اين حالت ديدم ، از ديدن آن منظره وحشت كرده به تحيّر افتادم ، به پيرامون نگريستم اما چيزي نديدم ، آنگاه به سقف مسجد نگاه كردم ، ديدم در نزديكي مأذنه اي كه در ناحيه باب السلام بود ، از سقف مسجد شعله اي به قد يك انسان در چوبهاي سقف مسجد زبانه مي كشد . پس فرياد آتش ! آتش ! سردادم . خدام و همسايگان همه جمع شده به كار انتقال قرآنها ، كتابها ، فرشها و قفسه ها و اثاث حرم پرداخته با فرياد درخواست آب كردند . هرچه آب روي آتش مي ريختند ، شعله آن زيادتر شده و آتش بيشتر مي شد ، گويي روغن در چراغ ريخته مي شود ! آتش همه سقف مسجد را دربرگرفت . هرچوبي كه در مسجد بود و همه عودها در آتش سوخت ، آنگاه به ستونهاي سُربي مسجد سرايت كرده و آنها را ذوب نمود . بيشتر ستونها در آتش سوخته و تنها قبه شريف كه محفوف به انوار قدسي و بركات قدوسي بود و ملائكه از هر طرف آن را پاس مي داشتند ، به امر خداوند از آتش در امان ماند .كم كم آتش به روضه سرايت كرده ، منبر ، قرآنها ، فرشها و قفسه هايي كه براي نگهداري قرآنها و كتابها بود ، در ميانه آتش قرار گرفت . گروهي از خادمان و طواشي كوشيدند تا قسمتي از وسايل را خارج كنند و اين سبب شد تا با رئيس ده نفر در آتش بسوزند . كساني در حالي كه آتش گرفته و شعله آتش از آنان بلند بود ، از مسجد خارج مي شدند . آثار سوختگي تا مدتها بر جسم آنان بود . گروهي مردند و كساني زنده ماندند . همه اين حوادث در كمتر از سه ساعت نجومي اتفاق افتاد . اين خود امري شگفت آور است ؛ چرا كه عمارات مسجد بسيار زياد بود . و اگر آتش به آنها مي رسيد ، تا چند روز آتش قابل كنترل نبود و آتش در ميان ستونها پراكنده مي گرديد . استوانه ها از سنگهاي سخت سياهي ساخته شده و همچون سنگهاي آسيا بصورت فلكي و مدوّر بود ؛ آنها را بر يكديگر قرارداده و با سرب مذاب به يكديگر پيوند داده بودند . به علاوه در ميان هر استوانه يك ميله آهني قوي وجود داشت . همه استوانه هاي مزبور كه اين چنين مستحكم و پايدار بود ، در برابر آتش چونان چوب خشكي بود كه در كمتر از سه ساعت آتش گرفت و از آنها جز مشتي سنگ متفرق دودزده چيزي نماند .منزه است خداوند آفريننده توانايي كه آنچه را در كتابش بدان تهديد مي كرد ، به آنان نماياند : « واتقوا النّار التي و قودها الناس و الحجارة . » ( 1 )1 ـ بقره : 24 .