قرن المنازل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قرن المنازل - نسخه متنی

عبدالهادی الفضلی؛ مترجم: مهدی پیشوایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



اماكن و آثار

قرن المنازل

قرن المنازل يكى از ميقاتهاى حج است. شناخت موقعيت جغرافيايى اين ميقات، هم از نظر تشابه اسمى، كه با برخى از مناطق حج دارد، و هم از نظر وضع كنونى و نامهاى محلّىِ جديدى كه بر خود گرفته، از اهميت شايانى برخوردار است. بحثى كه در زير مى‏خوانيد، ترجمه مقاله‏اى است تحليلى از آقاى دكتر عبدالهادى الفضلى در اين زمينه:

«قَرْن»، با فتح قاف و سكون راء تلفظ مى‏شود. اما جوهرى آن را در «صحاح» با فتح قاف و راء (قَرَن) ضبط كرده و «فيروزآبادى» در «قاموس»، او را در مورد «فتح راء» متهم به اشتباه كرده است.

ابن حجر در «فتح‏البارى» مى‏گويد:

صاحب صحاح آن را با فتح راء ضبط كرده اما در اين مورد وى را تخطئه كرده‏اند و «نَوَوى» در اين مورد مبالغه كرده و نقل نموده است كه اشتباه صاحب صحاح، مورد اتفاق است.

در اين ميان [قاضى] «عياض» از «قابسى» قول سومى را نقل كرده و گفته است:

«هر كس آن را با سكون راء ضبط كرده مقصودش كوهى است كه در آن منطقه واقع شده و هر كس با فتح راء دانسته مقصودش راه اين سرزمين است.»

مؤيد اين نظريه اين است كه يكى از معانى واژه «قرن» كوه كوچك منفرد و تنها است. از اين جهت گاهى كوه كوچك تنها را، كه در محل ميقات معروف به «قرن المنازل» واقع شده به اين نام مى‏خوانده‏اند. به همين مناسبت قريه، و نيز وادى‏اى كه اين كوه در آنها واقع است، هر دو به اين نام بوده‏اند و در واقع «كلّ» به نام «جزء» ناميده شده است.

به همين مناسبت است كه فيروزآبادى در قاموس مى‏گويد:

«قرن، نام قريه‏اى در طائف، يا نام همه آن وادى است.»

شايد جهت اضافه شدن «قرن» به «منازل» اين باشد كه آن، تنها كوهى است كه در منازل مسير طائف ـ مكه، كه از نخله يمانيه عبور مى‏كند، واقع شده است.

در بسيارى از عبارات علما، از «قرن»، به اختصار و با حذف «منازل» ياد مى‏شود. نمونه آن در كتابهاى جغرافيا [ى قديم] مانند مناسك «حربى» و كتاب «صفة‏الجزيرة العربيه» همدانى و امثال اينها به چشم مى‏خورد. شايد اين اختصار و حذف مضاف اليه، به خاطر شهرت آن بوده و يا به اين علت بوده است كه قرن ـ به آن معنا كه گفتيم ـ در مسير و منازل ياد شده، منحصر به فرد است.

موقعيت قرن المنازل

قرن المنازل يكى از منازل و مناطق سر راه حاجيان از طائف به سمت نخله يمانيه است. «حربى» در مناسك خود، درباره «راه طائف» مى‏گويد:

«اين راه از عرفه شروع شده به كوهى به نام «كَرا» مى‏رسد كه مشرف به سنگلاخى به نام «هَدَه» است كه داراى علفزار فراوان است، و از هده به طائف منتهى مى‏شود. طائف راه ديگرى نيز دارد كه از منطقه «زَيْمَه» عبور مى‏كند و از «مُشاش» جدا شده به «قرن المنازل» مى‏رسد و آن محلى است كه پيامبر ـ ص ـ آن را ميقات اهل نجد معرفى كرد و فرمود: «اهل نجد از قرن محرم مى‏شوند.» اين راه از قرن المنازل به طائف منتهى مى‏شود... اين راه در سه روز، و راه اول در دو روز طى مى‏شود.»

راههاى قديمى قرن المنازل

راههاى قديمى كه از قرن المنازل به مكه منتهى مى‏شده، سه راهِ ياد شده در زير بوده است:

1 ـ راه طائف:

اين راه با گذر از مليح(1) به ترتيب از قرن المنازل(2)، بوباة (بهيتاء)، وادى نخله يمانيه، قريه زَيْمَه، وادى سبوحه، وادى يَدَعان (جَدَعان)، شرائع (حنين) و جعرانه عبور مى‏كرد و به مكه مكرمه مى‏رسيد.

در زمان ما اين راه كوتاه‏تر شده و از مناطق: طائف، حويه، سيل صغير، سيل كبير (قرن‏المنازل)، زيمه، شرائع و جعرانه عبور مى‏كند تا به مكه مى‏رسد.

2 ـ راه يمن:

راه يمن به قرن المنازل، دو راه ياد شده در زير است:

الف ـ راه صنعا ـ صعده كه از طريق «ببيشه» و «وادى تربه» به قرن المنازل منتهى مى‏شده است.

ب ـ راه حضر موت ـ نجران. اين راه با راه اول در قرن تثليث به هم رسيده با عبور از وادى تربه منتهى به قرن المنازل (سيل كبير) مى‏شده است.

3 ـ راه يمامه (نجد):

اين راه از دو مسير ياد شده در زير بوده است:

الف ـ راه جنوب يمامه، كه با گذر از وادى دواسر و افلاج، به راه يمامه متصل شده، به قرن المنازل (سيل كبير) مى‏رسيده است.

ب ـ راه ميانه يمامه كه با گذر از مويه و عُشيره به راه طائف متصل شده، از طريق حويه، سيل صغير به سيل كبير (قرن المنازل) مى‏رسيده است.

در زمان ما دو راه اصلى كه از طائف و رياض (نجد) به قرن المنازل منتهى مى‏شود به اين كيفيت است:

طائف

رياض

حويه، سيل صغير، سيل كبير (قرن‏المنازل)

وضع كنونى قرن المنازل

امروز قرن‏المنازل قريه كوچكى است كه «سيل» «سيل كبير» ناميده مى‏شود تا از قريه سيل صغير كه در مسير طائف يا رياض به مكه، قبل از سيل كبير قرار گرفته، مشخص شود. در اين قريه دو مسجد قديمى و يك مسجد نوساز وجود دارد كه براى احرام ساخته‏اند. اين قريه از راه رياض ـ مكه، حدود هشتاد كيلومتر تا مكه فاصله دارد به اين كيفيت كه راه رياض ـ مكه، در حويه، به سمت راست منحرف شده با عبور از طائف به سيل صغير و سپس به سيل كبير مى‏رسد.

وادى سيل يا قرن، تا حدود وادى غديرين، نزديكىِ ارتفاعات هَدا كشيده مى‏شود كه در آنجا «وادى مَحْرَم» قرار دارد كه ـ به عقيده برخى، حدّ نهايى قرن‏المنازل است، ولى بنابر مشهور، محاذى آن مى‏باشد.

توضيح يك اشتباه در موقعيت قرن

در اين جا مناسب است به يك اشتباه كه در مورد قرن المنازل (ميقات اصلى) و محاذى آن؛ يعنى وادى مَحْرَم رخ داده و اين ميقات ـ به خاطر اشتراك لفظى ـ ، با برخى نقاط ديگر مشتبه شده، اشاره كنيم: اين اشتباه لغوى ابتدا از ناحيه «مطرزى» بوده و بعد، گروهى از فقها [بدون توجه] از او پيروى كرده‏اند.

خلاصه مطلب بدين قرار است:

واژه «قرن» در زبان عربى، از مصاديق لفظى است؛ يعنى در بيش از يك معنا به كار مى‏رود. به حسب آنچه در كتابهاى لغت و فرهنگنامه‏هاى عربى آمده، اين واژه در سى معنا يا بيشتر به كار رفته است.

يكى از معانى اين واژه، كه از آنها ياد شده، نام چند محل و موضع است كه برخى از آنها در منطقه حج و برخى ديگر در خارج از آن قرار دارد. خلط و اشتباهى كه به آن اشاره كرديم، در مورد تعيين و تشخيص محلهاى واقع در منطقه حج صورت گرفته است. خوب است نخست محلهايى را كه طبق نقل لغت نامه‏هاى عربى در منطقه حج قرار دارند، بشناسيم و سپس با بررسى عبارتهاى لغت‏دانان، موارد خلط و اشتباه را روشن سازيم. محلهايى كه به اين نام، در منطقه حج قرار دارند، سه موضع ياد شده در زير هستند:

1 ـ كوه مشرف بر عرفات

2 ـ قريه‏اى در نزديكى طائف يا كل آن وادى

3 ـ قرن الثعالب

اگر بخواهيم موقعيت جغرافيايى موضع اول را مشخص و معين كنيم، بايد توجه داشته باشيم كه از اين موضع در زبان عربى به اين صورت ياد شده است: «الجبل المطل أوالمشرف على عرفات» و مى‏دانيم كه اين دو ماده وقتى كه با «عَلى» متعدّى مى‏شوند؛ مانند: اشرف على المكان يا أطلّ على المكان، مفهوم مترادف مى‏يابند و معناى اشراف و نگاه به يك محل از نقطه‏اى بلند را مى‏دهند. بنابراين معناى جمله مزبور اين خواهد بود:

«قرن كوهى است كه مشرف بر عرفات است و نگاه به آن دارد. پس اين كوه يا در كنار عرفات يا در نقطه‏اى نزديك آن قرار دارد و مى‏توان از فراز آن، عرفات را مشاهد كرد.

در اين باره حديثى است كه محل وقوف پيامبر اسلام ـ ص ـ را در عرفات، در روز عرفه مشخص مى‏كند. از اين حديث استفاده مى‏شود كه كوه مشرف بر عرفات، همان «جبل الرحمه» است كه در عرفات واقع است؛ زيرا اين كوه مصداق «قرن» است؛ يعنى كوهى است كوچك، منفرد و سياهرنگ. و در حديث نيز با اين ويژگيها از آن ياد شده است.

«زبيدى» در «تاج العروس» مى‏گويد:

چنانكه اصمعى گفته، قرن كوهى است مشرف بر عرفات.

«ابن اثير» مى‏گويد:

قرن كوه كوچكى است و حديثى كه مى‏گويد: پيامبر اسلام در روز عرفه در كنار قرن سياه وقوف كرد، به اين كوه تفسير شده است.

«بلادى» در كتاب «معجم معالم الحجاز» مى‏گويد:

اين كه اصمعى گفته است: «كوه مشرف بر عرفات»، همان جا است كه امروز به نام قرين، جبل الرحمه، و جبل عرفات مشهور است و در قديم، «اِلال» ناميده مى‏شد، و آن غير از قرن المنازل است كه ميقات اهل يمن محسوب مى‏شود.

اما قريه يا وادى‏اى كه در نزديكى طائف قرار دارد، در ستون معانى متعددى است كه در كتاب «قاموس المحيط» براى واژه «قرن» برشمرده است. مؤلف اين كتاب ـ در شمارش معانى اين واژه ـ چنين مى‏گويد:

«كوهى مشرف بر عرفات، داراى سنگ نرم و پاكيزه، ميقات مردم نجد كه قريه‏اى نزديك طائف يا نام همه آن وادى است.»

زبيدى ـ در مقام شرح و توضيح سخن مؤلف قاموس ـ معناى اخير را با قرن‏المنازل تطبيق مى‏دهد و مى‏گويد: قرن المنازل ميقات مردم نجد است كه در نزديكى طائف قرار دارد.

اما قرن الثعالب نام دو محل است:

1 ـ قرن المنازل؛ يعنى نام دوم قرن المنازل معروف است.

ابن اثير در «نهايه» مى‏گويد:

«در حديث مربوط به معرّفى ميقاتها آمده است كه پيامبر اسلام قرن را ميقات اهل نجد قرار داد.»

در روايتى ديگر آمده است كه قرن‏المنازل نام محلى است كه مردم نجد در آن جا محرم مى‏شوند. بسيارى كه آگاهى ندارند، آن را با فتح «را» مى‏خوانند در حالى كه با سكون «را» صحيح است و قرن الثعالب نيز ناميده مى‏شود.

«طريحى» در «مجمع البحرين» آورده:

قرن، نام محلى است، و آن ميقات اهل نجد است كه قرن المنازل و قرن الثعالب نيز ناميده مى‏شود.

2 ـ كوه مشرف بر دامنه منا كه بين آن و بين مسجد منا (مسجد خَيْف) هزار و پانصد ذراع فاصله است.

از كسانى كه از اين محل ياد كرده‏اند، فاضل هندى در كتاب «كشف اللثام» است، چنانكه نجفى [شيخ محمدحسن] در جواهر [الكلام] و [آيت اللّه‏] حكيم در كتاب مستمسك [العروة الوثقى] اين معنا را از وى نقل كرده‏اند.

بلادى در «معجم معالم الحجاز» مى‏گويد: قرن الثعالب، تپه كوچكى در منا بوده كه از بين رفته است.

اينك كه با توضيحات گذشته، با حدود و موقعيت محلهاى ياد شده آشنا شديم، تعبيرها و تعريفهاى لغت‏دانان را كه آميخته با اشتباه، و خلط در مورد اين محلها است، از نظر مى‏گذرانيم:

«جوهرى» (ت 606 ه .) در «صحاح» مى‏گويد: قرن، نام محلى است و آن ميقات اهل نجد است. «ابن اثير» (ت 606 ه .) در «نهايه» مى‏گويد: در حديث مربوط به معرفى ميقاتها آمده است كه پيامبر اسلام ـ ص ـ قرن را ميقات اهل نجد قرار داد. و در روايت ديگر آمده است: قرن المنازل نام محلى است كه اهل نجد در آن جا محرم مى‏شوند.

چنانكه ملاحظه مى‏شود، در اين دو تعريف جايى كه قرن در آن واقع شده، مشخص نشده است.

اما «مطرزى» (ت 616 ه) ـ كه معاصر ابن اثير بوده ـ در كتاب «المغرَّب» مى‏نويسد: قرن، ميقات اهل نجد است كه كوه مشرف بر عرفات است. سپس مى‏افزايد: در صحاح با فتح «راء» ضبط شده كه درست به نظر نمى‏رسد.

اين عبارت، به روشنى محل قرن المنازل را مشخص مى‏كند و آن را كوه مشرف بر عرفات مى‏داند.

پس از مطرزى، «فيومى» نيز دچار اين اشتباه شده است. وى در «مصباح المنير» چنين گفته: قرن ـ با سكون راء ـ ميقات اهل نجد است كه كوهى مشرف بر عرفات است. قرن المنازل وقرن‏الثعالب نيزناميده مى‏شود.اين عبارت نيزدرتعيين محل قرن‏المنازل روشن است.

پس از مطرزى و فيومى، «فيروز آبادى» (ت 816 ه .) نيز از لغزش مصون نمانده است. وى در «قاموس» ـ در مقام شمارش موارد استعمال واژه قرن ـ سه معناى ياد شده در زير را بدين گونه معرفى مى‏كند:

«كوه مشرف بر عرفات»، «سنگ نرم پاكيزه» و «ميقات اهل نجد» كه قريه‏اى است در طائف يا نام همه آن وادى است كه قريه در آن قرار دارد.

اين عبارت هم به روشنى مى‏رساند كه «كوه مشرف بر عرفات» غير از «ميقات اهل نجد» است؛ زيرا ميقات به آن عطف شده و نيز معناى دوم (سنگ نرمِ پاكيزه) بين آن دو فاصله ايجاد كرده است. همچنين اين عبارت نشان مى‏دهد كه ميقات اهل نجد، قريه يا وادى است نه كوه.

در اين جا يادآورى مى‏كنيم كه در عبارت مطرزى، اشتباه از حذف واو عطف ناشى شده است؛ زيرا خوب بود جمله «قرن، ميقات اهل نجد است كه كوه مشرف بر عرفات است»(3) را با ذكر واو عطف مى‏آورد و چنين مى‏گفت:

«قرن، نام ميقات اهل نجد و نيز كوه مشرف بر عرفات است.»(4)

البته ممكن است اين اشتباه از ناحيه ناسخ و هنگام استنساخ يا در چاپ رخ داده باشد و ممكن است از ناحيه خود مطرزى باشد؛ زيرا وى از لغت‏دانان محقق نبوده است.

به نظر مى‏رسد كه فيومى خواسته است در مصباح، عبارت مطرزى را در «المغرب» كه بالاى صفحات آن نقل شده، تصحيح كند؛ زيرا به نظر وى، مقصود مطرزى يك معنا بوده نه دو معنا. از اين نظر گفته است:

«القرن: ميقات اهل نجد و هو جبل مشرف على عرفات.»

«قرن ميقات اهل نجد است و آن عبارت از كوه مشرف بر عرفات است.»

بدين ترتيب او با افزودن ضمير منفصلِ «هو» بر عبارت مطرزى، چنين وانمود كرده است كه كوه مشرف بر عرفات، در واقع صفت ميقات اهل نجد است. فيومى با اين كار، گروهى از مؤلفان و شارحان مناسك را كه بعدها به اين دو كتاب مراجعه كرده‏اند، دچار اشتباه كرده است. از آن جمله حسين بن محمد سعيد بن عبدالغنى مكى حنفى در حاشيه خود بنام «ارشاد السارى الى مناسك الملاعلى القارى»، صفحه 55، قرن را چنين معرفى كرده است: «قريه‏اى است در نزديكى طائف.» در كتاب المغرب آمده است: «قرن، ميقات اهل نجد است كه كوهى مشرف بر عرفات است...» در المصباح نيز به همين گونه آمده است. در كتاب شرح المصابيح آمده است: «قرن، كوهى با سنگهاى پوك و نرم است. اين كوه همچون تخم مرغ، گرد و مدوّر، و مشرف بر عرفات است.» در كتاب البحر الرائق نيز از اين تعريف پيروى شده و چنين آمده است: «كوهى است مشرف بر عرفات». عين اين عبارت در شرح شيخ عبداللّه‏ عفيف و شيخ عبدالرحمان مرشدى و شرح فرزندش، همچنين در شرح شيخ حنيف الدين مرشدى بر مناسك نيز، تكرار شده است».

چنين اشتباهى را در كتاب «رياض» تأليف سيد طباطبايى نيز مشاهده مى‏كنيم. وى نوشته است: اين ميقات، قرن الثعالب و قرن (بدون اضافه) نيز ناميده مى‏شود و آن عبارت از كوهى است مشرف بر عرفات كه تا مكه دو منزل راه است. اين لغزش در كتاب «كشف اللثام»، تأليف فاضل هندى نيز به چشم مى‏خورد، شيخ محمد حسن نجفى در كتاب «جواهر» مى‏نويسد: در كشف اللثام آمده است:

«قرن، كوهى مشرف بر عرفات، در فاصله دو منزلى مكه است». «مامقانى» نيز در كتاب «المناهج» مى‏گويد: «قرن‏المنازل كوهى مشرف بر عرفات، در دو منزلى مكه است، و آن ميقات اهل طائف است». استاد شهيد ما «صدر» نيز در كتاب «الموجز» در شمارش ميقاتها مى‏نويسد: «...سوم: قرن المنازل است كه در كوه مشرف بر عرفات قرار دارد.»

گويا معرفى اين ميقات به عنوان كوهى مشرف بر عرفات، گروهى را دچار حيرت و سرگردانى كرده است؛ زيرا در عرفات كوهى كه عنوان مشرف بر عرفات بر آن صدق كند، وجود ندارد؛ از اين رو آن را به «كوه كَرا» تفسير كرده‏اند چنانكه قاضى عيد در شرح المناسك مى‏گويد: «اين كوه در ميان مردم مكه و اهل اين منطقه «كَرا» ـ با فتح كاف و راء ـ ناميده مى‏شود. و آنچه در قاموس ذكر شده موافق سخن شارح ـ ره ـ مى‏باشد؛ زيرا در قاموس، در مقام شمارش معانى «قرن» آورده است: كوهى است مشرف بر عرفات و سنگ نرم و پك پاكيزه، ميقات اهل نجد و آن قريه‏اى است در نزديكى طائف و نام همه آن وادى است... عبارت شيخ قطبى در كتاب «منسك» نيز چنين است: «قرن كوهى است كه در آن قريه‏هايى در نزديكى طائف هست و داراى كشتزارها و باغهايى است و ميوه‏هاى آن به مكه حمل مى‏شود...» قاضى عيد سپس مى‏افزايد: نام قريه ياد شده «هدا» است...

سخنان قاضى عيد از چند جهت قابل تأمل است:

1 ـ او با ملاحظه عبارت مطرزى و فيومى كه گفته‏اند: «كوهى است مشرف بر عرفات» گمان كرده است اين عبارت صفت ميقات است، از اين رو خواسته است بين عبارت اين دو، و عبارت فيروزآبادى (درقاموس) سازگارى ايجاد كند تا نتيجه بگيرد كه ميقات عبارت از كوه مشرف بر عرفات است و به همين جهت واو عطف را از عبارت مزبور حذف كرده است زيرا اگر واو ذكر مى‏شد، استدلال ناقص مى‏گشت و نيز وجود واو عطف ثابت مى‏كرد كه ميقات، يكى ديگر از معانى قرن (غير از كوه مشرف بر عرفات) مى‏باشد. او از اين نكته غفلت كرده است كه در عبارت قاموس، قبلاً دو معنا براى قرن ذكر شده است كه عبارتند از: كوه مشرف بر عرفات و سنگ نرم پاكيزه.

بنابراين اگر كلمه «ميقات» كه بعد از اين دو معنا ذكر شده، به ماقبلش ارتباط پيدا كند، معنا اين خواهد بود كه: «ميقات، عبارت است از سنگ نرم، نه كوه مشرف بر عرفات» و با اين ترتيب استدلال وى ناقص خواهد بود. جاداشت كه قاضى عيد متوجه اشتباه در عبارت مطرزى و فيومى مى‏شد و با توجه به آنچه در قاموس و تاج و كتابهاى لغت ديگر آمده، آنها را تصحيح مى‏كرد.

2 ـ هيچ كس احرام از قريه «هدا» واقع در كوه «كرا» را ـ از هر نقطه آن كه باشد ـ جايز نمى‏داند، بلكه همه فقها، احرام از محل معروف به «وادى مَحْرَم» را در آن قسمت كه در كنار طائف واقع شده است، واجب مى‏دانند. علت وجوب احرام از اين محل اين است كه وادى مَحْرَم در انتهاى قرن المنازل يا محاذى آن مى‏باشد در حالى كه احرام در هر نقطه از قريه سيل را كافى مى‏دانند.

3 ـ ميان كوه «كَرا» و وادى عرفات، وادى بزرگ كرا و نيز وادى نعمان قرار دارد، بنابراين نمى‏توان گفت كه كوه «كرا» در عرفات واقع شده و بر آن مشرف است، بلكه چنانكه عيناً مشاهده مى‏شود، اين كوه، مشرف بر وادى بزرگ كرا است كه پس از مسافت طولانى، در حدود دهها كيلومتر، به وادى نعمان منتهى مى‏شود و وادى نعمان به عرفات متصل است.

4 ـ آنچه از عبارت كتابهاى لغت ـ كه مى‏نويسند: «قرن، كوهى است مشرف بر عرفات» ـ به روشنى استفاده مى‏شود، اين است كه كوهى كه بر عرفات مشرف است اسمش فقط «قرن» است و مضاف اليه «المنازل» يا «الثعالب» و امثال اينها ندارد. بنابراين تفسير آن به «قرن المنازل» نياز به دليل دارد. از اين گذشته قبلاً گفتيم كه مقصود از اين كوه، «جبل الرحمه» است.

در پايان مناسب است دو نكته را يادآورى كنيم:

1 ـ چنانكه در بسيارى از كتابهاى لغت تصريح شده، قرن المنازل، گاهى قرن الثعالب نيز ناميده مى‏شود.

2 ـ محلى در دامنه «منا»، نزديكى مسجد خَيْف، قرن الثعالب ناميده مى‏شود.

1 ـ كه امروزه «سيل صغير» ناميده مى‏شود.

2 ـ در اين زمان سيل كبيرش مى‏نامند.

3 ـ والقرن ميقات اهل نجد جبل مشرف على عرفات.

4 ـ والقرن ميقات اهل نجد و جبل مشرف على عرفات.

/ 1