دیدگاه های اسلام در پزشکی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیدگاه های اسلام در پزشکی - نسخه متنی

حسن‌ حسن زاده‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ديدگاههاي اسلام در پزشكي

دكتر حسن حسن زاده

دومين سمينار ديدگاههاي اسلام در پزشكي، كه با حدود هفت سال تأخير بعد از اولين سمينار در اين موضوع برگزار شد، به مباحث متنوع در اموري پرداخت كه از نظر حقوقي، براي جامعه پزشكي، محل سئوال بود. پيشرفتهاي جديدي كه درپزشكي پيش آمده،سؤ الات جديدي از نظر تطبيق امور مستحدثه با موازين فقه پديد آورده است.

پيوند اعضأ و مسايل فرعي آن، مسايلي در خصوص تعيين جنسيت بيماران مبتلأ به دوجنسي هاي كاذب و حقيقي، احكام مربوط به سقط جنين و تلقيح مصنوعي و فروعات آنها، احكام حقوقي و شرعي مربوط به استفاده از رحم استيجاري، حاملگي هاي آزمايشگاهي، احكام مربوط به تشريح جسد و ... ايجاب مي نمايد برخي مسايل پزشكي، مجدداً از منظر فقهي مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد.

دبير سمينار و بانيان آن ضمن ملاقاتي با مقام معظم رهبري، قبلاً گزارش سمينار نخست را ارائه نمودند و حضرت آيت الله خامنه اي فرمايشاتي با اين مضمون، خطاب به آنان فرمودند:

«كاري كه شما شروع كرديد بسيار كار ارزنده اي است. از كساني چون شما (پزشكان مسلمان و معتقد) همين توقع مي رود. شماها جوانان انقلاب و اسلاميد و اين شوق را من از (25-30) سال قبل در شماها شاهد بودم. از همان وقت معتقد بوديد كه پيشرفتهاي پزشكي، مؤ يد نظرات اسلام است. و اين مراتب شوق و عشق شما را مي رساند. خداوند در پي گيري اين راه توفيقتان دهد.

بعضي جاها مشاهده مي شود كه حكم شرعي با آن چيزي كه امروز به نظر يك متخصص مي آيد، متفاوت و معارض است. گاهي ممكن است كه يك فقيه مطلع با مراجعة مجدد به مدارك و يا با تعريف دقيق يك موضوع توسط متخصص، فتوايش عوض شود و به فرمودة حضرت امام (ره)، اوضاع و احوال، با گذشت زمان، در فتواي فقيه اثر مي گذارد. اين اشكال ندارد ولي چنانكه حكم فقهي پس از مراجعة مجدد به مباني و مدارك شرعي، باز هم مطابق با نظر و پيشنهاد اهل تخصص نبود، از آن منفعت ظاهري بگذريد و بدانيد كه سود، در رعايت حكم شرعي است. مثلاً در مورد مرگ مغزي كه از امام (ره) سئوال كردند و از من هم سئوال كردند و نظراتي ارائه شد، واقعاً شبهاتي وجود دارد. گاهي ممكن است حركت و ضربان قلب فردي كه به شدت آسيب ديده و در آستانة مرگ قرار گرفته، موقتي باشد و در حقيقت، تمام شده به حساب آيد. اين حكمش با مواردي كه ضربان قلب، مدتي طولاني ادامه خواهد داشت، فرق مي كند. به هر حال، آنجا كه موضوع شرعي براي ما مشخص است و حكم آن نيز بيان شده است، عمل كنيد. اما اگر ديديد كه جاي ترديد و تأمل است، احتياط كنيد.

هر جا ديديد در فتواي فقيه نكته فهم، كه فقه را مي داند، حكمي مورد احتياط و تأمل قرار گرفته است، شما هم تأمل كنيد. موضوع ديگر، اينكه به نظر من، احكام مخصوص زنان را مردها درست نمي توانند تنقيح كنند. براي تنقيح موضوعات مربوط به زنان، بايد پزشكان متخصص زن، موضوع را براي فقهاي زن تشريح نمايند واين طور به نظر مي رسد كه فتواي زن، حداقل در اين مورد، براي زن حجت باشد. زيرا آن مشكلي كه در زمينة قضاوت مطرح شده، ظاهراً در زمينة فتوا مطرح نباشد. خشنودم كه شما در اين راه ارزشمند كه راه خدا و راه دين است حركت كرده ايد. از شما تشكر مي كنم. سلام مرا به دوستان ابلاغ نماييد.»

در اين سمينار، نظرات فقهي از طرف علمأ و فقهاي محترم، در انتهاي هر جلسه با فروعات و پاسخ هاي ارائه شده، به تناسب طرح مسئله هائي كه با دقت از سوي پزشكان محترم صورت مي گرفت، جمع بندي مي شد.

جلسه، با طرح مسائل مربوط به احكام ازدواج و تأثير بيماريهاي مختلف بر عقد ازدواج، آغاز شد.

از ميان موضوعات مطرح شده در اين بخش، يكي مسئلة مصداق بيماري «برص» بود كه در رساله هاي عمليه، موجب فسخ عقد دانسته مي شود و ديگري،تكليف بيماريهاي مهلك جديدي كه علاوه بر مرگ و مير قطعي، موجب سرايت هم مي شوند و بر عقد ازدواج تأثير جد ي دارند، نظير بيماري «ايدز».

همچنين مسئلة صدور جواز سقط جنين طرح شد كه بحثي دامنه دار است و بخش قابل ملاحظه اي از جلسه روز دوم را نيز به خود اختصاص داد.

سقط جنين بدون دليل، كاري حرام و غير مجاز است. ولي زمانيكه ادامه بارداري براي مادر، خطر مرگ را بدنبال داشته باشد، در صورتي كه جنين در مراحل قبل از 4 ماهگي باشد و هنوز ولوج روح صورت نگرفته، برخي نظرات فقهي، سقط را مجاز مي شمارد. اما بعد از 4 ماهگي كه ولوج روح شده، سقط جنين مجاز نيست. در صورتي كه ادامة حيات جنين، با ادامة حيات مادر مغاير باشد، صدور جواز سقط جنين از نظر بعضي علمأ، محل اشكال است.

در جلسه بعدي، بحث مربوط به ديات و مقتضيات زمان مطرح گرديد و نمايندگان سازمان پزشكي قانوني كشور، مشكلات خود را در خصوص نحوة تعيين اَرش و ديه اعلام كردند و از جانب علمأ، به سؤ الات مطروحه پاسخ داده شد. در روز سوم، بحثِ حساس و پردامنة پيوند اعضا مطرح شد كه از مسائل مهم و در خور توجه است و جامعة پزشكي، براي سهولت پيشرفت در آن، به دانستن فتواي فقهأ نيازمند است. در اين خصوص از جانب كميسيون مربوط، سئوالاتي بدين مضامين مطرح گرديد:

نخست، مسائلي كه در رابطه با دهندة عضو مطرح است مثلاً : آيا انسان، مالك بدن خود مي باشد؟ آيا اجازة دخل و تصرف در اعضاي خود را دارد؟ آيا از افراد مبتلا به مرگ مغزي، مي شود عضو اهدايي گرفت؟ آيا مرگ مغزي، از نظر شرع، مرگ محسوب مي شود؟ آيا خود شخص از نظر فقهي مجاز است كه وصيت كند تا از اعضاي بدنش پس از مرگ، براي پيوند، به شخص ديگر استفاده كنند؟ آيا پيوند عضو تنها در شرايط اضطراري مجاز است؟ و ... كه گاه نتيجه گيري قطعي، به بررسي هاي تكميلي تر آينده موكول شد.

در بحثهاي مربوط به پيوند عضو، به دليل فشردگي بحث و تعدد موضوعات فرعي، تنها احكام مربوط به دهندة عضو، مورد بحث قرار گرفت. طبق بعضي نظرات فقهي ارائه شده، مالكيت عضو، نه از نوع مالكيت تكويني بلكه نوعي مالكيت اعتباري و يا تشريعي است كه لزوماً اختيار دخل و تصرف در اعضأ را براي مالك آن ايجاد نمي كند. برخي از فقها، اصولاً مالكيت اعتباري اعضأ را نيز محل بحث مي دانند. عده اي نيز مالكيت تكويني و يا مالكيت تكويني در عمل اعضأ را براي فرد، قايل مي باشند. نظرية ديگري نيز اصولاً براي پيوند و دخل و تصرف در اعضا، احراز مالكيت را ضروري ندانسته و به 4حكم اضطرار و ضرورت، اجازة دخل و تصرف در اعضأ انسان را مي دهد. اما در صورت عدم وصيت، اين اجازه را قابل بررسي مي داند.

اينك برخي از مسائلي را كه در كميسيون هاي چند گانه مورد بحث و تأمل توسط فقهأ و پزشكان محترم، قرار گرفت، مرور مي كنيم:

كميسيون تشريح و پيونداعضأ (وصيت)

-1 آيا انسان، مالك بدن خود مي باشد؟ آيا مي تواند وصيت كند كه بعد از مرگ او بدن يا اجزائي از بدن او براي تشريح يا پيوند، در اختيار پزشكان قرارگيرد؟ آيا اذن اوليأ، لازم است يا نه؟

-2 آيا پولي كه در قبال برداشت عضو ميت پرداخت مي شود، به وارث او تعلق دارد ياصرفاًبايستي در امورات خيري كه ثوابش به فرد متوفيمي رسد،خرج گردد؟

كميسيون بررسي احكام پيوند اعضأ

-1 آيا اهدأ عضو براي پيوند، توسط فرد خير، يا فروش عضو به بيماران نيازمند و نيز اهدأ عضو از فرد زنده به فرد زنده، جائز است؟!

-2 برداشتن عضو از شخص فوت شده، براي پيوند، با اجازه يا بدون اجازة قبلي چه حكمي دارد؟ و وجهي كه دريافت مي شود آيا به ارث مي رسد، يا بايد صرفاً خرج خود ميت شود؟

-3 حكم تهيه عضو براي پيوند، از محكومين دادگاههاچيست؟ آيا مي توان در مورد محكومين به اعدام يا حبس هاي طويل المدت، به لحاظ مصلحت، تخفيف «كيفر محكوم» را موكول به اهدأ عضوي براي نجات مسلماني ازبيماري يامرگ نمود؟! درمورد افرادي كه بايستي قصاص شوند، چطور؟

-4 تهيه عضو از افرادي كه به دلائلي غير از قصاص، محكوم به اعدام مي شوند (با اجازه و رضايت خود متهم) براي پيوند به افراد مسلمان و نجات آنها چه حكمي دارد؟

-5 در مورد فوق اگر افراد گيرنده پيوند و يا مؤ سسات خيريه يا سازمانهاي بيمه گر، تقبل وجهي را بنمايند، اين وجوه مي تواند به وارثين و يا خانواده متهم برسد يا نه؟

-6 تهيه عضو، از كساني كه دچار مرگ مغزي شده اند و اميدي به برگشت فعاليت مغز نيست، با وصيت قبلي يا بدون آن، چه حكمي دارد؟ آيا اجازة اوليأ وي شرط است؟!

كميسيون مربوط به ازدواج در بيماريهاي مختلف

-1 آيا بيماري «برص» كه از موجبات فسخ عقد شمرده شده، بعلت شباهت با بيماريهاي مسري و عفوني مي باشد يا به خود بيماري «برص» (لك و پيسي) مربوط است؟!

-2 اگر پسري يا دختري، دچار سيفليس باشند، آيا ازدواج آنها مجاز است؟! باتوجه به اينكه افشاي سر بيمار، جرم محسوب مي شود، وظيفة پزشك مطلع چيست؟!

-3 اگر پس از ازدواج، يكي از زوجين، مخصوصاً مرد، دچار سيفليس شود، آيا زن مي تواند فسخ عقد كند؟

-4 اگر مادري، دچار سيفليس باشد و آبستن گردد اما از معالجه خودداري كند و جنين او مبتلا شود، حكم فقهي مسأله چيست؟ مسئوليت آن با كيست؟ و شوهر چه مي تواند بكند؟

-5 اگر فردي از طريق ارتباط نامشروع مبتلا به «ايدز» شده باشد، وظيفة پزشك معالج، در قبال خانواده و يا همسر فعلي و آينده او چيست؟ آيا سكوت كنديابستگان رادرجريان بگذارد؟

-6 افرادي كه ماهيتاً مرد هستند ولي اندام تناسلي زنانه و رحم دارند آيا مي توانندبه همسري مرد ديگري درآيند؟

-7 با فرض مثبت بودن پاسخ سؤ ال فوق، آيا مي توان از طريق I.V.F نطفه بارور شدة ديگري را به رحم اين فرد منتقل نمود تا بارور شود؟

-8 در مورد دوجنسي كاذب مؤ نث با وضعيت كروموزومي 64 XY (ولي ظاهري كاملاً مردانه) جراحي براي حفظ ظاهر مردانه در صورت تمايل فرد، علي رغم ماهيت زنانه چه حكمي دارد؟ مسائل محرميت چه حكمي دارد؟

-9 در مورد دو جنسي كاذب مذكر با و ضعيت كروموزومي 64 XY (يعني كروموزوم مردانه) كه داراي ظاهري كاملاً زنانه است آيا ميتوان در جهت حفظ ظاهر زنانه، اقدام پزشكي نمود؟

-10 در مورد دو جنسي حقيقي كه داراي گناد بيضه و تخمدان، هر دو مي باشد، تبديل وضعيت فرد چه حكمي دارد؟ آيا شرعاً جامعة پزشكي، مسئول مشخص نمودن ماهيت جنسي بيمار مي باشند؟ آيا خواست بيمار، مي تواند ملاك تبديل وضعيت باشد؟ اگر پزشك به خواست بيمار عمل نمايد، به لحاظ شرعي چه حكمي دارد؟

كميسيون بررسي مسائل شرعي كه نياز به كارشناسي پزشكي دارد

-1 برائت، ضمان، عاقله، ارش، و ولوج روح چيست؟

-2 مباشرت و تسبيت در امور پزشكي به چه ترتيب است؟

-3 تعريف مرگ از نظر فقهي و شرعي چيست؟

-4 بلوغ چيست و بلوغ شرعي چه زماني است؟

-5 تعريف فقهي عيوبي كه باعث برهم خوردن عقد ازدواج مي گردد، چيست؟! از قبيل ديوانگي، جنون، برص، خوره، جذام، آكله، كوري، العرج (زمين گيربودن)، افضأ،القرن.

-6 تعريف «الخصأ»، «الجب»، «العنن»، «يائسگي» چيست؟

در مبحث ديات ، برخي تعاريف به لحاظ شرعي مورد نياز است كه با تعاريف پزشكي تطبيق داده شود.

مثلاً تعريف ديوانه و نابالغ كه در بحث قصاص، مطرح شده آيا با ديوانگي و جنونِ مطرح شده در شرايط فسخ عقد، متفاوت است؟ تعريف سفاهت چيست؟

كميسيون احكام تشريح جسد

-1 با وجود امكان تهيه جسد كافر از خارج، كه مستلزم تعيين بودجه و خريد آن است، آيا واجب است كه مسئولين ذيربط به آن اقدام نمايند تا از تشريح ميت مسلمان جلوگيري شود يا خير؟

-2 تشريح جسد مسلمان كه وصيت كرده بعد از وفاتش، وي را تشريح نمايند، چيست؟ اگر وصيت نكرده باشد، حكم چيست؟

-3 آيا مي توان اجساد افرادي را كه بظاهر مسلمان (مسلمان شناسنامه اي) هستند ولي به جرمهاي مختلف اعدام شده اند، دراختيار دانشكده هاي پزشكي براي تشريح قرار داد؟ آيا «ديه» تعلق مي گيرد؟ چه كسي ديه را بپردازد؟

-4 آيا براي تشخيص علت مرگي كه ناشناخته است، جهت پيشرفت علم پزشكي يا كمك به نجات و درمان بيماران مشابه در آينده، مي توان اقدام به كالبد گشائي (يا اوتوپسي) نمود؟

-5 كالبدگشائي براي كشف جرم و شناسايي احتمالي قاتل يا قاتلين، چه حكمي دارد؟

-6 كالبدگشائي براي نجات متهم بي گناهي از مرگ، و در مورد افراد دشمن يا جاسوسي و خائن براي كشف اسرارنظامي ومملكتي چه حكمي دارد؟

كميسيون احكام ديات، حدود و قصاص در حرفه پزشكي

-1 ديه چيست؟ و آيا نوعي جريمه حساب مي شود؟ آيا مقدار آن قابل تغيير است؟ چه كسي مي تواند تغيير دهد؟

-2 6 نوع دية رايج در كتب فقهي و در قانون، آيا قابل تغيير است يا نه؟

-3 آيا درصدهاي ديه (مثل 15 و...) قابل تغيير است يا نه؟

-4 باتوجه به اينكه در بعضي از موارد دية اعضأ، در متون فقهي و همچنين در قانون ديات، اصلاح و رفع عيبِ عضوِ صدمه ديده را قيد نموده و سپس ميزان ديه را تعيين كرده، همچنين در مورد دية استخوان، اگر اعضأ بدن، درمان و بدون عيب شوند، آيا دية آنها كمتر مي شود؟

الف - آيا در منابع فقهي، مداركي وجود دارد كه با استفاده آنها بتوان مقدار ديه را پس از اصلاح و رفع عيب از عضو يا اعضأ صدمه ديده، تعيين نمود؟

ب - در مواردي كه مقدار ديه، كمتر از ميزان هزينة درمان است، همچنين در مواردي كه پرداخت ديه، موكول به اصلاح و رفع عيب شده، هزينه درمان انجام شده، بعهده چه كسي است؟ جاني و ضارب يا خود مجني عليه؟

-5 بطوركلي غيرازميزان ديه،خسارات وارده در طول طبابت عضو يا اعضاي صدمه ديده، قابل وصول است يا نه؟

-6 در شرايط كنوني كه افراد، بيمه شده اند و در مورد صدمات وارده به افراد، هزينه هاي درمانِ مصدوم، توسط بيمه پرداخت مي گردد و ضمناً فرد مصدوم، دية عضو يا اعضأ را هم دريافت مي كند، آيا شرعاً صحيح است؟

-7 در مواردي كه در مبحث ديات قانون، نسبت به صدمات اعضأ، بحث كافي نشده و دية ضايعات محدودي مشخص شده، تعيين دية ضايعات اتفاقيه بعهده كيست؟

سئوالات مربوط به حدود و قصاص

-1 آيا پيوند مجدد عضوي كه بعلت جاري نمودن حد، قطع شده جايز است؟ پيوند به فرد ديگر، چطور؟

-2 پيوند عضو، به خود فردي كه بعلت قصاص، قطع شده چه حكمي دارد؟ اصولاً عضو مذكور متعلق به كيست و فروش آن چه حكمي دارد؟

-3 در قانون آمده است كه اگر گرمي يا سردي هوا، موجب سرايت زخم بشود، بايد قصاص در هواي معتدل انجام گيرد:

الف - آيا براي جلوگيري از عفونت زخم و يا سرايت آن، مي توان از وسائل پزشكي استفاده نمود؟

ب - آيا در مورد قصاص، مي توان از بي حسي موضعي يا بيهوشي براي كاهش درد، استفاده كرد؟

ج - در مورد قصاص، آيا مي توان از وسايل تشخيص و يا درماني پزشكي كمك گرفت تا حد قصاص، بهتر مشخص گردد؟

كميسيون احكام سقط جنين و تنظيم خانواده و تحديد نسل در بيماريهاي مختلف

-1 سقط جنين در بيماريهايي كه مادر، ناچار به معالجه است و معالجه، مستلزم اسقاط جنين مي باشد، قبل از ولوج روح و بعد از آن چه حكمي دارد؟

-2 در بيماريهايي كه ادامه حاملگي، خطر احتمالي براي مادر دارد، چه؟

-3 در بيماريهايي كه اگر حاملگي ادامه يابد، جنين، مرده يا ناقص الخلقه و معلول بدنيا مي آيد؟

-4 براي سقط درماني در مواردي كه شرعاً مجوز وجود دارد، آيا «درصدهاي بالا» بايستي ملاك باشد يا درصد پائين نيز مي تواند مجوز باشد؟

-5 دية سقط جنين، بعهده كيست و به چه كسي مي رسد؟

-6 بستن لوله هاي رحم، در صورتي كه متعاقب آن، عقيمي دائم دست دهد، آيا براي كنترل جمعيت، جائز است؟! بستن لوله هاي «مني» در مردان چطور؟

-7 بستن لوله هاي رحم مادراني كه جنين حاصله، داراي نقص عضو، كري مادرزادي يا بيماري ژنتيكي مي گردد، چه حكمي دارد؟

-8 آيا باتوجه به خطرات حاملگي در سن بالا و نيز براي تنظيم خانواده، مي توان اقدام به بستن لوله ها نمود؟

سئوالات مربوط به تلقيح صناعي و بچه آزمايشگاهي I.V.F) )

تلقيح مصنوعي و كمك به زوج هاي نابارور، مسئله اي است كه امروزه در جهان، گسترش زيادي پيدا نموده است. روشهاي مختلفي براي انجام اين كار معمول است كه ذيلاً بيان مي شود تا حكم شرعي هر يك مشخص گردد.

-1 بعلت كمي نطفه مرد يا ضعيف بودن آن، نياز به تقويت نطفه مرد، در خارج از رحم است تا سپس به رحم همسرش تلقيح نمايند.

-2 بعلت نداشتن نطفة مرد، استفاده از نطفه فرد ثالثِ شناخته شده و يا نطفه مردي كه از محارم باشد، و يا نطفة ناشناخته، براي باروري همسر مرد با روش تلقيح مصنوعي.

-3 در مورد مردي كه نطفة سالم دارد، ولي همسرش داراي رحم نيست و يا قدرت نگهداري بچه را ندارد، با لقاح نطفة مرد و تخمك زن در خارج از رحم كه بطريقة حلال انجام شود، در صورتي كه اين نطفة بارور شده را در رحمِ فرد ثالثِ مَحرم يا رحمِ كرايه اي قرار دهند (بطريقه (I.V.F

الف - بچه متعلق به كيست؟ آيا اين بچه با زني كه حمل برداشته، حكم بچة رضاعي پيدا ميكند؟ قبل از شيرخوردن و پس از شيرخوردن از زني كه وضع حمل كرده، چه حكمي دارد؟!

ب - در صورت رشد نطفه در رحم كرايه، حكم شرعي بچه، از نظر وراثت و محرميت چيست؟ به چه كسي متعلق است؟ به صاحب نطفه، يا زني كه حمل را برداشته است؟

-4 بدليل نداشتن تخمك در همسر، استفاده از تخمكِ زن اجنبيه و بارور نمودن آن با اسپرمِ شوهر در خارج بوسيله دستگاه و گذاشتن نطفة بارور شده در رحمِ همسر، چه حكمي دارد؟

-5 استفاده از اسپرم مرد اجنبي و بارورنمودن آن باتخمك همسر و گذاشتن آن در رحم همسر صاحب نطفه، چه حكمي دارد؟!

در موارد فوق، اگر هم صاحب نطفة مرد اجنبي و هم صاحب تخمك زن اجنبيه معلوم باشد، تكليفش چيست؟ و اگر نباشد چه؟! و ...

بدينترتيب، گردهمائي دوم نيز بپايان رسيد. ضمن قدرداني از بانيان و نيز هيئت هاي علمي حوزوي و دانشگاهي كه مشاركت فعالي در اين مباحث مهم نشان دادند، پيشنهاد مي شود كه دبيرخانه و هيئت هاي علمي، نشستها، مباحثات و مطالعات خود را، بسيار فعال و با مشاركت گروههاي فضلاي جوان حوزة فقهي و حوزة مطالعات پزشكي ادامه دهند تا سمينار بعدي (البته نه با فاصلة هفت سال!) چند گام پيشتر نهاده و دقيق تر، عملگراتر و جد ي تر، بحث ها را به جائي برسانند. لازم به ذكر است كه علمائي چون حضرات آيات، آقايان اميني، جوادي آملي، معرفت، نوري همداني، فاضل لنكراني، مكارم شيرازي، صانعي، خر ازي، آذري قمي، خزعلي، مؤ من، مرعشي، تسخيري، عميدزنجاني، جناتي، زنجاني، موسوي اردبيلي سيدمحمود هاشمي، و مرتضوي و راستي كاشاني و نيز پزشكان، حضرات آقايان دكتر: حسين فتاحي (مسئول دبيرخانه)، عباس شيباني، موسي زرگر، بهرامي، امامي رضوي، فرهادي، مجاهدي، خلعتبري، اشتياقي، توكلي، اصفهاني، رجبي، شمسا، فرهودي، هاشميان، افشاري، ثاقبي، زارع، قضائي و خانم دكتر علوي و.... در مشاورات و گفتگوهاي سمينار، مشاركت داشته اند. بي شك جامعة علمي كشور، در انتظار آثار تحقيقات و گفتگوهاي بعديِ افاضل محترم دانشگاه و حوزه مي باشند. چه خوب است اگر حلقه هاي بحث و كرسي هاي دائمي گفتگوهائي از اين دست، همواره و در طول سال فعال باشند و به برگزاري چند نشست كوتاه، اكتفأ نشود.

/ 1