى آنان مىپردازيم مورد بررسى و موضوع مقاله مىباشد.
ب: روش و سيره عملى
بخش مهمى ازانديشه يك متفكر اجتماعى نه در قالب كلمات بلكه بصورت عملى بيان مىشود، زيرا عمل اجتماعى يك مصلح معمولا برخاسته از نظر و عقايد اوست. گاهى برخى عقايد و نظرات يك متفكر بعلت محدوديتهاى اجتماعى به طور عمومى بيان
نمىشود بلكه در جمع خاص و تنها با نزديكان مطرح مىگردد دستيابى به اين بخش از نظرات متفكر با مشكلات بيشترى روبرو
است، بطورى كه اين بخش ازانديشه را معمولا نزديكان و آشنايان آن متفكر در قالب خاطرات بيان مى كنند. از طرف ديگر
مىدانيم كه محدوديتهاى اجتماعى معمولا در زمانى نسبتا طولانى برطرف مىشود، و زمينهاى فراهم مىكند تا برخى اسناد
طبقه بندى شده سازمانهاى دولتى و غيردولتى بعد از مدتى انتشار يابد. بعنوان نمونه از 621 هزار نامهاى كه براى امام خمينى
ارسال شده به تعدادى از آنها جوابهاى خصوصى دادهاند، كه با تجزيه تحليل خاطرات و جوابهاى مطرح شده مىتوان ابعاد
مبهم و ديدگاه اجتماعى ايشان را بهتر شناخت. به سيره عملى ايشان - مخصوصا ابعادى كه كمتر در معرض ديد عام قرار گرفته
است - فقط با گذشت زمان و جمعآورى و تجزيه تحليل اين قسمت دسترسى حاصل مىگردد.
ج: تشكيلات اجرائى
برخى از متفكرين موفق مىشوندانديشه خود را تحقق بخشيده و لباس عينى بر آنها بپوشانند از مهمترين و عينى ترين ابزار براى دستيابى به نظرات آنها، بررسى سازمانها و تشكيلات اجرائى است كه براى تحققانديشه خود ايجاد نمودهاند البته ايجاد تغيير در
سازمانهاى قبلى و مخصوصا ارگانهاى جديدى كه امام ايجاد نمودهاند گواه صادقى براى دستيابى به نظرات ايشان است. براى
آگاهى ازانديشه سياسى و حتى تئورى سياسى و حكومتى ايشان، مطالعه كتاب حكومت اسلامى بخشى ازانديشه و ايده ايشان را
روشن مىنمايد، بررسى حكومت تشكيل شده و ده سال رهبرى حكومت در دوران پر مخاطره دهه اول انقلاب تئورى حكومتى
ايشان را بطور عينى و واضح در معرض شناخت و بررسى آيندگان قرار مى دهد. سياست دفاعى ايشان علاوه بر گفتار و نوشتار، در
قالب سپاه و دفاع عمومى (بسيج) بهتر قابل شناسائى و تعمق مى باشد. جايگاه مسائل فرهنگى و آموزشى را علاوه بر گفتار امام
در خصوص شوراى انقلاب فرهنگى، انقلاب فرهنگى; با توجه به آموزش بزرگسالان (نهضتسوادآموزى) در قالب يك بسيج
عمومى و مردمى بيشتر و بهتر مىتوان شناخت.در يك جمع بندى دسترسى بهانديشه اجتماعى ايشان و تركيب اين سه زمينه با همديگر بطريق مذكور ميسر است. ما در اين
نوشته فقط، بخش الف از آثار ايشان يعنى كتب و نوشتارهاى غيرفقهى آن را بعنوان موضوع تحليل برگزيدهايم و طبيعتا تعميم
نتايج نيز در اين محدوده صورت مىگيرد.
روش بررسى
يكى از تكنيكهاى مشاهده روش اسنادى (1) است. در اين تكنيك ابتدا صحت و سقم يك متن بررسى مىشود پس از اثبات حقيقى بودن آن به بررسى محتوى آن مى پردازند. اين روش كه ابتدا براى تحليل محتوى مطبوعات و رسانههاى گروهى بكار رفته به دو
دسته تقسيم مىشود.الف - روش كمى: در اين روش براى بررسى يك متن تعداد واژههاى مربوط به موضوعى خاص شمارش شده و با مقايسه
تايجبدست آمده متنهاى گوناگون مورد ارزيابى قرار مىگيرد در اين روش وجود فرضيه چندان ضرورتى ندارد و بدليل كمى
بودن واژهها امر مقايسه به سادگى انجام مىگيرد ولى اين روش در عين سادگى از عمق كمى برخوردار است و در متنهايى كه پيام
خود را با زبان استعاره و يا غيرمستقيم بخواهد منتقل كند، كارآئى چندانى ندارد و گاهى محقق را دچار خوشباورى و گمراهى
مىنمايد.ب - روش كيفى و تحليل محتواى: در اين تكنيك به جاى توجه به ظاهر واژهها و شمارش آنها با روشى خاص محتوى يك متن
مورد بررسى قرار مىگيرد كه به توضيح آن مى پردازيم. منظور از اين روش آن است كه بتوان براساس آن خصوصيات زبانى يك
متن گفته يا نوشته شده را بطور واقع بينانه و عينى و بطور سيستماتيك شناخت و از آنها نيز استنتاجهايى درباره مسائل غير
زبانى يعنى درباره خصوصيات فردى و اجتماعى گوينده و نويسنده نمود. (2) اين روش براى اولين بار (به گفته مرتون و شاگردانش)
در يونان باستان و سپس در قرن هفتم ميلادى در فلسطين براى استخراج تورات بكار برده شده است. اين روش در ايران نيز سابقه
طولانى دارد و در گذشته رايجبوده است. تجزيه و تحليل و جز به جز كردن و يافتن معانى متون قرآنى و حديث از زمانهاى گذشته
در اسلام و ايران رايج و شناخته شده بوده است.اين روش بطور مختصر در هنگام جنگ جهانى دوم متداول شد و هدف كشورهاى درگير در جنگ با آلمان بررسى نحوه تبليغات
آلمان و ميزان تاثير گذارى آن بر روى جامعه امريكا بود. بعد از جنجالهايى كه بر روى محتوى بعضى نشريات در امريكا بروز كرده
بود كه اينها به نفع آلمان و عليه امريكا مطالبى را منتشر مىكنند. نهايتا براى دستيابى به ملاكهايى كه بتوان اين غائله را خاتمه
داد. آقاى لاسول در پى ابداع روشى برآمد تا به كمك آن و با ملاكهاى عينى اين مسئله را ارزيابى كند.مهمترين شرايط يك تحليل محتوايى نسبتا قابل قبول عبارتند از:1- چارچوب تئوريك: وجود يك چارچوب تئوريك در يك تحليل محتوايى الزامى و بدون يك ديدگاه نظرى تحليل محتوى
مشكل و حتى غير ممكن است.2- نمونهگيرى: داشتن يك نمونهگيرى دقيق از متونى كه بنا است مورد تحليل قرار گيرند امرى لازم و حتمى است مخصوصا
وقتى حجم كار وسيع باشد مانند يك مجله يا روزنامه در چندين سال، البته بدليل اينكه در آثار امام نمونهگيرى انجام نگرفته و
فقط آثار قابل دسترسى و عمومى و غيرفقهى ايشان مورد بررسى قرار گرفته است از توضيح بيشتر آن خوددارى مىشود.3- اعتبار و قابليت اعتماد: مهمترين اشكالى كه به روش فوق وارد است، اين است كه متفكرين معتقدند، ميزان اعتبار و قابليت
اعتماد اين روش به توانائى محقق بستگى دارد و كمتر مىتوان با ملاكهاى عينى اعتبار و قابليت اعتماد آن را سنجيد. هرچند از
طرف مدافعان اين روش تلاشهاى زيادى شده تا اين نقيصه برطرف شود ولى در حال حاضر نيز اين نقيصه مشكل عمده اين روش
به حساب مىآيد. (3)
در اين بررسى با توجه به مزاياى روش تحليل محتوى (كيفى) برگزيده شد. و در اينكه اين روش بهترين ابزار و معتبرترين ابزار
براى سنجش واندازهگيرى و پى بردن به افكار وانديشه متفكر است، شكى وجود ندارد، براى گريز از ضعفهاى آن اقدامات ذيل
اتخاذ شده است:الف: براى طبقه بندى و تهيه فهرستى از مسائل اجتماعى با همكارى صاحب نظران دانشگاههاى مختلف فهرستى تهيه شد و به
افراد مختلف ارائه شد و پس از جمعآورى نظرات آنها فهرستى ديگر بدست آمد و در حين عمل در صورتى كه مسايل اجتماعى
جديدى وجود داشت كه در فهرست نيامده بود به آن اضافه و در صورتى كه موضوعى فاقد فيش بود، از فهرستحذف و نهايتا
فهرستى جامع تهيه شد كه در آن از شناخته شده ترين گروههاى اجتماعى تا پيچيده ترين لايههاى تفكر اجتماعى يعنى افكار و
ايده ها، طبقه بندى و گروهبندى كلى ذيل حاصل شد:1- نظام اجتماعى شامل مفهوم جامعه، گروههاى اجتماعى، موسسات اجتماعى.2- نظام فرهنگى: شامل فرهنگ، اهميت فرهنگ، انواع فرهنگ، فرهنگپذيرى و عوامل آن ايده ها، ارزشها، آرمانها.3- مسائل و آسيبهاى اجتماعى.4- رفتارهاى جمعى و تغييرات اجتماعى.5- بوم شناختى و مسائل جمعيت.ب: براى بالا بردن قابليت اعتماد به جاى انتخاب واژه (روش كمى) بعنوان واحد تحليل، پاراگراف را بعنوان واحد تحليل در نظر
گرفته و در صورتى كه مطلب در يك پاراگراف تمام نمىشد تا هر كجا كه لازم بود واحد تحليل قابل گسترش بود.براى اينكه اساس تحليل بر توانائى و نظرات يك يا دو محقق متكى نباشد، ابتدا آثار در اختيار گروهى از محققين قرار گرفته و
بوسيله آنها كدگذارى مىشد، همان متن مجددا در اختيار گروه دوم قرار گرفته و مجددا كدگذارى انجام و يا كدهاى انتخاب شده
تائيد مىشد، حاصل كار را گروهى بعنوان هيات داوران مورد ارزيابى قرار داده در صورت عدم توافق در ارتباط موضوع با كد
مربوطه، با بحث روى موضوع، كد مربوطه مشخص مىشد.
اصول كلى در تحليل محتوى آثار حضرت امام (ره)
اصل اول: انسجام درونى
على رغم اينكه يك متفكر اجتماعى با توجه به تغييرات شرايط بيرونى (اجتماع) و يا مصلحتهايى كه ممكن است در بيان بعضى مسائل پيش آيد احتمال دارد
موضعگيرىهاى متفاوتى نسبتبه مسئله داشته باشد. ولى با زدودن قيد زمان و مكان از يكانديشه قطعا مىتوان نشان داد كه
هر متفكر و مخصوصا مصلح اجتماعى بينش خاصى را دنبال مىكند و تغيير شرايط زيربناهاى فكرى او را كمتر دچار تحول
مىنمايد، بعنوان مثال كسى كه از نظر فلسفى معتقد به انسان مدارى باشد طبيعتا موضعگيرىهاى سياسى اجتماعى وى به
صورتى اين وحدت درونى را نشان مىدهد، براى شاهد مثال مىتوان به داستانهايى كه ايشان براى تائيد و يا استفاده خاص در
بعضى موارد نقل كردهاند اشاره كرد، جالب است اگر داستانى را گويندهاى در فاصلهاى كوتاه دوبار تكرار كند، قطعا مشابه همديگر
نخواهد بود (البته بدون استفاده از نوشته) . ولى در اين بررسى ميان حوادث يا داستانهائى كه ايشان در فواصل نسبتا طولانى نقل
كردهاند نه تنها تفاوتى وجود ندارد بلكه در اغلب موارد ساخت جمله و لغات آن هم مشابه است. اين موضوع علاوه بر انسجام درونى،
صداقت و امانت گوينده را نيز دقيقا نشان مىدهد.
اصل دوم: طبقه بندى آثار ايشان
همانگونه كه قبلا اشاره شد، جامعه آمارى مورد بررسى، آثار قلمى و سخنرانىهاى ايشان به استثناى آثار فقهى است كه به سه دسته ذيل طبقه بندى مىشوند:1- كتابهاى غيرفقهى ايشان كه شامل كتب عرفانى، سياسى و اجتماعى مىباشد و اغلب بصورت تخصصى نوشته شدهاند درجه
تخصصى بودن بعضى از آنها در حدى است كه فقط افرادى كه داراى اطلاعاتى در بعد عرفان نظرى هستند، قادر به فهم مفاهيم آن
هستند و يا كسانى كه قدمى در وادى عرفان عملى برداشتهاند و برخى از منازل سلوك را طى كردهاند مىتوانند آن را درك كنند.كتاب كشف الاسرار (به دليل اينكه جوابيهاى استبه شبهات مطرح شده در دهه 1320 از جانب برخى افراد)، ولايت فقيه كه
تئورى سياسى حكومت اسلامى مى باشد و جهاد اكبر از اين قاعده مستثنى است و مابقى اين آثار به ترتيب تاريخ نگارش به شرح ذيل مىباشند:1- شرح دعاى سحر 1307 ه . ش) برابر با 1347 (ه . ق) در سن 27 سالگى 2- مصباح الهدايه 1309 (ه . ش) برابر با 1349 (ه . ق) 3- چهل حديث 1318 (ه . ش) در قم 4- سرالصلوه 1318 (ه . ش) 5- كشف الاسرار 1321 (ه . ش) برابر با 1363 (ه . ق) 6- طلب و اراده 1331 (ه . ش) در همدان 7- ولايت فقيه 1348 (ه . ش) برابر با 1389 (ه . ق) نجف اشرف (عراق) 8- جهاداكبر 1350 (ه . ش) برابر با 1392 (ه . ق) نجف اشرف (عراق) 9- شئون و اختيارات ولايت فقيه1354 يا 55 (ه . ش) برابر با 1396- نجف اشرف (عراق) 10- تفسير سوره حمد 1358 (ه . ش) برابر با 1400 (ه . ق) تهران 11- ديوان اشعار سالهاى مختلف كه اين آثار جمعا حدود 3000 صفحه (3003) از آثار قلمى ايشان را دربرمى گيرد.2- دست نوشتههاى ايشان شامل پيامها، نامه ها، اطلاعيه ها، فرمانها، و عموما آثارى از ايشان كه بصورت مكتوب در دسترس
عموم قرار گرفته است. متن اين دست
نوشتهها از صلابت و محكمى خاصى برخوردار است و از نظر نثر، در ادبيات معاصر ايران كم نظير است و بر ادبيات معاصر ايران از
جنبههاى گوناگون تاثيرگذار است كه براى نمونه به متن ذيل توجه كنيد:هاناى روحانيين اسلامى!اى علماء ربانى!اى دانشمندان ديندار!اى گويندگان آئين دوست!اى دينداران خداخواه!اى خداخواهان
حق پرست!اى حق پرستان شرافتمند!اى شرافتمندان وطنخواه!اى وطنخواهان باناموس! عظمتخداى جهان را بخوانيد و يگانه
راه اصلاحى را كه پيشنهاد فرموده بپذيريد و ترك نفعهاى شخصى كرده تا به همه سعادتهاى دو جهان نائل شويد. (4)
البته نمونههايى از نظم و نثر ايشان را مى توان در ديوان اشعار و پيامهاى سالهاى آخر عمر ايشان از جمله پيام برائت، وصيت نامه
و ...... مشاهده نمود.3- سخنرانىهاى عمومى ايشان كه در مجموع 22 جلدى صحيفه نور گردآورى شده است و جمعا حدود 6300 صفحه از آثار ايشان
را شامل مىشود. از 22 مجلد صحيفههاى نور، يك جلد تا سال 1356، سه جلد مربوط به سال 57 و هفت جلد سخنرانى و پيامهاى
ايشان در سال 1358 مىباشد. سالهاى 59و60 هر كدام دو جلد از صحيفهها را به خود اختصاص دادهاند. سالهاى 61و62و63 هر
كدام يك جلد و سخنرانى و پيامهاى پنجسال باقيمانده عمر ايشان نيز در چهار جلد صحيفه نور گردآورى شده است. البته جلد 22
صحيفه مجموعهاى از صحبتها و پيامها و نامههاى ايشان است كه در هنگام تدوين صحيفه هنوز جمعآورى نشده بود. و مربوط به
سالهاى متفاوت است.در اين آثار كه امام با امتبطور مستقيم به گفتگو مىپردازد. با زبانى بسيار ساده، پيچيده ترين مسائل سياسى را در قالب همه فهم
بيان مىكند. نوشتههاى عرفانى ايشان كاملا تخصصى، پيامها و دستنوشتههاى ايشان كاملا اديبانه و صحبتهاى ايشان با مردم
كاملا ساده است، بطورى كه مسائل غامض سياسى در قالب كلمات و جملات ساده طورى بيان شده كه يك پيرزن روستائى ساده
تا يك استاد علوم سياسى دانشگاه مى توانند از آن بهره خود را ببرند. بطورى كه محقق در صورت عدم آشنائى قبلى با حضرت
امام (ره) ممكن است تصور كند، نويسنده كتابها و پيامها فردى غير از كسى است كه سخنرانىهاى عمومى را بيان داشته است.اشعار ايشان عالم ديگرى است كه بررسى آن به اديبان و عارفان و حافظ شناسان واگذار مىشود. ولى:
آب دريا را اگر نتوان كشيد
مىتوان به قدر تشنگى از آن چشيد
انتظار
از غم دوست در اين ميكده فرياد كشم
داد و بيداد كه در محفل ما، رندى نيست
شاديم داد غمم داد و جفا داد و وفا
عاشقم، عاشق روى تو، نه چيز دگرى
در غمتاى گل وحشى مناى خسرو من
مردم از زندگى بى تو، كه با من هستى
سالها مىگذرد، حادثهها مىآيد
انتظار فرج از نيمه خرداد كشم (5)
دادرس نيست كه در هجر رخش داد كشم
كه برش شكوه برم، داد ز بيداد كشم
با صفا منت آنرا كه به من داد كشم
بار هجران و وصالتبه دل شاد كشم
جور مجنون ببرم، تيشه فرهاد كشم
طرفه سرى است كه بايد بر استاد كشم
انتظار فرج از نيمه خرداد كشم (5)
انتظار فرج از نيمه خرداد كشم (5)
اصل سوم: تكاملانديشه در طول زمان
عدم توجه به اصل فوق، بررسى آثار و آراء صاحب نظران را با مشكل روبرو مىسازد. زيرا معمولا صاحب نظران و مصلحين به علت داشتن يك سرى ويژگىهاى خاص در جامعه شناخته مىشوند، روى آوردن جامعه به اين گونه افراد در موقعى حاصل مىشود كه
اين صاحب نظران مراحلى از تكامل را طى كردهاند. در صورتى كه به آثار و گفتههاى قبلى ايشان مراجعه شود، گاهى محقق با
تناقض در آثار اين بزرگان روبرو مى شود.توجه اين اصل كه انسان در مسير تكاملى خود معمولا منازلى را طى مىكند كه كنار هم نهادن آثار مربوط به هر دوره با دوره
بعدى گاهى اين مشكل را فراهم مىكند و براى اجتناب از اين مشكل توجه به بعد پيشرفت فكرى و روحى انسان اصلى اساسى و
پذيرفته شده مىباشد. البته اين اصل در ارتباط با حضرت امام (ره) كمتر مصداق دارد، زيرا اين عالم ربانى در تمام دوران حيات
خود جهت واحدى را دنبال نموده و آنهم عمل به احكام الهى كه از جانب شارع وضع شده، هر چند عنصر تكامل روحى و معنوى
در آثار و نوشتههاى ايشان كاملا مشهود است، نويسنده كتاب شرح دعاى سحر (1307) همان كسى است كه تفسير سوره حمد را
در نيم قرن بعد بيان مىكند كه از نظر جهت كلى هيچ تغييرى ننموده است. ولى بيان كننده تفسير عرفانى سوره حمد با
نويسنده شرح دعاى سحر از نظر مراتب عرفانى نه تنها يكى نيستبلكه قابل مقايسه هم نمى باشد. حتى اين تغييرات در مدت
كوتاهى هم از ديد اهل نظر پوشيده نبوده است (6) براى نمونه به مطلبى كه در اولين نامه ايشان مكتوب است اشاره مىكنيم:خودخواهى و ترك قيام براى خدا ما را به اين روزگار سياه رسانده و همه جهانيان را بر ما چيره كرده و كشورهاى اسلامى را زير
نفوذ ديگران درآورده. قيام براى منافع شخصى است كه روح وحدت و برادرى را در ملت اسلامى خفه كرده. قيام براى نفس است
كه بيش از دهها ميليون جمعيتشيعه را به طورى از هم متفرق و جدا كرده كه طعمه مشتى شهوت پرست پشت ميز نشين
شدند. قيام براى شخصى است كه يك نفر مازندرانى بيسواد را بر يك گروه چندين ميليونى چيره مىكند كه حرث و نسل آنها را
دستخوش شهوات خود كند (7)
با مقايسه نمونه بالا با آخرين مكتوبات ايشان در پيام برائت و سالهاى آخر عمر ايشان نشان مىدهد كه در جهتگيرى كلى ايشان
نه تنها تفاوتى حاصل نشده بلكه عينا خط فكرى همان است هر چند امام سال 68 با امام سال 23 تفاوت بسيار دارد.
اصل چهارم: توجه به عنصر زمان و مكان
در بررسى مواضع سياسى و اجتماعى يك متفكر توجه به عنصر زمان و شرايط اجتماعى و تاريخى نقش مهمى در فهم بهتر آن پديده اجتماعى دارد.براى شناخت علل مخالفت مدرس با اعلام جمهورى و حكومت جمهورى از جانب رضاخان، توجه به شرايط سياسى دهه اول قرن
چهاردهم (1303ه.ش) ما را در شناخت اين موضعگيرى تواناتر مىنمايد. در غير اين صورت ممكن است مدرس را طرفدار
حكومتسلطنتى و رضاخان را پيرو دمكراسى ارزيابى كنيم. درك بهتر كتاب كشف الاسرار تنها با مطالعه شرايط سياسى اجتماعى
دهه 1320 و شناخت جريانهاى ضد دينى كه تحت عنوان پاك دينى (كسروى) و يا اصلاح دينى (شريعتسنگلجى) و يا اسرار هزار
ساله حكمى زاده، كه كتاب حضرت امام (ره) در جواب شبهات مطرح شده از جانب شخص اخير به رشته تحرير درآمده است،
ميسر است در غير اين صورت مشكلات عديدهاى در فهم آن بروز خواهد كرد. نمونههاى متعددى در تاريخ پنجاه ساله اخير ايران
مىتوان ذكر كرد كه در صورت عدم توجه به ظرف مكان و زمان، فهم آن حادثه يا موضعگيرى تغيير خواهد كرد. براى نمونه قيام
15 خرداد كه در مخالفتبا نقض حاكميت ملى ايران از طريق قانون كاپيتولاسيون و حركتهاى ضد دينى رژيم شكل گرفته بود، از
طرف ابرقدرت شرق تحت عنوان ارتجاع سياه و مخالفتبا اصلاحات ارضى قلمداد و شناخته شد.
اصل پنجم: جايگاه تكرار در مسائل فرهنگى
بر عكس كتب و نوشتههاى تخصصى كه معمولا سعى مىشود مطالب بصورت تخصصى و يكبار مطرح شود.، و در ارزيابى متون علمى و ادبى عنصر تكرار بعنوان يك نقطه ضعف شناخته مىشود. در مسائل فرهنگى و مخصوصا در انقلابات فرهنگى عنصر تكرار
عاملتعيين كنندهاى محسوب مىشود بطورى كه براى ايجاد تغييرات در پديدههاى فرهنگى هر چند كوچك و پيش پا افتاده در
حد يك رسم غلط اجتماعى، نه تنها تكرار چاره ساز استبلكه تداوم در تكرار مىتواند نقش تعيين كنندهاى در تغييرات بعدى
بعهده داشته باشد. براى نمونه در سال 58 كه اولين سال بعد از پيروزى انقلاب استسخنرانى و بيانات امام قريب 3/1 تمام
سخنرانىها و پيامهاى ايشان مىباشد، بطورى كه از 22 جلد صحيفه نور، 7 جلد آن مربوط به اين سال است. بررسى مطالب اين
هفت جلد نشان مىدهد كه با توجه به شرايط انقلاب و لزوم هدايت جريانهاى صحيح و مقابله با جريانهاى انحرافى، عنصر تكرار
بشدت در اين دوره مشاهده مىشود.البته حضرت امام به اين امر واقف بودند بطورى كه در يكى از صحبت هايشان مربوط به ضرورت وحدت بعنوان محور و ابزار
انسجام اجتماعى به فلسفه اين تكرار اشاره مىكنند:با اين وضع كه زير پرچم اسلام هستيد، آسيب پذير نخواهيد بود. و من اينكه مكرر اين مطلب را عرض مىكنم براى اهميت
مطلب است كه بايد هى تلقين كنيم ما به هم، هر كس موعظه مى كند همين را بگويد، هر كس سخنرانى مىكند همين مطلب را
بگويد، خيال نكند اين را گفتهاند، بايد هميشه گفت، بايد هميشه به گوش مردم و به گوش ملت و به گوش همه ارگانهاى دولتى
هى خواند به اينكه آقا فراموش نكنيد وحدت را، هى نگوئيد وحدت و دنبالش نباشيد، عملا با هم وحدت داشته باشيد (8)
به عبارت ديگر تغييرات فرهنگى و اجتماعى بدون عنصر تكرار امكانپذير نمى باشد.موضوعات اجتماعى و فراوانى آنها درانديشه اجتماعى حضرت امام (ره)
همانطور كه قبلا اشاره كرديم در فهرست تهيه شده،انديشه اجتماعى حضرت امام (ره) را در قالب نظام اجتماعى، نظام
فرهنگى، آسيبهاى اجتماعى، رفتارهاى جمعى و تغييرات اجتماعى، و در نهايت مسائل بوم شناختى و جمعيت، تقسيم
كرديم.از بررسى صحيفههاى نور و كتابهاى غيرفقهى ايشان كه جمعا حدود 9300 صفحه مطلب را دربرمى گيرد جمعا حدود 10780 فيش
استخراج شده كه حدود 1061 فيش اجتماعى از صحيفهها و 179 فيش از كتب اخلاقى عرفانى ايشان مطالب اجتماعى استخراج
شده كه توزيع آنها براساس موضوعات مختلف به شرح ذيل مى باشد:1- مفاهيم كلى (مفهوم جامعه، انواع جامعه، جامعه ايده آل، رابطه فرد و جامعه) 119 فيش اجتماعى.2- گروههاى كلى (مستضعفين، مستكبرين، بيگانگان، اجانب، گروههاى خودى) 466 فيش اجتماعى.3- گروههاى اعتقادى دينى (شيعه، سنى، حجاج، عرفا، اقليتهاى دينى، ......) 163 فيش اجتماعى.4- گروههاى فرهنگى آموزشى (معلمين، دانش آموزان، روحانيون، دانشگاهيان، روشنفكران ...) 1305فيش اجتماعى.5- گروههاى صنفى شغلى (كشاورزان، كارگران، بازاريان، پزشكان، پرستاران ...) 227 فيش اجتماعى.6- خانواده گروههاى سنى و جنسى (كودكان، نوجوانان، سالمندان، زنان، مردان، خانواده) 321 فيش اجتماعى.7- گروههاى قومى جغرافيائى (كردها، بلوچ ها، عشاير، مرزنشينان، ايرانيان خارج از كشور) 116 فيش اجتماعى.8- گروههاى سياسى فكرى (ليبرالها، سازشكاران، غرب زده ها، كمونيستها، ملى گراها، سلطنت طلب ها، منافقان، مخالفين
نظام، زندانيان سياسى، فراريان، آزادى خواهان، بهائى ها، صهيونيست ها، اعتصابيون، سياسيون، منحرفين، توطئه گران،
مومنين و وهابيون) 570 فيش اجتماعى.9- گروههاى ايثارگر و صدمه ديده از جنگ و حوادث (شهداء، فرزندان و خانواده شهدا، اسرا، جانبازان، جنگ زدگان، زلزله زدگان)
175فيش اجتماعى.10- گروههاى محروم و مورد حمايت (فقرا، كودكان يتيم، معلولين جسمى و روحى) 15 فيش اجتماعى.11- واحدهاى اجتماعى ملى (ملت ايران، ملت، مردم، توده مردم، ملتهاى عراقى، لبنان ....) 1136 فيش اجتماعى.12- واحدهاى اجتماعى فرا مليتى (ملل مستضعف، امت اسلامى و مسلمانان، اروپائيان، تمدنهاى غرب، اعراب) 327 فيش
اجتماعى.13- موسسات دينى، فرهنگى، آموزشى و تبليغاتى (مدارس، مراكز تربيت معلم، دانشگاهها، حوزههاى علميه، نهضتسوادآموزى،
وزارت فرهنگ و آموزش عالى، وزارت ارشاد، شوراى عالى انقلاب فرهنگى سازمان تبليغات، سازمان حج و اوقاف و امور خيريه،
مساجد و تكايا، موزه ها، مطبوعات، راديو و تلويزيون) 613 فيش.14- بنيادها و نهادهاى انقلاب اسلامى (بنيادهاى شهيد، مستضعفان، پانزده خرداد، كميته امداد، بنياد مهاجرين جنگ،
هياتهاى هفت نفره، جهاد سازندگى و بنياد مسكن انقلاب اسلامى) . 71 فيش.15- ساير موسسات و وزارتخانهها (هلال احمر، بهزيستى، تربيتبدنى، شهردارى ها، شوراهاى اسلامى، و وزارتخانههاى مختلف به
استثناى امور خارجه، دادگسترى، اقتصاد و كشاورزى، بازار، موسسات دولتى بطور مطلق) . 59 فيش.16- مفاهيم مربوط به نظام فرهنگى (اهميت فرهنگ، انواع فرهنگ، فرهنگ اسلامى، فرهنگ غربى، فرهنگ مادى، فرهنگ
استعمارى و استعمار فرهنگى، مطلق فرهنگ) . 98 فيش.17- فرهنگپذيرى و عوامل آن (تبليغات، انتشارات، افكار عمومى، خواست ملى، رسانههاى گروهى) . 403 فيش.18- ايده ها، ارزشها، آرمانها (سرمايه دارى، كمونيسم، ملى گرائى، غرب گرائى، دموكراسى، آزادى، حقوق بشر، تبعيض نژادى،
استقلال، وابستگى، تجزيه طلبى، عدالت، برابرى، برادرى، عدالت اجتماعى، وحدت، جهاد، اعتماد به نفس، خودباختگى، ارتجاع،
تعهد، تخصص، امر به معروف و نهى از منكر، گزينش صرفه جوئى، ايثار و شهادت، آگاهى و بيدارى، ترقى و تجدد، پيروزى، تعاون و
همكارى، احساس مسئوليت، نظم و انضباط، خوداتكائى و خودكفائى) . 2489 فيش.19- هنجارها، آداب و رسوم، سنتها (نماز جمعه و جماعت، اعياد مذهبى و ملى، ايام الله و روزهاى خاص مراسم عزادارى، مراسم
حج، حجاب) . 238 فيش.20- آسيبهاى اجتماعى (فقر، بيسوادى، بيكارى، فساد اخلاقى و فحشاء، اعتياد و قاچاق، دزدى، شرارت، بوروكراسى، تفرقه،
مشكل مسكن، گرانفروشى، سستى و غفلت، هرج و مرج، مردم آزارى، ارتشاء، خيانت،
بى تفاوتى) . 458 فيش.21- رفتارهاى جمعى و عمل اجتماعى (تظاهرات، اعتصابات، شايعه پراكنى، قيام عمومى هجرت، اوقات فراغت) . 200 فيش.22- تغييرات اجتماعى (علت و كارگزاران و شرايط و مراحل و روش و اهداف تغييرات اجتماعى، عوامل تغييرپذير) . 173 فيش.23- بوم شناختى و جمعيت (حوادث طبيعى مثل سيل، زلزله، بهداشت، مهاجرت) . 38 فيش.با مراجعه به موضوعات 23 گانه فوق، در نظام اجتماعى توجه حضرت امام (ره) بيشتر به گروههاى فرهنگى آموزشى مخصوصا
روحانيون و دانشجويان معطوف شده است و موضوع دوم در نظام اجتماعى كه بيشترين فيشها را به خود اختصاص داده
واحدهاى اجتماعى ملى نظير ملت و ملت ايران و مردم مىباشد، اما در نظام فرهنگى بيشترين موضوعى كه در كلمات حضرت
امام مطرح شده، ايده ها، ارزشها و آرمانها مىباشد (2489 فيش)
با توجه به اينكه حضرت امام (ره) بعنوان يك فقيه اسلام شناس جهت نهائى حركتخود را رضايتخداوند در عمل به اسلام قرار
داده استبا وجودى كه ما اسلام را بعنوان يك دين در قالب پديدههاى اجتماعى قرار نمىدهيم باز هم مسئله ايده و ارزشها اعم از
منفى و مثبتبيشترين تكرار را به خود اختصاص داده است. و بحث تغييرات كه به زبان ديگر مكانيسمهاى انقلاب و ابعاد گوناگون
آن مطرح است، بيشترين فراوانى را در اين گروه به خود اختصاص داده است.با توجه به اصل پنجم از پيش فرضهاى موجود براى بررسىانديشه اجتماعى امام (ره) كه همان عنصر تكرار مىباشد و با نظر به
اينكه بيش از نيمى از فيشهاىانديشه اجتماعى ايشان (6103 فيش) به چهار موضوع فوق اختصاص يافته است، بنظر مىرسد دو
گروه متفكر در جامعه يعنى روحانيون و دانشگاهيان نقش ويژهاى در تغييرات اجتماعى و انقلابات بعهده دارند. هر چند كثرت
توجه به ملت و مفاهيم مشابهه آن نشان مىدهد، انقلاب بدست تودههاى مردم انجام مىگيرد و مكانيزم آگاهى بخشى و انتقال
ارزشها و ايدهها به مردم قاعدتا توسط اين قشر آگاه و تحصيلكرده قديم و جديد انجام مىگيرد. اين قسمت ازانديشه اجتماعى امام
(ره) و مقايسه آن با تئورىهاى موجود درباره چگونگى بوجود آمدن انقلابها وقتى ديگر و بحث تخصصى ديگرى را طلب مىكند.
مهمترين موضوعات اجتماعى از ديدگاه حضرت امام (ره)
در صورتى كه كثرت حضور يك موضوع را بناى براى مهمتر بودن آن در مسائل فرهنگى و اجتماعى تلقى كنيم (همانگونه كه در فيش فرض پنجم به آن اشاره شد) مهمترين موضوعات اجتماعى مطرح شده درانديشه امام (ره) به شرح ذيل است:1- ملت و ملت ايران 906 فيش
2- روحانيون و علما 657 فيش
3- وحدت 631 فيش
4- علت تغييرات اجتماعى (انقلاب) 362 فيش
5- كارگزاران تغييرات اجتماعى 315 فيش
6- دانشجويان و دانشگاهيان 302 فيش
7- مسلمانان و امت اسلام 259 فيش
8- تبليغات 231 فيش
9- تفرقه 227 فيش
10- محرومين و مستضعفين 227 فيش
11- آزادى 203 فيش
جمع كل 4320 فيش
در عين حال كه 11 موضوع فوق حدود 3/1 فيشهاى اجتماعى را به خود اختصاص مىدهد. سه موضوع اول يعنى مردم، روحانيون
و وحدت نشان مىدهد براى دستيابى به موضوع چهارم يعنى انقلاب نياز به چه ابزار و لوازمى است كه بحث مفصلى در تئورىهاى
انقلاب به خود اختصاص مى دهد از آنجا كه سه محور اساسى در انقلاب، اصلا انقلاب متكى به مردم و بدست مردم انجام مىگيرد
(كارگزاران تغييرات اجتماعى روحانيون، علما) بعنوان انتقال دهندهانديشه انقلابى دينى به مردم محسوب مىشوند و نقش
واسطه و كاتاليزور را بازى مىكنند. و لوازم دسترسى به انقلاب در سايه وحدت در ابعاد گوناگون آن مى باشد، نظر به اهميت
موضوع و پيچيدگى آن بررسى آن مقولهاى ديگر و تبيين خاص را طلب مىكند. براى ارزيابى تحليل محتوى كيفى به جاى نوع
كمى آن، با استفاده از ماشينهاى شمارشگر، تعداد واژههاى ملت، ملت ايران، روحانيون، روحانيت، علما، وحدت و ... كه در
سخنرانى ها، پيام ها، فرمانها، ...... بكار رفته بود، دقيقا شمارش شد كه نتايج ذيل حاصل شد:1- ملت (ملت ايران، مردم ايران، ملت) 15389 بار
2- روحانيت (روحانيت، روحانيون، علما) 6365 بار
3- وحدت (بطور عام) 2901 بار
در عين حال كه نشان مىدهد از نظر فراوانى مشابه تحليل محتوى كيفى نمىباشد ولى از نظر مرتبه و مقايسه آن با موضوعات
ديگر قابل مقايسه است، بطورى كه از نظر تعداد فيش هم سه موضوع، ملت و روحانيون و علما و وحدت به ترتيب از نظر فراوانى
مهمترين موضوعات مطرح شده درانديشه اجتماعى حضرت امام (ره) مىباشد.از طرف ديگر تفاوت روش تحليل محتوى كمى و كيفى را با اختلاف در فراوانىها به خوبى نشان مىدهد نظر به اينكه مقاله حاضر
فقط در صدد معرفى آمارى موضوعات اجتماعى منعكس شده در آثار حضرت امام (ره) بوده است در انتها به چند موضوع ديگر كه
تعداد فيشهاى موجود از آنها بالاتر از 100 مىباشد اشاره مىكنيم:1- استقلال 197 فيش
2- مردم 182 فيش
3- دانشگاهها 159 فيش
4- جوانان و نوجوانان 154 فيش
5- زنان 146 فيش
6- شرايط تغييرات اجتماعى 146 فيش
7- جهاد و مبارزه 142 فيش
8- روشنفكران 138 فيش
9- روش تغييرات اجتماعى 136 فيش
10- حوزههاى علميه 135 فيش
11- اهداف تغييرات اجتماعى 134 فيش
12- وابستگى 116 فيش
13- پيروزى 114 فيش
14- مخالفين نظام جمهورى اسلامى 106 فيش
15- خواست ملى 102 فيش
جمع كل 1207
در مجموع 26 موضوع مذكور بيش از نيمى از فيشهاى اجتماعىانديشه حضرت امام (ره) را به خود اختصاص داده است، توزيع
آنها بر اساس جلدهاى مختلف صحيفه نور و كتابها و چگونگى توزيع آنها در زبانهاى مختلف موضوع ديگرى است كه محققين آينده
به آن خواهند پرداخت.والسلام - بهار 73
منابع و مآخذ:
1- امام خمينى - صحيفههاى نور جلد 22-1 انتشارات ارشاد.2- رفيع پور - فرامرز - روش تحليل محتوى - پژوهشنامه علوم انسانى، دانشگاه شهيد بهشتى.3- موريس دوروژه - روشهاى تحقيق در علوم اجتماعى - روش تحليل محتوى.1- موريس دوروژه - روشهاى تحقيق در علوم اجتماعى - observation docamentery 2- رفيع پور - روش تحليل محتوى - پژوهشنامه علوم انسانى - دانشگاه شهيد بهشتى 3- در اين قسمت از مقاله آقاى فرامرز رفيع پور در باب روش تحليل محتوى بيشتر استفاده شده است.4- صحيفه نور - جلد 1- ص 4 قديمى ترين نامهاى كه از حضرت امام (ره) موجود است تاريخ تحرير 11 جمادى الاول 1363 ه . ق
برابر با 1323- ه . ش 5- غزل انتظار - ديوان امام ص154.6- رهبر معظم انقلاب حضرت آية الله خامنهاى فرمودند: هرگاه بعد از ماه رمضان خدمت ايشان مىرسيديم آثار اين ارتقا معنوى را در صورت ايشان مىشد ديد.7- صحيفه نور جلد 1- ص 3 تاريخ 1323 ه . ش برابر با 11 جمادى الاول 1363 ه . ق
8- صحيفه نور، جلد 13، صفحه 203 تاريخ سخنرانى 22/ ريال/59.