سيداحمد حسينى دانش بشرى در بسترزمان , برابرنيازها , دگرگونيها و چگونگيها , همواره دستخوش دگرگونى و تكامل است و انديشه وران برجسته هر دانشى, در دگرگونى و پيشرفت آن سهمى شناخته شده دارند .جالب است كه انسان بداند سهم و نقش هر عالمى در باز سازى و نو سازى دانش و رشته ويژه خود به چه مقدار و چگونه است .درمثل, درباره مبانى پيشينيان , چه دگرگونيها و نو سازيها و باز سازيهايى و براى مباحث آينده چه طرحهايى و سرانجام درآن دانش چه افقهاى جديدى باز و چه ابتكارها و نظريه هاى نوينى ارائه كرده است .به عنوان نمونه, بسيار پر كشش و شنيدنى است كه فقيه فرزانه اى بداند در دائرة المعارف بزرگ فقه جعفرى, يعنى جواهر الكلام , نويسنده تواناى آن چه گره هايى از كار فقه گشوده و چه تازه هايى را براى انجمن گاههاى فقهى و فكرى به ارمغان آورده است .ييا آن كه جناب شيخ انصارى در فن اصول چه نو آوريهايى دارد و چند قاعده و اصل جديد بر آن افزوده است.موضوع بحث اين نوشتار, نگاهى فنى به آراى متفرده و ديدگاههاى ويژه محقق خوانسارى در علم اصول است. در كتابهاى اصولى پسين,يك سلسله ديدگاهها به او اسناد داده شده و بزرگان علما و مجتهدان درباره آراى ويژه او درمباحث اصولى به بحث و تحقيق پرداخته و در سازگارى و ناسازگارى و نقد ديدگاههاى وى, به شرح, بحثهايى به ميان آورده اند .روشن است كه بهترين سند بر مقام علمى هر انديشه ورى,توجه فرزانگان و برجستگان علم و دانش به ديدگاههاى او و به بوته تحقيق و بررسى نهادن انديشه هاى اوست.از اين روى, از بهترين دليلهاى مقام بلند علمى محقق خوانسارى آن است كه اركان فقه و اصول, مانند:استاد اكمل, جناب آقا باقر وحيد بهبهانى, بنيانگذار علم اصول و امام دانش فقه جناب شيخ انصارى و ديگر بزرگان چون:سيد صدر الدين قمى, ميرزاى قمى, صاحب فصول, فاضل نراقى و صاحب جواهر , توجه تمام سويه و دقيق و ژرف , به نقد و بررسى آراى او دارند. از اين جهت آراى اصولى محقق خوانسارى با استفاده از آثار علمى او, بويژه در كتاب مشارق الشموس فى شرح الدروس و با مراجعه به كتابهاى اصولى پس از او, جمع آورى, بحث و تحقيق شده است .اينك به ترتيب مباحث اصولى, ديدگاههاى ويژه محقق خوانسارى نقل و پژوهشهاى ديگران درباره آنها بازگو مى شود .