استاد حسن چلبي خوشنويس معاصر ترك:قرآن و حديث تنها منبع نوشتاري خوشنويسان ترك است
لعيا درفشه استاد حسن چلبي از اساتيد مبرز خط در جهان اسلام و از مشاهير هنر خطاطي در تركيه است. وي در سال 1937 ميلادي در شهر ارض روم تركيه متولد شد. در دوران كودكي كل قرآن را حفظ كرد و در سال 1954 براي تكميل تحصيلات علوم قرآني به استانبول رفت و همزمان در سازمان امور ديانت تركيه مشغول كار شد. استاد چلبي هنر خطاطي را نزد اساتيدي نظير استاد حامد (از سال 1964) فرا گرفت و در سال 1971 از استاد خود اجازه تدريس دريافت كرد. آنچه در پي ميآيد حاصل گفت و گويي است با اين هنرمند ترك درباره جايگاه و ويژگيهاي هنر خوشنويسي معاصر كه تقديم خوانندگان گرامي ميگردد. جايگاه هنر خوشنويسي را به عنوان يكي از دستاوردهاي تمدن اسلامي چگونه ارزيابي ميكنيد؟ امام علي (ع) ميفرمايد خط، هندسه روح است و عشقي است كه از درون انسان ميجوشد. اين هندسه روح گرچه با حالتهاي جسماني و با قلم و به وسيله دست ظهور مييابد و در نتيجه آن خطهاي متفاوتي پديد ميآيد اما با وجود اين تفاوتها، هر اثري حلاوت و زيبايي خاص خود را دارد. ادامه اين هنر تداوم اسلام را تضمين ميكند و نشر اسلام بستگي به هنر خوشنويسي دارد و هنر خوشنويسي بهترين وسيله ارتباطي جوامع اسلامي است و الحمدلله ما مسلمانان امروزه وارث هنر اصيل خطاطي هستيم و شايد دليل اين كه اين هنر تا امروز حفظ شده اين است كه اروپاييها نخواستهاند و يا نتوانستهاند وارد اين حوزه شوند و همين باعث حفظ آن شده است. به نظر شما تأثير قرآن در رشد هنر خوشنويسي تا چه اندازه بوده است؟ من فكر ميكنم تأثير قرآن در رشد هنر خطاطي به ويژه براي ما مسلمانان در درجه اول قرار داد. البته چون در ايران اشعار فلسفي و اشعاري نظير ديوان حافظ و... با هنر خطاطي نوشته ميشود شايد در درجه اول قرار نگيرد اما براي ما در تركيه كه فقط قرآن و حديث منابع نوشتاري خطاطيمان است تأثيرش در درجه اول است. تغيير الفبا در تركيه تا چه حد بر هنر خوشنويسي آنجا تأثير گذاشته است؟ تأثير زيادي داشت. پس از صدور اين فرمان در عرض يك شب 350 مكتب بسته شد. طبق اين فرمان نوشتن تركي با الفباي عربي ممنوع شد اما نوشتن عربي ممنوع نبود و از اين قانون كسي چندان اطلاعي نداشت اما استاد ما اين را ميدانست و به ما ميگفت ما خوشنويسي را به عنوان اثر هنري معرفي ميكنيم و آن را گسترش ميدهيم. امروز هم متأسفانه در تركيه هيچ خطي جز لاتين وجود ندارد و عربي هم به عنوان اين كه ما عبارات دينيمان را مينويسيم طرفدار دارد. عدهاي از خوشنويسان معاصر معتقدند هنر خوشنويسي جهان اسلام از دوران قاجار به بعد سير نزولي داشته، به نظر شما علت اين افت و ايستايي چه بوده است؟ علتش اين است كه در گذشته در فرهنگ ما براي بزرگان هنر و براي آثار ارزشمند احترام خاصي قائل بودند اما امروز اين احترام و تربيت اسلامي خيلي كم شده است و اصلاً معيارهاي ارزيابي تغيير كرده و از سوي ديگر انتقاد پذيري خيلي ضعيف شده و اطاعت اسلامي از استاد ديگر از بين رفته است. من با خطاطان معاصر ايراني كه صحبت ميكنم ميبينم متأسفانه آنها به جاي انتقاد، عليه هم دشمني ميكنند و هيچ كدام همديگر را قبول ندارند و به جاي اين كه نقاط ضعفشان را بپذيرند به هم پرخاش ميكنند و همديگر را ميرنجانند و همه اينها باعث نزول كيفيت كار ميشود. در تركيه مثالي هست كه ميگويد متاع كالاي بدون مشتري ضايع ميشود و معرفت تابع التفات است و تا توجه و التفاتي نباشد، معرفتي حاصل نميشود. وقتي مردم هنرپرور باشند آثار هنرمندان زحمتكش ارتقا پيدا ميكند و كيفيت بالا ميرود اما وقتي خوب و بد يكي تلقي شود، انگيزه از بين ميرود و كيفيت پايين ميآيد. يكي ديگر از دلايلي كه برخي هنرمندان امروز در علت تنزل كيفي هنر خطاطي عنوان ميكنند اين است كه معتقدند اين كار به وادي كار نمايشگاهي كشيده شده و خطاطان اغلب، كارشان را در حد سليقه ضعيف عوام ارايه ميدهند و به همين دليل آثار خوشنويسي امروز فاقد خلاقيت شده است، نظر شما چيست؟ البته اين ديدگاه به نظر من درست است اما در عين حال معتقدم كه هنر را بايد به خاطر هنر ارايه داد نه به خاطر مقاصد ديگر و اين مسئله اگر امروز هم فهميده نشود مسلماً آيندگان آن را خواهند فهميد، همان طور كه وقتي عماد خطاطي ميكرد حاكم وقت او را جريمه كرد اما عماد هيچ گاه به خاطر اين كه جريمه شد از هنرش و كيفيت كارش نكاست و به كارش ادامه داد. براي كساني كه ميخواهند وارد اين حوزه از هنر شوند چه توصيهاي داريد؟ سفارش من به كساني كه ميخواهند در اين راه موفق شوند اين است كه حتماً از استادي متبحر استفاده كنند. خطاطي بدون زحمت و مشق حاصل نميشود و هيچ كس نميتواند با هفتهاي يك بار خط نوشتن، خطاط شود. كساني را كه شغل ديگري جز خطاطي دارند، هرگز نميتوان خطاط تلقي كرد. بايد شبانه روز كار كرد تا بعد از ده - پانزده سال به عنوان مقدماتي او را پذيرفت. اگر بين تدريس فاصله بيفتد هم از نظر كيفيت و هم از نظر زيبايي، خط خراب ميشود. استاد قاضي عسكر در اينباره عبارتي دارد كه ميگويد خطي را كه شنبه نوشته بودم پس از يك روز فاصله ديگر آن را نشناختم! البته من نميخواهم علاقمندان به اين هنر را بترسانم اما براي مثال ببينيد در تهران حدود هزار خطاط وجود دارد اما كار هيچ يك قابل مقايسه با كار عماد نيست. تكامل اين هنر و ظهور هنرهاي زيبا - به طور كلي - بستگي به تقليد از استادي ماهر دارد. در ميان خطاطان ترك اين مسئله شهرت دارد كه: زيبايي هنر خطاطي منوط به اين است كه هنرمند به جز خطاطي به كار ديگري نپردازد و جاي ديگري وقت تلف نكند.