در رونق صنایع دستی ict نقش نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

در رونق صنایع دستی ict نقش - نسخه متنی

عباس هادی افروز

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در رونق صنايع دستي ict نقش

كارآفريني ديجيتالي راه نجات اشتغال در ايران است. در هيچ روش كاري و در هيچ اقتصادي نمي توان به غير از كسب و كار الكترونيكي روش جايگزيني بهتر براي اشتغالزايي سريع و درآمد بالا با كم ترين سرمايه گذاري حاصل كرد. نتايج موفقيت هاي كارآفريني ديجيتالي در جهان، خود نشانگر اهميت فوق العاده كسب و كار ديجيتالي در جهان است.

نخستين همايش و جشنواره ملي كارآفريني ديجيتالي كشور شايد گامي تأثيرگذار براي صنايع دستي بود تا مديريت كارآفريني اين حوزه به شاخص هاي بهره وري قابل قبولي دست يابد.

روند تحولات جهاني مانند تغييرات چشمگير در وضعيت جمعيتي، استقبال از مهاجرت، ظهور فن آوري هاي جديد و طرح ديدگاه ههاي نوين در مديريت و سازمان افق هاي فراروي برنامه ريزان امور اشتغال قرار داده است.

فناوري اطلاعات هم موجب توليد موقعيت هاي جديد شغلي و هم زمينه ساز تعغييرات بنيادي در بسياري از مشاغل ديگر بوده است.

جهاني شدن تسهيل در ارتباطات و تعييرات اقتصادي موجب پيدايش بازار كار تازه اي شده است كه نيروي كار آن نياز به مهارت و آموزش هاي جديد دارد.

تا سال 2010 ميلادي مشاغل كنوني به چالش كشيده مي شود و حرفه هاي ارزشمندي به وجود خواهد آمد.

در سال هاي آينده اجزاي فن آوري اطلاعات از هماهنگي بيشتري برخوردار مي شود و اثرگذاري آن بر وضعيت اشتغال و ارتباط بين كشورهاي توسعه يافته و درحال توسعه خودنمايي خواهدكرد. از سوي ديگر، دولت ها در برنامه ريزي اشتغال با واقعيت هايي مانند ارزش هاي حاكم بر يك جامعه، عوامل جغرافيايي، منابع طبيعي، زبان، شاخص هاي جمعيتي مانند سن، تحصيلات و ....، بسترهاي صنعتي، سطح فناوري، مزيت هاي رقابتي و بسياري عوامل تعيين كننده ديگر مواجه مي شوند كه مجموع عوامل مذكور و تمايلات با نيازهاي پيش گفته جامعه، محدوديت هاي تعيين كننده دولت ها در برنامه ريزي كلان اشتغال به شمار مي روند.

در عصر حاضر مشكل اشتغالزايي يكي از دغدغه هاي مهم مديران و برنامه ريزان محسوب مي شود. درگزارشي كه در سال 2000 توسط سازمان جهاني كار منتشر شد، تأكيد شده است كه كشورهاي جهان تا سال 2010 ميلادي بايد قادر به ايجاد 500 ميليون موقعيت شغلي جديد باشند.

از سوي ديگر روند تحولات جهاني مانند تغييرات چشمگير در وضعيت جمعيتي، استقبال از مهاجرت، ظهور فناوري هاي نو، تولدي سازمان هاي جديد اجتماعي و طرح ديدگاه هاي نوين در مديريت و سازمان افق هاي تازه اي را فراروي برنامه ريزان و مديران امور اشتغال قرارمي دهد.

يكي از فناوريهايي كه طي چند دهه گذشته اساس و بستر تحول در زندگي بشر بوده است، فناوري اطلاعات است. فناوري اطلاعات نه تنها خود موجب توليد موقعيت هاي جديد شغلي شده، بلكه زمينه ساز تعييرات بنيادي در بسياري از مشاغل ديگر هم بوده است.

البته اين نظريه قديمي كه روند مكانيزه شدن امور موجب افزايش بيكاري خواهدشد، هنوز در جهان طرفداراني دارد ولي به راستي آيا فناوري اطلاعات اشتغال زاست يا اشتغال زدا؟ تغييرات جمعيتي چه تأثيري بر آمار بيكاري داشته اسصت؟ آيا عصر اطلاعات مي تواند موجب ظهور موقعيت هاي شغلي جديدي شود؟ آيا در فضاي جديد ارتباطات، مي توان افراد متقاضي شغل را با موقعيت هاي شغلي موجود در آن سوي جهان مرتبط ساخت؟ آيا ارتباطات مردم در دهكده جهاني تأثيري بر روند مهاجرت نخبگان خواهدداشت؟ آيا روند فناوري اطلاعات و تأثير آن بر موقعيت هاي شغلي ملتها قابل پيش بيني است، يا اينكه مسافران سوار بر اين موج به سوي مقصدي نامشخص و مبهم در حركتند و در نهايت آيا فناوري اطلاعات مي تواند پاسخي براي حل بحران بيكاري جوانان و تحصيلكرده هاي كشور داشته باشد؟

با گذشت زمان و روند تحولات جهاني، فعاليت هاي روزمره جوامع با سرعت غيرمنتظره اي در حال مكانيزه شدن هستند. به طوري كه در منزل و در محيط كار و تجارت، آثار انقلاب ريزپردازنده ها به وضوح نمايان است.انقلاب اخير در حال متحول كردن روش ها و سرعت فكر كردن، ارتباطات، همكاري،طراحي و ساخت، شناسايي و بهره برداري از منابع، بكارگيري تجهيزات، هدايت تحقيقات، تجزيه-تحليل و پيش بيني آينده، بازاريابي، جابه جايي محصولات، نقل و انتقال اعتبارات و در يك كلام، متحول كردن روش زندگي و تجارت است.عوامل ديگري همچون تغييرات اقتصادي، جمعيتي، جهاني شدن، تسهيل در ارتباطات، تحولات شگرف در فناوري و ظهور مشاغل جديد، موجب پيدايش بازار كار تازه اي شده است كه نيروي كار آن نياز به مهارت و آموزش هاي جديدي دارد.

حال در راستاي سعي و اهتمامي كه دولت نهم در زمينه اشتغال زايي و كارآفريني دارد مي توان از صنايع دستي و هنرهاي سنتي نيز نام برد كه در هجران و دوري از بازار صنعتي قرار گرفته است. با توجه به كارآفريني و توانايي هاي مستتر در اين زمينه به طوري كه به اذعان مسوولان سازمان 2 ميليون نفر به طور مستقيم و 6 و نيم ميليون نفر به طور غيرمستقيم دراين حوزه در حال فعاليت هستند مي توان با القاي صحيح و سالم فن آوري ديجيتال در زمينه فروش و ارتقاي صنعت هنرهاي دستي و صادرات اين دستاوردهاي عظيم فرهنگي به خارج از كشور بستر مناسبي را در زمينه اقتصاد هنرهاي دستي ايجاد كرد و برنامه هاي بلند مدتي را پايه ريزي كرد.

/ 1