هنرمندان رسانه هاي انديشه معنوي بين عالم معنا و زمين اند

هنر صورتي از تجلي انديشه در بعد مادي آن است كه توسط يك هنرمند به يك اثر مبدل گرديد ه و صورت زميني ميپذيرد و در بعد فيزيكياش ارايه ميگردد.

حوزه هاي مغناطيسي بدن را احاطه كرده اندكه صورتي از انرژي اند اين انرژي ها يا انديشه ها مرتباً پيغامهايي را از عالم ماوراء مي آورند و ما را به سوي جهاني بهتر رهنمون ميكنند.

دربارة اينكه انديشه از چه چيز ساخته شده و چگونه منتقل ميگردد هيچ نظريه واحدي وجود ندارد از اين رو پيشنهاد ميشود از تجزيه و تحليل يك رخداد كه در حد گنجايش مغزيست دست برداريم و سعي نكنيم هر چيزي را در قالب علمي و عملي آن قرار دهيم. از تعريفهاي قرار دادي در اين مورد بپرهيزيم و باور كنيم كه انديشه وجود دارد و فاقد شكل و ماده است و در سيارة ما سيال و جاري است و مادر فرآيند ناخودآگاه آن شركت داديم. اگر اينرا بپذيريم آنگاه خواهيم دانست كه هنرمندان با اتصال به عالم انديشه به خلق آثارشان ميپردازند و هر آنكس كه توانايي قدرت انتقال اين اتصال را داشته و هادي اين جريان باشد در مركزيت اين دريافتها و تابش قرارميگيرد . حال با اين ذهنيت كه هر اثر هنري بازتاب انديشهاي معنوي است و ايران ما جايگاه جوشان اين انديشههاست و به لحاظ اينكه در اين مقطع زماني سرنوشت جديدي براي آينده بشري رقم خواهد خورد. بصيرت و دانايي انديشمندان ، هنرمندان ، سياستمداران به تحول اين سرنوشت كمكهاي شاياني خواهد نمود و هنرمندان در اين تحول كه تحول معنوي بشر است سهم بسزايي خواهند داشت و بازتاب حركت آنان بر كل جهان اثر خواهد گذاشت.هم اكنون نگاههاي ويژهاي از سراسر جهان به هنر ايران است و ايران به عنوان جايگاه ويژه دريافت اين انديشه ها در معرض تابشهاي غني عالم معرفت قرار گرفته است.

«هنرمندان حكمت ساخت و تبديل يك ماده بيارزش به يك ماده با ارزش را ميدانند»ساختن پايه اوليه يك ظرف سفالي ساده ، ساختن يك بوم سفيد، مرحلة اول ارتباط است مثل زماني كه خداوند قالب اوليه وجود انساني را خلق نمود.

پردازش ، رنگ گذاري ،نقشين نمودن يا ظرف يك تابلو مرحله بعدي تكامل است كه خداوند روح خودش را به وسيله پيامبر هنرمندش در قالب ظروف فيزيكي ميگذارد و آنها را ارزشمند ميكند.هنرمندان در طول تاريخ از مصالح سادهاي مانند خاك، پشم ،پنبه ، پارچه ، رنگ ،فلزات ، سنگ، چوب و غيره آثاري را خلق كردهاند كه به لحاظ مادي و معنوي بسيار ارزشمنداند . آيا اين تصور را داشتهايد كه پشم و پنبه بخودي خود چه ارزشي ميتوانند داشته باشند يا ساير مصالح؟

اين هنرمندان اند كه پشم را رنگ كردهاند،نقشي بر آن زدهاند نماد عالم معنا،رنگي زيبا و دلپذير و هندسه در هم تنيده به نام تار و پود و گره و آنگاه از پشم و رنگ فرشي بافتهاند كه گاه ميليونها تومان قيمت گذاري شده است و بر روح و جان و مال و همة جوانب بشري تأثير گذاشته است . كاسه هاي سفالي و گلي چيزي نيست جز مشتي خاك هنرمندان به خاك فرم ميدهند از خاك لعاب ميسازند،بركاسه نقش ميزنند وبا به خدمت گرفتن آتش آفرينشي ميكنند كه بر آن ميشود قيمت گذاشت و اين از عهدة هيچ كس بجز هنرمندان بر نميآيد. با دريافت پيغامهاي ارزشمند ايشان به بالا بردن مقام هنر آنان كمك كنيد و وجود خود را از پيغام ها آورده شده تلطيف نماييد.