غنا و موسیقی در اسلام (3) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غنا و موسیقی در اسلام (3) - نسخه متنی

محمد باقر شریعتی سبزواری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حضرت رضاعليه السلام:(اِنّا اَهلُ بيت نَرى ماوعَدْنا, عَلَينا دَيناً كما صنع رسول الله(ص);ما خاندانى هستيم كه آنچه را وعده كرديم خود را مديون مى دانيم (تا وفا كنيم); همانند رسول خدا(ص)).
بحارالانوار, ج75, ص97

در ادامه بحث غنا و موسيقى, در اين شماره به حكم شرعى غنا و موسيقى از زبان فقهاى مشهور قديم و مراجع معظم معاصر مى پردازيم.
بعضى گمان مى كنند كه عالمان و فقيهان اسلامى, غنا و موسيقى را به گونه مطلق تحريم كرده اند و معتقدند كه اين دو شاخه سبز و خرم بايد از درخت تناور هنر بشرى قطع گردد و حال آن كه اين پندار صحيح نيست, چرا كه هر فقيهى از غنا و موسيقى تعريفى ارائه داده و مطابق آن تعريف فتوايى داده است. البته اين تعاريف گوناگون و تطبيق آن با مصاديق عينى و خارجى, باعث شده تا اهل نظر و مقلدان مراجع تقليد دچار شك و حيرت شوند. بديهى است كه اين موضوع به تحقيق مبسوط و بحث تخصصى نيازمند است و ما سعى خواهيم كرد با در نظر گرفتن تناسب مجله به اين موضوع بپردازيم.

ديدگاه فقهاى قديم درباره غنا

مشهور فقها غنا را آوازى مى دانند كه صدا در آن غلطانده شده و طرب انگيز باشد. البته مطلق طرب مراد نيست, چون هر آوازى ممكن است طرب و شادى ايجاد كند, چرا كه طرب مراتب و درجات دارد. از اين رو نمى توان به ضرس قاطع گفت: فقها براى مطلق غنا حرمت ذاتى قائلند, بلكه به صورت مشروط حكم به حرمت داده اند.
محدّث بزرگوار مرحوم فيض كاشانى مى فرمايند: (غنا ذاتاً حرام نمى باشد و اگر مشتمل بر محتواى باطل و لهو و گم راه كننده نباشد, جايز است.)1
شيخ طوسى(ره) در باب جواز تغنّى (آوازخوانى زن) مى فرمايد: (زنان آوازخوان هنگامى اجازه تغنّى دارند كه مرد نامحرم به مجلس آنان وارد نشود و زبان به باطل نگشايد و از ابزارهاى سرگرمى مانند: چوب, نى و غيره پرهيز نمايد. زنى كه عروس را به حجله مى برد مى تواند شعر و آواز بخواند, ولى بايد از گفتار باطل دورى جويد. در صورتى كه اين موازين را مراعات نكند در عروسى و غير عروسى حق خواندن ندارد.)2
مرحوم فيض پس از نقل كلام شيخ مى فرمايد: (از سخنان فوق نتيجه مى گيريم كه حرمت آواز به خاطر كارهاى حرامى است كه در جنب آن ممكن است صورت بگيرد و چنان چه غنا مشتمل بر افعال حرامى نباشد اشكالى پيدا نمى كند. در اين صورت جواز غنا به جشن هاى عروسى هم اختصاص نمى يابد, بلكه در غير اين محافل هم مجاز مى باشد. اما مى توان گفت: بعضى از حركات و رفتارها در خور شأن مقامات عالى نمى باشد هرچند مباح باشد.)3
سپس مرحوم فيض ادامه مى دهد: (معيار حرمت, همان حديثى است كه مى فرمايد: (مَن اصغى الى ناطق فَقَد عَبَده; هركس به سخنان گوينده و يا خواننده اى گوش فرا دهد گويا او را پرستيده است). اگر ناطق از ناحيه خدا سخن بگويد به منزله پرستش او است, ولى اگر محتواى سخن, باطل باشد گويا شيطان را پرستيده است.)4
بر اين اساس شنيدن آوازى كه در آن يادى از بهشت و دوزخ و قيامت و يا توصيف نعمت هاى بى شمار الهى و تحريض به عبادت, خيرخواهى و زهد در دنياى زودگذر باشد, چنان چه در حديث (ذَكرتكَ الجنّةَ) آمده, اشكالى ندارد.
مرحوم فيض(ره) در خاتمه مى فرمايد: (پس از شنيدن اين اخبار, بر اهل حق پوشيده نيست كه ميان آواز حق و آهنگ باطل فاصله است.5)
مرحوم فيض در كتاب خود, مفاتيح الشرايع چنين نتيجه گيرى مى كند: (از مجموع اخبارى كه درباره آواز به ما رسيده مى توان استنباط كرد كه حرام بودن آن به دليل رفتار رايج در آن زمان بوده است; بدين گونه كه مردان با زنان بيگانه مى نشستند و به آواز آنان و سخنان ياوه شان گوش مى كردند كه كلاً حرام بوده است.)6
علامه شعرانى در حاشيه كتاب وافى مى فرمايد: (نمى توان گفت هر صدايى كه تأثيرگذار باشد حرام است و يا اين كه هر صدايى كه بتوانند كلام را به زيبايى و تركيب ادا كند به طورى كه آدمى را جذب نمايد, حرام است.)

ادله حرمت غنا

روايات بسيارى وجود دارد كه از آن ها بر حرمت غنا استدلال شده است. در اين جا به پاره اى از آن ها اشاره مى كنيم:
1. رواياتى كه (قول الزور) يعنى گفتار باطل را در آيه 30 سوره حج به غنا تفسير مى كند; مانند: صحيحه هشام از امام صادق(ع) كه درباره آيه (فاجتنبوا الرجس من الاوثان واجتنبوا قول الزور) فرمود: (الرجس من الاوثان, شطرنج و قول الزور, غنا مى باشد.)7
2. رواياتى كه در تفسير آيه6 سوره لقمان آمده است: (ومن الناس من يشترى لهو الحديث ليضلّ عن سبيل الله بغير علم ويتّخذها هزواً اولئك لهم عذاب مهين). از محمد بن مسلم بازگو شده است كه از امام باقر(ع) شنيدم كه فرمود: غنا از كارهايى است كه خدا بر آن وعده آتش داده است و آن گاه حضرت اين آيه را تلاوت كرد: (ومن الناس من يشتري).8
3. از امام صادق(ع) درباره فروش كنيزكان آوازخوان پرسيده شد, امام فرمود: (خريد و فروش آن ها حرام است و تعليم آن كفر است و گوش سپردن به آن ها نفاق.)9
4. صحيحه ريان بن صلت كه مى گويد: روزى در خراسان از امام رضا(ع) راجع به غنا پرسيدم و گفتم: عباسى از شما نقل كرده كه شما در مورد غنا اجازه داده ايد, امام فرمود: آن زنديق دروغ گفته است, من اين چنين به او نگفته ام. او از من راجع به غنا پرسيد و من گفتم: مردى خدمت اباجعفر [امام باقر](ع) رسيد و از غنا سؤال كرد. او فرمود: فلانى! هرگاه خدا حق و باطل را ازهم جدا كند غنا در كدام سو خواهد بود؟ او گفت: در طرف باطل. حضرت فرمود: همانا حكم كردى, يعنى تو خودت حكم غنا را كه حرمت است, بيان نمودى.10

موسيقى و غنا از ديدگاه فقهاى معاصر

مرحوم امام(ره) مى فرمايد: (الغنا صوت الانسان الذى له رِقَّة و حُسن ذاتى ولَو فى الجمله وله شأنيّةُ ايجاد الطَّرب بِتَناسِبه لمُتعارف النّاس;11 غنا صداى انسان است, آوازى كه تا حدى از لطافت و حسن ذاتى برخوردار است و به يمن همين زيبايى و ظرافتى كه دارد مى تواند در انسان هاى معمولى ايجاد طرب و شادى نمايد.)
براى روشن شدن حد و حدود موسيقى و غنا چند استفتا را از مراجع عظام معاصر مى آوريم.
سؤال: حكم موسيقى چيست و به چه آهنگ هايى موسيقى گفته مى شود و با صداهاى مشكوك چه فرقى مى كند و آيا آهنگ هايى كه راديو, تلويزيون پخش مى كند, از نظر شرعى اشكال دارد؟
جواب: (موسيقى مطرب حرام است و صداهاى مشكوك مانع ندارد و تشخيص با عرف است).12 همان طور كه ملاحظه مى كنيد امام(ره) ملاك طرب انگيز بودن و مشكوك بودن موسيقى را تشخيص عرف مى داند.
امام(ره) راجع به صداهايى كه از صدا و سيما پخش مى شود و بعضى از آن ها در زمان طاغوت نيز پخش مى شد, موزيك متن فيلم هاى خارجى, گوش دادن به صداى تارى كه نواخته مى شود, قطعات موسيقى كه در بين برنامه هاى راديويى پخش مى شود و موزيك عزا كه در مراسم تشييع جنازه شهدا مى زنند, يك حكم داده و آن اين كه: (موسيقى مطرب جايز نيست و صداهاى مشكوك مانع ندارد.)
از سوى ديگر امام(ره) درباره استفاده از ابزار و آلات موسيقى و يادگيرى و ياد دادن آن مى فرمايند: (موسيقى مطرب حرام است و ياد گرفتن و ياد دادن آن جايز نيست و در غير مطرب اشكال ندارد.)13
در خصوص سؤال ديگرى در همين زمينه, امام(ره) در پاسخ به استفتا كننده كه هنرآموز موسيقى صدا و سيماى جمهورى اسلامى بود, فرمودند: (اگرد ر ارتباط با موسيقى هاى مطرب كار نكنيد, مانع ندارد. ولى از استعمال آلات لهو بايد اجتناب نماييد, اگر آلات ممحض براى لهو است.)14
طبق نظر امام(ره): (خريد و فروش آلات مختص لهو جايز نيست, ولى آلات مشترك اشكالى ندارد.)
حضرت آيةاللّه العظمى خويى(ره) مى فرمايد: از موسيقى آن چه مناسب مجلس طرب و لهو باشد حرام است و آن چه چنين نباشد حرام نيست.)15
آيةاللّه العظمى فاضل لنكرانى مى فرمايند: (غنا, آوازى است كه در آن صدا را در گلو مى گردانند, كه به زبان عرفى چهچهه مى گويند و طرب انگيز هم باشد و مناسب مجالس لهو و لعب هم باشد, كه اين غنا حرام است).15 ايشان هم چنين مى گويد: (مقصود از طرب, تحول غير اختيارى است كه در مستمع پيدا مى شود.)16
آيةاللّه العظمى بهجت مى فرمايد: ميزان در مطرب بودن, اِطراب شأنى است نه فعلى و تشخيص آن با خود مكلف است.)17
مرحوم آيةاللّه العظمى گلپايگانى(ره) مى فرمود: غنا كه حرام است, آوازى است مشتمل بر ترجيع و تطريب و مناسب با مجالس لهو و لعب و صداهاى ديگر كه اين خصوصيت را نداشته باشد, حرام نيست.)18
آيةاللّه العظمى تبريزى نيز مى فرمايند: (غنا (آوازه خوانى مناسب با مجالس خوش گذرانى كه با مضمون باطل باشد) و گوش دادن به آن حرام است. بلكه بنابر احتياط, بايد از مطلق خواندنى كه با ترجيع صوت (گرداندن صدا در حلق) است, ولو مضمون آن باطل نباشد, اجتناب كرد. و موسيقى لهوى (نواختن آلات مخصوصه كه مناسب با مجالس خوش گذرانى باشد) و گوش دادن به آن جايز نيست و موسيقى غير لهوى مانعى ندارد. والله العالم.)19

نتيجه گيرى از بحث

مطالعه تاريخ عصر امويان و عباسيان اين حقيقت را روشن مى كند كه گرايش هاى منحط اخلاقى و رفتارى كارگزاران دستگاه خلافت و نيز به كارگيرى هنر و ابزارهاى آن در خدمت لذت هاى شهوانى و مجالس لهو و لغب راهى جز تحريم غنا و ابزارهاى موسيقى را باقى نگذاشته بود, چرا كه از ابزارهاى موسيقى جز در طريق حرام در راه ديگرى استفاده نمى شد.
در باب آهنگ و آواز و حتى درباره شعر نيز چنين برداشتى بود, زيرا شعر و شاعرى از قضاى تعهد و روشن گرى درآمده بود و كاربردى جز ستايش و مديحه سرايى از اربابان زر و زور و تزوير نداشت. بنابراين مى توان گفت تحليل فقهى موسيقى و غنا و اختلاف فقيهان, متأثر از روايات صادره در عصر ائمه(ع) است و اگر نبود حمايت هاى قولى و عملى بعضى امامان معصوم از شعر متعهدانه و شاعران آزادانديش, مى رفت كه شعر و شاعرى نيز به كلى از جواز به حرمت مطلق منتهى گردد; همانند شطرنج كه بدين سرنوشت گرفتار آمده است.
آرى, ما بايد شرايط زمان و مكان و تحولات جهانى را در صدور احكام دخيل بدانيم و بالاخص به حكمت و دليل آن نگاهى عميق بيندازيم تا فتواها مطابق با عنصر زمان و مكان حركت كند.


1- وافى, ج3, ص35.
2- استبصار, ج3, ص43.
3- وافى, همان.
4- همان.
5- همان.
6- مفتاح 465, ح2, ص21.
7- وسائل الشيعه, ج12, ص230.
8- همان, ص226.
9- همان, ص88.
10- همان, ص226.
11- مكاسب محرمه, كتاب البيع.
12- استفتائات امام خمينى(ره), ج2, س31, ص14.
13- همان, س26, ص12.
14- همان, س25, ص12.
15- جامع المسائل, ج1, س978, ص252.
16- همان, س979, ص252.
17- توضيح المسائل, بخش مسائل متفرقه جديد, ص3.
18- مجمع المسائل, ج2, س3, ص12.
19- استفتائات جديد, س1041, ص219.

/ 1